back to top
خانهابوالحسن بنی صدرمقالات و مصاحبه ها«رابطه بودجه پیشنهادی حکومت روحانی با توافق ژنو» از دید بنی صدر

«رابطه بودجه پیشنهادی حکومت روحانی با توافق ژنو» از دید بنی صدر

عصرجدید: ارزیابی شما از ترکیب بودجه پیشنهادی حکومت آقای روحانی برای سال 1393 و اثرات آن بر زندگی روزانه مردم چیست؟ علت افزایش چشمگیر بودجه نهادهای نظامی و امنیتی و کاهش بودجه استانها و اثر تحریمها بر این بودجه را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.

 

بنی صدر: 2 امر واقع شده؛ یکی بودجه ای است که حکومت آقای روحانی به مجلس داده است و دیگری مجازاتهایی است که وزارت خزانه داری آمریکا بر ضد چند شرکت وضع کرده که سبب شده مخالفان توافق ژنو در داخل رژیم ایران قشقرق راه بیاندازند که آمریکا زیر قولش زده و توافق ژنو را انجام نداده است و حکومت آقای روحانی را تحت فشار گذاشتند. بودجه با توافق ژنو ربط مستقیم دارد و وضعیتی که رژیم در آن است را نشان می دهد.

از قضیه مجازتهای جدید شروع می کنم؛ این مجازاتها به شرکتها و اشخاص ایرانی وضع نشده است بلکه بر شرکتهای خارجی طرف معامله با ایران وضع شده است بنابرین از دید آمریکا نقض توافق ژنو نیست، خودشان نیز همینطور توضیح داده اند. دوما اینکه خانم وندی شرمن در کمیسیون خارجی گفته است: «طبق توافقنامه فقط پذیرفته ایم که مجازاتهای جدیدی که به برنامه اتمی ایران ربط پیدا می کنند، وضع نکنیم و الا بخاطر تروریسم و حقوق بشر می توانیم مجازات وضع کنیم.»، معنای این حرف این است که طرف ایرانی مذاکره کننده در توافق ژنو یا پذیرفته است که مجازاتها فقط مربوط به اتم است بنابرین مجازاتهای دیگر را می توان وضع کرد یا از این مساله غافل شده است. در هرحال این مورد، تنها اشکال توافق ژنو نیست، ما 15 اشکال یافتیم، مخالفان توافق در خود رژیم 19 مورد را شماره کرده اند که بعضی هایشان با مواردی که ما یافتیم، مشابه است. این مساله در واقع اینرا می رساند که رژیمی در موقع و موضع تسلیم، توافق نامه ای با اشکالاتی که بر آن وارد بوده است را امضا کرده است و حالا یک مورد از اشکالات رو آمده است. تازه توافقنامه در مورد اتم هم می گوید: «حتی المقدور مجازات جدیدی وضع نکند»، یعنی ممکن است وضع کند و آقای ظریف آنرا امضا کرده است، چون می داند اختیار کنگره آمریکا دست رئیس جمهور نیست و می تواند مجازات وضع کند، رئیس جمهور حداکثر می تواند آنرا وتو کند پس شما که توافق را امضا کردید یا این توانایی را داشتید که به متن تهیه شده توسط طرف مقابل “نه” بگویید یا نداشتید، اگر داشتید چرا نگفتید؟

یادآوری می کنم که وقتی که قشون ایران از قشون روس شکست خورد و کار به قرارداد ترکمنچای کشید و دولت قاجار 5 میلیون تومان غرامت پرداخت و جان در حال بیرون رفتن از تن فتحعلی شاه بود، این شکست خورده که ترکمنچای را پذیرفته بود، رجز می خواند که شمشیر را بکشم! بعد متملق هایی که حضور داشتند گفتند: «نه! اعلی حضرت! نکند شمشیر را بکشید، اُرُس کن فیکون می شود!». حالا شده داستان علی لاریجانی! که خطاب به آمریکا می گوید: «شما جرئت کنید پایتان را از این توافق بیرون بگذارید تا ببینید چه می شود!»، زبان فریب تا چه اندازه؟ کسی هم در کشور نیست که به ایشان بگوید: «تو اگر می توانستی که این توافق را امضا نمی کردی! چون در موضع و موقع تسلیم هستی، امضا کردی!». حکومت اوباما را در کنگره به سوال و جواب کشانده اند که چرا کنگره را از مذاکرات محرمانه با ر‍ژیم ایران خبر نکردی؟ و حالا معلوم می شود که گفتگوها از تابستان 2012 بوده است که به این توافق انجامیده است. شما آقای خامنه ای که می گفتید: «هرگز با آمریکا نباید مذاکره کرد» و فریادهایی که می کشیدی و دشمن دشمن می کردی و غضبها اظهار می فرمودید در همان حال داشتید زیرازیر از موضع تسلیم معامله می کردید.

نکته مهمی که هموطنان باید به آن توجه کنند، این است که توافق ژنو، توافق از موضع تسلیم است و می گوید که ر‍ژیم هرچه امکان داشته را از بین برده است، اگر امکانی داشت که این توافق را امضا نمی کرد! این توافق را امضا کرده است و هر روز یک نقصش بیرون می آید، آنچه که بالاتر گفتم، یک نقصش است، نقص دیگرش به فروش نفت و پولش مربوط می شود که آن نیز بیرون آمده است. آقای ظریف در گفتگو با تایم هم پذیرفت که گفتگوهای محرمانه بوده و این توافق نتیجه آن گفتگوهای محرمانه است. در گفتگوی بعدی نیز تهدید کرد: «اگر مجازات جدیدی وضع شود توافق ژنو باطل خواهد شد». باصطلاح موضع حکومت روحانی ضعیف است و اشکالات وارد بر این توافق بسیار زیاد است و الا مجازاتهای اخیر جدید نیست، آمریکایی ها می گویند که این شرکتها تحریمهایی که برقرار است را رعایت نکردند، مجازات می شوند! به اینها جدید نمی گویند، بلکه می گویند: بعضی از شرکتها که تحریمها دور می زدند، شناسایی شدند و آمریکا اکنون آنها را مجازات می کند! پس چیز جدیدی وضع نشده، با این حال چون موضع رژیم ضعیف است و هر اشکالی که رو می آید، مردم ایران را آگاهتر می کند که این رژیم چقدر ضعیف و ناتوان است و در همین ناتوانی بجای اینکه به مردم ایران روی بیاورد و حقوق این مردم را برسمیت بشناسد، سراغ قدرت خارجی می رود و تسلیمش می شود تا این ملت را تحت این استبداد تبهکار نگه دارد.

بودجه چه می گوید؟ بودجه ای که آقای روحانی به مجلس برده است، به فریاد می گوید: من بر مبنای حل نهایی مساله اتمی تنظیم شده ام! وگرنه مگر شما آقای روحانی نگفتید که خزانه خالی است؟ پس این بودجه را با چه پولی تهیه کردید؟ شما که پول نداشتید، چطور بودجه بستید؟ البته این بودجه کسرهای عظیم دارد، کسر آشکار بودجه عادی اش 50 هزار میلیارد تومان است. بودجه شرکتها، وامهای بانکی و دیگر استقراضها از خارج را نیز با هم جمع کنیم، 450 هزار میلیارد تومان می شود که در واقع کلش کسر است! چطور چنین بودجه ای با این کسر عظیم بسته می شود؟ جز اینکه بنا را بر این بگذارید که مساله اتمی حل می شود و امکان فروش نفت بدست می آید و نفت به قیمتی که در این بودجه معین است، فروخته می شود و می توان این بودجه را خرج کرد!؟ البته می گویند: «بودجه انقباضی است یعنی حجمش کوچکتر شده بنابرین تورم زایی اش کمتر می شود»، آیا این سخن راست است؟ اگر بلحاظ قیمتها بگیرید، راست است چون میزان افزایش بودجه شاید کمتر از نصف میزان تورم در کشور است. اگر بلحاظ مقایسه با بودجه قبلی بگیرید که آقای روحانی گفته که نسبت به آن، بودجه عمومی 50 درصد بیشتر شده است، انبساطی است.

انبساطی یا انقباضی بودن یک بودجه با وضعیت بازار، تولید و توزیع در جامعه ربط مستقیم دارد، هرگاه توزیع همان باشد که قبلا بوده و دستگاه تولیدی در وضع کنونی باشد، این بودجه بشدت انبساطی و تورم زاست، خصوصا که دولت از مالیات، درآمد حاصل نمی کند، درآمد را باید از نفت حاصل کند. قرار بود قیمت دلار را پایین بیاورند، در حالیکه در این بودجه قیمت دلار 2600 تومان معین شده است یعنی از قیمت رسمی 2474 تومانی تعیین شده در دوره حکومت احمدی نژاد که بدان عمل نشد، بیشتر شده است، دلار چطور می تواند پایین تر از 2600 تومان بیاید؟ اگر قرار باشد، توافق نهایی انجام نگیرد، این حکومت بودجه را از کجا خواهد آورد که خرج کند؟ در صورتی که توافق نهایی انجام نگیرد و اجرای توافق اولیه متوقف شود، اولین اثرش بالا رفتن شدید قیمت دلار خواهد شد، هم بلحاظ اینکه چشم انداز را تاریک می کند و در چشم انداز تاریک، ارز اطمینان بخش است، نه ریال ایران که پایه و اساسی ندارد. علاوه بر اینکه خود رژیم هم برای اینکه بتواند هزینه های خودش را تامین کند، ناچار است همان رویه “بالا بردن قیمت دلار” که حکومت احمدی نژاد داشت را ادامه دهد. این از نظر ربط بودجه با توافق ژنو، که هرگاه رژیم بخواهد این بودجه را اجرا کند خود را به حل نهایی مساله اتمی مجبور می کند، به ترتیبی که قبلا توضیح دادم، بزرگ رگهای اقتصادی و فعالیتهای اتمی و نظامی ایران برای مدتی طولانی تحت کنترل و مهار درمی آید، صحبت از 20 سال کنترل بود و معلوم نیست که بعد 20 سال این مهار و کنترل را رها کنند.

 بودجه ارتش و سپاه نسبت به دیگر بخشها در بودجه ای که آقای روحانی به مجلس برده است، نسبت به تورم کمتر آسیب دیدند و بودجه شان بیشتر بالا رفته است که معنایش این است که تکیه گاه اصلی این رژیم در سیاست داخلی و خارجی بر نیروهای مسلح است، همان نیروهای مسلحی که آقای ظریف درباره آن گفت که آمریکایی ها از 3 تا تانک و 4 تا موشک ما نمی ترسند، با یک بمب کلک همه اینها را می کنند! با این حال رژیمی که به جامعه تکیه ندارد و در منطقه جز انزوا، موقعیتی ندارد و با وضعیت بین المللی ای مواجه است که در آن ناگزیر به عمل از موضع ضعف و تسلیم است، توجه به نیروهای مسلح را بلحاظ داخلی بیشتر می کند یا از لحاظ خارجی؟ جواب من این است که بیشتر از نظر داخلی! رژیمی که ضعفش عیان شده، دندانهای گرگی اش را اول باید به مردم خودش نشان بدهد و همین کار را دارد انجام می دهد.

غیر از اینکه بخش مهمی از اقتصاد در دست سپاه است با این حال بودجه اش نسبت به بقیه کمتر پایین آمده، نسبت به آنچه که قبلا بوده بالاتر رفته، البته منهای توجه به میزان تورم، چون میزان تورم نسبت به قبل پایین تر آمده است. پس این بودجه از این نظر هم به ما می گوید که چون رژیم ضعیف تر شده، تکیه اش به نیروهای مسلح خصوصا سپاه بیشتر شده و بخشهایی از جامعه که از این رژیم خورد و برد داشتند، کماکان این خورد و برد را خواهند داشت. این سوال باقی می ماند: آقای روحانی که قرار بود، گویا اقتصاد را رونق بدهد و بقول خودش حقوق شهروندان و …. اینها چه شد؟ این بودجه در عمل می گوید که ایران یک رژیم مفلوک و درمانده دارد که در واقع بودجه ندارد (چون با خزانه خالی نمی توان بودجه بست)، امیدوار است در آنچه که به اتم مربوط می شود، تسلیم شود بلکه اجازه پیدا کند، نفت بفروشد تا درآمد حاصل کند که آن درآمد را به ریال تبدیل کند و آن ریال را بودجه و خرج کند پس ربط دو مساله را با هم دیدید.

 می ماند که شما هموطنانم، در کجای قضیه هستید و سهم شما از این بودجه چیست؟ صفر! سهم شما صفر است چون این بودجه بخش عمرانی (بخش سرمایه گذاری) ندارد بلحاظ اینکه پول ندارند، قبلا هم آنچه که به پای بودجه تولیدی و سرمایه گذاری می نوشتند، خرج بودجه عادی می کردند ولی حالا اصلا ندارند. این بودجه می گوید که رژیم به انجام این کار که “دولتی درآمد نفت را به سرمایه تبدیل کند که جوانهای ایران کار پیدا کنند و از قِبَل کار، درآمد پیدا کنند و اقتصاد در درون بر تولید متکی شود”، توانا نیست. دوما بودجه همچنان توزیع می شود تا برای تقویت اقتصاد مصرف محور به بازار برود. می ماند یارانه ها؛ فعلا برای پرداخت یارانه ها کسر دارند و در فکر این هستند که چگونه یارانه های دهک های از متوسط به بالا را قطع کنند تا بتوانند که به دهک های پایین جامعه یارانه بپردازند اما یارانه خود به خود تورم زاست، همانطور که یارانه هایی که تاکنون پرداخت کردند را تورم بلعید، بعد از این هم همین کار را خواهد کرد.

تنها راه توزیع درآمد به ترتیبی که تورم ایجاد نکند که تازه تورم صفر نخواهد شد بلکه خیلی کم خواهد شد و مشوق تولید نیز خواهد شد، از راه سرمایه گذاری است که(سرمایه گذاری) در این بودجه صفر است. بذل و بخششها چطور؟ سر جایش است بلکه اضافه هم شده است، آن بخش از موسساتی که گویا باید مذهبی باشند که کارشان ضد مذهب و دین و آزادی و حقوق انسان است، کماکان سهم خودشان را از بودجه می برند. پس بودجه می گوید که حکومت آقای روحانی مال کیست؟ می گوید: مال رژیم است. شما می خواهید خود را فریب بدهید! بدهید! تبلیغات چی های رژیم، بی بی سی و …. دایم بنشینند تبلیغات کنند ولی تبلیغ، واقعیت را عوض نمی کند، شما مردم ایران روزمره زندگی می کنید. این واقعیت بودجه است؛ بودجه ای بدون پول، مستند به سازشی با قدرتهای جهانی برای حفظ نظام ولایت مطلقه فقیه. که مساله اصلی شما مردم ایران این است، اگر به خود بیایید. این تضاد و تناقض آشکار است، نه تنها امروز آَشکار است، بلکه 35 سال آشکار است که ولایت مطلقه با حیات ملی شما، رشد جامعه ایرانی، استقلال ایران، آزادی شما انسانهای ایرانی و حقوق شهروندی سازگار نیست، حتی با اسلام حوزه قم هم سازگار نیست. 35 سال است که روزمره می بینید.

 به مراسم بزرگداشت و سپس به خاکسپاری ماندلا توجه کنید؛ اول گفتند آقای روحانی می رود، آقای خاتمی هم خواسته است برود. به آقای خاتمی گفتند که گذرنامه ات را گرفته اند نمی توانید بروید! حالا اگر آقای روحانی برود و بخواهد با آقای اوباما دست بدهد، فاجعه ای عظما خواهد شد پس نرود. چه کسی برود؟ آقای ظریف برود که وزیرخارجه است، نخیر، او هم نرود! پس چه کسی برود؟ آقای شریعتمداری برود، آخر هم معلوم نشد که این آقا رفت یا نه! شما در عرصه بین المللی تا این حد گیر هستید، چرا این وضعیت را دارید؟ کوبا که دشمنی اش با آمریکا کمتر از شما نبوده، از انقلاب فیدل کاسترو تا امروز دشمن اند ولی آنجا با هم دست دادند، برادر فیدل کاسترو نترسید از اینکه اوباما با او دست بدهد اما شما می ترسید، هم از لحاظ سیاست داخلی می ترسید و هم از نظر سیاست منطقه ای، هم اینکه در دنیا بگویند: “مراسم دست دادن آقای روحانی و آقای اوباما”، برای شما این یک فاجعه است. ولایت مطلقه فقیه یعنی این!، یعنی شما را در حد مسخره دنیا شدن پایین می آورد که یک رییس جمهوری در یک مراسم شرکت نکند تنها به خاطر اینکه نکند ناگزیر شود با رییس جمهور آمریکا دست دهد. چه کسی در دنیا برای کشور ما اعتباری قایل می شود؟ طرز فکرشان زیاده از حد قدرت مدار و زیاده از حد کودکانه است، رژیمی که تا این حد خود را ضعیف و ناتوان کرده است، هراسان و نگران! اگر شما بر حق ایستاده بودید، آقای اوباما باید می ترسید که با شما دست بدهد، نه شما! شما مردم، چنین رژیمی دارید!

امیدوارم با توضیحاتی که عرض کردم، ربط توافق ژنو و توافق نهایی را با بودجه روشن کرده باشم و ربط هر دو اینها را با مشکل اصلی جامعه ایرانی که ولایت مطلقه فقیه است و تا این هست همین آش است و همین کاسه. شما مردم! خود را با حرفهای مفت سرگرم نکنید، با دروغها سرگرم نکنید، به اینکه “بالاخره یک توافقی شد! بفرمایید، اینجور توافق شد….” سرگرم نکنید. از دوره قاجار تا امروز همچنان می خواهید پشت سر هم ترکمنچای بسازید؟ تا کی؟ یک ترکمن چای آنوقت، بعد دوره ناصرالدین شاه که هر روز یک قسمت از ثروتهای ملی کشور موضوع یک قرارداد می شود و امتیاز واگذار می شود تا به پهلوی ها می رسد، کودتا می کنند، بعد قرارداد دارسی را 60 سال تمدید می کنند که یک جشن برایش می گیریم، بعد از ملی کردن نفت نوبت به کودتای 28 مرداد و قرارداد کنسرسیوم می رسد که باز هم جشن می گیریم، بعد نوبت به جام زهر ماجرای گروگانگیری می رسد که می گوییم: پیروز شدیم! بعد نوبت جام زهر شکست در جنگ است که می گوییم: پیروز شدیم! و حالا نوبت به توافق ژنو می رسد، می گوییم: توافق تاریخی، توافق قرن!! کی می خواهیم خود را از این ذلتها و تسلیم شدن ها رها کنیم؟ امید که شما مردم به خود بیایید و به مساله اصلی بپردازید که ولایت مطلقه فقیه است و این(ولایت مطلقه فقیه) ولایت مطلقه شر است، خود را از این شر بیاسایید، مشکلات شما حل می شود. 

 

گفتگو با رادیو عصرجدید در 22 آذر 1392

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید