رﮊیمی که از اول تا امروز 10 درصد هوادار دارد و برتری خامنهای بر خمینی و معنای نرمش قهرمانانه و گفتگوی مستقیم با امریکا:
٭ اول انقلاب 10 درصد و حالا هم 10 درصد:
● به گزارش تابناک (15 مهر 92)، مهدی طائب رئیس قرارگاه عمار، در سی و دومین جلسه از سلسله نشستهای انقلاب اسلامی مخاطرات، امروز و فردا که روز جمعه دوازده مهر هزارو سیصد و نود دو از سوی ولاء (اهل ولایت) منتظر در سالن اجتماعات دفتر تبلیغات اسلامی قم برگزار شد، گفتهاست:
● نظام جمهوری اسلامی ایران از هنگامی متولد شده، رو به قوت بوده است. تا این زمان، هیچ نظامی نداشتیم که در این حد از قدرت باشد. در این زمان در بهترین شرایط اقتصاد، فرهنگی، نظامی و سیاسی به سر میبریم. از نظر اقتصادی وقتی انقلاب پیروز شد نود درصد درآمد کشور وابسته به نفت بوده است و در این زمان چهل و پنج درصد وابسته به نفت است.
● از نظر نظامی وقتی انقلاب پیروز شد ما سرباز نداشتیم، الان بهترین نظامیهای جهان را داریم، الان موشکهایی ساختیم که میتواند آمریکا را مورد هدف قرار بدهد. از نظر سیاسی وقتی انقلاب پیروز شد یک دیپلمات کار بلد نداشتیم؛ امروزها صدها دیپلمات حرفهای داریم. از نظر اجتماعی فقط کافی است وضعیتی که اول انقلاب داشتیم حفظ کرده باشیم ، فرض بگیرم وقتی انقلاب پیروز شد ما ده درصد نفر داشتیم که جان خود را برای انقلاب میدادند، و الان نود درصد باقیمانده است، باز هم پیشرفت کردیم.
● از نظر اجتماعی فقط کافی است وضعیتی که اول انقلاب داشتیم حفظ کرده باشیم، فرض بگیرم وقتی انقلاب پیروز شد ما ۱۰% نفر داشتیم که جان خود را برای انقلاب میدادند، و الآن ۱۰% باقمانده است، باز هم پیشرفت کردیم.
انقلاب اسلامی: این واقعیت که رﮊیم ولایت مطلقه فقیه از آغاز بر اقلیت کوچک دارای گرایش به زور تکیه داشته است و دارد، هر از چندی به این یا آن بیان، مورد اعتراف قرار میگیرد. در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، نامزد اینان کمتر از 5 درصد رأی داشت. در واپسین انتخابات ریاست جمهوری که مهندسی شده نیز بود، جلیلی که معرف ولایت مطلقه فقیه بود، نسبت به دارندگان حق رأی، 7 درصد رأی داشت. در پی انتخابات رسوای ریاست جمهوری سال 88، رحیم مشائی گفت: 5 میلیون از آراء به نظام و بقیه به شخص احمدی نژاد داده شدهاست. وقتی هیأتی از مجلس اول که انتخاباتش قلابی بود، نزد بنیصدر رفتند و بنیصدر به آنها گفت: اینهائی که شما میخواهید بر کشور حاکم کنید در جامعه، بیشتر از 5 درصد رأی ندارد، شیخ محمد یزدی پاسخ داد: ما میخواهیم همین 5 درصد حکومت کند. از آن زمان تا امروز، ایران تحت رژیم کودتا است. با این تفاوت که اکثریت بزرگ، امروز بیشتر از آن روز، حقوق شهروندی خویش را میشناسد و مطالبه میکند. نقد مداوم ولایت مطلقه فقیه و نیز تجربه شدن این «ولایت» آن را یکسره بیاعتبار کردهاست. تنها باقی مانده است برهم خوردن «تعادل وحشت» میان دولت جباران و جامعه ملی. بمحض این که جامعه از لباس ترس و تردید بیرون آید، ایرانیان باقی مانده راه را طی خواهند کرد و جمهوری شهروندان را برقرار خواهند کرد.
٭ مقایسه خامنهای با خمینی:
هرگز امام خمینی (ره) در حد مقبولیت مقام معظم رهبری، نبود؛ بازرگان نخستوزیر و بنیصدر رئیس جمهور و میرحسین موسوی وزیر اجرایی این کشور بودند که هرسه نفر رسماً جلوی دستور امام ایستادگی کردند.
الان مسئولین مقام معظم رهبری را منطقی قبول دارند. در مجلس ششم که بیشتر اصلاحاتی بودند، قانونی برای مطبوعات تصویب شد، مقام معظم رهبری یک خط نوشت که به صلاح جامعه نیست؛ این قانون را کنار گذاشتند. آقای بهزاد نبوی به خاطر همین همه نمایندگان را علیه مقام معظم رهبری بسیج میکرد و این پندار را داشت که همه از مقام معظم رهبری برگشتند، در سالگرد مجلس همه به دیدن مقام معظم رهبری رفتند همه نمایندگان مطالب آقا را مینوشتند. وقتی با بهزاد نبوی روبه رو شدند، گفتند ایشان حرف های عاقلانه و منطقی میزند.
انقلاب اسلامی: غیر از این که طائب دروغ میگوید و کشماکش هاشمی رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد با خامنهای نیز وجود داشتهاست و میرحسین موسوی نه با خمینی که با خامنهای کشماکش داشته است، سخنان او، هم گویای عقده محمد رضا پهلوی است که خامنهای دارد. اواخر، چاپلوسان برای این که او خوشش بیاید، او را از پدر برتر و موفقیتهای دوران او را بیشتر توصیف میکردند. بنا بر قاعده قدرت، هر جباری که جانشین جبار پیشین میشود، باید خود را بزرگ تر نیز بداند. وگرنه کار تمرکز و بزرگ شدن، بنابراین، ادامه رژیم، لنگ میشود و انحلال قدرت حاکم شتاب میگیرد. و بالاخره قدرت، قدردان و سپاسگزار نیست: یک روضه خوان که هرچه دارد از خمینی دارد، از زبان مأموری از مأموران اطلاعاتی خود، خود را برتر از خمینی میخواند. این برغم آنکه هنوز هم خمینی را خرج میکنند و بدون او، خامنهای به قول خمینی «پوچ» است.
٭ مذاکره با امریکا و مأموریت روحانی:
آمریکایی ها میگفتند که ایران سه ویژگی دارند: تروریسم، وحشی و دزد هستند. علت اینکه ایران را تروریست می نامد به خاطر این است که ایران حامی تروریسم یعنی حزب الله لبنان و حماس است، و تمام امکانات این دو گروه را ایران فراهم میکند. ایران بخاطر این از این دو گروه حمایت می کند تا اینکه بر دنیا حاکم شود و حزب الله لبنان و حماس ابزارهای ایران هستند، و منتظر است تا بمب اتمش کامل شود و در آن زمان به جنگ افروزی در دنیا بپردازد. آمریکایی ها این ایده را در ذهن جهانیان راه انداختند. مقام معظم رهبری هم ضد این حرف را میزد که ایران ساخت بمب اتمی را حرام میداند، آمریکایی ها قبول کنند ایران دنبال بمب اتم نیست پس ایران تروریست نیست.
آمریکا ایرانی ها را وحشی می داند بخاطر اینکه از دیوار سفارت امریکا بالا رفته است و ایرانیها را دزد میدانند بخاطر اینکه سفارت امریکا را گرفته است.
برای خلع سلاح کردن آمریکا و دور ماندن از این اتهامات باید با آمریکا مذاکره کنیم. ایران سی سال مذاکره با آمریکا را رد کرده است، یک دفعه بیاید مذاکره با آمریکا را قبول کند. جهانیها میگویند تحریم ها اثر کرده است و ایران را پای مذاکره کشانده است.
مقام معظم رهبری گفت: «نرمش قهرمانانه» یعنی اینکه ما در این زمان میخواهیم، با آمریکا مذاکره کنیم. ایران قوی ترین موضع سیاسی را دارد و امریکا در ضعیف ترین موضع سیاسی است و می خواهیم این ابزار روانی را از امریکا به نام مذاکره از دست آنها بگیریم.
●خدا رئیس جمهور ایران را برای مذاکره با آمریکا بر سر کار آورد:
برای مذاکره با آمریکا یک وسیله و فرد خاصی لازم بود. آقای احمدی نژاد اهل مذاکره نبود. باید یک فردی باشد که قیافه مذاکره را داشته باشد و هم از خط قرمزها عبور نکند. خدواند متعال در این انتخابات، فرد مناسب مذاکرات را روی کار آورد. آقای روحانی شخصیت و سابقه مذاکره را داشت. در تمام دنیا میگفتند که دولت مذاکره روی کار آمده است.
مقام معظم رهبری گفت: آقای روحانی با آمریکا مذاکره کنید ولی این حدود را رعایت کنید!: با افراد و رئیس جمهور آمریکا یک جلسه مذاکره نگذارید زیرا آنها اهل صداقت نیستند و پیش شرط برای مذاکره گذاشتند و مذاکره باید بدون پیش شرط باشد. وزیر امورخاجه هم باید در قالب پنج بعلاوه یک با آنها مذاکره کند.
شماره ۸۳۹ از ۲۹ مهر تا ۱۲ آبان ۱۳۹۲