انقلاب اسلامی: رویاروئیهای سران سپاه با روحانی و حکومت او، نه تنها از پرده بیرون افتاده است، بلکه همه عرصهها را در برگرفته است: عرصه سیاست خارجی و توافق ژنو و پیآمد آن و اصرار بر شرکت سپاه در هیأت گفتگو کننده و عرصه واواک که سپاه اصرار دارد واواک و نیروی انتظامی تحت امرش باشند و عرصه رابطه سه قوه و عرصه وسائل ارتباط جمعی و «آزادی بیان» و عرصه اقتصاد، بخصوص نفت. و عرصه دولت که باید تحت اشراف سپاه باشد چراکه اصل 150 قانون اساسی میگوید «سپاه پاسدار انقلاب و نظام» است:
اصل 150 قانون اساسی و پوست گاوی که فرماندهی سپاه رشته کرده و به دور کشور کشیده و خود را صاحب کشور میداند:
اصل 150 قانون اساسی ولایت مطلقه فقیه میگوید:
« سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود، در نگهبانی از انقلاب و دستآورهای آن، پابرجا میماند. حدود وظایف و قلمرو مسئولیت این سپاه، در رابطه با وظائف و قلمرو مسئولیت نیروهای مسلح دیگر، با تأکید بر همکاری و همآهنگی برادرانه میان آنها، به وسیله قانون تعیین میشود».
بنا بر این اصل، نه سپاه و نه «رهبری» وظایف سپاه را معین نمیکنند. قانون مصوب مجلس این وظایف را معین میکند. «نظام جمهوری اسلامی» را هم تحت الحمایه سپاه نمیگرداند.
اساسنامه سپاه در 1361، در مجلسی که ریاست آن با هاشمی رفسنجانی بوده، تصویب شده و بنابرآن، مأموریتهای سپاه عبارتند از:
فصل دوم – مأموریت
ماده 2 – مبارزه قانونی با عوامل و جریانهایی که در صدد خرابکاری، براندازی نظام جمهوری اسلامی، و یا اقدام علیه انقلاب اسلامی ایران میباشند.
ماده 3 – مبارزه قانونی با عواملی که با توسل به قوه قهریه در صدد نفی حاکمیت قوانین جمهوری اسلامی باشند.
ماده 4 – اقدام همانند دیگر نیروهای انتظامی در جهت خلع سلاح کسانی که بدون مجوز قانونی اسلحه و مهمات حمل و نگهداری مینمایند.
ماده 5 – همکاری با نیروهای انتظامی در مواقع لزوم، در جهت برقراری نظم و امنیت و حاکمیت قانون در کشور.
تبصره – سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینه مأموریتهای مذکور در مواد فوق به عنوان ضابط قوه قضائیه عمل میکند.
ماده 6 – همکاری با دیگر نیروهای انتظامی در جهت حفاظت از اماکن و شخصیتهای سیاسی و مذهبی به تشخیص شورای تأمین محل. (حدود وظایف و اختیارات این شورا طبق قانونی است که به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید).
ماده 7 – همکاری با ارتش جمهوری اسلامی ایران در مواقع لزوم در جهت پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی ایران. تبصره – موارد لزوم و کیفیت همکاری سپاه با ارتش را شورای عالی دفاع تعیین میکند.
ماده 8 – همکاری با ارگان اطلاعاتی کل کشور طبق قانونی که به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید.
ماده 9 – برنامهریزی، سازماندهی، اداره و فرماندهی و اجرای آموزشهای عقیدتی، سیاسی و نظامی اعضاء بسیج مستضعفین بر طبق موازیناسلامی.
ماده 10 – مشارکت در عملیات امدادی به هنگام بروز بلایا و حوادث و انجام خدمات امدادی، آموزشی، تولیدی و جهاد سازندگی به درخواستدولت و با رعایت کامل موازین عدل اسلامی در زمان صلح در حدی که به تشخیص شورای عالی سپاه، آمادگی رزمی لازم را برای انجام مأموریتهایخود از دست ندهد.
ماده 11 – پرورش و آموزش اعضاء سپاه طبق تعالیم و موازین اسلامی مبتنی بر رهنمودهای ولایت فقیه در زمینههای عقیدتی، سیاسی و نظامی درجهت کسب توان لازم به منظور انجام مأموریتهای محوله.
با آنکه این اساسنامه بعد از کودتای خرداد 60 و بقصد تبدیل سپاه به ستون فقرات رژیم ملاتاریا تهیه و تصویب شدهاست، اجازه هیچیک از مداخلههای سپاه را در انتخابات و در سیاست داخلی و خارجی کشور و در تصرف اقتصاد کشور و در سانسور وسائل ارتباط جمعی و دستگیری و شکنجه و… و به اجتماعات غیر مسلحانه را که نیاز برابر اصل 27 قانون اساسی، نیاز به اجازه از هیچ مقام حکومتی نیز ندارند، اجازه حمله ندارد. در حقیقت، فرماندهی سپاه، و در واقع، مافیاهای نظامی – مالی، در پیروی از حسن صباح، پوست گاو «اصل 150» را رشته رشته کرده و رشتهها را بهم گره زده و میگوید: مالک ایران و ایرانیان منم:
تعیین خطوط اصلی سیاست خارجی با «رهبر» است اما مدعی، فرماندهی سپاه است و اصرار دارد عضو تیم مذاکره کننده باشد و برگفتگوها نظارت کند و حد و مرز رابطه با امریکا و انگلیس و… را سپاه معین کند:
تشکیل هیأت نظارت بر گفتگوها با کشورهای 5+1 را کوثری از فرماندهان سپاه، فعلاً «نماینده» مجلس مافیاها، با سماجت تمام پیگیری میکند. با وجود تکذیب کمیسیون امنیت ملی و وزارت خارجه، وسائل ارتباط جمعی تحت امر فرماندهی سپاه همچنان خبر از تشکیل هیأت نظارت بر تیم گفتگو کننده میدهند.
در 22 دی 92، سایت فرارو، قول محمدحسن آصفری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، را اینسان نقل کرده است: بنده هم در جریان تشکیل چنین کمیتهای نیستم و چون خود آقای کوثری خبر تشکیل این کمیته را دادهاند بهتر است در این باره خودشان اطلاع رسانی کنند. من هم با آقای کوثری هم عقیده هستم. بنده هم اعتقاد دارم در مذاکرات اخیر با گروه ۱+۵ نتوانستیم نتایج مناسبی کسب کنیم. این مذاکرات بیش از آنکه به نفع جمهوری اسلامی ایران پیشرود به نفع غرب پیشرفت و آن نتایج مطلوبی که مد نظر داشتیم حاصل نشد. غرب ثابت کرده در مذاکرات به دنبال خروجی که به نفع خودش باشد است. در این مذاکرات شاهد بودیم که غرب با اعطای حداقل امتیاز مذاکرات را به پایان رساند در حالی که بیشترین امتیاز را از ایران کسب کرد.
مخالفت سپاه با ظریف شدیدتراست. غیر از اینکه گفتگوها با کشورهای 5 +1 را در دست گرفته است، در دانشگاه گفتهاست غرب از نیروی نظامی ایران نمیترسد و به بمبارانی کلکش را میکند. از اینرو، تعرض به او، همه روزه، در ارگانهای رسمی و غیر رسمی سپاه به عمل میآید. در 24 دی 92، شایعه برکناری، سلب اختیار از ظریف، نیز پخش شد. روحانی نیز از تعرض ارگانهای تبلیغاتی سپاه مصون نیست.
و فرماندهی سپاه اصرار دارد در گفتگوها با کشورهای 5+1شرکت داده شود: رسول سناییراد، معاون سیاسی سپاه گفتهاست: رصد هوشمندانه روند دیپلماسی توسط نیروهای انقلاب ضروری است. تیم مذاکره کننده، باید در بخش فنی تقویت شود و در این تیم عناصر حقوقی حضور پیدا کنند.
جعفری، «فرمانده» سپاه حسین سلامی، «جانشین فرمانده سپاه» در باره تواف توافق ژنو گفتهاند:
● جعفری: امیدواریم در مذاکرات هستهای چیزهای بیشتری نداده باشیم. البته چیزهایی که در این مهلت ۶ ماهه دادیم، حداکثری است و چیزهایی که گرفتهایم، حداقلی بوده است اما مهم آینده و عبور نکردن از خطوط قرمز است و تاکنون هم عبوری از این خطوط قرمز صورت نگرفته است.
● حسین سلامی: در ۲، ۳ سال اخیر به غنیسازی ۲۰درصد دست یافتیم، نه هشت سال و این را هم باید در نظر داشت که تبدیل غنیسازی ۵ درصدی به ۲۰ درصد مستلزم هیچ فرایند جدیدی نیست و به سادگی قابل دسترسی است و یک روزه میشود این امر را دوباره آغاز کرد.
معنای سخنان حسین سلامی ایناست که قول و قرار رژیم ولایت مطلقه فقیه بیاعتبار است. چون «یک روزه» میشود دوباره اورانیوم 20 درجه را تولید کرد، پس حق با آن دسته سناتورها است که میگویند باید تحریم را تشدید کرد تا که تمامی تأسیسات اتمی ایران برچیده شوند.
● در همانحال که ظریف از کشورهای خاورمیانه دیدن میکرد و اطمینان میداد که ایران در این کشورها مداخله ندارد و نمیکند، «سردار» نقدی، فرمانده بسیج (25 دی 92) میگفت: در فلسطین و لبنان و سوریه نیروی بسیج ایجاد شده است و در اردن و مصر نیز ایجاد خواهد شد!
در 24 دی 92، در اهواز، حسن روحانی، در مقام پاسخ به اعتراضهای گسترده رقبای خود در رژیم و فرمانده سپاه و خود خامنهای، دروغی بس شاخدار گفت: توافق ژنو تسلیم قدرتهای جهان در برابر ملت بزرگ ایران است. بسا غافل شد که تصدیق میکند که توافق ژنو تسلیم نامه است. اما چه کسی باور میکند وقتی این رژیم ولایت مطلقه فقیه است که در برابر کشورهای 5+1 متعهد میشود به انجام آنچه آنها خواستهاند، نه این رژیم به آنها، بلکه آنها به ایران تسلیم شدهباشند.
انقلاب اسلامی درهجرت شماره ۸۴۶ از ۶ تا ۲۰ بهمن