back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oابرقدرتی که از اتحاد عربستان و اسرائیل پدید آمده است؟ - گفتگوهای...

ابرقدرتی که از اتحاد عربستان و اسرائیل پدید آمده است؟ – گفتگوهای بندر با پوتین؟- سیستانی تحریم می کند؟:

انقلاب اسلامی: جنگ بین المللی در سوریه و جنایتهای جنگی دو طرف، پرده ها را می درند و واقعیتها آشکار می شوند. از جمله اتحاد اسرائیل با عربستان سعودی. این اتحاد خود را هم در مصر با حمایت از کودتاچیان و هم در سوریه و هم در تشدید فشارها و تحریمها برضد ایران، خود را نشان می دهد. روبرت پاری مقاله ای را به این اتحاد اختصاص داده است. افزون بر این، الصفیر گفتگوهای 4 ساعته بندر، رئیس سازمان امنیت عربستان را با پوتین انتشار داده است. و نیز آیهالله سیستانی رفتن شیعه های عراقی را برای جنگ در سوریه تحریم کرده است

 

ابر قدرتی منطقه ای که از اتحاد سعودیها و اسرائیل پدید آمده است و می خواهد یکه تاز منطقه بگردد:

 

   روبرت پاری نوشته خود را در 29 اوت 2013 انتشار داده است. نوشته واجد این نکات است:

کودتای بر ضد انقلاب در مصر و جنگ داخلی در سوریه، وجود اتحاد دولت سعودی را با اسرائیل، از پرده بیرون انداخت. اسرائیل نفوذ سیاسی تعیین کننده در غرب دارد و عربستان پول بسیار. این دو می خواهند خاورمیانه را از آن خود کنند.

     هم بحران سوریه و هم بحران مصر گویای پدیدار شدن ابرقدرت منطقه جدیدی است که از اتحاد دولت سعودی و اسرائیل پدید آمده است. در این اتحاد، اردن نقش واسطه و شیخ های نفتی خلیج فارس نقش حامی را دارند. اسرائیل در تبلیغات مهارت دارد و نفوذش در سیاست خارجی امریکا بی بدیل است و سعودیها ذخیره عظیمی از دلارهای نفتی در اختیار دارد. این دو باهم به سیاست جامعه بین المللی (یعنی امریکا و اروپا)به نزاعها در سوریه و مصر جهت می دهند.

 ●    بدین سان، اسرائیل و عربستان که اختلاف تاریخی بایکدیگر دارند، اینک به این نتیجه رسیده اند که منافعشان ایجاب می کنند بایکدیگر متحد شوند. هر دو، ایران و نقش رهبری شیعه ها را که ایفا می کند، رقیب اصلی خود در منطقه می دانندهر دو مخالف جنبش مردمی در کشورهای عرب که «بهار عربی» نام گرفت، هستند. هر دو حامی کودتای نظامیان مصر برضد مرسی، رئیس جمهوری منتخب مصر که از حزب اخوان المسلمین است، حمایت می کنند. هر دو مصرند که امریکا دست به هجوم نظامی به سوریه بزند و بشار اسد را برکنار کند.

   با توجه به این که هر دو کشور متهم هستند به ایجاد بلبشو در خاورمیانه و مسلح کردن فرقه ها و به جان کشورها انداختن آنها و فرو بردن منطقه در آتش خشونت، ولو همه اینها زیر سر این دو کشور نباشد، اما بدون تردید، هردو در کوتاه مدت از وضعیت پدید آمده سود می برند.

در ماه های اخیر، اسرائیل مشاهده کرد که موقعیت استراتژیکش بر اثر برکناری پرزیدنت محمد مرسی، تحکیم یافته است. کودتا در مصر، حماس را منزوی تر کرده است. در لبنان، حزب الله، بعد از فرستادن قوا به سوریه، تحت فشار نظام و سیاسی شدید قرار گرفته است.

    اسد یک علوی است و مدتهای دراز حامی نظامی و سیاسی حزب الله بوده است. حزب الله موفق شد قوای اسرائیل را از جنوب لبنان بیرون کند. هراندازه جنگ در سوریه فرقه ای تر می شود و سنی ها جنگ بر ضد اسد رهبری می کنند، ناگزیر، حماس سنی از حزب الله و ایران فاصله می گیرد. به سخن دیگر، اسرائیل از نزاع سنی با شیعه سود می برد. از کودتا در مصر سود می برد. از تضعیف حماس سود می برد و می تواند محاصره غزه را از نو تحمیل کند. اینک دستش باز است برای تحمیل راه حل دلخواهش به مقامات تضعیف شده فلسطین.

 

٭ روش محافظه کاران جدید:

 

بخشیدن چنین موقعیت متفوقی به اسرائیل، از دیرگاه، هدف محافظه کاران جدید امریکا بود. روشن است که اینان نمی توانستند جریان تاریخ اخیر منطقه را پیش بینی کنند. اما فکر «تغییر رﮊیم در عراق» در سال 2003، بخشی از استراتژی محافظه کاران جدید در «قطع کامل و روشن» گفتگوهای حرمان آوری بود که در آن، از اسرائیل خواسته می شد با فلسطینی ها بر سر میز مذاکره بنشیند.

    نقشه جانشین کردن گفتگوها با رویاروئی ها در سندی سیاسی آمده است که 1996 تهیه و عنوان «« A Clean Break : Une nouvelle stratégie pour sécuriser le royaume یافت. این سند را محافظه کاران جدیدی چون ریپارد پرل و دوگلاس فیث، تهیه کردند و نتان یاهو آن را برنامه خود در صورت انتخاب شدن به ریاست جمهوری گرداند.

     در سند، آمده است: «اسرائیل برای تعیین به قلمرو استراتژیک خود می تواند با ترکیه و اردن همکاری کند. برای موفق شدن در این کار، تضعیف و عقب نشاندن سوریه، ضرور است. کوشش می باید متمرکز باشد بر سرنگون کردن رﮊیم صدام حسین در عراق – که از لحاظ اسرائیل یک هدف استراتژیک محسوب می شد – تا که سوریه موقعیت منطقه خویش را از دست بدهد و محلی برای بلند پروازیش نماند.

محافظه کاران جدید موفق نشدند پرزیدنت بیل کلینتون را به تصرف عراق متقاعد کنند. اما امیدشان کامل شد وقتی ﮊرﮊ دبل یو بوش به ریاست جمهوری رسید و ترورهای 11 سپتامبر 2001، به مردم امریکا حالتی هیستریک بخشید.

     محافظه کاران جدید می پنداشتند با تبلیغات خود موفق شده اند امریکائیان را متقاعد کنند که سربازان امریکا در نقش آزادیبخش به عراق می روند و بوش آلت فعل آنها است. نقشه این بود که دست نشانده ای را بر عراق حاکم کنند و او پایگاه های نظامی در اختیار امریکا بگذارد برای استفاده از آنها، در سرنگون کردن رﮊیمهای ایران و سوریه.

    در 2002، بوش مصمم شد به قشون کشی به عراق و محافظه کاران مشغول تعیین رﮊیم بعدی که باید سرنگون شود و تهیه نقشه کار شدند. پرسش این بود: تهران یا دمشق؟ و شعارشان این شد: «مردان واقعی به تهران می روند»!

اما جنگ عراق نتایج دلخواه را ببار نیاورد. بوش به سرنگون کردن رﮊیم صدام موفق شد و به تماشای دار زدن او نیز نشست. اما اشغال عراق توسط قوای امریکا حمام خون به راه انداخت. اقلیت سنی زیر فشار اکثریت شیعه قرار گرفت و افراطی های سنی از همه خاورمیانه به عراق هجوم آوردند برای کشتن شیعه های عراق و امریکائی ها.

     حاصل نهائی جنگ در عراق شد که دولت اقتدارگرای سنی جای خود را به دولت اقتدارگرای شیعه داد و ترور و انفجار فرقه ای نیز همه روزه گشت و هم اینک همه روزه است. و یکی از مهمترین سود برندگان از جنگ و استقرار دولت شیعه، ایران است. و اینهمه بلطف دخالت نظامی امریکا در عراق.

 

٭ گسترش خشونت در منطقه:

 

اما جنگ با عراق پی آمد دیگری نیز داشت: نزاعهای فرقه ای را در منطقه، برانگیخت. عربستان سعودی و کشورهای عرب نفت خیز خلیج فارس که از جنگ صدام با ایران از او حمایت کرده بودند، از این که ایران در حال تحقق بخشیدن به «هلال شیعه» (همان کمربند شیعه مرکب از ایران و عراق و سوریه و لبنان که دست آویز خمینی شد برای ادامه جنگ به مدت 8 سال ا.ا)، سخت یکه خوردند. بهار عرب پادشاهی عربستان را متزلزل کرد. حسنی مبارک که متحد دیرین عربستان بود، خلع شد و توسط کسی جانشین شد که از اخوان المسلمین بود و از رهگذر انتخابات، به ریاست جمهوری رسیده بود.  

        اخوان المسلمین سنی هستند. اما درآمیختن اسلام با دموکراسی، از دید سعودیها که غرق ثروت افسانه ای هستند و سلطنت خودکامه دارند، تهدید بشمار است. این شازده ها زنان خود را در وضعیت و موقعیت قرون وسطی نگاه می دارند و کارشان خوشگذرانی در عشرتکده های پر جلا و جلوه غرب است.

     جنبشها در جهان عرب در پشت حاکمان عرب کشورهای خلیج فارس را لرزه افکند و قوای سعودی برای سرکوب جنبش دموکراتیک مردم بحرین که اکثریت آنها شیعه هستند. استراتژهای عربستان، از آن میان، بندر، سفیر سابق عربستان در امریکا و اینک رئیس سازمان امنیت و اطلاعات عربستان، دست بکار شدند.

با حمایت از شورشیان و مبارزان سوری، سعودیها و دیگر شیخ های شیخ نشین های نفتی، دست آوردهای ﮊئوپلیتیک ایران را از کفش بیرون آوردند. همراه با دادن میلیاردها دلار به ﮊنرالهای مصری، با تمام توان به امریکا فشار آوردند که در برابر کودتای مصر، واکنش قاطع نشان ندهد.

منافع اسرائیل و سعودیها، هر روز بیشتر از روز پیش، همسو شدند. رابطه ای را ببار آوردند با پادرمیانی پادشاهی اردن که هم مشوق بود و همه واسطه گفتگوها. این پادشاهی روابط امنیتی با اسرائیل دارد و از قبل پولهای دولتهای خلیج فارس، گذران می کند اینست که دلال ایده آل بشمار است.

    بنا بر قول منابع اطلاعاتی، اردن محل مطلوب برای تماسهای اسرائیلی ها با سعودیها است. اتحاد پشت پرده این دو، خود را از رهگذر حمایت مشترکشان از کودتای مصر، نشان داد. در همان حال که سعودیها پول به دولت کودتا می رساندند، اسرائیل در واشنگتن مشغول قانع کردن اوباما که نباید با دولت کودتا مقابله کرد و موفق شد مانع از قطع کمک امریکا به اسرائیل شود.

 

٭ ابرقدرت جدید:

 

اینک این دو متحد در سوریه است وارد عمل شده اند. سعودیها و شیخ های خلیج فارس پول و اسلحه به شورشیان سوریه می رسانند تا رﮊیم اسد را متزلزل و بسا سرنگون کنند. و اسرائیلی ها برگهای برنده سیاسی خود و دستگاه تبلیغاتی را بر تشدید فشار غرب به سوریه بکار انداخته اند

      این دو، سعودی ها و اسرائیلی ها، از این که رﮊیم اسد سرنگون شود و یا ضعیف بگردد و بماند، سود می برند. برای عربستان، تغییر رﮊیم در سوریه، یک پیروزی استراتژیک بر رقیبش ایران است. اسرائیل نیز می خواهد دست ایران از سوریه کوتاه و منزوی گردد. در نتیجه، طرحی که محافظه کاران جدید تهیه کرده بودند، به عمل در می آید و فلسطینی های ناامید گزینه دیگری جز پذیرفتن «صلحی» که اسرائیل دیکته می کند، نمی یابند.

البته برای اسرائیل و غرب یک پی آمد بد نیز دارد. سعودیها و برخی شیخها اسلام گرایان متحد القاعده را که در سوریه می جنگند، مسلح کرده اند. پس یکی از پی آمدهای جنگ داخلی در سوریه، گسترش دامنه ترور توسط این گروه ها در سطح منطقه و بیرون از آنست. در 1980، پول عمده را عربستان در اختیار اسامه بن لادن و جهادگرایانش می گذاشت در افغانستان با قشون روسیه شوروی سابق می جنگیدند. همان ها بودند که بعد ترورهای انتحاری برضد امریکا را انجام دادند.

     اتحاد جدید عربستان با اسرائیل می تواند پی آمدهای وخیم برای ﮊئوپلیتیک دنیا داشته باشد. ترکیب قدرت مالی و اقتصادی عظیم عربستان و ظرفیت همچنان فوق العاده اسرائیل در جهت بخشی های سیاسی و تبلیغات، بخصوص در درون امریکا، بمعنای حضور یک ابر قدرت جدید در صحنه بین المللی است. ورود این ابر قدرت به صحنه می تواند از راه کشاندن امریکا به جنگ داخلی در عربستان انجام بگیرد.

 

انقلاب اسلامی: هرگاه رﮊیم در درون و بیرون مرزها، اختلاف مذهبی را مبنای عمل خود نمی گرداند، کجا عربستان جرأت می کرد با چنین گستاخی، زرادخانه اسرائیل، بمثابه قدرت منطقه ای و جهانی بگردد. رﮊیم در دام جنگ های مذهبی و فرقه ای افتاده است که بس خطرناک هستند و می توانند عامل تجزیه کشورهای منطقه و طولانی شدن دوران سلطه غرب و گروه های کوچک حاکم بر کشورهای منطقه و غارت کننده ثروتهای این کشورها بر هستی این مردم بگردد. اگر بندر، از تدارک کنندگان حمله قوای صدام به ایران به مسکو می رود تا بر سر سوریه و ایران با پوتین معامله کند، بدین خاطر است که سعودیها ملاحظه ها را کنار گذاشته اند و در علن، با اسرائیل برضد استقلال و آزادی مردم هر یک از کشورهای منطقه، متحد شده است.

انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۶ از ۱۸ تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید