back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oشناسائی جبهه دوم از جبهه‌های موجود در رژیم ولایت مطلقه فقیه:

شناسائی جبهه دوم از جبهه‌های موجود در رژیم ولایت مطلقه فقیه:

 ویژگیهای عمومی اصول‌گرایان سنتی و میانه‌رو:

 

    پیش از معرفی این گروه به یمن معیارها، لازم به ذکر است بگوییم   همه گروه هایی که معرفی می شوند تقریبا یکی هستند و مثل هم فکر می کنند و تنها در بعضی مواضع به مشکل بر می خورند  و در مقاطعی خاص برسر منافع و و موقعیت در رژیم،  به اختلاف می رسند و از یکدیگر جدا می‌شوند. مثلا همین گروه دوم یعنی  اصولگرا میانه رو یا اصولگرای سنتی در واقع قبلا در دار و دسته همان افراطیون بالا یا اصولگرایان نوین بوده اند اما بنا به دلایل و شرایط خاصی یک طبقه پایین افتاده  و قدری از دسته خشونت طلبان به ظاهر دور شده اند. وگرنه،  افراد وابسته به این گروهها نیز از همان جنایتکاران – خیانتکاران و دزدان سر گردنه و صادر کنندگان انقلاب و تروریستها وحکام شرع و نمایندگان مجلس و سیاسیون ودادستانها و دادیاران و مسئولان زندانها و سپاهیان دهه شصت و هفتاد و… هستند.اما بنا به دلایلی تلاش کرده اند قدری خود را از دار و دسته افراطیون دور سازند زیرا:

اینان متوجه شده اند که نظام جمهوری اسلامی، دیگر اعتبار خود را از دست داده است 

دریافته اند که ولی مطلقه حاکم بر ایران خطاهای فراوانی در امر حکومت داری  داشته و تقریبا تمامی انتخاب‌های او تو زرد از آب در امده اند 

دریافته اند که جنبش مردم ایران نه تنها نمرده بلکه همچنان ادامه دارد. با این تفاوت که حالا دیگر مردم حاضر نیستند وسیله فشار برای زد و بند در بالا باشند. خواستار تغییر واقعی هستند.  

این دسته تقریبا حالت وسط بازانی را دارند که یکی به میخ می‌کوبند و یکی به نعل. هم «رهبر، رهبر» می کنند و هم دم از مردم می زنند آنهم بنا به نیاز و ضرورت 

   این جبهه  با توجه به اخبار و اطلاعاتی که در دسترسشان است آینده پیشارو را مساعد حال  رژیم  نمی داند. لذا سعی می کند کج دار و مریز رفتار نماید و خود را، تا حدی که برایش ممکن است، مردمی نشان دهد !

بسیاری از وابستگان به این طیف همواره مورد انتقاد فرزندان خود قرار گرفته و تحت تاثیر گفتار و کردار آنها متوجه وضعیت خراب رژیم شده‌اند .

     تفاوت زیادی میان این گروه و گروه اول، از لحاظ معیارهای شناسائی، نیست.  باوجود این،  تا جایی که بشود به معرفی آنها می‌پردازیم. البته حامیان این دسته در مجلس عنوان اصولگرا را از دست داده‌اند و نام رهروان ولایت را یدک می‌کشند زیرا فراکسیون اصولگرایان مجلس را افراد جبهه افراطی  تشکیل می‌دهند .

     گروه هایی چون هیات موتلفه اسلامی – جامعه اسلامی مهندسین – جامعه اسلامی دانشجویان – معلمان – کارگران و…جامعه اسلامی زینب – جمعیت هواداران انقلاب اسلامی – رهروان ولایت در مجلس – حزب الله ایران – جمعیت ایران سبز  – اصولگرایان سنتی – جمعیت حامیان امام و رهبری  و… تشکیل می‌دهند. برخی نمایندگان مجالس خبرگان رهبری – مجلس شورای اسلامی – مجمع تشخیص مصلحت نظام – سرداران سپاه – فرماندهان نیروی انتظامی – برخی مسئولان امنیتی – اطلاعاتی و عده ای از وزرا و معاونان آنها که از سوی بعضی از روحانیون و مراجع حمایت می شوند اعضای این گروهها هستند .

      چهره های برجسته این جبهه، همانند  چهره های جبهه اول، سوابقی در جنایت و خیانت و… داشته اند. از آن جمله‌اند اشخاص زیر:

      برادران لاریجانی – برادران بادامجاه (بادامچیان ) – برادران عسگراولادی – برادران عراقچی – برادران رفیقدوست – برادران باهنر – برادران مطهری – برادران حائری شیرازی – برادران امانی – برادران نجابت و نبوی – مصلحی –  فلاحیان – محمد یزدی – احمد توکلی – ریشهری – الیاس نادران -آیت الله جوادی املی و…  دست برخی از اینها آلوده به انواع و اقسام خیانت و جنایت و فساد می باشد. اما این روزها تلاش می کنند خود را از گروه اول دور نگاه دارند و در مواقعی مورد هجوم گروه اول قرار می گیرند 

      باید افزود که نیروهای رایحه خوش خدمت نیز از جمله نیروهایی بودند که تا سالها قبل در کنار جبهه افراطی ها یعنی پایداری و نزدیکان به سرداران جنگ طلب سپاه و مراجع خشونت طلب و زیر نظر رهبری بودند اما بعدها از ان نیروها جدا شده و قدری به نیروهای وسط پیوستند و عده ای از این گروه نیز وصل همان جبهه پایداری ماندند .

 

٭ شناسائی گروه‌های تشکیل دهنده این جبهه به محک معیارها: 

 

● حفظ نظام – گروه‌های عضو این جبهه نیز همگی اعتقاد به حفظ نظام دارند اما گاهی اوقات دیده می شود که می گویند برخی از قوانین را باید تغییراتی داد تا ملت راحت تر و آزاد تر زندگی کند.و قضیه حفظ نظام را از اصول مهم حاکمیتی میدانند. 

   برخی از سران این جبهه معتقدند که باید میان نظام و حفظ آن با ولایت مطلقه فقیه تفاوت قائل شد و اگر زمانی ولی فقیه خطا می کند ملت نباید ان را به حساب نظام بگذارد زیرا این خطای یک فرد می باشد که ربطی به نظام ندارد .

حمایت از ولایت مطلقه فقیه  – این جبهه مانند جبهه اول سید علی خامنه‌ای را ولی فقیه مطلقه می‌داند  و از او به ظاهر همواره حمایت می کند. اما جایگاه خامنه‌ای را بالاتر از خمینی نمی‌دانند. او را  تنها رهبر و مقام معظم رهبری  خطاب می‌کنند. بر خلاف جبهه اول، این جبهه خامنه ای را امام نمی داند و از کلمه امام تنها برای خمینی استفاده می‌کند. گاه، افراد این جبهه در برابر برخی متعصبان افراطی حامی خامنه‌ای که تقلید از مرجع  مرده را جایز نمی‌داند، می‌شورند و بر تقلید خود از خمینی پافشاری می کنند .

این گروه معتقد است بسیاری از کارهایی که خمینی انجام داده‍ است، ضرور و صحیح بوده‌اند. او از بالا حکم آن‌را دریافت می‌کرده و ارتباطاتی با عالم بالا داشته است.  او عامل وحدت کل نیروها بود.  اما برخی از اینها معتقدند که خامنه‌ای در بسیاری امور تنها جانب یک گروه را گرفته که البته خود اینها نیز قبلا جزء همان خواص مورد تایید خامنه‌ای بوده‌اند اما حالا از آن گردونه خارج یا به حاشیه رانده شده‌اند .

    در حالی که نیروهای عضو جبهه اول افراطیون به شدت سید حسین موسوی و کروبی را سران فتنه می خوانند و سید حسن خمینی را مصطفوی  و فرزند ناخلف می‌نامند  و هاشمی و ناطق نوری را ساکتین فتنه نام نهاده‌اند و خواهان اعدام و برخورد با آنها هستند،  برخی از افراد این جبهه، بر خلاف جبهه اول، به حمایت از هاشمی و ناطق نوری  و سید حسن خمینی پرداخته و حتی میر حسین موسوی و کروبی را فتنه گر نمی‌دانند. چنان‌که عسگراولادی ، با آن‌که ذوب در ولایت بود و تن به ریاست جمهوری احمدی نژاد، بنا بر فرمان خامنه‌ای داد، اما تا روزی که زنده بود هرگز موسوی و کروبی را عامل فتنه ندانست و این شجاعت را داشت که نظر خود را علنی اظهار کند . به گزارش ایسنا، او همچنان بعد از جریان ترور خواهر زاده موسوی و حمله به حسینیه جماران  گفت: قاتلین خواهرزاده موسوی به جماران حمله کردند.

        وی همچنین درباره تعرض به حسینیه جماران و سخنرانی خاتمی در عصر تاسوعا  گفت: چرا راجع به چند نفر کشته نمی‌گویید. همان کسانی که خواهرزاده موسوی را ترور کردند، همان‌ها هم به حسینیه جماران رفتند. اینها مربوط به ضد نظام است که می‌خواهد آشوب برپا کند.

       در همین مورد، می توان به علی مطهری «نماینده» مجلس و برادر همسر علی لاریجانی اشاره کرد که زمانی از حامیان مطلق ولی فقیه مطلقه و حامی احمدی نژاد و یار و یاور او بود و بعدها به منتقد احمدی نژاد تبدیل شد و مجلس را شعبه‌ای از بیت رهبری خواند و در جایی دیگر خواهان محاکمه احمدی نژاد همزمان با میر حسین موسوی و کروبی بود و همین کارها را کرد تا زمانی که عده‌ای از نیروهای افراطی امنیتی اقدام به نصب دستگاه شنود و دوربین در محل دفتر کارش کردند و لو رفت. با شکایت و پیگری او به دلیل اینکه فرزند مطهری و برادر همسر علی لاریجانی بود، کار به اخراج تنی چند از واواکی‌ها از واواک، انجامید. به بخش هایی از سخنان علی مطهری در مصاحبه با خبر آن لاین توجه کنیم:

      علی مطهری، نماینده اصول‌گرای مجلس شورای اسلامی، می‌گوید که «فتنه ۸۸» از آن‌جا آغاز شد که عده‌ای از سخنان رهبر جمهوری اسلامی «سوء استفاده» کرده و «القاء» کردند که نظر وی به محمود احمدی‌نژاد است. این نماینده مجلس در گفت‌وگویی با وب‌سایت خبرآن‌لاین که روز شنبه، ۱۵ تیرماه، منتشر شد، گفت: «به نظر من سوء استفاده از سخنان رهبری و القای این که نظر ایشان به احمدی‌نژاد است، نقطه آغاز فتنه ۸۸ بود.»

      مطهری در حالی از «القای» حمایت رهبر جمهوری اسلامی از محمود احمدی‌نژاد سخن می‌گوید که خامنه‌ای، در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ ، در خطبه نماز جمعه خود به صراحت گفت: «البته بین ایشان (اکبر هاشمی رفسنجانی) و بین آقای رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلاف نظر بود، الان هم هست… و نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیک‌تر است.»

      مطهری، در گفت‌و‌گو با خبرآن‌لاین، همچنین به حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی اشاره کرده و گفت: «ضرورتی برای ادامه برخی تصمیمات و مثلا از جمله حصر برخی افراد وجود ندارد. دلایل امنیتی هم برای این کار از این پس قانع‌کننده نیست. چون قبلا می‌گفتند آزادی این‌ها ممکن است باعث فعال شدن جنبش سبز و اخلال در امنیت کشور شود. ولی الان بخش اعظم جنبش سبز با نظام آشتی کرده و ضرورتی برای ادامه این حصر نیست. بارها اعلام کرده‌ام که اساسا حصر بدون محاکمه نباید انجام می‌شد. آقایان موسوی و کروبی اگر محاکمه می‌شدند و فرضا به چند سال زندان محکوم می‌شدند، چون از خود دفاع کرده‌ بودند و حرف‌هایشان را زده بودند و حقایق برای مردم روشن شده بود، وجهه حقوقی و قانونی داشت، اما به طور کلی مجازات بدون محاکمه از نظر حقوق شهروندی و از نظر قوانین مردود است.»

      در جایی دیگر،  وی در مورد حسین طائب از سرکردگان افراطی که بوسیله خامنه‌ای مسئول بسیج بود و هم اکنون مسئول اطلاعات سپاه است گفته است: «وقتی ما مدیریت بحران اخیر را به دست افرادی مانند طائب می‌دهیم که با باتوم بیشتر مأنوس است تا فکر و عقل و تدبیر، نتیجه همین خواهد بود».

     و باز همین علی مطهری می گوید سند هایی در اختیار دارد که دخالت نیروهای سپاهی را، در انتخابات، به صورت گسترده، نشان می‌دهد . و در این مورد، او شکایت نیز کرده است.  اما باید دانست که علی مطهری تنها در برخی امور ادعای آزاداندیشی می‌کند و به قولی یک سیاستمدار است. ولی در موارد اعتقادی و به خصوص در مورد حجاب، از مصباح یزدی هم  سخت‌گیرتر است. حتی به  پخش بازی فوتبال ایران و کره جنوبی معترض است. چرا که تماشاچی زن کره‌ای پوششی نامناسب داشته است .

موافقت با ریاست جمهوری حسن روحانی –  با توجه به شرایط موجود، این جبهه، تقریبا، از حسن روحانی حمایت می‌کند و خواهان موفقیت او در حل برخی مسائل است. تا خود بتواند راحت تر حکومت کند و نظام حفظ شود .

     یکی از چهره های این جبهه احمد توکلی معروف است که سابقه ای درخشان در جنایات نظام داشته اما هم اینک خود را میانه‌‌رو و اصولگرا می‌نامد. بد نیست شمه ای از سوابق او را جهت اطلاع خوانندگان بیاوریم:

    احمد توکلی از حامیان پرو پاقرص ولایت مطلقه فقیه و نظام بود و از قبل آن، به اموال فراوان، از خانه – زمین – دبیرستان – چاپخانه – نشریه – بورسیه و…، رسید. در آغاز انقلاب، یک زن جوان باردار را اعدام کرد. به جای مجازات شدن، رجائی او را بعنوان وزیر کار، معرفی کرد که بنی‍‌‌ صدر  نپذیرفت.  وی که در ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد از حامیان سرسخت او بود وقتی دید حمایت از احمدی نژاد منجر به از دست دادن برخی امتیازات او خواهد شد به سرعت جهت چرخاند و از او دور شد و حال نیز جهت را به حمایت از حسن روحانی انهم با شرایطی چرخانده تا باز هم در خط انباشت ثروت باقی بماند .

     احمد توکلی که اینک خود را ازاد اندیش پاکدست معرفی می کند، سابقه‌ای بس سوء دارد اما چرخ گردون و موقعیت سیاسی – اقتصادی، فعلا و به ظاهر، او را میانه‌رو کرده‌است .

     در کتاب ایستاده بر آرمان، در باره توکلی که جوان کم سن و سال و درس قضا نخوانده و در مقام پاسدار کمیته بود،  آمده است که : …زمانی مخالفت بنی‌صدر با احمد توکلی از این رو بود که وی، در زمان تصدی‌ منصب قاضی شرع در دادگاه انقلاب بهشهر، با اجرای قصاص و قطع انگشتان و اعدام و شلاق و سنگسار چنان محیط رعب و وحشتی ایجاد کرده بود که کسی یارای دم زدن نداشت. او حتی کارگرانی را که در یک کارخانه در اعتراض صنفی به حقوق و مزایا دست به اعتصاب زده بودند بازداشت کرده، و پس از شکنجه تحویل زندان داده بود. آوازه زشتکاریهای او، از  مرزهای نیز بیرون رفته بود. اوریانا فالاچی، روزنامه نگار ایتالیایی در مصاحبه با آقای خمینی نیز به رفتارهای توکلی اشاره کرده  و ماجرای اعدام زن هیجده ساله آبستنى که به خاطر زنا در بهشهر سنگسار شد را پیش می‌کشد.

     خوانندگان در مورد این شخص می توانند پیگیر چگونگی تیرباران زنی به نام زهرا جباری شوند که در دوران پر عدالت این قاضی درس قضا نخوانده صورت گرفت .

موافق مذاکرات هسته ای – در رابطه با مذاکرات هسته‌ای، این جبهه معتقد به انجام مذاکرات است تا هر چه زودتر قال قضیه هسته‌ای ایران کنده شود. هرچند برخی چهره‌های این جبهه معتقدند اگر کار را به آنها می‌سپردند، شاید نتیجه بهتری را بدست می‌آوردند.  ولی هم خود انها و هم همه مذاکره کنندگان دیروزی و امروزی و حتی فردایی هم به خوبی میدانند  کار به جایی رسیده‌است که «انرژی هسته‌ای حق مسلم ما است»  را با خواری از دستمان می‌گیرند و اگر قرار شده بود ان روزها آب نبات چوبی بدهند دیگر آن آب نبات چوبی را هم نخواهند داد و رژیم باید بر سر هر میز مذاکره‌ای، آن کاری که از او  خواسته می‌شود، انجام دهد و گرنه مذاکرات به جایی نخواهند رسید و کار بسیار سخت‌تر خواهد شد 

      همین علی لاریجانی زمانی که دماغش پر از باد توانایی‌های هسته‌ای و موشکی سپاه پاسداران بود و هنوز رهبرش فریاد مرگ بر امریکا راسر می‌داد و در انتخابات شکست خورده و به ریاست شورای اعالی امنیت ملی رسیده بود و شعار نگاه به شرق را می‌داد و مدعی بود که ما یا باید راه لیبی را برویم و تسلیم امریکا شویم یا به سمت کره شمالی برویم و او راه کره شمالی  را انتخاب کرد و مدعی بود هرگز دست از ادامه غنی سازی هسته‌ای بر نمی‌داریم و مروارید را با آب نبات تعویض نمی‌کنیم، امروز چاره را پایان دادن به بحران هسته‌ای می‌داند. به راستی چه شده که لاریجانی آن امتیازات را نپذیرفت و حال با این خفت و خواری تن به ذلت موافقت با توافق ژنو می‌دهد. از قرار، کلاغ زبانش را خورده‌ است. گاهی اوقات سخن از بد اخلاقی امریکاییان در مذاکره می‌کند و لاغیر . هم او و هم  «نمایندگان» هم خط مجلسی‌اش به خوبی می‌دانند کار  مسئله اتم، از دست همه آنها و حتی خامنه‌ای هم  خارج شده و دولت باید این مسیر را تا انتها طی کند زیرا در مذاکرات محرمانه، قبل از مذاکرات علنی، میان نمایندگان خامنه‌ای و اوباما، پایه را ریخته ‌اند و بر این پایه بنا ساخته خواهد شد.

دخالت در جنایات از انقلاب بدین‌سو– بسیاری از گروه‌های عضو این جبهه از باند و دار و دسته‌هائی بوده‌اند که در سالهای بعد از انقلاب در جنایت و خیانت و فساد، همکار افراد جبهه اول ، در دوره خمینی و دوره خامنه‌ای بوده اند. بنابراین، اگر قدری رویه خود درآن سالها دور شده‌اند، یکی از دلایلش این‌است که می‌خواهند سوابق جنایت و خیانت و فسادشان به دست فراموشی سپرداه شود و کسی، بخصوص فرزندانشان ردی از آنها نیابند. مبادا فرزندانشان که امروز بزرگ و فهمیده شده اند گریبان آنها را بگیرند که شما چه کسانی بوده اید و چه بر سر این ملت آورده اید. از این نوع فرزندان کم هم نیستند. مانند فرزندان همت – باکری – مصطفی معین – علی لاریجانی – دکتر بهشتی – محمد علی رجایی – موسوی لاری – حمید روحانی – حسن روحانی – محسن خرازی – حجت الاسلام یونسی – قدوسی – ربانی املشی – خلخالی – و  نوه  و نتیجه‌های خمینی  و…

     به جرات می توان گفت بسیاری از افراد و گروههای وابسته به این جبهه در جنایات دهه شصت در کنار نیروهای گروه اول (افراطی ها) و گروه سوم ( به اصطلاح اصلاح طلبان ) بسیار فعال بوده و هر مخالف و مبارزی را به نام دین و فقه و اسلام از دم تیغ گذرانده‌اند. 

احترام به حقوق و آرای مردم-  برای معرفی گروههای وابسته به جبهه دوم اصولگرا،  یک جمله کافی می باشد:  اینان به هیچ اصلی از اصول راهنمای انقلاب پایبند نیستند و مانند آفتاب پرست با اصول بازی می کنند و بر حسب زمان، به اصلی پایبندی نشان می‌دهند و  فردایش، آن‌را زیر پا می گذارند .  وابستگان به اصولگرایان که سابقه سیاهی در سرکوب و قتل و ترور و تجاوز و فسادها داشته‌اند، کسانی نیستند که به حقوق فردی و جمعی  مردم باور داشته باشند . نزد این گروه، صحبت کردن  از آرای مردم نیز بنا به همان بی‌اصل و اصالت بودن، گهگاهی است. تنها زمانی از آن نام می‌برند  که می‌خواهند  عقده عدم مشروعیت خویش را با دعوی بدست آوردن رأی مردم، پنهان کنند. از دید این جبهه، مردم نقشی جز برآوردن نیاز نظام به اعتبار ندارند. پس باید  درصحنه های انتخاباتی یا روزهای خاص راهپیمایی‌ها شرکت کنند.

ترور – برخی از افراد و گروههای عضو این جبهه معتقد به ترور بوده‌اند  و خود در بسیاری از ترورها  شرکت داشته‌اند. به یاد می‌آورد که برنامه های هویت که در صدا و سیمای تحت ریاست علی لاریجانی، با همکاری حسین شریعتمداری و بچه های بازجو و بازپرس سپاه، تولید و  پخش می‌شد تامردم را بفریبند. و به خاطر می‌آورد  کنفرانس برلین و نمایش صحنه‌های رقص زنان و مردان بر صفحه تلویزیون ایران به دستور علی لاریجانی را. مگر می شد این صحنه‌ها را  انتشار داد بدون گرفتن مجوز از آیات عظمای دین پرور!؟

    علی لاریجانی یکی از همان چهره هایی توجیه کننده ترور در داخل و خارج از کشور می باشد و در دوران به اصطلاح اصلاح طلبان (خاتمی)به همراه محسن قمی – شریعتمداری – روح الله حسینیان و… عضو گروه ایکس جهت تخریب اصلاح طلبان بود او پیش از این از اعضای برجسته سپاه پاسداران در سرکوب مردم ایران بوده است .

      یکی از چهره های این گروه همان ریشهری معروف یا محمدی نیک می‌باشد که در جنایت و خیانت و شکنجه و ترور و رشا و ارتشاء و خورد و برد،  در کنار دیگر یاران از جمله علی فلاحیان و حسین طائب کنونی (میثم) بسیار فعال و پرکار در داخل و خارج از کشور بوده است.  هم اینک، او لباس اصولگرایی میانه رو را بر تن کرده و به تدریس حدیث می پردازد و کتابهای عرفانی حاج خیاط را می‌نویسد! او از درب بیت رهبری به شهرری پرتاب شده و تحت کنترل است!

      دری نجف آبادی از چهره‌های این طیف است که در جنایات و ترورهای نویسندگان توسط افراد اطلاعات سپاه و واواک دخیل بود. هم اکنون، او نیز توسط خامنه‌ای به امامت جمعه اراک منصوب شده است. البته داماد او حسام الدین آشنا هم اینک در جبهه سوم و نزدیک به اصلاح طلبان می‌باشد. او مشاور حسن روحانی است. حال‌اینکه در زمان ارتکاب جنایتهای سیاسی که رژیم آنها را « قتل های زنجیره ای» می‌خواند تا مگر جنایتی لوث شود که بدستور خامنه‌ای انجام گرفته‌است، این شخص  معاون وزیر واواک بود .

    برخی از افراد این گروه در ترورهای مختلف داخلی و خارجی و انفجارات یا شرکت داشته و یا از آن آگاه بوده و دخالت برخی از آنها در اعدامهای دهه شصت اظهر من الشمس است .

صدور انقلاب- تقریبا همه افراد عضو این جبهه که اینک تا حدی از گروه اصلی دور شده‌اند،  در اوایل انقلاب، از کسانی بوده‌اند که می گفتند انقلابمان را باید به تمام جهان صادر  کنیم. به همین دلیل، با دادن امتیازات فراوان، برخی از مبارزان  کشورهای دیگر را به ایران دعوت کردند. البته بعد از گذشت اندک زمانی، آنهائی که اصالت داشتند، وقتی متوجه شدند «نظام جمهوری اسلامی» آنها را بازیچه می‌کند، از کرده خود پشیمان گشته و به سرزمین خود بازگشتند  هر چند در آن سالها و سالهای بعد، هزینه‌های فراوانی بر بودجه کشور تحمیل شد و بخاطر صدور انقلاب که در صدور خشونت از خود بیگانه شده‌بود و بخاطر ترورها، ایران به انزوا درآمد و گرفتار جنگ 8 ساله شد و بهای بس سنگین را مردم ایران پرداختند و می‌پردازند. 

      صدور انقلاب تقدیس خشونت و خشونت گستری و تبدیل دولت به دولت تروریست گشت. سپاه قدس پدید آمد و ایران گرفتار حلقه آتش و تحت فشار از هر سو گشت و رژیم برای برجا ماندن، باج دادن به دولتهای خارجی را رویه کرد.  چون رژیم در انزوا شد، پس در سطح منطقه، هرجا توانست، گروههای مسلح را جانشین جنبش مردم کرد و هزینه سنگین آن را به بودجه کشور تحمیل کرد.  در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین رژیم یا عامل ایجاد گروه‌های مسلح شد و یا این‌گونه گروه‌ها کمک مالی و تسلیحاتی کرد. امروز، حوزه عمل سپاه قدس بسیار گسترده تر است. شمال افریقا و امریکای لاتین هم حوزه عمل سپاه قدس هستند. 

    یک نمونه فعلی اینکه بعد از سالها پرداخت نفت مجانی به سوریه و ساخت  و سازهای فراوان در سه سال گذشته که مردم سوریه با بشار اسد، در افتاده‌اند، افراطیون و برخی اصولگرایان برای حفظ رژیم جنایتکار سوریه تا جایی پیش رفته‌اند که به قول حجت الاسلام نبویان دهها هزار نیرو و به قول قدوسی دهها گردان نیرو برای شرکت در جنگ سوریه، با کمک حزب الله لبنان، به سوریه فرستاده‌اند تا مگر مانع از سرنگونی بشار اسد شوند. روشن است که  دولتهای غربی و رژیمهای کشورهای عرب نیز، تا توانسته‌اند گروههای مسلح به سوریه فرستاده‌اند. 

سوء استفاده – اختلاس و غارت اموال ملت- افراد این جبهه همانند دیگر وابستگان به رژیم، ولایت مطلقه فقیه هر چه در توان داشته‌اند برای خورد و برد اموال ملت به کار گرفته‌اند و از گدایان و بدهکاران پیش از انقلاب به میلیاردرهایی تبدیل شده اند که در بسیاری از کشورهای خارج سرمایه اندوخته و فرزندان بسیاری از آنها با اموال بیت المال زندگی پر  زرق و برقی را پیداکرده‌اند.

     افراد و گروه‌های عضو این جبهه بر بسیاری از کارخانجات و شرکتها و مؤسسات تولیدی و شرکت های واردات و صادرات و… چنگ انداخته‌اند و از رانت های فراوان در نفت و پتروشیمی و برنج  وروغن و شکر و… استفاده می کنند. از آن جمله‌اند افراد زیر: 

– لاریجانی ها  در زمینخواری و واردات روغن و فروش محصولات پتروشیمی  و رشوه ستانی

– نجابت ها  در زمین خواری و واردات برنج و صادرات مواد نفتی و پپتروشیمی  و ساخت و ساز 

– حائری ها  در زمینخواری و تقسیم زمین های دولتی به صورت غیر قانونی  و ساخت و ساز 

– ریشهری ها   در واردات شکر و برنج  و دست گذاشتن روی شرکتها و  صادرات کتابهای عربی چاپ داخل 

– حمید روحانی (زیارتی) تاریخ مجعول ساز  و بستگان او  در واردات برنج و صادرات کتابهای عربی 

– عسگراولادی ها  در صادرات زیره و تنقلات و واردات آهن و فولاد  و فراوان شرکتها

– توکلی ها در تجارت و خرید و فروش زمین و ساخت و ساز 

– امانی ها  در بازار و تجارت 

– رفیقدوست ها  در ساخت و ساز و واردات دارو و فروش نفت و خرید و فروش تسلیحات 

– بادامجاه ها (بادامچیان ها )در خرید و فروش فرش و صادرات آن 

– عراقچی ها  در خرید و فروش و صادرات فرش و گلیم و…

– بروجردی ها در اختلاس و صدور اسلحه  و همکاری با اختلاس کنندگان 

– مطهری ها  در بخش تجارت و واردات و پخش روغن و ساخت و ساز 

– مصلحی ها  در زمین‌خواری و تقسیم زمین ها به صورت غیر قانونی و فروش آنها 

– یزدی ها در غارت اموال ملت از هر مدل کارخانه و جنگل و…

– فلاحیان در حال حاضر با دریافت درصدهای فنی  و رشوه  مشغول جمع آوری اموال است 

– محسن رضایی  در حال حاضر درصد قاچاق کالا از «برادران قاچاقچی» دریافت می کند 

 انقلاب اسلامی: دو جبهه که شناسائی شدند گویای فقر شدید رژیم بلحاظ استعدادها هستند. خامنه‌ای و هوادارانش در جامعه منزوی و منفور و با کوهی از مسائل روبرویند که خود ساخته‌اند. باتمام توان سعی در حذف کردن مزاحمها در رژیم دارند اما خود نیز در معرض حذف شدن هستند. بنگریم رژیم و ایران را، در آنچه به رابطه با دنیای خارج مربوط می‌شود، در چه وضعیتی قرار داده‌اند:

شماره ۸۵۰ از ۴ تا ۱۷ فروردین ۱۳۹۳

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید