آذر ۷۷ را میتوان بیشک نقطهی عطفی در اعتراض مردمی به کشتار دگراندیشان در ایران دانست. در آن روزهای تلخ علیرغم موج ترس، وجدان زخمخورده ی ملت بانگ فریاد برآورد و شرمسار از ستمی که بر دگراندیشان در ایران رفته بود پرچم دادخواهی برافراشت. موج این اعتراض گسترده اما در دام سرکوب ها، دروغها و مصلحتاندیشیها گرفتار آمد و به نتیجهی درخور نیانجامید … دادخواهی ناتمام ماند. یادآوری آنچه ما کردیم و آنچه آنان کردند صیقلی ست بر حافظهی جمعی تا روایت ما در بوق و کرنای تحریفهای آنان به فراموشی سپرده نشود.
با امید به انجام وظیفهی خویش در یادآوری این فاجعه و دادخواهی ناتمام آن، گزیدهای از گفتارها و نوشتارهای این پانزده سال را به همراه می فرستم. این مجموعه نمایانگر تنها گوشهی کوچکی از تلاشهای جمعی ما ست؛ تلاش ما بازماندگان قربانیان این جنایت ها، تلاش وکلای ما، تلاش همفکران و همراهان سیاسی قربانیان، تلاش دگراندیشان و روزنامهنگاران متعهد که در افشای ابعاد این جنایت ها کوشیدند و تن به سکوت و فراموشی ندادند.
این تلاش تنها در بستر اعتراض مردمی و به پشتوانهی پیگیری افکار عمومی میسر شد.
بازخوانی این متنها آن روزهای اعتراض را در ذهنم زنده کرد، روز خاکسپاری پدرومادرم که موج جمعیت مردم به خیابان ریخت و فریاد مرگ بر استبداد پس از سالها در فضای شهر طنین افکند، آن سالگردها که به تظاهرات خیابانی میکشید، … در بستر این اعتراض گسترده و پیگیر بود که میشد با صدای بلند فریاد زد: داد خواهیم این بیداد را! … و میشد با تکیه بر عزم جمعی تحقق این نوید را باور کرد. هنوز در یادآوری آن جمعیت انبوه و دادخواه نیروی استقامت مییابم . فاجعهی قتل های سیاسی آذر ۷۷ تنها یادآور سوگ و درد نیست، یادآور بزرگی انسانهایی ست که تا پای جان در برابر ستم ایستادگی کردند و یادآور اعتراض خودجوش مردم است به جنایتی که بر آنان رفت.
زندگی و مرگ قربانیان این فاجعه سندی ست گرانقدر از تلاش ایرانیان برای دستیابی به آزادی و بازپسگیری حق دگراندیشی. قدرشان بدانیم و دادشان بخواهیم.
پرستو فروهر، پاییز ۱۳۹۲
مجموعه ذکر شده در فایل ضمیمه و لینک زیر قابل دسترس است