back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oوضعیت رژیم و جهت تحولش از زبان خامنه‌ای و دستیاران او سمت...

وضعیت رژیم و جهت تحولش از زبان خامنه‌ای و دستیاران او سمت یابی گفتگوها برسر اتم:

 خامنه‌ای خود می‌گوید وضعیت رژیم چگونه است و جهت تحول آن کدام است:

 

   در 29 آبان 92، خامنه‌ای برای هیأت گفتگو کننده، خط قرمز معین کرد و سخنانی را بر زبان آورد که، درجا، نتان یاهو که در سفر مسکو بود، از آن سود جست:

 ● «نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است. هرگونه حرکتی چه حرکت به جلو و چه حرکت به عقب، مثل میدان رزم نظامی باید به دنبال رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده باشد». 

بنده بر حمایت از مسئولانی که اجرای کار بر عهده‌شان است اصرار دارم. بنده از دولت حمایت می‌کنم. از آن طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملت ایران از جمله مسأله حقوق هسته‌ای. ما البته در جزئیات این مذاکرات مداخله نمی‌کنیم. یک خطوط قرمزی وجود دارد که موظفند این حدود را رعایت کنند.

باتوجه به ویژگیها و روشهای فریبکارانه و حق ناپذیر استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا، ایستادگی و اقتدار ملت تنها راه مأیوس شدن دشمن است

آیا تاکید نظام اسلامی بر پیشرفت به معنای جنگ طلبی نظام اسلامی است؟ آیا نظام اسلامی می خواهد با همه ملت های جهان و دولت ها، چالش داشته باشد؟ همانگونه که برخی اوقات از دهان برخی دشمنان ملت ایران، از جمله از دهان نحسِ نجسِ سگ هار منطقه یعنی رژیم صهیونیستی شنیده می شود.

تحریم ها کارساز نخواهد بود و خودِ آمریکایی ها هم به این موضوع پی برده اند زیرا همواره در کنار تحریم، تهدید نظامی را نیز بکار می برند و این نشان می دهد که تحریم ها، هدف آنها را برآورده نمی کند.

رژیم صهیونیستی محکوم به زوال است زیرا این رژیمِ مفلوک بر اساس زور و تحمیل بوجود آمده و هیچ پدیده تحمیلی قابل دوام نیست.

در دوره ای، ملت فرانسه بعلت ایستادگی رئیس جمهور این کشور در مقابل انگلیس و آمریکا، اعتبار سیاسی کسب کرد اما اکنون دولتمردان فرانسوی نه فقط در مقابل امریکا بلکه در مقابل رژیم نحسِ نجسِ صهیونیستی نیز اظهار خواری و کوچکی می کنند که مایه سرشکستگی ملت فرانسه است که خودشان باید برای آن علاجی پیدا کنند.

انقلاب اسلامی: تناقض زدائی از سخنان خامنه‌ای، ما را از وضعیتی که او و حکومت روحانی در آنند، آگاه می‌کند:

1.1 – این‌بار، خامنه‌ای خود «نرمش قهرمانانه» را تعریف می‌کند: اهداف از پیش تعیین شده‌اند و برای رسیدن به آنها، نیاز به پس‌روی و پیش‌روی هست. اما هدفهای از پیش تعیین شده کدامها هستند؟ حفظ نظام که اوجب واجبات است. اما آیا اگر نظام از بیرون تهدید شود و یا نیاز به پایه‌ای خارجی داشته باشد، برای حفظ آن، می‌باید هر امتیازی و باجی را داد؟ هرگاه پاسخ منفی باشد، نرمش بی‌معنی می‌گردد و هرگاه پاسخ مثبت باشد، هدف با روش تناقض پیدا می‌کند. زیرا امتیاز و باج دادنهای یک سویه هم «نرمش قهرمانانه» نیست و هم بیشتر و بیشتر زیر سلطه رفتن و ماندن است. باتوجه به این امر که حفظ «نظام ولایت فقیه» هدف اول او است، پس رژیم در وضعیتی است که حفظ آن نیاز به «نرمش قهرمانانه»، به معنای دادن امتیاز و باج و بیش از پیش تحت سلطه قدرتهای خارجی درآمدن دارد. با بخشی از دنیا، سالها است که این روش بکار می‌رود و این‌بار چاره‌ای جز بکاربردن همین روش با بخش دیگری از جهان نمانده ‌است. تناقض جز این راه حل ندارد.

1/2 – بنابراین که ولایت مطلقه فقیه «ستون خیمه نظام» است، پس در داخل رژیم نیز، اگر برای حفظ این «ستون خیمه» نباید امتیازی داد، نرمش بی‌معنی می‌شود. نرمش وقتی معنی پیدا می‌کند، بنابر جذب بدنه محافظه‌کاران سنتی و «اصلاح طلبان» باشد. پس تناقض هم امتیاز دادن و هم امتیاز ندادن این راه حل را پیدا می‌کند: حذف رأس و جذب بدنه.

1/3– در مورد گفتگوها بر سر اتم نیز، همین تناقض را می‌گوید که چون به «خط قرمز» رسیدیم، آن را طرح و رفع می‌کنیم.

1/4 – لازمه حفظ «نظام ولایت مطلقه فقیه»، ماندن مردم در موقعیت اطاعت کردن است. هرگاه بنابر نگاه داشتن مردم در این موقعیت باشد، نرمش بی‌معنی می‌شود و قول خامنه‌ای متناقض می‌گردد. زیرا نرمش روش مطیع نگاه داشتن مردم نیست. و اگر معنی نرمش باز کردن فضای سیاسی و نه حتی شناسائی حقوق شهروندی، باشد، هر میزان بیرون رفتن از اطاعت، بهمان میزان و بیشتر، الغای ولایت مطلقه فقیه و ناقض هدف می‌شود. حل تناقض به این‌ است که به قدرتهای خارجی امتیاز و باج داده شود و در داخل، جو خشونت سنگین بگردد. درعمل نیز همین روش دارد بکار می‌رود.

      بدین‌قرار، تناقضهای موجود در تعریف، به ما می‌گوید: ولایت مطلقه فقیه بی‌اعتبار گشته ‌است. حفظ آن، در درون رژیم و در درون کشور و در رابطه با دنیای خارج، نیازمند «نرمش قهرمانانه» بعد از رفع تناقض‌ها است. غیر از این وضعیت، خامنه‌ای واقعیت دیگری را نیز می‌پوشاند: تعادل قوا، در درون رژیم و میان رژیم با دنیای خارج و میان رژیم با مردم ایران، به زیان رژیم بر هم خورده ‌است. رژیم می‌خواهد از راه امتیاز و باج دادن به قدرتهای خارجی، ولو بازهم بیشتر تحت سلطه قرار بگیرد، در درون، بسود رژیم و به زیان مردم تعادل را باز سازی کند. این وضعیت و واقعیتی که خامنه‌ای می‌پوشاند، به بدیل و مردم ایران می‌گوید می‌توانند دموکراسی را هدف گردانند و با اطمینان از رسیدن به آن، به حرکت درآیند.

2 – خامنه‌ای می‌گوید: در جزئیات گفتگوها مداخله نمی‌کند. از حکومت حمایت می‌کند. اما خطوط قرمزی نیز وجود دارند که نباید از آنها عبور کرد. اما نمی‌گوید خطوط قرمز تنها اصل غنی سازی است و یا چون خطوط قرمز هستند شامل غنی سازی تا20 درصد و بکار انداختن کارخانه آب سنگین اراک و پروتکل الحاقی و کاستن از میزان اورانیوم غنی شده نیز می‌شوند؟ هرگاه طرح دو فوریتی مجلس و سرمقاله کیهان را گویای تحت خط قرمز قرار داشتن همین 4 خواست بدانیم که از دید فرانسه، زیر خط قرمز غرب هستند، نه محلی برای «نرمش قهرمانانه» می‌ماند و نه این خواستها جزئیات هستند. پس، او خود با تعیین خطوط قرمز، در گفتگوها مداخله می‌کند. رفع این تناقض به این‌است که رژیم به «حق غنی سازی اورانیوم» بسنده ‌کند. واقعیتی که خامنه‌ای می‌پوشاند، این واقعیت است. آن قرارداد «بدتر ازترکمنچای» که رژیم باید امضاء کند، تن دادن به این چهار خواست غرب است. هرچه دیرتر تن در دهد، قراردادی که باید امضاء کند، بازهم بیشتر بدتر از قرارداد ترکمنچای می‌شود.

   قرارداد در 2 صبح 24 نوامبر 2013، برابر 3 آذر 92، به امضاء رسید. متن قرار داد و نامه روحانی به او، مسلم کرد که یک خط قرمز بیشتر نبوده و آن «حق غنی سازی» بوده و به قول کری، وزیر خارجه امریکا، با آن نیز موافقت نشده‌است. درجای خود، متن توافق‌نامه از نظر خوانندگان خواهد گذشت.

3 – بنابراین که امریکا در رأس استکبار جهانی است و در برابرش باید استقامت کرد، رودرروئی، آشکار است و «نرمش قهرمانانه» کاربرد ندارد. مگر اینکه این ظاهر باطنی را بپوشاند که، در آن، نرمش قهرمانانه کاربرد دارد. از گروگانگیری بدین سو، در ظاهر، روش سختگیرانه (ستیز) و در باطن، روش نرمش (سازش) بوده ‌است. در گفتگوهای 7 و 8 هیأت نمایندگی رژیم با هیأتهای نمایندگی کشورهای 5+1، از زبان ظریف و وزیر خارجه روسیه، فاش شد که طرح را امریکا تهیه کرده بوده ‌است

4 – می‌گوید تحریم‌ها کارساز نخواهند بود. غیر از اینکه قول پیشین خود را تکذیب می‌کند و علاوه بر این که قول روحانی و ظریف را تکذیب می‌کند و علاوه بر اینکه دروغ بزرگ را می‌گوید وقتی نمی‌گوید رژیم ولایت فقیه ویرانگر اقتصاد از راه سپردنش به مافیاهای نظامی – مالی است، واقعیتهای اقتصاد از دست رفته ایران نیز دروغ او را تکذیب می‌کنند: رشد منفی 5.2 درصد و میزان نقدینه 650 هزار میلیارد تومانی و میزان بیکاری که بطور رسمی افزون بر 12 درصد و بنابر واقع، افزون بر یک چهارم جمعیت کشور است و نرخ تورم که 40 درصد است و صنایع که با کمتر از 40 درصد ظرفیت کار می‌کند و کشاورزی که تنها 44 درصد مصرف مردم کشور را تأمین می‌کند و ارز ایران که در توقیف است و رانت خواری که افزون بر40 درصد تولید ناخالص ملی است، قول او را تکذیب می‌کنند و می‌گویند: رژیم خود اقتصاد ایران را از پا درآورده و حالا، برای بقای خود، نیاز به حل مسئله اتمی و خارج کردن کشور از تحریمها دارد. این‌ است وضعیتی که رژیم ولایت فقیه در آن ‌است. جهت تحول این وضعیت به بازهم بدتر شدن است. به سخن دیگر، رژیم چاره‌ای جز امضای قرارداد «بدتر از قرارداد ترکمنچای» را ندارد

5 – بهنگام سخن گفتن از اسرائیل و فرانسه، عصبانیت مهار از او می‌ستاند. دلیل این عصبانیت همانطور که او خود گفته‌است، نقش فرانسه در جلوگیری از تصویب طرح امریکا که مورد قبول رژیم است. پس این واکنش غیر عقلانی هم تکذیب می‌کند قول او را درباره خطوط قرمز و اثر تحریم‌ها را و هم گویای یکی از دو قصد است:

5/1. یا همانطور که 110 «نماینده‌ای» می‌گویند که طرح دو فوریتی به مجلس داده‌اند، از روش کنگره در قبال حکومت اوباما تقلید کرده‌ و سخت گرفته‌ است که هیأت مأمور مذاکره به هیأتهای نمایندگی کشورهای 5+1 بگوید: رهبر و مجلس اجازه عبور از خطوط قرمز را نمی‌دهند، اگر ظاهر را حفظ کنید، خواستهای شما را عملی می‌کنیم. در این‌صورت، عمل غیر عقلانی است زیرا طرف مقابل هم می‌داند دست رژیم خالی است و هم می‌داند رفتارش واکنشی بیش نیست. عصبانیت خامنه‌ای و طرح مجلس می‌گویند که هر دو طرح امریکا را پذیرفته بوده‌اند و عصبانی هستند زیرا فرانسه مانع شده ‌است. لذا برفشار می‌افزایند. زیرا 

5/2. سخنان خامنه‌ای و طرح دو فوریتی مجلس یعنی این که رژیم دو صدائی است. یک صدا، صدای خامنه‌ای است که تصمیم گیرنده ‌است و می‌گوید خطوط قرمز مقرر کرده ‌است و یک طرف روحانی و ظریف هستند که تصمیم گیرنده و صاحب اختیاری نیستند و حق عبور از خطوط قرمز را نیز ندارند. پس حق با فرانسه است که می‌گوید هم در مرحله اول، رژیم باید تضمین‌های لازم را بدهد. در عمل، غرب این برداشت را کرد و سخنان خامنه‌ای، آنهم در ساعات پیش از شروع گفتگوها، سنگ انداختن پیش پای هیأت ایران تلقی کرد. در20 نوامبر2013(29 آبان 92)، جلسه اول با سردی آغاز و پایان یافت و ظریف کوشید طرف مذاکره را متقاعد کند که خامنه‌ای موافق انجام توافق در اولین فرصت است.

انقلاب اسلامی در هجرت شمار ۸۴۲ از ۱۱ تا ۲۴ آذر

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید