back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oدرسهائی که از شکست ده سال گفتگو بر سر مسئله اتمی ایران...

درسهائی که از شکست ده سال گفتگو بر سر مسئله اتمی ایران باید گرفت

٭ گفتگوها با ایران بر سر اتم: درسهای 10 سال شکست:

 

   نوشته سر ریچارد دالتون، سفیر سابق انگلستان در ایران از 2002 تا 2006، در روزنامه گاردین (9 اکتبر 2013) انتشار یافته و واجد این نکات ‌است:

مسئله عدم اعتماد به یکدیگر و فقدان اتحاد نزد هردو طرف گفتگو و بلند پروازی سیاسی، علت ناکامی گفتگوها بوده‌اند. اینک عزم جدیدی به حل مشکل اتمی ایران پدید آمده ‌است. اما موفقیت در این کار بستگی دارد به درس گرفتن از کوششهای ناکام گذشته. خوشبختانه تقریبا همه متوجه هستند که می‌باید از شکستها درس گرفت:

نخست مسئله عدم اعتماد است که باید حل کرد. تا این زمان، درگفتگوها، دو طرف، پیشنهاد حد‌اکثر ارائه می‌کرده‌اند و چون طرف مقابل آن‌را رد می‌کرد، طرف پیشنهاد دهنده می‌گفت: طرف رد کننده جدی نیست

 1-  نخستین علامتها خوب هستند: باراک اوباما و حسن روحانی امید برای شروع جدیدی را برانگیخته‌اند. همه در آنچه به گفتگوهای چند جانبه مربوط می‌شود و هم در آنچه به گفتگوهای دوجانبه محرمانه که از طریق کانال ارتباطی انجام می‌گیرند. خامنه‌ای از «نرمش قهرمانانه» در گفتگوها سخن گفته‌است. کاخ سفید نیز می‌گوید وضع مجازاتهای جدید از سوی کنگره برضد ایران، در وضعیت کنونی، کار غلطی است.

2 – دو طرف، از یکدیگر، بیش از اندازه توقع نباید توقع کنند. باید پیشنهادهائی را روی میز بگذارند که قابل قبول و اجرا باشند. در گفتگوهای ژنو که قرار است در نیمه اکتبر انجام بگیرند، هدف می‌باید رفع نگرانی بلافاصله کشورهای 5+1 باشد. این نگرانی مربوط می‌شود به غنی سازی اورانیوم تا 20 درصد و ذخیره اورانیوم 3.5 و 20 درصد و ظرفیت تأسیسات فردو برای غنی سازی اورانیوم تا حدی که برای ساختن بمب اتمی ضرور است. در برابر، ایران توقع و امید دارد تحریمهای بیشتری از آنچه در آلماتی، به ایران پیشنهاد شود

      شش قدرت – امریکا و انگلستان و آلمان و چین و روسیه و فرانسه – باید لغو یکچند از تحریمها را تضمین کنند. برای مثال، تحریمهای مالی و نفتی اروپا لغو شوند. مذاکره کننده‌های ایرانی نیز می‌باید بپذیرند که امتیازها می‌باید متناسب باشند با تحریمهائی که می‌خواهند برداشته شوند.

3 – ادامه ندادن به سیاستهای مبهم: غرب و اسرائیل چهره خود را نزد ایرانیان مخدوش کرده‌اند با گفتن این قول که ما با مردم ایران سر نزاع نداریم و در همان‌حال، مجازاتهای نفتی و مالی و پولی سبب رکود اقتصاد ایران شده‌اند. ایران امتیاز مفیدی را ارائه کرده‌بود: غنی سازی اورانیوم را تا 5 درصد محدود می‌کند و در این حد نگاه می‌دارد. اما هیچگاه نخواستند چهارچوب پیشنهاد خود را مشخص کنند. غرب هم در وضع مجازاتها بیش از آن دور رفته بود که در ازای پیشنهاد مبهم ایران لغوشان کند. 

4 – اتحاد و نشان دادن آن: 6 کشور نتوانسته‌اند در گفتگوها اتحاد خود را نشان بدهند. چین و روسیه خواهان مصالحه‌ای با ایران هستند براین اساس که ایران حق غنی سازی اورانیوم را در حد سوخت، داشته باشد به شرط آنکه فعالیتهای اتمی خویش، از جمله رآکتور اتمی بوشهر و نیروگاه‌هائی که در آینده ساخته خواهند شد را تحت نظارت کامل آﮊانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهد. غرب، در همان حال که گفته‌است ایران باید غنی سازی اورانیوم را متوقف کند و قطعنامه‌های شورای امنیت را اجرا کند، نسبت به این راه‌کار کشش نشان داده‌است

    اما ایران می‌خواهد کشورهای 5+1 متقاعدش کنند که با او همان رفتار می‌شود که با کشورهای دیگری که توان غنی سازی اورانیوم را دارند. نظیر برزیل و آرژانتین. باوجود این، می‌باید به محدود کردن غنی سازی تا درجه پائین تمکین کند. نخستین علامت تغییر، با مبنی و شفاف بودن پیشنهادی است که روحانی و ظریف ارائه خواهند کرد و پاسخ شفاف این کشورها به آن. بسا 4 کشور دیگر نیز همان موضع روسیه و چین را اتخاذ کنند. در آغاز فراگرد، ایران باید اطمینان‌های لازم را در باره برنامه اتمی خود بدهد و در پایان، ایران همان را که برسرش توافق می‌شود، اجرا می‌کند.

     مسئله اتحاد نزد ایرانی‌ها نیز وجود ندارد. در دوره احمدی نژاد، نبود اتحاد دست آویز مخالفان او برای سخت سری نشان دادن در گفتگوهای با غرب بود. اینک خامنه‌ای و روحانی، به این اختلاف پایان داده‌اند. شرائط سیاسی در ایران هرگز این اندازه مساعد برای حل مشکل اتمی نبوده‌اند.

5 – درس پنجم این‌که به هیأت نمایندگی می‌باید اختیار داد. درگذشته، هیأتهائی که ایران روانه می‌کرد، فاقد اختیار بودند. آنها تحت فشار کسانی در ایران بودند، که مرتب فریاد به انقلاب خیانت شد را سر می‌دادند. سوءظن مقامات ایران و ترسشان از فریب خوردن و فریفتاری اسرائیل سبب می‌شد که به هیأت مأمور مذاکره، اختیار داده نشود. اینک که گفته می‌شود به وزیر خارجه ایران اختیار داده شده‌است، امید به نتیجه بخش شدن گفتگوهای ژنو بیشتر شده‌است

6 – مانع ششم فقدان باور به قابل حل بودن مشکل است. هنوز زود است بگوئیم این باور از میان برخاسته‌است. ابتکار جدید تازه اتخاذ شده‌است. امریکا و اتحادیه اروپا تمایلی به تن دادن به خطر و خرج کردن اعتبار سیاسی، از راه ارائه ایده های جدید، نداشته‌اند. بخصوص باوجود گوش به زنگ بودن لابی ها. هنوز برخی بر این باور هستند که بهترین کاری که می‌توان کرد انجام توافق اولیه‌ای است تا که امیدی برانگیخته شود.

      اسرائیل تردید دارد که از راه مذاکره بتوان به حل رضایت بخش مسئله نائل آمد. روسیه و چین و کشورهای اروپائی که منافع مختلف و دیدگاه‌های مختلف دارند، نخست باید کاری کنند که صدایشان شنیده شود. بخصوص در واشنگتن و بیت المقدس و ریاض و ابوظبی. افکار عمومی آنها و همین‌طور افکار عمومی در امریکا، بطور روشن مساعد دادن اقبال به دیپلماسی است.

      اما دیپلماسی برای رسیدن به کدام نتیجه؟ بحث برسر قابل اطمینان بودن و یا نبودن ایران آغاز شده ‌است. حالا باید ببینند آیا خطر به اندازه کافی کاهش یافته‌است که بتوان وارد مصالحه با ایران شد یا خیر. گفتگوها می‌باید میان شرکت کنندگان در گفتگوها، غیر علنی، انجام بگیرند. باوجود این، نیاز به بحثهای علنی در باره جنبه‌های فنی است تا که باور به یافت شدنی بودن راه حل، قوت بگیرد

7 – و بالاخره، هیچیک از دو طرف نباید نسبت به نگرانیهای طرف مقابل درباره امنیت لاقید بماند. اسرائیل و کشورهای خلیج فارس و امریکا نگرانیهائی در باره تهدیدهای بالقوه دارند.

     خوشبختانه، پافشاری قدیمی امریکا بر این‌که ایران باید تحت فشار قرار بگیرد تابه خط بیاید، آهسته آهسته، دارد رها می‌شود و ایران می‌تواند پیشنهاد حل و فصل مسائل فی‌ما‌بین، شامل مسائل منطقه، را که در 2003 به حکومت بوش کرده‌ بود، باردیگر عنوان کند. به باور من، این‌بار، پاسخ این می‌شود که باید با ایران کار کرد.

 

شماره ۸۳۹ از ۲۹ مهر تا ۱۲ آبان ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید