back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oپیروزی ارتش سوریه – حزب الله در قصیر را لابی اسرائیل در...

پیروزی ارتش سوریه – حزب الله در قصیر را لابی اسرائیل در واشنگتن دست آویز کرده است بر برانگیختن حکومت اوباما به تهدید ایران:

 مقاله را فرانکلین لامپ، کارشناس سوریه و لبنان، نوشته و  در 7 ﮊوئن 2013انتشار داده است:

● ممکن است جنگ در القصیر، جنگ سرانجام بخشی نباشد. اما بدون تردید نقطه عطف مهمی در جنگ سوریه است. به این جنگ عناوین گوناگونی داده اند که همه تصدیق کننده اهمیت آن هستند.

    پیروزی قوای دولتی سوریه در القصیر یک موفقیت استراتژیک است. در همان حال، بلحاظ انسانی، یک فاجعه است. (سازمان ملل،نیازهای یک ساله مردم جنگ زده و پناهنده سوریه را 4 میلیارد دلار برآورد کرده است!!). القصیر در استان حمس قرار دارد و از نظر استراتژی نظامی دولت سوریه، اهمیتی به تمام دارد. در طول راهی قرار دارد که دمشق را به ساحل دریا وصل می کند. تصرف این شهر توسط شورشیان، دولت سوریه را از راه تدارکاتی خود محروم می کرد و در عوض به شورشیان امکان می داد از لیبی و خلیج فارس اسلحه و مهمات و نفرات دریافت کند… با تسلط بر القصیر، رﮊیم سوریه می تواند کنترل شمال و شرق سوریه را نیز بدست آورد. این شهر که حکم چهار راه را دارد، تنها در 9 کیلومتری لبنان قرار دارد. و نیز، بعد از 27 ماه جنگ، این پیروزی روحیه ارتشیان را تقویت و روحیه شورشیان را تضعیف می کند.

اما آنچه بیشتر اهمیت دارد اثر پیروزی در جنگ القصیر بر روابط اسرائیل با فلسطین و جهت بخشی به فعالیت لابی اسرائیل در واشنگتن است. این لابی به خود قیافه وحشت زده و در اضطراب را داده است.

     واکنش عناصر این لابی، از جمله عرب ستیزی که دانیل پیپس است، بسیار گویا است. او در واشنگتن تایمز، مقاله ای با عنوان « Happy Israël» انتشار داده است. در این مقاله، او می پرسد: با توجه به افزایش تهدید ها که متوجه اسرائیل هستند، هرگاه «خطوط قرمز»ی که سازمان ملل معین کرده است، رعایت نشوند، نتان یاهو چه باید بکند و خواهد کرد؟ یکی از کارها فشار به اوباما از طریق هواداران اسرائیل در کنگره امریکا است برای این که بلادرنگ وارد عمل شود و خسرانی را که با شکست در القصیر بوجود آمده است، جبران کند. 

     جنبه های مختلف شکست شورشیان در جنگ القصیر ، در جامعه ضد رفتارهای نژاد پرستانه (ADL) موضوع بررسی است. این جامعه رؤسای سازمانهای مهم یهودی در امریکا را به اجتماع در یک کنفرانس فوری فراخوانده است تا که راه حلی برای مسئله پیدا کند.

     دستور کار کنفرانس یکی شکست در القصیر و دیگری شکست در بلغارستان است. دومی هم شکست بزرگی است. زیرا لابی بزرگ اسرائیل در امریکا (AIPAC) سخت تلاش می کرد حزب الله لبنان متهم به ترور m8انجام گرفته در بورگاس واقع در بلغارستان، بگردد تا به استناد آن، اتحادیه اروپا حزب الله را وارد فهرست سازمانهای تروریست کند. اما موفق نشد. 

اسرائیل و لابی هایش در واشنگتن از صدراعظم اطریش نیز عصبانی هستند. زیرا قوای این کشور مستقر در بلندی های جولان را فراخوانده است. اسرائیل می گوید با فراخواندن این قوا، معبر قنیطره که دروازه جولان است، باز می شود و جنگ داخلی سوریه می تواند به خاک اسرائیل نیز سرایت کند. سفیر اسرائیل در واشنگتن می گوید: بیرون بردن قوائی که تحت پرچم سازمان ملل در بلندی های جولان، حافظ صلح هستند، به حزب الله امکان می دهد در بلندی های جولان مستقر شود و اسرائیل را تهدید کند!

● لابی های اسرائیل به حکومت اوباما فشار می آورند که به ایران و حزب الله و سوریه و نیز سازمانهای فلسطینی که در پی جنگ القصیر، احساس پیروزی می کنند، بیش از پیش، فشار وارد کند. 

● لابی های اسرائیل می گویند پیروزی در القصیر به رﮊیم سوریه امکان می دهد شمال و شرق این کشور را نیز به مهار خود در آورد. اسرائیل از امریکا می خواهد امریکا، برابر پیشنهاد سناتور مک کین و سناتور گراهام،  بدون فوت وقت دست به حمله متقابل بزند. اسرائیل باز از امریکا می خواهد کنفرانس ﮊنو 2 را برگزار نکند (به تأخیر نیز افتاد) زیرا اسد قوت گرفته و از این کنفرانس، او است که سود خواهد برد. اگر قرار است جامعه بین المللی راه حلی از راه گفتگو پیدا کند، نخست باید کاری کند که تعادل قوا به زیان رﮊیم اسد، بطور تعیین کننده ای، تغییر کند. 

● وقتی از کسی چون کانتور Cantor در باره لبنان و حزب الله می پرسند او نیش خند می زند و می گوید: حزب الله قوای بسیار و مجهزی دارد، بدون حمایت امریکا، برای اسرائیل ساختن کار حزب الله مشکل است. لبنان را فراموش کنید. لبنان هیچ وقت یک کشور واقعی نبوده است. کافیست در روی زمین کار حزب الله ساخته شود و نیروی دریائی اسرائیل کار را تمام کند. یک عضو کنگره این فکر را القاء می کند که تفنگ داران دریائی امریکا، بلحاظ تجربه 30 سال پیش، به لبنان گسیل شوند.

● لابی اسرائیل همچنین براینست که اتحادیه عرب و کشورهای عرب خلیج فارس نباید در رویاروئی با رﮊیم اسد و حزب الله، شل شوند. آنها می باید نقش خود را بمثابه شریک و متحد کامل عیار، ایفا کنند. یک منبع در سفارت عربستان در واشنگتن شکوه می کند که شورای همکاری خلیج فارس یک میلیارد دلار خرج اپوزیسیون رﮊیم بشار اسد کرده است اما حاصل چندانی مشاهده نمی کند. 

● از اسرائیل نیز کاری ساخته نیست. چراکه حمله های هوائیش به سوریه، از دید امریکا و دیگر کشورها، نه مفید که زیانبخش توصیف شده اند. زیرا سبب متحد شدن مسلمانان و عربها برضد دشمن مشترک می شود. 

● ADLاز کاخ سفید می خواهد به سرعت عمل کند. هرچه زودتر «کاری بکند». سنجش افکاری که فرستنده تلویزیونی  NBC در 5 ﮊوئن، روز پیروزی قوای رﮊیم اسد در القصیر انتشار داد،  معلوم می کند که 15 درصد امریکائیان موافق یک اقدام نظامی هستند. و تنها 11 درصد طرفدار حمایت از شورشیان از راه دادن اسلحه به آنها هستند. 24 درصد خواهان آنند که امریکا دست به هیچ اقدامی نزند. آبه فوکس من، رئیس  مادام العمر ADL از سنجش افکاری که بی بی سی انجام داده است، سخت عصبانی است. بنا بر این سنجش افکار، اسرائیل کشوری دانسته می شود که مرتکب جنایت برضد بشریت شده است و در ردیف کشورهائی که برای صلح جهانی خطرناک هستند، مقام دوم را دارد. در کانادا و استرالیا به ترتیب، 57 و 69 درصد مردم نسبت به اسرائیل نظر منفی دارند. در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، نفوذ اسرائیل بسیار کاهش و نظر مخالف به اسرائیل، افزایش یافته اند. انگلستان مقام اول را دارد چرا که 72 درصد مردم این کشور نسبت به اسرائیل نظر منفی دارند. 

    همکاری اسرائیل به رﮊیمهای منفور و رفتارش سبب شده است که برغم هزینه کردن میلیونها دلار برای چهره آرائی خود، بمنزله یک کشور دموکراتیک و با توانائی فنی بسیار بالا و برخوردار از فرهنگ غرب، در شمار منفور ترین کشورهای جهان قرار بگیرد. 

● با پیروزی 5 ﮊوئن در القصیر، توافق محرمانه برای اداره آسیای صغیر و مهار خاورمیانه، میان روسیه و فرانسه و انگلستان، بعد از شکست امپراطوری عثمانی، از میان رفت. اشغال استعمارگرایانه فلسطین را تاریخ محکوم کرده است و این حکم دیر یا زود اجرا خواهد شد.

     شماری روز افزون از مسئولان امریکا و اروپا به این نتیجه رسیده اند و تحلیل گران خاورمیانه و نیز سنجش های افکار، بیش از پیش، بر این نظر می شوند که مسئله، مسئله زمان است. روزی، فلسطین از آن فلسطینیان خواهد شد.

– این مقاله در کنترپونچ انتشار یافته است.

 

انقلاب اسلامی: آنچه در سوریه می گذرد، فاجعه ای وصف ناکردنی است. در دراز مدت، ایران بازنده اصلی است. یعنی بهای سنگین سیاست رﮊیم ولایت فقیه را مردم ایران در طول زمانی دراز باید بپردازند. در کوتاه و میان مدت نیز باری را بردوش ایران می نهد که بسیار سنگین است. هرگاه جنگ داخلی سوریه با استقرار دولتی نسبتا مردم سالار حل شود، ایران بازنده است. اگر رﮊیم اسد بماند و سوریه همچنان عرصه سبعانه ترین جنایتها بماند، باز ایران بازنده است. رﮊیم را آن توانائی نیست که در جستن راه حلی بر وفق حقوق ملی مردم سوریه و حقوق انسان، شرکت کند. چرا که در ایران نیز ضد این حقوق است.

   بنی صدر در «تعادل ضعفها» توضیح داد چرا ترکیه و ایران نمی توانند نقش قدرتهای منطقه ای را بازی کنند. از جمله، بارمالی – نظامی سنگین ایفای چنین نقشی دو کشور از پا در می آورد. افزون بر این، هیچ یک از جامعه های ایران و ترک نه سودی در قدرت متفوق منطقه شدن دارند و نه آمادگی دارند دولتهای خود را در ایفای چنین نقشی حمایت کنند. اقتصاد ترکیه با اقتصاد ایران از یک جنس نیست. باوجود این، نه این اقتصاد و نه اقتصاد مصرف محور ایران، می توانند با موقعیت قدرت متفوق سازگاری جویند. وقتی بر این همه فرصتهای رشدی را هم به حساب بیاوریم از دست می روند و فرصتهای تهدیدها که ایجاد می شوند را از نظر دور نداریم، می توانیم وضعیتی را درک کنیم در ترکیه پیش آمده است. ندیدن این واقعیتها، تحلیل گران نزدیک بین را برآن داشته است که برخی تفرعن اردوغان و برخی دیگر اسلام را مقصر گردانند.  باوجود این، ایفای نقش قدرت منطقه ای نیازمند بیان قدرتی بمثابه اندیشه راهنما است که قدرتمداری را توجیه کند و در دماغ مقام اول و زیر دستهای او، خود محوری و تفرعن را بپروارند. از این رو، مطالعه علمی بی غرض و مرض ایجاب می کند دگرگونی که اندیشه راهنمای حزب عدالت و توسعه، اسلام، در دوران دولتمداری این حزب، ضرور است. چرا که به یمن این مطالعه است که اثر قدرت را بر اندیشه راهنما، می توان مشاهده کرد. 

شماره ۸۳۰ ار ۲۷ خرداد تا ۹ تیر ۱۳۹۱

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید