هفته پیش اعلام شد که سیستم جدید کنترل قیمت دلار از سوی بانک مرکزی به عنوان راهکار جدید کنترل قیمت ارز به کار میرود. برای این کار سامانهای راه
افتاد و ترفندهایی مورد استفاده قرار گرفت. دولت البته نمیگفت که سیستم روسی است. اما در پی تکذیبش هم نبود. گاهی هم از افرادی شنیده میشد که در حال استفاده از تجربه روسیه در کنترل نرخ ارز هستیم و…
اما دلار نه تنها یک ریال پایین نیامد بلکه گرانتر هم شده و به مرز ۶۰ هزارتومان رسید.
فقط از زمان آغاز راهکار روسی در هفته گذشته تا دیروز، ۵ هزار تومان به قیمت دلار افزوده شد. در نهایت دیروز بود که یکباره و طی چند ساعت نرخ دلار حدود ۴ هزار تومان کاهش یافت حال آنکه برای ساعاتی از ۶۰ هزار تومان هم عبور کرد. دولت اعلام کرد علت کاهش نرخ دلار، تزریق معادل ۷۰۰ میلیون دلار (درهم امارات) به بازار بود. اما عجیب است که دولت در شرایط فعلی بتواند چنین حجمی را آن هم طی یک روز وارد بازار کند. عقل سلیم نمیپذیرد. ضمن اینکه در شرایط فعلی، بازار به محرکهای اقتصادی چندان واکنش نشان نمیدهد و واکنش اصلیاش به محرکهای سیاسی است. یعنی تزریق چنین حجمی اگر هر روزه انجام شود طی یک هفته میتواند اثرگذار باشد اما نه فقط در چند ساعت در یک روز. از این رو من نیز به دنبال آن بودم که محرکهای واقعی کاهش موقتی نرخ ارز را بیابم. چرا که دلار ۶۰۲۰۰ تومانی طی دو ساعت به نرخ ۵۶۰۰۰ تومان رسید و بعد دوباره گران شد. اکنون در ظهر دوشنبه با بازگشتی دوباره کمی بیشتر از ۵۷۰۰۰ تومان است. پس محرک سیاسی کاهش قیمت دلار در دیروز چه بود؟ به گمان من محرک اصلی این کاهش نرخ، خبرهایی درباره برجام بود. چند خبر در این مورد طی چند روز گذشته و در نقطه اوجش، دیروز منتشر شد. چند روز پیش اعلام شد سلطان عمان با خبر خوش هستهای و طرح جدید به ایران میآید. این خبر موجی خفیف از امید را ایجاد کرد. اما رسانههای اصولگرای نزدیک به دولت بیش از اندازه به آن پرداخته و بزرگش کردند. اما تلاش آنان در بزرگ جلوه دادن این خبر تاثیری روی دلار نگذاشت به ویژه که آمریکا مساله انتقال خبر خوش هستهای توسط عمان را تکذیب کرد. اما روز گذشته موتورخانه رسانههای اصولگرا دوباره روشن شد. این موتورخانه خبری همواره در هنگام عبور نرخها از خط قرمز روشن میشود. چند روز پیش هم وقتی نرخ دلار به خط قرمز ۵۵۰۰۰ تومان نزدیک شد، موتورخانه با خبر سفر سلطان عمان به کار افتاده بود. این موتور دیروز هم با خبرهای دیگری به کار افتاد.
۱ – در قدم اول برخی سایتهای خبری از جمله والاستریت ژورنال به سفر مدیرکل آژانس به ایران اشاره کردند. خبرنگار والاستریت ژورنال در پیامی توئیتری نوشت: «برداشت من این است که هم اکنون احتمال زیادی برای سفر رافائل گروسی به تهران طی هفته آینده وجود دارد». در رسانههای ایران این خبر انعکاس وسیعی یافت.
۲ – در قدم بعدی سناریو را به سفر حسین امیرعبدالهیان ربط داده و گفتند وزیر امور خارجه ایران، برای شرکت در نشست شورای حقوق بشر و نشست سالانه کنفرانس خلع سلاح به ژنو رفت.
۳ – در زنجیره تکمیل آن، در خبر دیگری رسانه “آلفا” در یونان ادعا کرد: “عباس عراقچی، امیرعبداللهیان را در اروپا و دیدارهای دیپلماتیک همراهی میکند و هم اکنون در هتل اینترکانتیننتال ژنو به سر میبرد“. سفر عراقچی به اروپا میتوانست تضمین امیدبخشی از وقوع دوباره برجام بدهد پس عجیب نیست که در این سناریوی خبری به نام او اشاره شود.
۴ – در ادامه زنجیره این سناریو یک رسانه عربی ادعایی دیگر کرد. “العربی الجدید” وابسته به عربستان ادعا کرد: “میانجیگری عمان میان ایران و آمریکا با مذاکرات سرّی ادامه دارد“. این رسانه ضمن اشاره به مذاکرات سری بین ایران و آمریکا به سفر حسین امیرعبدالهیان به ژنو اشاره کرد و نوشت:” هیات ایرانی در حاشیه این سفر با مقامات اروپایی در خصوص توافق هستهای رایزنی میکند“
۵ – در ادامه خبر دیگری مدعی شد وزیر امورخارجه ایران که در عراق بود، پیام آمریکا را توسط وزیرامورخارجه عراق دریافت کرده است.
۶ – سپس حسین امیرعبدالیهان بر اساس اصل تخلخل ناپذیر یک سال گذشتهاش برای صدمین بار از ترکیب “به توافق نزدیکیم” استفاده کرد
۷ – سپس عبدالرضا داوری مشاور سابق محمود احمدینژاد در توئیتی نوشت که برخی خبرها حکایت از واگذاری پرونده برجام و مذاکرات هستهای به علی لاریجانی و کمال خرازی دارد.
سرانجام
امروز عباس عراقچی با تسنیم مصاحبهای کرد و ضمن تکذیب خبر رفتنش به ژنو گفت در تهرانم.
حالا که همه خبرها کمابیش تکذیب شده و از برجام هم خبری نیست شاید متوجه شویم که طرح روسی کاهش نرخ ارز دقیقا چه بود و دلار دوباره اوج گرفته…
فرشاد قربانپور-روزنامهنگار