back to top
خانهدیدگاه هااوپک و آینده آن

اوپک و آینده آن

. نویسدگان :کیانن ابتکار، آریا کیا ، حسن راعی و عباس ملکی دانشکده مهندسی انرزی دانشگاه شریف  .

سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) از زمان تاسیس آن در سال 1960، یکی از بازیگران اصلی در بازارهای جهانی نفت بوده است. اعضاء «اوپک» در مجموع حدود 44 درصد از تولید جهانی نفت و 73 درصد از ذخایر اثبات شده نفت را به خود اختصاص داده‌اند. این سازمان در برهه‌های تاریخی مختلف کنترل واضحی بر قیمتگذاری نفت به‌خصوص در دهه 1970 میلادی و جریان بحران‌های نفتی داشت.

نقش «اوپک» در طول زمان از مدیریت قیمت‌ها گرفته تا کاهش تولید و یا اجازه دادن به نیروهای بازار برای تعیین قیمت‌ها براساس شرایط عرضه و تقاضای جهانی متفاوت بوده است. در این زمینه طی گزارش حاضر به بررسی جایگاه فعلی «اوپک» و چشم‌انداز آینده‌این سازمان می‌پردازیم. 1-  درک ماهیت پیچیده و پویای «اوپک» همواره یک چالش بوده است. اقتصاددانان تا حدودی موفق شده‌اند که آن را به‌عنوان یک کارتل یا شرکت مسلط مدل کنند. مطالعات تجربی شواهد متفاوتی در مورد رفتار و تاثیر «اوپک» پیدا کرده است. نفوذ سازمان مذکور براساس 4 عامل بازار، انسجام داخلی بین اعضاء، ژئوپلیتیک، و منافع راهبردی متفاوت است. این نقش سیال و خاص در طول سقوط قیمت نفت در سال‌های 2014 تا 2015 به‌طور مشخصی مشاهده شد. زمانیکه «اوپک» کنار ایستاد و اجازه داد قیمت‌ها به‌شدت کاهش یابد و نقش حمایتی خود از قیمت را کنار گذاشت. بنابراین بررسی «اوپک» از طریق یک دریچه پویا که امکان تغییر رفتار براساس شرایط متغیر را فراهم می‌کند مفیدتر از مدل‌های ایستا است. 2-  با نگاهی به آینده، «اوپک» با عدم‌قطعیت‌هایی در مورد سیاست‌های تغییرات اقلیمی، میزان تغییرات تقاضا برای نفت، حفظ انسجام با توجه به منافع متفاوت اعضاء، و تنوع اقتصادی مواجه است. با این حال، «اوپک» در طول تاریخ بیش از ۶۰ ساله خود تاکنون ثابت کرده است که می‌تواند انعطاف‌پذیر باشد. خاستگاه «اوپک» به دهه‌های 1950 و 1960 بازمی‌گردد، زمانی که هفت شرکت بزرگ نفتی بین‌المللی معروف به هفت خواهران بر بخش عمده‌ای از صنعت نفت جهان خارج از ایالات متحده، کانادا، اتحاد جماهیر شوروی، و چین تسلط داشتند. این شرکت‌ها صادرات و قیمت نفت را از طریق یکپارچه‌سازی عمودی کنترل و از رسیدن نفت مستقل به بازارها جلوگیری می‌کردند. 3-  در اواخر دهه 1950، شرکت‌های مستقل کوچک‌تر شروع به فعالیت در بخش بالادستی نفت و خارج از کنترل هفت خواهران کردند و سلطه آن‌ها را به چالش کشیدند. علاوه بر این، ایالات متحده در سال 1959 کنترل واردات را به‌دلیل هجوم نفت خارجی ارزان‌تر به اجرا گذاشت که منجر به مازاد نفت در بازارهای بین‌المللی و رقابت بیشتر شد. در این زمینه، هفت خواهران نفتی قیمت‌های نفت را در سال‌های 1959تا1960 کاهش دادند و به‌دنبال آن درآمد کشورهای تولیدکننده نفت را که به‌شدت به بهره مالکانه، حق الامتیاز، درآمد نفت، و مالیات متکی بودند، به‌شدت کاهش یافت. در چنین شرایطی «اوپک» در سال 1960 توسط ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، و ونزوئلا در واکنش به‌این تحولات و با هدف جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت‌ها تشکیل شد. 4-  افزایش تقاضای جهانی نفت در دوره 1965 تا 1973 اهرم «اوپک» را نسبت به هفت خواهران افزایش داد. در سال 1971، «اوپک» برای به‌دست آوردن 25 درصد سهام شرکت‌های نفتی تا سال 1983 مذاکره کرد. سپس در سال 1973، «اوپک» به‌طور یکجانبه قیمت‌های ثبت شده را به‌شدت افزایش داد و برای اولین بار کنترل قیمت را اعمال کرد. در دوره 1975تا 1978، کشورهای «اوپک» کنترل تولید، قیمتگذاری، و سرمایه‌گذاری‌های نفتی را از طریق ملی‌سازی و افزایش سهام تثبیت کردند. اما آن‌ها همچنان به قراردادهای هفت خواهران نفتی وابسته بودند و فروش مستقیم محدودی داشتند. 5-  بحران نفتی سال 1979 ناشی از انقلاب ایران باعث افزایش قیمت‌های نقدی نفت بالاتر از قیمت‌های «اوپک» شد که بازاری خارج از کنترل «اوپک» را باز کرد. در پاسخ، سهمیه‌های تولید «اوپک» با هدف تثبیت قیمت‌ها ناکارآمد بود. سهم بازار «اوپک» تا سال 1985 از 58 درصد به 35 درصد کاهش یافت. در مواجهه با کاهش قیمت‌ها و سهم بازار، عربستان سعودی در سال 1985 قیمتگذاری مدیریتی را کنار گذاشت و معیارهای قیمتگذاری مبتنی بر بازار را اتخاذ کرد. این راهبرد به‌طور رسمی‌به کنترل تعیین قیمت «اوپک» پایان داد. از اواخر دهه 1980 تاکنون، «اوپک» نقش‌های متفاوتی را به‌عنوان مدیر ظرفیت مازاد، تولیدکننده نوسانی و تامین‌کننده نهایی برای حمایت از قیمت‌ها ایفاء کرده اما تاثیر آن همواره یکسان نبوده است. 6-  درحالیکه «اوپک» هنوز تاثیرگذار است، قدرت تعیین قیمت یکجانبه قوی را که به‌طور موقت در 1973 تا 1974 در اختیار داشت، به‌دست نیاورده است. در واقع توانایی «اوپک» در تاثیرگذاری بر پویایی بازار نفت بیشتر براساس شرایط بازار، انسجام داخلی، ژئوپلیتیک، و منافع راهبردی اعضاء کلیدی مانند عربستان سعودی، مربوط به زمینه خاص است. مدل‌های اولیه، «اوپک» را به‌عنوان یک کارتل انحصاری توصیف می‌کردند که می‌توانست با توجه به تقاضای بدون کشش نفت، قیمت‌ها را بسیار بالاتر از هزینه‌های نهایی تعیین کند. برخی از مطالعات اولیه کاهش عرضه «اوپک» را به عواملی مانند کاهش نرخ تنزیل کشورهای تولیدکننده پس از ملی‌شدن نفت نسبت می‌دهند. در کل مطالعات تجربی، شواهد متفاوتی از قدرت و تبانی «اوپک» در بازار ارائه می‌دهد. برخی از مطالعات با تحلیل اینکه آیا کشورها تغییرات تولید یکدیگر را جبران می‌کنند یا خیر، هماهنگی و تاثیرگذاری «اوپک» را ارزیابی می‌کنند. 7-  در برخی از پژوهش‌ها به‌طور خاص بر عربستان سعودی به‌عنوان تولیدکننده اصلی که باهدف حداکثرسازی سود میزان تولید را کنترل می‌کند تمرکز دارند. با این حال بسیاری از شواهد نشان می‌دهد که عربستان سعودی احتمالاً بیشتر به‌عنوان یک سیگنال‌دهنده به بازار عمل می‌کند تا انحصارگر. به‌طورکلی، مدل‌سازی «اوپک» با دقت بالا بسیار چالش برانگیز است. ماهیت سیال و سیاسی آن با مفروضات مدل‌سازی ایستا در تناقض است و نتایج به‌دست‌آمده هیچ چارچوبی کاملی از رفتار انطباقی پیچیده «اوپک» نشان نمی‌دهد. حفظ وحدت و انسجام داخلی در «اوپک» یک چالش بزرگ در آینده است. یک موضوع کلیدی در مورد آینده «اوپک» ایجاد تعادل بین منافع رقابتی اعضاء در رابطه با درآمدهای نفتی در مقابل سهم بازار و همچنین استراراهبردتژی کوتاه‌مدت در مقابل بلندمدت است. در این زمینه عربستان سعودی دیدگاهی طولانی دارد که بر تامین تقاضا برای ذخایر عظیم خود متمرکز است. با این حال، سایر اعضاء «اوپک» به حداکثر رساندن درآمد در کوتاه‌مدت اولویت می‌دهند. سیستم سهمیه‌بندی تولید «اوپک» به‌ندرت در دوره‌های مازاد عرضه خوب عمل می‌کند و مکانیسم‌های اجرایی مناسبی ندارد. در برخی مواقع، جنگ قیمت تنها راه برای اعمال نظم در تولید می‌شود. 8-  پیش‌بینی می‌شود عربستان سعودی در برابر کاهش یکجانبه تولید مقاومت کند در حالیکه سایر اعضاء امیدوارند که‌این کشور به‌تنهایی تولید را کاهش دهد. ظهور عراق و ایران به‌عنوان تولیدکنندگان اصلی با افزایش تولید پس از بین رفتن نظام بعثی در عراق و افول تحریم‌ها علیه‌ایران می‌تواند پویایی داخلی «اوپک» را تغییر داده و رهبری عربستان سعودی را به چالش بکشد. در چنین شرایطی غلبه بر این منافع واگرا و حفظ وحدت بسیار دشوار خواهد بود. 9-  چالش کلیدی دیگر سیاست‌های تعامل با تغییرات اقلیمی و انتظارات تقاضای جهانی نفت است که تهدیدی برای کاهش دائمی‌درآمد «اوپک» است. مفاهیمی مانند کربن غیرقابل سوختن بیان می‌کند که بیشتر ذخایر سوخت فسیلی باید برای دستیابی به اهداف اقلیمی‌دست‌نخورده باقی بمانند که مستقیماً بر توانایی اعضاء «اوپک» برای درآمدزایی از ذخایر تاثیر می‌گذارد. «اوپک» با توجه به تغییرات اقلیمی، به‌شدت در برابر سیاست‌های کاهش تقاضا برای نفت مقاومت می‌کند. برخی از اعضاء خواستار جبران درآمدهای از دست رفته هستند، اما پاسخ‌های راهبردی محدود است. کاهش تولید برای از بین بردن هزینه‌های بالاتر نفت، قیمت‌ها و درآمدهای پایین‌تر را به خطر می‌اندازد. پیش‌بینی‌های بلندمدت تقاضا نیز بسیار نامشخص است. به‌طور کلی، سیاست‌های اقلیمی و کاهش تقاضا برای نفت‌خام تهدیدی وجودی برای ماموریت «اوپک» هستند، اما گزینه‌ها برای تاثیرگذاری بر این انتقال انرژی حداقلی به‌نظر می‌رسند. 10-  در نهایت، انجام تنوع اقتصادی چالشی حیاتی و در عین حال بسیار دشوار را ارائه می‌کند. اعضاء «اوپک» از نظر اقتصادی به‌شدت به نفت وابسته هستند و تنوع بسیار محدودی دارند. این وابستگی به‌طور فزاینده‌ای مشکل‌ساز خواهد شد. علیرغم اهمیت شناخته شده، تلاش‌ها برای توسعه صنایع جایگزین و منابع درآمد با مشکل مواجه شده است. تنوع عمده احتمالاً نیازمند سرمایه‌گذاری، تخصص، و مشارکت خارجی است؛ اما این امر مدل اقتصادهای تحت رهبری دولت‌ها را به چالش می‌کشد. این در حالی است که غلبه بر موانع ساختاری برای دور شدن از چند دهه وابستگی به نفت بسیار چالش‌برانگیز است.

در استقبال از کاپ 28 – نقش پررنگ چین در گذار سبز 1-  نقش چین در تسهیل گذار سبز در جهان و ترویج انرژی‌های تجدیدپذیر موضوع مورد بحث قبل از کاپ 28 است. «احمد الجابر» نماینده ویژه امارات عربی متحده در امور تغییرات آب‌وهوایی و وزیر صنعت و فناوری پیشرفته گفت: «چین همیشه یک شرکت‌کننده فعال در فرآیند کاپ 28 بوده است.» وی این اظهارات را در سفر دو روزه خود به پکن بیان کرد که دومین سفر وی به چین در سال جاری میلادی در آستانه بیست‌وهشتمین کنفرانس اعضاء کنوانسیون چارچوب سازمان «ملل متحد» در مورد تغییرات آب‌وهوایی است. اجلاس جهانی آب‌وهوا که معمولاً به‌عنوان کاپ 28 شناخته می‌شود، از 30 نوامبر تا 12 دسامبر در دبی، برگزار می‌شود. 2-  جابر گفت سوخت‌های فسیلی علیرغم درخواست‌ها برای پایان دادن به استفاده از آن‌ها برای تضمین امنیت انرژی جهانی همچنان به‌کار خواهند رفت. با این حال، کشورهای ثروتمند و یا فقیر، باید به‌سرعت گذار منظم از نفت و گاز به منابع انرژی پاک‌تر، از خورشیدی و بادی گرفته تا هیدروژن را دنبال کنند تا از بلایای آب‌وهوایی جلوگیری کنند. سوخت‌های فسیلی را نمی‌توان حتی در پیشرفته‌ترین برنامه‌ها نیز حذف کرد. جهان نمی‌تواند قبل از ساختن سیستم جدید انرژی از سیستم انرژی فعلی جدا شود. در عوض، جهان می‌تواند به کربن‌زدایی بخش نفت و گاز ادامه دهد. کاهش ردپای کربن در جهان نفت و گاز همچنان برای برآوردن نیازهای انرژی جهانی موردنیاز خواهد بود. 3-  وی ادعا کرد برای نشان دادن رویکردی عملگرایانه و نتیجه‌محور می‌توان امارات عربی متحده را مثال زد که اکنون یک کشور تولیدکننده نفت با کمترین شدت کربن است و در اجلاس آتی موضوع کربن‌زدایی در بخش انرژی‌های متعارف را مطرح می‌کند. طی دو دهه گذشته، امارات عربی متحده انرژی‌های تجدیدپذیر را تا حد زیادی تجاری کرده و صنعت نفت خود را از طریق روش‌هایی مانند عملیات برق‌رسانی و استفاده از فناوری‌های جذب و ذخیره کربن، سازگارتر با آب‌وهوا کرده است. همچنین در این مصاحبه الجابر گفت: «من راه‌حل می‌خواهم. من یک رویکرد هشداردهنده نمی‌خواهم. من می‌خواهم بین اشتیاق و واقع گرایی تعادل برقرار کنم.» وی افزود که جهان برای دستیابی به‌این موضوع نیاز به 3 برابر کردن عرضه انرژی تجدیدپذیر و تقویت کارایی در بخش انرژی متعارف دارد. گذار «عادلانه، عادلانه، عادلانه، و مسئولانه» به منابع انرژی سازگار با آب‌وهوا. 4-  برای عملی کردن گذار انرژی، سیستم مالی آب‌وهوا باید اصلاح شود تا جهان بتواند اهداف کاهش انتشار خود را محقق کند. همچنین نیاز است که کشورهای توسعه‌یافته به تعهدی که در سال 2009 داده بودند عمل و 100 میلیارد دلار در سال به همتایان در حال توسعه خود برای کمک به تحقق گذار سبز کمک کنند. الجابر با اشاره به توافق رهبران جهان در سال 2015 گفت: «این واقعیت که منابع مالی در دسترس یا مقرون به صرفه نبوده است، پیشرفت را به تاخیر انداخته است و به همین دلیل است که توافق پاریس به‌طور جدی اجرا نشده است.» 5-  در اوایل ماه اکتبر، دبیرخانه UNFCCC گزارشی را در مورد اولین ذخیره جهانی منتشر کرد که پیشرفت در راستای تحقق اهداف توافقنامه پاریس را اندازه گیری می‌کند. در این گزارش آمده است که پنجره اجرای تعهدات موجود و محدود کردن گرمایش به 1.5 درجه سانتیگراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی شدن به‌سرعت در حال کاهش است و منابع مالی عمومی‌بین‌المللی باید به‌طور راهبردی برای جلوگیری از بلایای آب‌وهوایی مستقر شود. در واقع می‌توان گفت ما خیلی دور از مسیر هستیم و متاسفانه پیشرفت زیادی در این زمینه حاصل نشده است. یکی از روش‌های موثر و کاردبردی برای این موضوع می‌تواند احیاء اعتماد در کاپ 28 باشد و از این رویداد به‌عنوان وسیله‌ای برای تبدیل حرف به عمل و تنظیم جدول‌های زمانی قابل اجرا استفاده شود، به‌این امید که تا سال 2030 22 گیگاتن از انتشار گازهای گلخانه‌ای کاهش یابد.

برگرفته از سایت رویداد 24

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید