گزارش – تحلیل از استراتفور است که در 7 ﮊوئن 2013، منتشر کرده است:
● روز 7 ﮊوئن هفتمین روز شروع رودرروئی پلیس ترکیه با تظاهر کنندگان برضد حکومت اردوغان است. اینان گرایشهای سیاسی مختلف دارند. ممکن است در روزهای پایانی هفته، تظاهرات گسترده تر نیز بگردند. باوجود این، در کوچه خیابانها وضعیت چنان نیست قوای انتظامی را از مهار وضعیت ناتوان کند و حکومت را در معرض سقوط قرار دهد. اما، در همان حال که خیابانها علامت آرامش می دهند، وضعیت اردوغان روشن نیست. بسا در دراز مدت، در درون حزب خود، با چالش رو به افزایشی، روبرو است:
● ارزیابی روزهای نخست استراتفور واقعیت پیدا کرد چراکه ترکیب جنبش کنندگان و وسعت جنبش همان شد که استراتفور ارزیابی کرده بود. با آنکه میزان مخالفت با اردوغان و قدرت حزب توسعه و عدالت، بالا است، در حال حاضر، اردوغان با یک رقیب سیاسی جدی و بیم آور روبرو نیست و در کشور، از حمایت وسیعی برخوردار است. در شهر استانبول، حکومت موفق شد مترو را تا 4 صبح باز نگهدارد تا که هزاران تن از هواداران او را، برای استقبال از او، به فرودگاه بین المللی آتاتورک برساند. در آنجا، اردوغان، سخنرانی تحریک آمیز دیگری ایراد کرد.
● در همان زمان، 7 ﮊوئن، گروهی از تظاهرکنندگان چپ و لائیک بخشی از میدان تقسیم را بستند تا تظاهرکنندگان بتوانند نماز جمعه را بجا آورند. این اقدام آنها تبلیغاتی را بی اثر کرد که کمالیست ها را کسانی معرفی می کرد که نه با شیوه حکومت و حزب که با ارزشهای دینی مخالف هستند.
● تا امروز انجمن ها و سازمانهای ذی نفوذ ترکیه با تظاهرکنندگان فاصله گرفته اند. باآنکه چند سندیکا در تظاهرات شرکت کرده اند، اما سازمانهای دیگر رویه احتیاط آمیز در پیش گرفته اند چرا که از پاسخ حکومت به اقدام به شرکت در تظاهرات می ترسند. رفتار ارگون اوزن، مدیر عامل بانک تضمین ترکیه، عبرت آموز است: این بانک که دومین بانک ترکیه است از آن گروه دگوس است. این گروه فرستنده تلویزیونی NTV را نیز دارد. این فرستنده هم از آغاز از انتشار گزارشها پیرامون تظاهرات خودداری کرد. این خودداری خشم تظاهر کنندگان را برانگیخت. آنها نیز با استفاده از وسائل ارتباط جمعی اجتماعی برضد بانک تبلیغ کردند و از مردم خواستند حسابهای خود را در این بانک بندند. (بنا بر ارزیابی اوزن، حدود 19.5 میلیون دلار از بیرون کشیده اند. سپرده های نزد این بانک 50.1 میلیارد دلار است. از 8.5 میلیون نفری که کارت این بانک را دارند، 1500 تن کارتهای خود را باطل کرده اند).
اظهارات اوزن که او را هم، در ردیف تظاهر کنندگانی قرار داد که اردوگان «اوباش» توصیف کرده است، سبب شد که اردوغان بانکداران را متهم کند که در توطئه برضد حکومت شرکت دارند. اردوغان گفت: «اگر یک مدیر عامل بانک از کسانی حمایت می کند که دست به خراب کردن و آتش زدن می زنند، باید بداند که ما را ایستاده در برابر خود خواهد یافت». سخنان او سبب شد که ارزش سهام بانک، در بورس، 7 درصد کاهش بیابد.
● متصدیان صنعت و بازرگانی و بانک و دیگر کاربدستان به رویه محتاطانه خود در قبال حکومت اردوغان ادامه می دهد. اردوغان می کوشد، با تهدید مخالفان، مهار وضعیت را بدست آورد. اما اگر چه هنوز می تواند بر روی میلیونها حامی خود حساب کند، رویدادهای هفته ای گذشت مسلم کردند که در جامعه و بسا در حامیان حزب عدالت و توسعه شکافی بوجود آمده است. با آنکه حزبی که دولت را در دست دارد، در حال حاضر، با رقیب معتبری روبرو نیست، در طول زمان، مخالفان قوت خواهند گرفت.
● بسیاری از اعضای لیبرال حزب عدالت و توسعه از چشم اردوغان افتاده اند و یا تصفیه و از حزب رانده شدن اند و اینان در صف مخالفان هستند. از آن جمله اند سوآت کینیک اوقلو قاضی ارشد و عبدالطیف سنر، یکی از بانیان که در علن، حکومت اردوغان را متهم کرد که مشروعیت حزب را خرج خود می کند و از میان می برد.
● در بیرون از حزب عدالت و توسعه، جنبش نیرومند گولن وجود دارد. این جنبش یک جماعت مذهبی بانفوذ است که نام خود را از رهبر خود، امام فتح الله گولن گرفته است. گولن تظاهر کنندگان را بخاطر بکار بردن خشونت محکوم کرده است، اما روش حکومت را نیز بشدت مورد انتقاد قرارداد. وسائل ارتباط جمعی متعلق به این جماعت، زمان، وسیله ابراز انتقادها از اردوغان و حزب عدالت و توسعه، در طول هفته شد.
بدین قرار، یک بدیل می تواند از شبکه پرنفوذ جماعت گولن استفاده کند. بدیهی است شکل گرفتن این بدیل زمان می برد و نمی تواند در انتخابات ریاست جمهوری 2014 و انتخابات مجلس در 2015، نقشی تعیین کننده بازی کند. باوجود این، احتمال کمی وجود دارد که در سال جاری، اردوغان رأی کافی برای تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاست جمهوری را بدست آورد تا بتواند نامزد ریاست جمهوری در سال 2014 بگردد.
● تظاهرات هفته پیش این امر را نیز مسلم کرد که حد و حدود فره اردوغان را نیز آشکار کرد. تا این زمان، او کسی بود که از دید مردم ترکیه توانسته است در برابر اسرائیل و امریکا و اروپا بایستد. اما لحن خشن او و تبلیغات او بسود ترکیه ای اسلامی تر، و بکار گرفتن وسائل ارتباط جمعی برای نمایش سریالهائی از نوع «حریم سلطان»، به فره او صدمه ای جدی وارد کرده اند. بسیاری می گویند او در خود محوری دارد زیاده روی می کند.
در سال 2009، هزاران طرفدار اردوغان، در فرودگاه استانبول، از او، همچون یک قهرمان استقبال کردند. او در فروم داووس، در سوئیس، با شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل، بخاطر عملیات سرب اسرائیل در نوار غزه، بشدت برخورد کرد. استقبال کنندگان باندورولی را در دست داشتند که برآن نوشته بود: «تو هرگز تنها نخواهی ماند». چهار سال پیش، طرفداران اردوغان به قول خود عمل کردند. انبوهی از طرفداران او به استقبال او، به فرودگاه رفتند. اما این بار، او از داوس نمی آمد. از سفر به شمال افریقا به کشوری باز می گشت، نارضائی ها اظهار می شوند.
انقلاب اسلامی: بر این فرض که قول استراتفور و بسیاری دیگر از تحلیل گران راست باشد که اردوغان در خودمحوری دارد زیاده روی می کند، این پرسش محل پیدا می کند: چرا او چنین می کند؟ نه او، که بسیارند کسانی که با نزدیکان خود نیز، خود را محور می کنند. وقتی هم قرار و مداری و توافقی درکار است، کار آسان را که عمل به توافق است، نمی کنند و کار مشکل و مشکل ساز زورگوئی را می کنند. برای این که به این پرسش پاسخی درخور بجوئیم، باید ببینیم آیا به هدفی که می خواهد برسد، عمل به حق کارآئی دارد و یا بکار بردن قدرت؟ در مورد شاه و خمینی و قذافی و بن علی و مبارک و اسد، پاسخ روشن است: بله به حق را نه به قدرت و، درجا، خود را «پوچ» انگاری، می دانستند. عمل به حق را از دست دادن موقعیت می دانستند و می دانستند که با بکار بردن حق، نمی توان به هدفی رسید که در سر داشتند. هرگاه اردوغان بخواهد ترکیه قدرت منطقه ای بگردد، به این هدف، با عمل به حق نمی توان رسید. از این رو است که او، بی آنکه نیازی باشد، تظاهر کنندگان را همچنان اوباش و اراذل می نامد. قدرت البته خود محوری را ناگزیر می کند.
شماره ۸۳۰ ار ۲۷ خرداد تا ۹ تیر ۱۳۹۱