back to top
خانهدیدگاه هانادر انتظام: زنها هم آد مند؟!!.

نادر انتظام: زنها هم آد مند؟!!.

entezam  nader  07112013با نام و یاد تو، آفریدگارِ زن :

در پس نیمروز هفتم ، که آن هستی بخشِ بی همتا ، آسوده از آفرینشی که امر به ایجادش فرموده بود ،و در پایان ایجاد هستی چنین فرمود ،إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأَمر….. محققا ،پروردگار شما خدائیست که ،آفرید آسمانها و زمین را در شش دوره ،پس مستولی شد بر عرش خدائیش و تدبیر میکند کار کائنات را …و سپس  در حال جلوسِ نور بر عرشِ آب(حیات مطلق) و نظاره گربر وسعت  کرسی آسمانها و زمین( نردبان  DNAیا چهارپایه آفرینش) رو به کارگزارانِ خادم :

 اللَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ  لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لَا نَوْمٌ  لَّهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ  مَن ذَا الَّذِى یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ  یَعْلَمُ مَا بَینْ‏َ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ  وَ لَا یُحِیطُونَ بِشىَ‏ْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ  وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ  وَ لَا یَُودُهُ حِفْظُهُمَا  وَ هُوَ الْعَلىِ‏ُّ الْعَظِیمُ .

  منم ، الله ،تنها خداوند همیشه زنده و پایدار، هرگز،حتی در یک لحظه از آفرینشی که امر به ایجادش فرموده ام غافل نخواهم بود ، مالکیت مطلق بر هستیِ آسمانها و زمین  از آن من است . وساطت و شفاعتی ممکن نیست ،مگر به اذن و اجازه خودم. شما اجازه بهره گیری و بکارگیری از علمی را دارید که او، امر به آموزش از علم مطلق خود فرموده است .کرسى (حکومت) او آسمانها و زمین را دربرگرفته و حفظ و نگاهدارى آسمان و زمین براى او گران نیست.   بقول امامِ صادق«آسمانها و زمین در برابر کرسى همچون حلقه انگشترى است در وسط یک بیابان و کرسى در برابر عرش همچون حلقه‏اى است در وسط یک بیابان» .  اوست بلند مقام و با عظمت (وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ).

و خداوندى که عظیم وعلیم وحکیم است، امر به اجرای هیچ امری در جهان بر او مشکل نیست.وگران نیاید اورا نگهبانی آسمانها و زمین و اوست بلند قدر بزرگ مرتبه .

و اکنون به معرفی عزیز دردانه ای میپردازد ، که بفرمایش خودش:هر آنچه در زمین امر به آفرینش آن فرموده همگی و یک جا بخاطر گل جمال این عزیز دردانه و برای او بوده است . هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَکُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِیعًا.

اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاء بِنَاء وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَتَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ .سوره م

 

خدا [همان] کسى است که زمین را براى شما قرارگاه ساخت و آسمان را بنایى [گردانید] و شما را صورتگرى کرد و صورتهاى شما را نیکو نمود و از چیزهاى پاکیزه به شما روزى داد این است‏خدا پروردگار شما بلندمرتبه و بزرگ است‏خدا پروردگار جهانیان (۶۴)

 شبی بود بسیار زیبا. خداوندِ خالق، مسرور از ایجاد هستی .  آنهم با این همه عظمت ،دقت و،وضع آن میزان بی بدیل بر کل هستی( وَ السَّمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضَعَ الْمِیزَانَ ). وکارگزاران مفتخر از خوشنودی معبود . همه سرمست از اینکه در اجرای اوامر آن هستی بخش، سهمی در فرمانبری از آن معبود ِرحمان در جهت این ایجاد عظیم داشته اند . در میان آن لحظاتِ فوق آلعادهِ بی نظیر در حالی که ملائک هر کدام به نسبت نقشی که در جهت خشنودی خالق، پیالهِ لبریز از آن شرابِ طهورِ بندگی را از ملائک حامل عرش خدائیش بر گرفته بودند ، و سرگرم عطر افشانی شادی آفرین خود بودند ، به نا گهان امر به سکوت شد . 

مصّوِر انسان امر به ایجاد صفوف نمود !! صدای پچ،پچ کارگزاران خلقتِ انسان در لابلای ساز نوازندگان آهنگ مبارک باد ،و چهچه خوانندگان اپرای خلقت به سمع آن سمیع بزرگ رسید .خالق هستی پیاله را بر کرسی سماوات و ارض نهاد و فرمود:

 اراده نمودم  تا در زمین  جانشینی برای خودم قرار دهم !!. سکوتی مطلق بر هستی حاکم . شیرینی شهد شراب ملکوتی در گلوی فرشتگانِ تسبیح گو …. به بخشید اجازه هست ؟ سوآلی داریم ، ملائک پرسیدند. رب رحمان ،تو در آفرینش این هستی سنگ تمام گذاشتی ،و ما نیز در فرمانبری و پاک سازی ( تسبیح) در پیشگاه مبارکت از هیچ نظر کوتاهی نکرده و نمیکنیم . ما عاشقانه  در طول تاریخ هستی ترا میستائیم ، مطمئننا ،نیک میدانی که ما تسبیح گویان مطیعی هستیم . اما برای این دستمان را بلند کردیم تا اگر اجازه بفرمائی ، پرسشی را به پیشگاه مبارک احدییتت معروض داریم ؟ . نگاه اگاهانه رب عالم ، حاکی از رضایت طرح پرسش بود .این موجودی که احضار به دریافت ابلاغ جانشینی فرموده ای ،فسادها خواهد کرد ! خونها خواهد ریخت ! .( بیا و ترا به ابوالفضل دست از این کار بردار . قسم از من هست ) .

عالم مطلق بر علم هستی فرمود : َ إِنىّ‏ِ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُون. بکارتون ادامه دهید ، من همه دانم  ، و شمابیسواد .

وَ عَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسمْاءَ کلُّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلىَ الْمَلَئکَهِ فَقَالَ أَنبِونىِ بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ(31 بقره ) جالبه ، در پس این گفتوگو بود که ، معلم هستی ،مجموعه اسماء و استعدادهارا بعزیزدردانه اش فرا داد…..دنباله آنچه گذشت را میتوانید از آیات ۲۸ تا ۳۳ سوره بقره پی گیرید .

موضوع مقاله من در جواب سوآلیست که یکی از دانشجویان عزیز بنمایندگی از کلاس و در دو قسمت از درون کشور پیش روی ما نهاده است .

” ۱- با توجه به آنچه در کشورهای مسلمان و مخصوصا در وطن … زده ما بر زن روا میدارند !!.  آیا واقعا در فرهنگ باوری ما مسلمانان زن هم آدم هست ؟؟!!.و اگر هست ،پس این همه ناروا و دون شمردن این موجود ، همان طور که این ها به او مینگرند ،از چیست و  چرا ؟ . ۲- اگر شما میگوئید که زن در قرآن منشاء آفرینش هست و ما  ، در رحم گرم او ، و از او اُنس و عشق و دوست داشتن را فرا میگیریم  !  پس این دوگانگی از کجاست  ؟ ! “

قبل از پرداختن به پاسخ ، باید به دو مطلب مهم در همین راستا ، اشاره مختصری داشته باشم .

اول اینکه ، بیابیم که زن در باور های پیش از اسلام از چگونه جایگاهی در تفکر و اندیشه مردان  بر خوردار بوده  ؟ .ومردانِ آنها از پشت کدامین عینک  باوری و در کدامین آینهِ دینی به این موجود زیبا و فداکار مینگریسته اند ؟!

به همین منظور برای پاسخ به سوآل اول ، که با کدامین پشتوانه ضد قرآنی روحانیت در تسنن و تشیعِ  بیگانه با قرآن سرنوشت مادر آفرینش و آموزگار عشق را در فرهنگ ما به چنین سرنوشت شومی کشاندند .

 شما را  به مطالعه عمیق دریکی از بهترین و با ارزش ترین تحقیق های انجام شده  در تاریخ فرهنگ اسلام ، بنام ( زن و زناشوئی )  نوشته جناب ابوالحسن بنی صدر دعوت میکنم  . از آنجائی که کتاب ،یک تلاش کم نظیر تحقیقی میباشد ،حتمی میبایستی محققانه به مطالعه آن پرداخت .( کتاب را میتوانید بطور رایگان از سایت BANISADR.COM پیاده و استفاده کنید ).

 در فصلی از کتاب در مورد مقام زن در کتاب تورات چنین آمده  

 

 ” تورات: زن مظهر شهوت و ویرانى و دشمن مار:

 

   زن یکسره از ماده است و از روح خردمند خدایى در او نیست. در مرد روح خردمند خدایى هست (1). بدینخاطر، حاکمیت مرد بر زن مشروع است. چرا که بر نابرابرى طبیعى میان این دو استوار است. بنا بر تورات (2):

 – در مرحله دوم زن  آفریده شد و او مسئول گناه آدم گشت. میوه ممنوعه رااو به آدم خوراند.

 – در مرحله سوم، زن نفرین شد. خدا به زن گفت: زحمت تو را افزون مى‏کنیم. زحمت باردارى و زاییدن درد، تو را خواهد بود. و از آنجا که در زن قوه شهوت فعال است، خطاب به او گفت (3): با مار دشمن مى‏شوى. بدینقرار، از زمانى که در پندار دینى، تضاد اصل شده، زن مظهر شهوت و ویرانگرى گشته و مرد مظهر روح خردمند و خلاقیت و سازندگى شده، مرد حاکم و زن محکوم حکم او گشته است.

      زرتشت که بنا به روایتى شاگرد و مرید یهودیان تبعیدى به بابل بود، بر آن شد که خلوص نخستین دین را به آن بازگرداند (4). اما تعلیمات او نیز بنوبه خود دچار دگردیسیها گشتند. از پیدایش امپراتورى و حمله اسکندر که «اوستا را سوازند« (5) و بر روى آن کار آمدن اشکانیان و اوستایى که روحانیان از خاطر خویش به نگارش در آوردند، تا رسمى شدن دین در امپراطورى ساسانى، تغییرات اجتماعى و از جمله تغییرات در نگرش درباره زن و موقعیتها و حقوق و منزلتهایش، در اوستاها بازتابى گسترده پیدا کردند. زن که الهه زمین، مظهر عشق و سپنتایا بارور و سازنده بود، شئى گردید و به ارث برده مى‏شد. با اینحال دچار همان انحطاط نشد که در تورات بازتاب جسته است. زیرا در آنحال که شئى تلقى مى‏شد، ناموس نیز بود. مطالعه زن در اوستاى ساسانى و موقعیت نازلش را در دوران ساسانى به بعد مى‏گذاریم. در اینجا زن را از زبان اوستا، همان که بوده و تقریباً مانده، تعریف مى‏کنیم: “

 و اما در ادامه مقاله  ، بحث قرآن را پی میگیریم . ابتدا همانطور که بارها در نوشتاری از این قلم خوانده اید ، قرآن  آفرینش و تکامل انسان را در سه مرحله بازگو مینماید .مرحله اول ، پس از آفرینش اولیه ، اورا بشر مینامد .و سپس آفرینش و شکل گیری انسانی او در رحم مادر را بزیبائی هر چه تمامتر بتصویر میکشد . و در همین پروسه خلقتی بود که امر بنواختن آهنگ مبارک باد را صادر میفرماید .( سوره مؤمنون ۱۲).انسان ،عشق و دوست داشتن را از مادر و در رحم مادر فرامیگیرد .

همانطور که ملاحظه میکنید تا اینجا هر دو جنس زن و مرد در هر دو مرحله ( بشر و انسان ) هم نامند، و همسر و همسنگ هستند .

مسئله بسیار جالب توجهی که درپس آخرین دوره تکاملی پیش میآید این هست که ، چه شد که جامعه اسلامی در یک چرخش ضد قرآنی بجای همسوئی با اصول راهنمای دین خود (قرآن) مقام و ارزش زن را در برابر آئینه تورات قرار داد ودر تمامی نوشتار و روایات با پیروی از تورات او را حوّا نامید !!.

اکنون به قرآن باز میگردیم تا بیابیم زن در چشم و دل قرآن در این آخرین مرحله تکامل فکری ، علمی ، ومعرفتی ، حقوقی و ایمانی با مرد اینهمانی داشته یا نه .    انشاالله ادامه دارد . ۱۱/۱۷/۲۰۱۳ شهر لاگونا نیگل آمریکا. شما میتوانید این مقاله و دیگر نوشتار را درسایت Entezam.com مطالعه فرمائید.

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید