–سید علی خامنه ای به رئیس جمهور و رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه گوشزد می کند که مسائل را به درون مردم نبرید یعنی مشکلات را افشا نکنید. و
– به مجرد انتشار سخنان «رهبر»، رؤسای قوا همه نامه به رهبری می نویسند که سمعا و طاعتا. اما دیری نمی گذرد که باز به میدان مبارزه می آیند و یکدیگر را مورد حمله قرار می دهند. آنها که از وضعیت بسیار سخت اقتصاد کشور آگاهند و می دانند اقتصاد در حال فروپاشی است، این رودرروئی شدید را سرگرم کردن مردم و غافل نگاهداشتنشان از فقر فزاینده ایست که رﮊیم بدان گرفتارشان کرده است. اما مگر ممکن است ملتی از فقر و خشونتی که به جانش افتاده است غافل شود و در تماشای صحنه خصومت «سران سه قوه» چنان غرق شوند که از وضعیت خویش غافل شوند؟
– خامنه ای اخیرا به نقل از قول «نماینده» ای گفته است: اگر در آخرت خدا بپرسد این چه حکومتی بود که برقرار ساختی؟ خواهم گفت: آدم بهتر از اینها نداشتم. پنداری خدا نمی داند که بن بستی که احمدی نژاد از آن سخن می گوید را ولایت مطلقه فقیه و شخص خامنه ای پدید آورده و علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد دست پرورده و شیخ صادق لاریجانی گماشته او هستند.
– رئیس جمهور، رئیس مجلس و نمایندگان را به تمسخر می گیرد و موجب خنده ملت می شود.
–رئیس مجلس به رئیس جمهور پرخاش می کند و به او اجازه صحبت نمی دهد و به او می گوید برو به سلامت. در 22 بهمن، در قم، توسط چماقداران احمدی نژاد تنبیه می شود. این بار، مجلس جانشین قوه قضائیه و مجریه می شود و به «حادثه قم» رسیدگی می کند و 7 تن توقیف می شوند.
– شیخ صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه برادر کوچک علی لاریجانی، به رئیس جمهور حمله می کند و او را قانون شکن و اعمالش را جرم می خواند. یادش می رود قوه قضائیه مستقل است، بنا بر ادعای خودشان، از «رهبر» هم مستقل است و می گوید به ملاحظه دستور رهبر سکوت می کند.
– «رئیس جمهوری» به صدور احکام ظالمانه توسط دادگاه ها اعتراض می کند و خواهان بازدید از زندانها می شود و شیخ صادق به او اجازه این بازدید را نمی دهد!
– «رئیس جمهوری» خواهان اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها می شود و «رئیس» مجلس با این کار مخالفت میکند.
– «رئیس» مجلس و «نمایندگان» خواهان برکناری رئیس سازمان تامین اجتماعی می شوند و «وزیر» امور اجتماعی را استیضاح و به او رأی عدم اعتماد می دهند. «رئیس جمهوری» توی دهن او می زند و او را ابقا میکند. «وزیر» مردود مجلس را معاون امور اجتماعی خود می کند.
– «رئیس جمهوری» نوار کامل رشوه خواهی فاضل لاریجانی را انتشار می دهد و «رئیس» قوه قضائیه سعید مرتضوی را دستگیر می کند. و «رئیس جمهوری» می گوید: این دستگاه قضائی مال کشور است و یا مال یک خانواده؟ و مرتضوی به دستور «رهبر» آزاد می شود.
–نیروی انتظامی با ایجاد گشت های ارشاد در به در دنبال بدحجابها می گردد و آنها را دستگیر می کند و به پایگاه خیابان خالد استامبولی می برد. «رئیس جمهوری» اعتراض می کند که چرا دست از سر زنها بر نمی دارید؟.
– واواک روزنامه نگاران را دستگیر می کند و وزارت ارشاد و دادگاه مطبوعات نشریات را تعطیل می کند و «رئیس جمهوری» مخالفت می کند.
– مجلس لایحه ممنوعیت دو شغلی ها را به تصویب می رساند شورای نگهبان مخالفت می کند.
–رئیس بازرسی کل کشور از مفاسد فراوان در بخش های دولتی و افراد نزدیک به احمدی نژاد می گوید اما جرات ندارد برخورد کند زیرا همه آنها با او نیز ارتباطاتی دارند.
– دبیر شورای امنیت ملی که منصوب «رئیس جمهوری» است با آﮊانس بین المللی انرﮊی اتمی و کشورهای 5+1 مذاکره می کند و «رئیس جمهوری» از آن بی اطلاع است و از آن تبری می جوید و می گوید اطلاعی از گفتگوها ندارد. موضوعی چنین مهم، به «رئیس جمهوری» مربوط نیست!!
– در 22 بهمن، «رئیس جمهوری» اخطار می کند که اجازه مهندسی کردن انتخابات را نمی دهد و در 25 بهمن، سپاه دست بکار ایجاد پایگاه های انتخاباتی می شود!
– در 25 بهمن، «رهبر» اصول راه بردی سیاست اقتصادی را به حکومت ابلاغ می کند و می داند اقتصاد کشور به نفس نفس افتاده است و «رئیس جمهوری» در مجمع تشخیص مصلحت، «رهبر» را مسبب به نفس نفس افتادن اقتصاد می داند.
این اندازه بلبشو را کشور چه وقت به خود دیده بود؟ در دوران خمینی. از آن پس تشدید شده است زیرا خامنه ای نیاز بیشتری به بکاربردن «ولایت مطلقه» یعنی زور دارد و زور ویرانی بر ویرانی می افزاید.
◀ در 28 بهمن 91، خامنه ای سران دو قوه را توبیخ کرد و با این توبیخ، بر بی کفایتی دو قوه اعتراف کرد:
«متاسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضائیه را متهم ساخت. که کاری بد، غلط، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود. این رفتار باعث بر هم خوردن آرامش و امنیت روانی و اخلاقی جامعه می شود. استیضاح یک وزیر، چند ماه مانده به پایان کار دولت، کاری بیفایده بوده است. آنهم به خاطر امری که به وزیر مربوط نمی شود. در داخل مجلس هم کسانی حرفهای نامناسب بر زبان آوردند و دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده روی بود».
وقتی مجلسی وزیری را استیضاح می کند بخاطر امری که به او مربوط نمی شود و 192 رأی کبود به آن وزیر می دهد، یعنی نه مجلس که آلت فعل است. اما علی لاریجانی همان کار را کرد که احمدی نژاد. جز این که او از قول برادر احمدی نژاد، او و همکارانش را متهم کرد و احمدی نژاد با ارائه مدرک (نوار صوتی و تصویری از رشوه خواهی فاضل لاریجانی از بابک زنجانی بخاطر واسطه شدن نزد دو برادر که رؤسای دو قوه قضائیه و مقننه هستند). با این حال، او «قدری زیاده روی» کرد و احمدی نژاد کاری خلاف شرع و خلاف قانون و خلاف اخلاق کرد. به این ترتیب، خامنه ای نتوانست کینه خود را از احمدی نژاد مخفی کند. همچنان که نتوانست کینه خود را از میر حسین موسوی و کروبی برزبان نیاورد.
رؤسای دو قوه مقننه و قضائیه از خامنه ای عذر می خواهند. علی لاریجانی از سوی مجلس هم عذر خواست و اظهار اطاعت کرد. اما احمدی نژاد این نامه را برای خامنه ای فرستاد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله خامنه ای
مدظله العالی)مقام معظم رهبری مد ظلله العالی)
با سلام و تحیت
عطف به بیانات حضرتعالی در روز شنبه 91.11.28 به استحضار می رساند که اینجانب و همکارانم در دولت تا آخرین لحظات مسئولیت دلبسته به ارزش های انقلاب اسلامی کمر بسته خدمت به کشور و مردم خواهیم بود و اطمینان می دهم که همه تلاش ما به عنوان خادمان ملت، در مسیر اعتلای کشور و رفع مشکلات کشور خواهد بود و کوچکترین قدمی برخلاف مصالح کشور بر نخواهیم داشت .
دلبستگی و ارادت اینجانب و اعضای محترم دولت به جنابعالی همیشگی است. دوام سلامت و توفیقات حضرتعالی را از ایزدمنان مسئلت دارم.»
نه در این نامه و نه در سخنان او در جلسه هیأت وزیران، او پوزش نمی خواهد. اشاره ای به جلسه مجلس نمی کند، اما می گوید: «کوچک ترین قدمی بر خلاف مصالح کشور بر نخواهیم داشت». با وجود این، کانال اول تلویزیون رﮊیم که برای اروپا برنامه پخش می کند، از قول او نامه عذرخواهی خواند!؟
طرفه این که مدرک تصویری و صوتی نیاز به اثبات در دادگاه دارد، اما متهم کردن به فتنه، حبس خانگی، مجبور کردن همسر دختر میر حسین موسوی به طلاق او و آتش گشودن به روی مردمی که دست به جنبش اعتراضی زدند و زندان کهریزک که ابوغریب خامنه ایست و «قتلهای زنجیره ای» و ترورهای بسیار دیگر و کشتار دستجمعی زندانیانی که از بیدادگاههای همین رﮊیم حکم محکومیت گرفته و دوران زندان خویش را می گذراندند، در تابستان 67 و اعدامهای دهه 60 و بی شمار جنایتهای دیگر، گویا همه در دادگاه ثابت شده بوده اند!! با وجود نشان دادن کینه خود به احمدی نژاد، نتوانست از حد «نصیحت» پا فراتر نهد و معلوم کرد که احمدی نژاد را باید تا پایان دوره ریاست جمهور تحمل کرد. به سخن دیگر، وضعیت در بن بست توأم با بلبشوی بی سابقه همچنان ادامه خواهد یافت.