back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oموضوع اصلی گفتگوهای پیرامون برنامه اتمی ایران کدام است؟:

موضوع اصلی گفتگوهای پیرامون برنامه اتمی ایران کدام است؟:

     مقاله ای که ترجمه اش را می خوانید، اسکات مک کونل در 8 آوریل 2013، در مجله سیاست خارجی انتشار داده است:

ظاهر اینست که کشورهای 5+1 هیچ نه معلوم چه در سر دارند. می توان علامتهای کوچک خوشبینی و امید بخشی را دید: برای مثال، در واپسین دور گفتگوها بده بستانی میان دو طرف انجام گرفته است. الا اینکه آنچه غرب حاضر است بدهد اندکی سبک کردن مجازاتها است و آنچه در ازای آن از ایران مطالبه می کند، تعطیل بلکه تخریب تأسیسات اتمی خویش است. بنا بر آنچه انتشار یافته و بسیار فنی است و جز کارشناسان کسی از آن سر در نمی آورد، ایرانی ها می خواهند در ازای قبول بازرسی کامل برنامه اتمی خود، مجازاتها لغو شوند و غرب قول و فعل برای تغییر رﮊیم را کنار بگذارد و بطور رسمی حق آنها را بر غنی سازی اورانیوم بپذیرد. اما واشنگتن جز به اندک تخفیف در مجازاتها، رضا نمی دهد.

آنچه بنظر مسلم می رسد اینست که ایرانی ها می خواهند یک «نیروی منصرف کننده» داشته باشند. علت نیز اینست که در اطراف ایران، کشورهای دیگر سلاح هسته ای دارند. ایران می بیند که عراق سلاح هسته ای نداشت و اشغال شد. دروغها و بدان ها افکار عمومی ساختند و عراق را تصرف کردند. رﮊیمش را سرنگون و کشور را ویران ساختند. و باز ایران می بیند با کره شمالی، رفتار معقول تر است. باوجود رﮊیم نامعقولی که دارد، رفتار غرب واقع بینانه است. یعنی مجهز بودن کره شمالی را به سلاح هسته ای لحاظ می کند. و بالاخره، ایران می بیند که اسرائیل زرادخانه اتمی بزرگی ایجاد کرده است و دنیا رفتاری فعل پذیرانه در قبال اسرائیل دارد. طرفه این که اسرائیل از راه همکاری با رﮊیم تبعیض نژادی افریقای جنوبی به سلاح هسته ای دست یافت. آن زمان، رﮊیم افریقای جنوبی تحت مجازاتهای بین المللی بود. ایرانیان می دانند که برنامه اتمی ایران در زمان شاه و با موافقت غرب شروع به اجرا شده است. و ایرانیان می دانند که «عدم انتشار سلاح هسته ای»، ریاکاری و عوام فریبی غربیان بیش نیست. از این رو، تصور برچیدن تأسیسات اتمی را نیز مشکل می یابند.

 

انقلاب اسلامی: برنامه اتمی ایران در دوران شاه سابق، بخش سری نیز می داشت. سرمایه لازم برای ایجاد تأسیسات اتمی اسرائیل را رﮊیم شاه تأمین کرد و قرار بر این بود که ایران در حاصل کار که تولید سلاح هسته ای بود، شریک باشد. اسرائیل همچنان نه آن سرمایه را به ایران بازگردانده و نه ایران را در حاصل کار شریک کرده است. به جای آن، ایران را به حمله نظامی به تأسیسات اتمیش تهدید می کند. 

 

 ●  علت واقعی اینهمه وسواس که غرب در باره برنامه اتمی ایران، ابراز می کند، همان نیست که در ظاهر می گوید. علت واقعی را در پوششهای عامه پسند می پوشاند. ویلیام پفاف Wiliam Pfaff  پوشش را کنار زده و علت واقعی را یافته است:

     جنگهای دفاعی اغلب جنگهای تهاجمی هستند که با ایجاد وهم و ترس از خطر، دفاعی تبلیغ و باورانده می شوند. بسیاری جنگها، در پی تبلیغی پر حجم و ایجاد ترسی شدید، دفاعی و پیشگیرانه خوانده شده اند اما تهاجمی بوده اند و علت های واقعی آنها از مردم پنهان نگاه داشته شده اند. جنگ با ایران نیز، یک جنگ تهاجمی در پوشش یک جنگ دفاعی و پیشگیرانه است و یا خواهد بود. رهبران امریکا این جنگ را جنگی پیشگیرانه که چاره ای جز دست زدن به آن نیست، تبلیغ می کنند. می گویند ایران به سلاح اتمی مجهز است و یا نزدیک است مجهز شود و می تواند دست به حمله اتمی انتحاری برضد امریکا، دقیق تر بخواهی، بر ضد اسرائیل بزند.

 

انقلاب اسلامی: طرفه این که این نویسنده می داند ایران بلحاظ توان اقتصادی و به یمن این واقعیت که در طول تاریخ، قلب بزرگ ترین حوزه تمدنی جهان، حوزه تمدن اسلامی، بوده است، موقعیت بدون بدیلی در منطقه دارد و گردانندگان رﮊیم در تخریب این اقتصاد و این موقعیت است که از انقلاب بدین سو، همچنان تقلا می کنند. ضعف بزرگ ایران رﮊیم حاکم است که به بقای خود، اولویت مطلق قائل است و امریکا و غرب از این ضعف و اولویت است که دارند بهره برداری می کنند. 

 

 ●  دشمنی مردم خاورمیانه با اسرائیل، نه دیرین است و نه ذاتی. چراکه از قرن هشتم بدین سو، یهودیان در جامعه های مسلمان، در صلح و شرائط مطلوب زندگی می کردند. این در قرن بیستم و با تقسیم فلسطین و تشکیل دولت اسرائیل بود که دشمنی آغاز شد. در حقیقت، عربها و یهودیها، در کنار یکدیگر، در صلح زندگی می کردند. این در اروپا بود که، در قرن بیستم، یهودیان مورد آزار قرار گرفتند. حالا هم، حمله به ایران به بهانه پیشگیری از خطر مجهز شدن ایران به سلاح هسته ای، به ظاهر، سهل و شدنی می آید اما در دراز مدت، پی آمدهای تاریخی خواهد داشت که حمله کنندگان باید تحمل کنند: 

 ●  در صورت حمله نظامی به ایران، که اسرائیل را از موقعیت متفوق در منطقه، برخوردار می کند، این امریکا است که می باید پی آمدهایش را تحمل کند. در حال حاضر، اکثریت دو مجلس امریکا و اتحاد رسمی امریکا و اسرائیل، اسرائیل را در موقعیتی قرار داده است که حمله نظامی به ایران، امریکا را دشمن زندگی مردم منطقه در صلح می گرداند. این هدف که اسرائیل انحصار اسلحه اتمی را در منطقه داشته باشد، خود وسیله توجیه مجهز شدن کشورهای دیگر به سلاح هسته ای می گردد. 

     هدف دائمی سیاست خارجی امریکا جلوگیری از گسترش سلاح هسته ای است. به سخن دیگر، حفظ موقعیت نزدیک به انحصار برای کشورهای دارنده این سلاح، از جمله اسرائیل است. اسرائیل گرچه بر زبان نمی آورد که سلاح هسته ای دارد و سیاستش حفظ انحصار این سلاح به خویش است، اما عملش با فریاد می گوید: من می خواهم انحصار داشتن سلاح هسته ای را داشته باشم. رویه اسرائیل، در جهان، منحصر به فرد است. زیرا بنا بر قرارداد منع گسترش سلاح هسته ای که اسرائیل همچنان از پیوستن به آن امتناع می کند، کشورهای دارنده نیز می باید اسباب خلاء سلاح هسته ای را فراهم آورند. در برابر، اسرائیل می گوید من سلاح هسته ای دارم و در منطقه، هیچ کشور دیگر نیز نباید داشته باشد. حق حمله ادواری به کشورهای دیگر را برای تخریب تأسیسات اتمی آنها و حفظ انحصار خود، دارم. شکفت تر از همه این که اسرائیل موفق شده است به امریکا بقبولاند که اقتصاد و نیز موقعیت خود در منطقه را بخاطر حفظ انحصار اسرائیل بر سلاح هسته ای، به خطر اندازد. 

آینده را بطور دقیق نمی توان پیش بینی کرد، اما وقوع بعضی امور تقریبا قطعی هستند:

1 –  اولی اینست که، در خاورمیانه،  اسرائیل بطور دائم تنها کشور دارنده بمب اتمی نخواهد ماند. 

2 – دومی اینست که هرگاه امریکا ایران را ویران کند برای این که انحصار اسرائیل بر سلاح هسته ای حفظ شود، دارای پی آمدهای زیانمندی خواهد شد که هیچیک از طراحان کنونی نقشه هجوم نظامی قادر به برآورد آنها نیستند. چنانکه جنگ بین المللی اولی و تحمیل قرارداد صلح به آلمان با هدف ممانعت از جنگ آوری آلمان، پی آمدهائی را یافت که استقرار نازیسم در آلمان و فاشیسم در ایتالیا و جنگ جهانی دوم بودند.

 

انقلاب اسلامی: هشدار نویسنده به امریکا به جای خود صحیح، اما به مردم ایران نیز می باید هشدار داد که رﮊیم کشور را وارد مدار بسته ای کرده است که هرگاه در آن بماند، دستخوش ویرانی می ماند و فراگرد ویرانی را تا آخر می رود. رﮊیمی که کشور را وارد این مدار کرده است، خود نیز در این مدار است. پس تنها مردم ایران هستند که می توانند کشور را از مدار بسته بدر آورند و این رﮊیم را با دولت حقوقمدار جانشین کنند. سالهاست که اسرائیل و امریکا و اروپا، در باره برنامه اتمی ایران راست را با دروغ در می آمیزد و تبلیغ می کند و رﮊیم، نه تنها از راه شفاف سازی، این تبلیغات را بی اثر نمی کند، بلکه خود در ایجاد افکار عمومی مساعد با مجازاتها و حمله نظامی به ایران، شرکت می کند. نمونه شرکت رﮊیم در این کارزار تبلیغاتی، همین مقاله. نویسنده مقاله نیز براینست که ایران درپی تولید بمب اتمی است و آن را توجیه نیز می کند. اما رﮊیم، از زبان خامنه ای، مدعی است که داشتن اسلحه اتمی را حرام می داند و آن را ندارد و نمی خواهد داشته باشد. این یک نمونه از زندانی شدن در مدار بسته است.

شماره ۸۲۶ از ۲ تا ۱۵ اردی‌بهشت ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید