back to top
خانهابوالحسن بنی صدرمقالات و مصاحبه هابنی صدر بمناسبت ۱۶ آذر: ولایت جمهور مردم حق ملت ایران است!...

بنی صدر بمناسبت ۱۶ آذر: ولایت جمهور مردم حق ملت ایران است! برای این حق برخیزید و استوار بایستید!

banisadrParchamIranبه شما دانشجویان، به شما جوانان، به شما مردم ایران، سلام

اینبار ۱۶ آذر مقارن شده است با عاشورای حسینی. اموری که در زندگی چامعه های بشری روی میدهند، از دو نوع هستند:

       یک نوع أمور، امرهای واقع ای هستند که واقع میشوند، استمرار ندارند، دنباله ندارند، بسا خاطره تاریخی آنها به فراموشی می سپارد

       اموری هستند که استمرار دارند. از این امور، یکی ایستادن بر حق است و مقابله با جبار ستمگستر. هرگاه این امر استمرار پیدا کرد، در وجدان تاریخی یک ملت، بلکه در وجدان تاریخی بشریت، در وجدان جمعی کنونی هر ملت، به یک اصل بدل میشود، به یک قاعده بدل میشود. این امر که در برابر جبار وابسته به قدرت خارجی، حاصل کودتای ۲۸ مرداد، دانشجویان ایستادند، بر حق ملی مردم ایران ایستادند، بر استقلال و آزادی ایستادند. و در برابر، استبدادی، حاصل کودتا قرار داشت که در دانشکده فنی، دانشجویان را به گلوله بست. سه دانشجو شهید شدند: (احمد) قندچی، (مصطفی) بزرگ‌نیا و (مهدی) شریعت رضوی. تاریخ را که به فراز بروی و از آن روز تا امروز، به فرود بیایی، این ایستادگی برحق، و این مقابله با جبار، یک امر مسمر است. پس در وجدان تاریخی ملت ما، به یک اصل، به یک قاعده بدل شده است.

دو نوع برخورد با امور مستمر تاريخی، تقابل حق با ناحق، استقلال و آزادی با زور به عمل آمده و در وجدان ملی که حالت فعلی وجدان تاريخی است، بصورت دو حکم تبلور پيدا می کند. يکی را وسط بازان می سازند، آنهائی که در واقع در خدمت جبارند، توجيه می تراشند که آقا ايستادگی بر حق چه فايده ای دارد. ۱۶ آذر شد، استبداد سلطنتی ماند. بعد انقلاب شد و استبداد ملاتاريا آمد، باز هم دانشگاه در برابر جبار قرار گرفت، ۱۸ تير شد و هجوم به خوابگاه دانشجويان بعد از سال ۷۸ شد و استبداد ادامه دارد.

بر اين توجيه هم می افزايند، می گويند: “تقصير يکطرفه نيست، آن طرف هم ناحق بود، تکان نخوريد به مصلحت شماست مردم!” اما وقتی شما به تاريخ می نگريد می بينيد که تاريخ تحول می کند، جهان تغيير می کند، انسانها رشد می کنند، پس معلوم است که اين حکم ضد حرکت و ضد جنبش در خدمت جباريست که از حرکت زيان می بيند، از جنبش زيان می بيند. آن حکمی صحيح است که وجدان عمومی می کند و انسان را مدام به ايستادگی بر حق می خواند. آن حکم چه می گويد؟ می گويد به تاريخ بنگر، اگر تو ملت ايران حيات داری، برای اين است که کسانی مدام برحق ايستاده اند، در برابر جبار ايستاده اند، جان خويش را فدای وطن کردند. اگر نايستی، نيستی! اين حکم بر اين استدلال بنا می‌شود که وقتی کسانی بر حق می‌ايستند و کسانی بر ناحق ايستاده، آلت قدرت می شوند و اين دو مقابل می شوند، مساوی نيستند. اينکه به عنوان شخص، طرفی که بر حق ايستاده، چه کم و زيادها داشته، غير از ايستادگی او بر حق است، وقتی بر حق ايستاد، عزيز می شود، اين قاعده عمومی در وجدان تاريخی بشريت است، آنکس که حق را رها می کند، ذليل می شود و آنکه بر حق می ايستد عزيز می گردد، پس آنان که بر حق می ايستند، نرويد دنبال اينکه او در گذشته چه داشته، چه کمی داشته، آنجا چه گفته، اينجا چه حرف زد، فلان قيافه را گرفت و يا نگرفت! برويد ببينيد که بر حق ايستاد يا نايستاد؟ طرفی که او بود طرف حق بود يا نبود؟ بر اين استدلال وجدان تاريخی و نيز وجدان عمومی حکم می کند که ای انسان اگر ميخواهی زنده بمانی، بايست. دانشگاه از زمانی که پدید آمده تا امروز برحق ایستاده، در برابر جبار ایستاده؛ این یک امر مستمر تاریخی است و وجدان عمومی حکم میکند به دانشجویان و به همه جوانان که برخیزید، در برابر جبار استوار برحق بایستید!

ولایت جمهور مردم حق ملت ایران است! برای این حق برخیزید و استوار بایستید! پیروزی از آن شما است!

شاد و پیروز باشید!

۱۶ آذر ۱۳۹۰ 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید