تقابل مطالبات با دکترین ولایت فقیه!
گرد و خاک ها، دود و دم های نمایش انتخابات خوابید، کارناوال تبلیغات رسانه ای گوناگون داخلی و خارجی نیز فروکش کرد، زلزله خبر سازی کاندیدا شدن رفسنجانی، پس لرزه های رد صلاحیت وی، که با روی کار آمدن رقبای او آرام گرفت و بالاخره “فرشته نجات” با بیش از سی سال خدمت به نظام ولایت فقیه، یعنی حسن روحانی، با سور پرایز قابل پیش بینی، این بار نیز از صندوق بیرون آمد.
شاید هنوز زود باشد که بتوان به تحلیل درست یا نتیجه عملی و کار برد اجتماعی و بر رضایت عمومی از این شعبده بازی به قضاوت نشست، اما تا همین جا میتوان ارزیابی اجمالی و قابل تصوری را که حاصل کنش و واکنشهای سیاسی هفته های گذشته است، ترسیم نمود.
راستی باید پرسید ، مهندسی انتخابات که فقط 50 هزار حلقه صالحین داشت با 20 تا 25 نفر در هر حلقه، و یا گردانهای 12 هزار نفری هادیان، برای هدایت که توسط سپاه و بسیج، متشکل از گروههایی با دو عمل کرد که وظیفه اول، بحث و تشویق مردم برای حضور حداکثری در انتخابات و تبیین آثار حضور حداکثری و وظیفه دوم تشریح نقشههای دشمن در افکار عمومی بود و مسئولیت هادیان که در صورت پیدایش جنبش اعتراضی در میدان، نقش مامور مسلح را برای مقابله با اعتراضات و سرکوب داشتند و از ماهها قبل مشغول به کار بودند، به کجا کشید؟ چه کردند ؟ و چه شدند؟ (1)
اشاعه و استفاده از ابزار ترس های واهی در بین مردم، از سوی چه کسانی صورت می گرفت؟ چرا خامنه ای حاضر شد دوباره به صحنه بیاید و برای کشاندن مردم پای صندوق های رأی، از نظام اسلامی اش بگذرد و بگوید: اگر با نظام جمهوری اسلامی مشکل دارید برای ایران رأی بدهید.
پخش بی سابقه برنامه های شاد و موسیقی های اصیل و رقص های محلی و فضای شادی برای چه بود؟ واقع امر این است که از یک سال پیش ترس های ولایت فقیه و اعوان و انصار او از طغیان و اعتراض مردم مشهود بود، او این انتخابات را حماسه سیاسی و سرنوشت ساز تلقی میکرد، تدارک و سازماندهی کار از ماهها قبل از نمایش انتخابات شروع شده بود. دستگیری روزنامه نگاران، پرونده سازی و ترساندن آنها با مرز قرمز گذاشتن برای تهیه و پخش گزارشات، بستن سایت ها و شدت بخشیدن به دستگیریها، اعدامها و … فضای ترس و فعل پذیری را در جامعه گسترد. (2)
به چند عامل اصلی دقت کنیم:
تقلب و بازی با ارقام:
بنا به گزارشات رسمی، طبق آمارهای دولتی 50 میلیون و 480 هزار نفر دارای حق رأی بودند. از میان آمار فوق در حدود 37 میلیون و 700 هزار نفر در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند. از میان رأی های داده شده، در حدود 35 میلیون و 450 هزار رای معتبر بودند و بقیه آرای باطله اعلام شد، “آمار وزارت کشور برای تعداد واجدین شرایط رأی دادن در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری پنج میلیون نفر کمتر از آمار به دست آمده از سرشماری نفوس و مسکن در سال 1390 است. براساس آمارهای رسمی سرشماری که سال 1390 انجام شده است، 55 میلیون نفر میتوانستند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنند.
در روز دوم انتخابات، پس از شمارش حدود 6 میلیون رای قبل از ظهر همان روز، در صد آرای آقای حسن روحانی، 50 و نیم در صد (50.5 %) اعلام شد، طنز بی سابقه در تئوری آمار اینکه این در صد آقای روحانی از ظهر همین روز تا آخرین لحظات شمارش آخرین آرای خوانده شده فقط با نوسان بسیار اندک از حد چند دهم در صد (0.5) تغییر نکرد و تا آخرین لحظه این رقم ثابت ماند، شگفت اینکه گویی ایشان نه تنها در تهران که در سراسر شهرهای ایران و بخصوص در روستاهای سراسر کشور، به همین نسبتی که قبل از ظهر اعلام شده و از محدوده صندوقهای تهران بدست آمده است، همه یکسان نسبت به درصد آقای روحانی صادق ولی برای سایرین متفاوت؟؟ چیزی که در هیچ زمان و در هیچ کجای جهان و در هیچ سیستم حکومتی جز نظام ولایت فقیه ایران سابقه آماری نداشته است.
علاوه بر بازی با در صدهای آرای اخذ شده، فریبکاری در محاسبات آماری و ارقام جمعیتی کشور بود که در تهران:
در تهران :
فرهادی در بولتن نیوز اعلام می کند که: در انتخابات انجمن شهر تهران، 45 درصد رأی داده اند. او برای این که درصد رأی دهندگان را بالا ببرد، شمار واجدین شرائط رأی دادن در شهر تهران را پائین آورده و گفته است تعداد واجدین شرائط رأی دادن در این شهر، 4,700,000 میلیون نفر هستند. (3)
در حالی که در همان زمان، برات لو، رئیس ستاد انتخابات، « تعداد واجدین شرایط رأی دادن در شهر تهران را 6,403,308 میلیون نفر و در کل استان تهران را 9,737,565 میلیون اعلام کرده است. (4)
با یک محاسبه ساده، 45 درصد رأی دهندگان از 4,700,000 میلیون واجدین شرائط رأی دادن می شود 2,115,000 میلیون
با این حساب، 2,115,000 میلیون رأی دهنده از 6,403,308 میلیون واجدین شرائط رأی دادن در شهر تهران، می شود 33 درصد و نه 45 در صد؟؟
در کل کشور:
اما مسئولین حکومتی ادعا می کنند که 72 درصد واجدین شرائط رأی دادن در کل کشور، در دادن رأی شرکت کرده اند.
رﮊیم برای بالا بردن درصد رأی دهندگان، آمار وزارت کشور برای تعداد واجدین شرایط رای دادن در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری را حداقل پنج میلیون نفر کمتر از آمار به دست آمده از سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 حساب کرده است. براساس آمارهای رسمی سرشماری که سال 1390 انجام شده است، 55 میلیون نفر میتوانستند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنند. آمار فعلی نفوس به مراتب بیشتر از 55 میلیون نسبت به سال 1390 می باشد، بنابر این:
با یک محاسبه ساده، 72 درصد رأی دهندگان از 50,000,000 میلیون واجدین شرائط رأی دادن می شود ۳۶٬۷۰۴٬۱۵۶ میلیون.
با این حساب، ۳۶٬۷۰۴٬۱۵۶ میلیون رأی دهنده از 55,403,308 میلیون واجدین شرائط رأی دادن در کل کشور طبق آمار امروز می شود 65 درصد و نه 72 در صد؟؟
برای دستیابی به آمار دقیق خلاف گوئیهای دستگاه ولایت در باب میزان شرکت کننده در انتخابات جاری ریاست جمهوری به موضوع “در «انتخابات» تقلب شده است یا نشده است؟ – آیا «انتخابات» از آغاز تا پایان مهندسی شده است؟ با دو اطلاع مهم” در همین شماره نشریه مراجعه کنید.
رأی ” نه” به نظام:
اما آرای جلیلی، رأی جلیلی در تهران و رأی او در کل کشور یعنی خلاصه کردن اسلام در ولایت مطلقه فقیه و اصرار خامنه ای تا روز 22 خرداد برای بیرون آوردن جلیلی از صندوقها، مطابق آمار داده شده دستگاه ولایت در تهران، 321324 رأی اعلام شده است. این آراء که رأی مستقیم به کاندیدای اول خامنه ای یا رأی به ولایت مطلقه فقیه نظام خامنه ای است، نسبت به دارندگان حق انتخاب در تهران، 4,4 درصد است. حال مهندسی انتخابات برای بیرون آوردن آقای روحانی از صندوقها، طراحی شده باشد و یا طراحی نشده باشد، تحریم کنندگان، بالاترین رأی را داشتند، رأی نه بر ضد ولایت مطلقه فقیه و سیاستهای خانمان سوز و ایران بر باد ده او بوده است.
آیا روحانی میتواند به وعده های خود عمل کند؟!
ولی فقیه ویژگی هائی را برای رئیس جمهور آینده اش در نظر داشت و می خواست که این رئیس جمهور بتواند: روی بحران بین المللی که داشت خفه اش میکرد، تاثیر بگذارد و دستگاه پیش برد انرژی هسته ای و دستیابی به آنچه که حاکمیت سالها برای آن هزینه پرداخته بود را حفظ کند. از سوی دیگر، جلب مردم و امیدوار ساختن آنها، بلکه اندکی از خشم آنها نسبت به دستگاه ولایت امر کاسته شود را هدف قرار داد، بنابر این، فرد مورد نظر وی بایستی کسی باشد که تجربه مدیریت داشته باشد و ظرفیت و توان پیشبرد اهداف فوق را داشته و بتواند آنرا در عرصه داخلی و بین المللی به پیش ببرد.
کاندیداهائی که توسط شورای نگهبان، احراز صلاحیت شده بودند، دو ویژگی داشتند. همگی، نفرات مورد تائید خامنه ای بودند که هر یک سالها با او کار کرده بودند و یا در دایره مشاوره و معاونت او، و به نوعی در اطاق فکر او بودند. تنها دو نفر، که به عبارت خودشان، توان رأی جمع کنی بالائی هم نداشتند، طیف گوناگونی کاندیدا ها تشکیل داده بود، بنا براین تا اینجا صحنه آراسته شده است.
خامنه ای با تذکراتی از کاندیدا ها خواست حرفهائی نزنند که توان اجرای آن را ندارند . در باره مناظره ها طراحی به گونه ای بود که کاندیدا ها نتوانند از حد خارج شده و انتقاداتی که پشت پرده نظام ولایت را افشا می کرد، مطرح کنند.
آقای باهنر روز شنبه (1 تیر 1392 ) در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین چنین گفت: آقای روحانی ۷-۸ روز قبل از برگزاری انتخابات نامهای خطاب به مقام معظم رهبری نوشته بودند و روی آرمانهای نظام تاکید کرده، نوشته اند: ” ما همواره مطیع و همراه بودهایم و اکنون نیز همراه هستیم” (5 )
نایب رییس مجلس میگوید: «روحانی آدمی نیست که از سیاستهای کلی نظام تخطی و عدول کند و نباید در این زمینه نگران بود، چراکه او کسی نیست که به دنبال این بحثها و مسائل باشد”.
آقای باهنر در این مورد با اشاره به این تحلیل آقای ابوالحسن بنیصدر، اولین رئیس جمهور ایران، افزود: «من آقای روحانی را اصلاحطلب نمیدانم. البته صد درصد اصولگرا نیز نیست”.
آیتالله ناصر مکارمشیرازی، از مراجع تقلید با اظهار اینکه «حسن روحانی تسلیم تندروهای احزاب نشود» گفت که «تندروها در میان اصلاحطلبان و نیز اصولگرایان وجود دارند و در این بین رعایت خط اعتدال ضروری است و نباید تسلیم تندروهای هیچ یک از احزاب شد. (6)
در خصوص نظر خامنهای، محمدرضا تویسرکانی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین روز دوشنبه ۲۷ خرداد گفت: “طبق فرموده امام خامنهای، بسیج و بسیجیان با همه وجود از رئیس جمهوری منتخب حمایت میکنند”
آقای روحانی در نخستین اظهار نظر بعد از اعلام نتیجه که از رادیو خوانده شد، وظیفه دینی و ملی مردم را «پیروی از مقام معظم رهبری» می داند. و هاشمی رفسنجانی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «… اگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران ذرهای انصاف داشته باشند، باید بپذیرند که ایران دموکرات ترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبههای نمیتوانند به آن وارد کنند.»
پیروزی روحانی در انتخابات همراه با موجی تبلیغاتی و روانی توام شد که رسانه ها و مقامات غربی را بیشتر در معرض این موج قرار داده است. البته این نخستین بار نیست که غربیها و بخصوص آمریکا از انتخابات نمایشی ایران به وجد آمده اند.
اما در مورد بعضی زوایا و ویژگی های دولت روحانی می توان به چند نکته اشاره کرد:
حسن روحانی دارای شخصیتی محافظه کار است و حتی نمی توان او را اصلاح طلب نامید. حمایت خاتمی و کنار رفتن عارف نیز یک تاکتیک موفق بود. وی جسارت احمدی نژاد را در برخی امور ندارد و از این حیث درست مانند رفسنجانی و خاتمی است.
ترکیب احتمالی کابینه او به ترکیب کابینه رفسنجانی شباهت خواهد داشت یعنی از عناصر معتدل محافظه کار و اصلاح طلبان میانه رو استفاده خواهد کرد. از جمله این احتمال وجود دارد که مثلا علی یونسی را دوباره وزیر اطلاعات کند. همچنین یاسر هاشمی فرزند رفسنجانی به روحانی نزدیک است. احتمالا از او نیز استفاده خواهد کرد.
روحانی قصد ندارد مانند احمدی نژاد با جناح های دیگر درگیر شود. او تابع خامنه ای در مسایل اساسی خواهد بود.
بر خلاف آنچه که سیاستمداران غربی حدس می زنند و غالبا غلط می باشد حسن روحانی قادر به مهار کردن بحران هسته ای، رعایت حقوق بشر، و عدم دخالت در امور سوریه، عراق، افغانستان، لبنان و غیره نیست.
آیا روحانی در حال حاضر می تواند بحرانهای داخلی از قبیل بیکاری و تورم وحشتناک را حل کند؟
حل این بحرانها بسته به حل بحرانهای خارجی از جمله تحریمهاست. و می دانیم که رژیم هم قصد کوتاه آمدن ندارد. بنابر این بعید است روحانی مافیای اقتصادی حاکم بر اتاق بازرگانی و قدرت عوامل موتلفه را در این مراکز به هم بریزد. گفته می شود که نامزدان پست وزارت نفت این افراد هستند: اکبر ترکان، نعمت زاده، بیژن نامدار زنگنه. البته یک احتمال نسبتا قوی در این مورد وجود دارد، روحانی دست سپاه را از نفت کوتاه نکند و رستم قاسمی را ابقا کند. اول به دلیل اینکه قاسمی وارد مناقشات جناحی نشده و دوم به دلیل حضور سپاه.
مسئله بسیار مهم دیگر موضوع ادامه مذاکرات هسته ای است. بعید است که روحانی حاضر شود که جلیلی به کار خودش ادامه دهد. روحانی می خواهد خامنه ای را متقاعد کند که با تاکتیک او برنامه هسته ای بی سرو صدا تر، اما موفق تر پیش خواهد رفت. ممکن است خامنه ای این مساله را بپذیرد اما متقاعد کردن آمریکا و اسراییل تقریبا غیرممکن است. همچنین روحانی ممکن است برای مذاکرات هسته ای بار دیگر از سیروس ناصری کمک بگیرد.
در باب وعده های داده شده از سوی روحانی در سفر های تبلیغاتی اش که گفته بود: اگر او بر سر کار بیاید زندانی سیاسی نخواهیم داشت …، و یا خارج ساختن نظام از بن بست اقتصادی و بحرانهای لاعلاج که قبلا به آنها اشاره شد، آیا حل این معضلات در توانایی و اختیارات آقای حسن روحانی خواهد بود؟ آیا برآوردن مطالبات مردمی که در تقابل جدی با دکترین ولایت مطلقه فقیه می باشند، میسر است؟
ادامه دارد
پی نوشت ها :
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، محمدرضا تویسرکانی مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج در گفتگو با خبرگزاری فارس در ششم خرداد 1392، وظائف بسیج را در انتخابات تشریح نمود.
دیدبان حقوق بشر “http://ir.voanews.com/content/iranelection-middleeastvoices/1667703.html” http://ir.voanews.com/content/iranelection-middleeastvoices/1667703.html
در 26 خرداد 92، بولتن نیوز (متعلق به سپاه) از قول فرهادی، فرماندار تهران به خبرگزاری فارس (باز متعلق به سپاه) آورده است.
بالا
به گزارش خبرگزاری ایسنا، 4 خرداد 1392
به گزارش خبرگزاری فارس روز شنبه 25 خرداد1392
نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۱ از ۹ تا۲۳ تیر ۱۳۹۲