گزارش – تحلیل از جیمس پتراس است و در 2 نوامبر 2013 انتشار یافتهاست:
● گروههای سیاسی طرفدار اسرائیل میگویند کار AIPAC، با منابع مالی بیانتهائی که در اختیار دارد، ایناست که به سیاست امریکا در خاورمیانه، همان سمت و سوئی را ببخشد که اسرائیل میخواهد.
مسئله جنگ یا صلح با ایران، مسئلهای است برعهده رئیس جمهوری و کنگره. گشودن باب صلح توسط روحانی، رئیس جمهوری جدید ایران، بازتاب مساعدی در تمامی دنیا داشت غیر از اسرائیل و صهیونیستهای طرفدار اسرائیل در امریکا و اروپا. گفتگوی اول کشورهای 5+1 با هیأت ایرانی جدید، پایان یافت بیآنکه دو طرف یکدیگر را متهم کنند. ارزیابی خوشبیانهای نیز از گفتگو بعمل آوردند. باوجود این، اسرائیل جنگ تبلیغاتی خود برضد ایران را تشدید کرد. عواملش در کنگره امریکا، در وسائل ارتباط جمعی امریکا و در قوه مجریه امریکا، بسیج شدند تا گفتگوها را به شکست بکشانند. اسرائیل میخواهد ارتش امریکا و ارتشهای عضو پیمان ناتو، حامی قشون کشی اسرائیل باشند هربار که کشوری ازکشورهای خاورمیانه جرأت کرد هژمونی اسرائیل را زیر علامت سئوال ببرد. ضمیمه کردن خشونتبار سرزمینهای فلسطینی به خاک اسرائیل و توانائی حمله نظامیش به هریک از کشورهای خاورمیانه، به ما میفهمانند دعوا برسر چیست و گفتگوهای صلح، از دید اسرائیل، چگونه باید سمتیابی کنند.
● زیر فشار اسرائیل، امریکا اعلان کرد که، در مورد ایران، «همه گزینهها، از جمله گزینه نظامی، روی میز هستند».اما در صورت جنگ با 76 میلیون ایرانی، بقصد تخریب اقتصاد ایران و رﮊیم این کشور، تهران میتواند دست به حمله متقابل بزند و پایگاههای نظامی امریکا در منطقه و تأسیسات نفتی کشورهای صادرکننده نفت و اسرائیل را مورد حمله قراردهد. نتیجهاش بحران جهانی میشود.
بنابراین، بموقع است قدرت باورنکردنی اسرائیلی را بر روند سیاست امریکا و اینکه چسان بر گفتگوهای امروز اثر میگذارد را بررسی کنیم.
٭ تفوق نظامی اسرائیل بر کشورهای خاورمیانه:
● از پایان جنگ دوم جهانی بدینسو، اسرائیل کشورهای دیگر منطقه خاورمیانه و افریقا را بمباران کرده و به آنها قشون کشیده و آنها را اشغال کردهاست. فهرست قربانیان اسرائیل سوریه و لبنان و مصر و عراق و اردن و سودان و یمن را در بر میگیرد. هرگاه براین فهرست نام کشورهائی را بیفزائیم که اسرائیل به آنها حملههای نظامی پنهان کرده و یا توسط شبکه ترور خود به عملیات تروریستی دست زده است، باید اسامی حدود 12 کشور دیگر، واقع در آسیا و اروپا و خود امریکا را بر این فهرست افزود.
قدرت نظامی اسرائیل و توانائیش به دست زدن به جنگ تهاجمی، از مصونیت نزدیک به کاملی نیز برخوردار است. برغم تجاوزهای مکرر به حقوق بینالمللی، از جمله ارتکاب جنایت برضد بشریت، اسرائیل هیچگاه دریک دادگاه بینالمللی محاکمه نگشته و هرگز مجازات اقتصادی نشده است. زیرا هر نوبت، حکومت امریکا با استفاده از حق وتو، مانع از تصویب قطعنامههای شورای امنیت شده است.
● تفوق نظامی اسرائیل را فرآورده صنایع نظامی امریکا و انتقال تکنولوﮊی اتمی و شیمیائی و بیولوﮊیک و اسلحه امریکا امریکائی به اسرائیل است. صهیونیستهای امریکائی و اروپائی نقشی استراتژیک (خیانت) در دزدیدن و انتقال دادن این تکنولوﮊیها، بخصوص تکنولوﮊی اتمی به اسرائیل داشتهاند و دارند. این واقعیت را تحقیق ریچارد هلمس، رئیس اسبق سیا، آشکار گرداند.
اسرائیل انبارهای بزرگ از اسلحه شیمیائی و بیولوﮊیک و اتمی دارد و اجازه تفتیش به هیچ سازمان بینالمللی را نمیدهد. امریکا مانع از انجام هر کاری شدهاست که میتوانستهاست مانع از تولید اسلحه کشتار جمعی توسط اسرائیل بگردد. در حقیقت، امریکا همچنان به صدور اسلحه کشتار جمعی استراتژیک به اسرائیل ادامه میدهد تا که آنها را، با نقض قوانین بینالمللی، برضد کشورهای همسایه خود بکار برد. ظرف نیم قرن گذشته، امریکا معادل 100 میلیارد دلار اسلحه و تکنولوﮊی نظامی به اسرائیل دادهاست. در سال 1973، مداخله امریکا بود که اسرائیل را از شکست نظامی نجات داد…
● تفوق نظامی تشکیک ناپذیر اسرائیل، بسیاری از همسایههایش را به همکاران و بسا مشتریهای اسرائیل بدل کردهاست. مصر و اردون، متحد اسرائیل نیز گشتهاند. رﮊیمهای سلطنتی خلیج فارس نیز متحدان اسرائیل شدهاند. این رﮊیمهای به اسرائیل در سرکوب فلسطینیها و اسرائیل به آنها در سرکوب جنبشهای اعتراضی کمک میکنند. حمله نظامی امریکا به عراق و سپس حمله ناتو به لیبی و اینک در گسیل مزدورهای مسلح به سوریه، اسرائیل همکار رﮊیمهای عرب و امریکا است.
همزمان با قدرتمند شدن اسرائیل در منطقه و توسعه سرزمین از راه تصاحب سرزمین فلسطینیها و خانه سازی درآنها، دارد آماده میشود برای ویران کردن واپسین مانع، ایران، برسر راه سلطه برمنطقه.
● دستکم دو دهه است که اسرائیل به عوامل خود در خارج (ZPC ) دستور دادهاست دولت ایران را تخریب کنند. اینکار را از راه بیثبات کردن جامعه، کشتن دانشمندان و بمباران و منفجر کردن تأسیسات نظامی و آزمایشگاهها و خفه کردن اقتصاد این کشور باید بکنند. بعد از جنگ عراق، از میان برداشتن حزب الله لبنان و رﮊیم سوریه، عملیاتی هستند که بقصد منزوی کردن دولت ایران، بقصد حمله به این کشور، انجام میگیرند. حمله اسرائیل در 2006، به لبنان، برغم فراوانی کشتهها و ویرانیها، باوجود حمایت امریکا، به شکست انجامید. برای جبران شکستش در حمله به حزب الله و بقصد بالا بردن روحیه، در سالهای 2008 و 2009، بخش بزرگی از غزه را ویران کرد و فلسطینیهای بسیاری را کشت و غزه را به بزرگترین زندان بی سقف دنیا بدل کرد.
● چون به تنهائی نمیتواند به ایران حمله کند، اسرائیل عوامل خود را به اغوای حکومت امریکا برانگیختهاست تا مگر ارتش امریکا به ایران حمله کند. فرماندهان نظامی اسرائیل برگهای سیاسی خود (ZPC) را در سراسر امریکا فعال کردهاست تا که در تخریب ایران بکوشند.
استتراتژی اسرائیل و ZPC برای کشاندن امریکا به رویاروئی نظامی با ایران، استفاده از فساد، برای خریدن مقامهای قوه مجریه و قوه مقننه است. کنترل وسائل ارتباط جمعی به عوامل اسرائیل امکان میدهد دو قوه مجریه و مقننه امریکا را بیشتر تحت نفوذ گیرند. همه روز، نیویورک تایمز و واشنگتن پست مقالهها و سرمقالههای محرک به جنگ برضد ایران، انتشار میدهند. ZPC وزارت خارجه امریکا را برای فشارآوردن به کشورهای دیگر برای رویاروئی با ایران، بکار میبرد. عناصر ترکیب کننده استراتژی اسرائیل، فشار سیاسی به امریکا و مجازاتهای اقتصادی و تهدید به حمله نظامی هستند. تهدید به جنگ همراه است با جنگ سایبری و دیگر اشکال جنگ پنهان، نظیر کشتن دانشمندان و منفجر کردن پایگاههای موشکی و انبارهای مهمات و موشک، با استفاده از گروههای تروریست ایرانی است. و فشار سیاسی به امریکا، شامل میشود نصب طرفداران سیاست اسرائیل به مقامات کلیدی در وزارتخانههای خارجه و خزانهداری و دفاع امریکا و برانگیختن کنگره به تصویب طرحهای مجازات. غیر از امریکا، هیچ کشور دیگری نیست که اسرائیل بتواند با حمایت او برمنطقه مسلط شود. سلطه اسرائیل برخاورمیانه مدیون توانائیش در برانگیختن امریکا به حمایت از خود و دست زدن به اقداماتی است که سبب سلطه اسرائیل بر منطقه میگردند.
در اینجا، نویسنده شرح میدهد چگونه و توسط کسانی که در حکومت بوش مقامهای کلیدی داشتند، از سال 2001 تا 2008، حکومت بوش درخدمت متحقق شدن هدفهای اسرائیل درخاورمیانه قرارگرفت.
● اما چگونه کمیته عملیات سیاسی اسرائیل کنگره امریکا را کنترل و زمینه جنگ با ایران را آماده میکند؟: صهیونیسم با استفاده از قدرت مالی عظیم خود، سیاست امریکا در خاورمیانه را به کنگره دیکته میکند و مراقبت میکند مجلس نمایندگان و سنای امریکا از منافع اسرائیل فاصله نگیرند. لابی اسرائیل در واشنگتن پولهای هنگفت برای انتخاب شدن نامزدی و شکست خوردن نامزد ناجوری خرج میکند. بنا بر برآوردها، در جریان 30 سال اخیر، این لابی 100 میلیون دلار، بطور مستقیم و غیر مستقیم، به نمایندگان کنگره پول دادهاند. پس جای تعجب ندارد اگر نمایندگانی که بیشترین پول لابی اسرائیل را دریافت میکنند حامی سیاستی باشند که مطلوب اسرائیل است. در امریکا خریدن رأی یک سیاستمدار، «لابیگری» خوانده میشود. این کار قانونی و آشکار است. قوه مقننه امریکا محل خرید و فروش نمایندگان گشتهاست. بهای سنگین این رأی خریدن را بیشمار انسانها با جان خود میپردازند.
● ZPC در مجلس نمایندگان و سنا، نمایندگان بسیاری را خریدهاست: از 435 نماینده مجلس نمایندگان امریکا، 219 نماینده، از ZPC پول دریافت کردهاند. در ازای آن، به دلخواه اسرائیل رأی دادهاند. در سنای امریکا، دامنه فساد بازهم گستردهتر است. از 100 سناتور، 94 تن از ZPC پول دریافت کردهاند. هم جمهوریخواه و هم دموکرات از این پول دریافت کردهاند. باهم رأی دادنهایشان وقتی پای اسرائیل به میان میآید، بدینخاطر است. حمایتهاشان از اسرائیل حتی وقتی دست به جنایت جنگی میزند، بدینجهت است. تصویب سالانه 3 میلیارد دلار کمک امریکا به اسرائیل بدینخاطر است. در دهه اخیر، 50 سناتور، بطور متوسط، هر یک، از 100 هزار تا یک میلیون دلار از ZPC پول دریافت کردهاند. در عوض، رأی دادهاند که از جیب مالیات دهندگان امریکائی، در طول نیم قرن، 100 میلیارد دلار به اسرائیل پرداخت شود. برخی از سناتورها ارزان خریداری شدهاند: 50 تا 238 هزار دلار.
نمایندگان و سناتورهائی که آتششان از همه تیزتر است، پولهای بیشتری دریافت میکنند: سناتور مارک کیرک (کسی که میگوید تهران را بمباران باید کرد)، بیشترین پول را میگیرد. او 925 هزار دلار از ZPC پول گرفتهاست. بعد از او، سناتور جون مک کین (که میگفت: تنها روش کارآ برضد ایران بمباران است)، 771 هزار دلار دریافت کردهاست…. این سناتورها و نمایندگان همانها هستند که مخالف بیمه سالمندان و مردم کمدرآمد هستند تاکه بتوان پول بیشتری به اسرائیل داد.
● لابی اسرائیل به این بسنده نمیکند که به نامزدهای هوادار اسرائیل پول بدهد، بلکه برضد نمایندگان و یا نامزدهائی که حاضر به هواداری نشوند، تبلیغ میکند و در تخریبشان، هراندازه لازم باشد پول خرج میکند. ضد اطلاعات میسازد و پخش میکند. برای اینکار میلیونها دلار خرج میکند. حتی در مناطقی که افریقائی تبارها و امریکای لاتین تبارها زندگی میکنند و صهیونیستها هیچ نفوذ ندارند، تبلیغ و ضد تبلیغ میکند.
در امریکا، هیچ سازمانی قدرت لابیهای اسرائیل، در واقع ستون پنجم اسرائیل در امریکا را ندارد. بنابر مدارکی که محقق شجاع، گرنت اسمیت، جمعآوری کردهاست، دستکم از سال 1963 بدینسو، وزیر دادگستری امریکا حاضر نشدهاست قانون امریکا را درباره کسانی اجرا کند که، در همانحال که برای کشوری خارجی کارمیکنند، بعنوان مأمور کشور خارجی ثبت نام نکردهاند. سهل است، ZPC ، باموفقیت، وزیر دادگستری و اف.بی.آی. و ان.اس.آی را، بخاطر تحقیق در باره خود و موارد نقض قانون توسط خود، تحت تعقیب قضائی قراردادهاست. این لابی شهروند امریکائی وطن دوست را، بخاطر انتقاد از اسرائیل و گفتن این حقیقت که زمین ازآن فلسطینیان است و بخاطر اعتراض به فسادکاری لابی و سامانه سیاسی امریکا، تحت تعقیب قضائی قرار میدهد.
● گرفتار فساد و انحطاط شدن دموکراسی امریکا را وسائل ارتباط جمعی فساد و سازشکار سبب شدهاند. استون لندمن، به یمن تحقیق درباره نیویورک تایمز، رابطه مستقیم میان اسرائیل و وسائل ارتباط جمعی امریکا را بازیافته و بازگفتهاست. مطبوعات عمده امریکا در مقالهها که در باره اسرائیل مینویسند، کاری بیش از تبلیغ میکنند. شماری از روزنامه نگارانشان روابط خویشاوندی با اتباع اسرائیل دارند. اتان برونر، روزنامه نگار نیویورک تایمز، پسری دارد که در ارتش اسرائیل خدمت کردهاست. او یکی از ستایشگران قدیمی اسرائیل است. ایزابل کرشنر، مقالهها در نیویورک تایمز مینویسد که پنداری وزارت خارجه اسرائیل نگاشته و به امضای او در نیویورک تایمز انتشار میدهد. او همسر هیرش گودمن، مشاور نتان یاهو در امور امنیتی است. نماینده تایمز در بیت المقدس، جودی رودورن، در این شهر، در خانهای زندگی راحتی میکند که به فلسطینی تعلق دارد که اسرائیل از او سلب مالکیت کرده است.
بدینسان، نیویورک تایمز، طرفدار استوار اسرائیل، سیاست امریکا را در منطقه، وقتی در انطباق کامل با منافع اسرائیل است، توجیه میکند و از آن حمایت میکند. واشنگتن پست نیز چنین میکند…
● برای سردرآوردن از چرائی دشمنی کنگره با گفتگوها با ایران و تقلایش برای دچار شکست کردن گفتگوها با وضع مجازاتهای جدید، میباید سرچشمه را یافت. سرچشمه اسرائیل است. خط را مقامهای ارشد اسرائیل، با موضعگیریهاشان میدهند. در پایان اکتبر 2013، رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل، آموس یادلین، گفت: درآنچه به ایران مربوط میشود، باید میان بمب (اتمی ایران) و بمباران (ایران) یکی را انتخاب کرد. بلادرنگ، رؤسای 52 سازمان یهودی امریکا سخن او، چنانکه پنداری، خود به این نتیجه رسیدهاند و میگویند، تکرار کردند. در 22 اکتبر 2013، یوال استینیتز، وزیر اطلاعات اسرائیل، از امریکا خواست مجازاتهای سختتری برضد ایران وضع شوند تا که ایران به رهاکردن کامل برنامه اتمی خود تن دهد. موشه یالون، وزیر دفاع اسرائیل گفت: «اسرائیل هیچگونه توافقی را که به ایران اجازه غنی سازی اورانیوم را بدهد، نخواهد پذیرفت». روش است که هرگاه ایران تن به اینکار ندهد، کار به جنگ میکشد. و سخنان این وزیر، موضع رسمی لابیهای اسرائیل در امریکا شده است. مجلس نمایندگان امریکا مجازاتهای جدید را تصویب کردهاست و حکومت اوباما از سنا خواستهاست دست نگاهدارد تا نتیجه گفتگوها معلوم شود.
در اینجا نویسنده به اقتصاد ایران و منابع نفت و گاز آن پرداخته و پرسیدهاست سود امریکا در پیروی از سیاست اسرائیل، چیست؟…
● حاصل سخن اینکه امریکا و 5 کشوردیگری که با ایران گفتگو میکنند، با موانع بزرگی روبرو هستند که نفوذ اسرائیل در کنگره امریکا ببار آوردهاست. در طول دهههای اخیر، عوامل اسرائیل شرف گروه بزرگی از اعضای کنگره را خریدهاند. اینان منافع امریکا را منافع اسرائیل میدانند و از موضع اسرائیل پیروی میکنند. و اینک، از جنگ سازان اسرائیل خط میگیرند.
این «محور جنگ» ویرانیها و خسارتهای بزرگ در سطح جهان ببار آورده است. میلیونها تن قربانی جنگهای خاورمیانه و جنگهای امریکا در خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی و افریقای شمالی، شدهاند. فساد و ورشکست آشکار قوه قانونگذاری امریکا، بخاطر سرسپردن به یک قدرت خارجیاست. از اینرو که این سامانه و سیاستمداران واشنگتن نشین، مورد تحقیر شهروندان امریکائی هستند. هرگاه ZPC موفق شود از طریق کنگره گفتگوهای امریکا با ایران را ویران سازد و کار به جنگ بکشد، مردم امریکا هستند که میباید هزینه سنگین آن را، باجان و مال خود، بپردازند.
● وقت عمل است. باید برخاست و به نقش لابیهای اسرائیل در امریکا، به نقش 52 سازمان یهودی در امریکا در فاسد کردن کنگره و تبدیل نمایندگان مردم امریکا به لابی اسرائیل، اعتراض کرد. باید سکوت را شکست. بسیار کم شمار هستند وسائل ارتباط جمعی که نقش بدیل را ایفا میکنند و قدرت اسرائیل بر کنگره امریکا را افشا و به آن اعتراض میکنند.
شماره ۸۴۱ از ۲۷ آبان تا ۱۰ آذر ۱۳۹۲