back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oادعانامه عمومی جبهه پایداری (از گروههای وابسته به خامنه‌ای) برضد روحانی و...

ادعانامه عمومی جبهه پایداری (از گروههای وابسته به خامنه‌ای) برضد روحانی و حکومت او، در پوشش پرسش از «وزیر» واواک:

 

 در 7 اسفند 92، جبههٔ پایداری ادعانامه ای در 21 بند، بعنوان سؤال از وزیر واواک با امضای 43 تن تسلیم رئیس مجلس کرد. گفتند اسامی نیز مخفی هستند و جز استیضاح شونده کسی نباید از آنها آگاه شود! در پرسش، مواضع اغلب معلوم نشده‌ اند از چه کسانی است. سعی می‌ کنیم شفاف و گویاشان سازیم: 
 
● سئوال ها از «وزیر» واواک:
 
1- دنبال کردن عادی سازی رابطه با آمریکا که مصداق نظام سلطه است، توسط وزارت امور خارجه و شخص رئیس جمهوری.
 
– اما، پیش و در ایام «مبارزات انتخاباتی» و سپس، در سفر به امریکا و از آن پس، هر موضعی در بارهٔ امریکا گرفته‌ است، همان بوده‌ است که خامنه‌ ای می‌ خواسته است. در واقع، تقسیم کار بوده‌ است و هست: خامنه‌ ای موضع ضد امریکائی می‌ گیرد و روحانی و ظریف از عادی کردن رابطه سخن می‌ گویند.
 
 2- بیان اینکه آمریکا کدخدای جهان است توسط مسئولان کشور و پرداختن عملی به این دیدگاه اشتباه.
 
– روحانی، در اردبیهشت ماه، پیش از «انتخابات» ریاست جمهوری، چنین سخنی را بر زبان آورده‌ است. اینک معلوم ‌شد که آن موضع‌ گیری و موضع‌ گیری های دیگر او( از جمله در مناظرهٔ دوم)، با موافقت خامنه‌ ای اتخاذ شده‌ اند و چراغ سبز به امریکا بوده‌ اند. اثر سیاست امریکا در مهندسی انتخابات به سود روحانی، جا برای تردید ندارد.
 
3- پیشنهاد درخواست نظرسنجی برای برقراری رابطه با آمریکا توسط مسئولان دولتی.
 
– این نظر سنجی را هم روحانی خواست انجام بگیرد. بازهم «نرمش قهرمانانه» در قبال امریکا بود.
 
 4- اجابت خواسته‌ های آمریکایی‌ ها در ممانعت از سفر هیات‌ های فرهنگی و نظامی دیگر کشورها به ایران.
 
– این پرسش نیز اعتراض صریح است به روحانی. اعتراض اصلی، اعتراض به رفتار سرد حکومت روحانی با هیأت بازرگانی فرانسوی و هیأت های کشورهای دیگر اروپائی است که به قول روزنامه فیگارو، امریکا از رفتن آنها به ایران راضی نیست. بر آنها افزوده می‌ شود اعتراض امریکا به قرارداد ایران و عراق بر سر فروش اسلحه به عراق که حکومت مالکی، گرچه تکذیب می‌ کند اما روشن نمی‌ گوید موضوع قرارداد چیست. اصول‌گراها که هیأت های پارلمانی کشورهای اسلامی را به ایران آوردند، در تقلای آوردن هیأت های اسلامی و نظامی (توسط سپاه) از کشورهائی به ایران هستند که از لحاظ رابطه با امریکا، سخت تحریک آمیز است. 
 
 5- ناتوان خواندن قدرت دفاعی کشور از سوی وزیر امور خارجه در سخنرانی دانشگاه تهران.
 
 6- ممانعت و عدم حمایت از برگزاری رزمایش های موشکی نیروهای مسلح.
 
– اما این رزمایش درست همزمان با شروع گفتگوها برسر توافق نهائی بعمل‌ آمدند و سبب اصرار امریکائی ها بر قرار گرفتن موشک های دوربرد ایران در دستورکار گفتگوهای 5+1 با ایران شد.  در 10 اسفند، روحانی گفت: فرق است میان مانور موشکی برای تحریک و تهدید و مانور موشکی با هدف نظامی. او از پاسداران خواست رویهٔ تحریک و تهدید را رها کنند.
 
7- عدم شفافیت مواضع مسئولین دولتی در موضوع رژیم حرام زادهٔ صهیونیستی.
 
– اشاره دارد به قول ظریف دربارهٔ ممکن بودن عادی شدن رابطه با اسرائیل، در صورت حل مسئلهٔ فلسطین .
 
 8- عدم جدیت در حمایت از تفکر مقاومت در منطقه.
 
– توانائی ذکر صریح حمایت از سوریه را در سئوال‌ نامه نداشته‌ اند. در عمل، قوای عمده‌ ای از ایران در سوریه‌ اند. نفت و پول و اسلحه هم به رژیم اسد داده می‌ شوند. اما در مقام موضعگیری، روحانی و وزیر خارجه‌ اش نرم سخن می‌ گویند. 
 
9- تعهدات فراتر از قانون در موافقتنامهٔ ژنو که باعث لطمه زدن به استقلال و امنیت کشور شده است. 
 
– قرارداد ژنو، تسلیم نامه است. اما با تصویب خامنه‌ ای، این تسلیم نامه امضاء شده‌ است. 
 
10- اقدامات و انتصابات در سازمان انرژی اتمی کشور که منجر به حذف نیروهای موثر و تبدیل تفکر و شعار «ما می توانیم» به «ما نمی توانیم» می شود. 
 
– واقعیتی که در پرده اظهار می‌ شود، اینست که از هم‌ اکنون به کارکنان تأسیسات اتمی می‌ گویند که این تأسیسات آینده ندارند و آنها نگران سرنوشت خویش هستند. 
 
11- برخورد و ترور شخصیتی منتقدین به سیاست های دولت در حوزه های داخلی و خارجی توسط مسئولان دولتی.
 
– روحانی در دانشگاه، منتقدان توافق ژنو را «بی‌ سواد‌« خواند و از استادان خواست به حمایت از توافق برخیزند. بر این قول افزوده می‌ شود آنچه دربارهٔ خورد و بردها و  فساد گسترده در حکومت احمدی نژاد گفته‌ اند و «هویت شناسی» کسانی که روحانی و ظریف را در «خط امریکا» می‌ دانند. 
 
12- قضایی کردن فضای رسانه های عمومی که به نقدهای منصفانه از سیاست های دولت می پردازند.
 
–  این جماعت که سانسورچی‌ های طراز اول هستند و دستگاه قضائی همدست شان مشغول بستن روزنامه‌ ها و سایت ها است، در واقع، نخست به نزاع شدید میان حکومت روحانی با گردانندگان صدا و سیما، اعتراض دارند و در واقع، جانب ضرغامی و دستیاران او را گرفته‌ اند و سپس، به تعطیل یکی دو سایت متعلق به «اصول‌گراها» پرداخته اند.
 
 13- بی‌ توجهی به راهبرد اقتصاد مقاومتی و اثربخشی جملاتی چون خزانه خالی است بر امنیت ملی کشور.
 
–  خزانه خالی است سخنی است که روحانی بر زبان آورد. دستمایهٔ اعتراض کردن «اقتصاد مقاومتی»، بعد از آنکه در طول 8 سال، مافیاهای نظامی- مالی رمق از آن ستانده‌ اند، تقلا برای مسئول کشتن اقتصاد کشور کردن حکومت روحانی به جای خامنه‌ ای و مافیاهای نظامی- مالی است.
 
 14- شهادت و گروگان گیری فرزندان رشید ملت در مرزهای شرقی در حالی انجام می شود که در مرز مورد توجه واقع می شوند.
 
– دستمایه کردن ماجرای دستگیری 5 مرزبان ایرانی توسط گروه مسلح «جیش العدل» است. طرفه اینکه اختیار قوای مسلح با خامنه‌ ای است و سوأل می‌ باید از او بعمل بیاید.
 
 15- عبور از خط قرمزهای دین و ارزش های مذهبی در فضای فرهنگی که به دنبال آن اعتراض مراجع عظام را به همراه داشته است.
 
 – این سوأل بازگو می‌ کند نزاع اصول‌ گراها با وزارت ارشاد بر سر فیلم رستاخیر و «قداست شکنی وزارت ارشاد» و نمایشگاه کتاب و جشنوارهٔ فجر  و هدف، جلوگیری از اجازهٔ انتشار به نشریه‌ ها و جلوگیری از شکستن اختیار انحصاری وسائل ارتباط جمعی است.
 
 16- عدم اعمال صلاحیت‌ ها در پاسخ استعلام‌ ها در واگذاری مسئولیت‌ های کلیدی و عدم توجه برخی از وزرا به پاسخ استعلام‌ ها در انتصابات.
 
17- تهدیدات جدی در حوزهٔ علم و فناوری با انتصاب افراد افراطی در دانشگاه‌ ها و امنیتی کردن فضای دانشگاه‌ ها.
 
– اعتراض به عزل و نصب ها در وزارتخانه‌ ها و بخصوص در دانشگاه ها است. اصول‌گراها بهیچ‌ رو نمی‌ خواهند مهار وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه ها را از دست بدهند. در حکومت احمدی نژاد کوشیدند مهار دانشگاه آزاد را نیز بدست آورند و اینک سخت عصبانی هستند از اینکه می‌ بینند رتق و فتق امور این دانشگاه در دست هاشمی رفسنجانی است.
 
18- توزیع نامناسب سبد کالا که باعث هتک حرمت به مردم شریف ایران اسلامی و سوء استفادهٔ رسانه های خارجی شد.
 
–  استفاده از فرصت است برای حملهٔ تبلیغاتی به روحانی و حکومت او، بخاطر تبدیل کردن کشور به نمایشگاه ملت گرفتار فقری که ملت گدایان گشته‌ است. اما در این مورد نیز، این استبداد ولایت فقیه است که هستی ایران را به یغمای مافیاها و قدرت های خارجی سپرده‌ است.
 
19- بازگشت عناصری که در طرح براندازی نظام در فتنه 88 مشارکت فعال داشتند به مسئولیت‌ ها و پست‌ های مهم و کلیدی کشور. 
 
– سوأل می‌ گوید که عزم خامنه‌ ای و گروه‌ هائی که تنها تکیه گاه او هستند، برحذف هاشمی رفسنجانی و خاتمی و میرحسین موسوی و کروبی و همکاران و دستیاران آنها، جزم است.
 
20- تهدید و به زیر سوأل بردن مجلس توسط مشاورین و معاونین رئیس جمهوری که باعث اختلاف بین قوا می‌ شود.
 
– در حقیقت، این مجلس مافیاها است که از زمان معرفی وزیران، تعرض همه جانبه به روحانی و حکومت او را شروع کرده‌ است. الا‌ اینکه در هفته‌ های اخیر، گروه های طرفدار روحانی و اصلاح طلبان از سوئی و دستگاه ریاست جمهوری از سوی دیگر، در تدارک انتخابات مجلس آینده شده‌ اند. روشن است که از اینکار قصد تهدید «نمایندگان» را نیز دارند: هرگاه رویهٔ خود را تغییر ندهند، دیگر روی مجلس را نخواهند دید. در این باره، بیشتر کیهان است که حکومت روحانی و حکومت او را بطور پی‌ گیر افشا می‌ کند.
 
21- بی‌ توجهی به اساس وحدت و انسجام ملی که بر پایهٔ اسلام و ایران عزیز می‌ باشد و اتخاذ سیاست هایی مغایر با اصول توسط معاون اقوام رئیس جمهوری محترم.
 
– اعتراض است به سیاست حکومت روحانی در بارهٔ اقوام ایرانی که یونسی، وزیر واواک در حکومت خاتمی و معاون فعلی روحانی در دست اجرا دارد.
 
 
سئوال ها که در واقع ادعانامه‌ ای بس شدید اللحن و با محتوای بر ضد روحانی و حکومت او را تشکیل می‌ دهند، دارای این خاصه‌ ها هستند:
 
 1- امریکا، بیش از پیش، محور سیاست داخلی و خارجی رژیم است. نه تنها بیشترین سئوال ها در بارهٔ رابطه با امریکا است، بلکه سخت ترین اعتراض ها در قالب سئوال ها، پیرامون رابطه با امریکا است. به سخن روشن، سیاست داخلی رژیم تابع سیاست خارجی آن، بخصوص رابطه با امریکا است.
 
2 – مردم بطور کامل غایب هستند. در بارهٔ وضعیت اقتصادی آنها، در بارهٔ طبیعت ایران که دارد بیابان بی‌ آب و علف می‌ شود، دربارهٔ محرومیت شان از حقوق شهروندی، دربارهٔ بیکاری و بسته بودن فضا تا بدان حد که فردا به کنار، جوانان از روزی که آغاز می‌ کنند نیز، اطلاع ندارند و نمی‌ دانند چگونه به شام خواهند رساند، یک پرسش نیز نیست. 
 
     در حقیقت، جای مردم را بعنوان محور، بطور کامل، امریکا گرفته‌ است و طرف های نزاع، سرنوشت خود را وابسته به نحوهٔ رابطه با «کدخدای دنیا» می‌ دانند و بر حول این محور با یکدیگر کشماکش می‌ کنند. در نزاع میان گرایش های رژیم، مردم غایبند. 
 
3 – تقابل سازی میان خامنه‌ ای و روحانی، در آنچه به رابطه با امریکا، بطور خاص و روابط خارجی بطور عام، مربوط می‌ شود. به ترتیبی، که خامنه‌ ای «انقلابی ضد امریکائی» و روحانی و هاشمی رفسنجانی و… بریده و از انقلابی های سازشکار جلوه کنند.
 
4 – از 21 پرسش، اگر بتوان پرسشی را به واواک ربط داد، همان «سئوال» در بارهٔ دستگیری 5 مرزبان توسط گروه مسلح است. بقیه به روحانی و سه وزیر او، ظریف (خارجه) و جنتی (ارشاد) و فانی (آموزش و پرورش) مربوط هستند. اما چرا این پرسش ها را از وزیر واواک می‌ کنند؟ یک علت اینست که بنابر استیضاح وزیر آموزش و پروش است. از ظریف و جنتی هم مرتب سوأل می‌ کنند. هنوز بنا نیست از شخص روحانی سئوال کنند. یکچند از وزیران نیز اصول گرا هستند. از جمله وزیر کشور که از گروه علی لاریجانی، «رئیس» مجلس است. و بالاخره، فرض این‌ است که واواک می‌ باید بموقع، مسئولان رژیم را از این مواضع و سیاست ها آگاه می‌ کرد.
 
5 – رویاروئی دو طرف همه جانبه و دستگاه ولایت فقیه اصرار دارد پیش از «انتخابات» مجلس، رژیم از «سران فتنه» (برابر ارگانی‌ گرام تهیه شده توسط سپاه و واواک، هاشمی رفسنجانی و خاتمی و میرحسین موسوی و کروبی در رأس هستند. این ها و کسانی که شاخه‌ ها را تشکیل می‌ دهند، باید حذف شوند.
 
6 – این واقعیت که هم از ماه‌ های اول حکومت روحانی، گروه‌ های تابع خامنه‌ ای روی به تعرض آورده‌ اند و مرتب بر شدت آن می‌ افزایند، روزافزون شدن ترس خامنه‌ ای و این گروه‌ ها از تحول وضعیت کشور است. از آن بیم دارند که مهار امور را یکسره از دست بدهند.  اصول‌گراها از قول «مخالفان نظام»، مرتب تکرار می‌ کنند که روند عمومی امور به زیان خامنه‌ ای و ولایت فقیه‌ است. و این ترس را القاء می‌کنند که اگر ولایت فقیه از میان برود، نظام هم از بین می‌ رود و روحانیت و دین نیز.
 
 
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۴۸۹ از ۱۹ اسفند ۱۳۹۲ تا ۳ فروردین ۱۳۹۳
اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید