back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oتلکسی که بحران اتمی را ایجاد کرد؟- تهدید واقعی یا مجازی؟ -...

تلکسی که بحران اتمی را ایجاد کرد؟- تهدید واقعی یا مجازی؟ – شکست ایپک؟- دست دوستی به سوی اسرائیل!؟:

مکتوبی که غلط خوانده شد و امریکا را متقاعد کرد که ایران برنامه سری تولید بمب اتمی دارد!؟:
 
     نوشته از گارت پرتر است و نوشته او، به تاریخ 5 فوریه 2014، توسط اینترپرس سرویس، انتشار یافته و این اطلاعات را در بردارد:
 
● اطلاعات غلط مایه توجیه حمله به عراق شد و جنگ ویرانگری را ببار آورد که تا امروز ادامه دارد. در حال حاضر، تحلیل های «کارشناسانی» نظیر داوید آلبرایت به این نتیجه می رسند که ایران برنامه اتمی سری دارد. اما وقتی به بررسی «دلایل و مدارک»، می نشینی، دروغ بودنشان را آشکار می یابی و دلیل و مدرک چون برف آب میشود:
 
     در اوائل دهه 1990، وقتی دوایر اطلاعاتی غرب تلکس یک دانشگاه ایران به مؤسسات عرضه کنندهٔ تکنولوژی عالی را ضبط کردند، براین باور شدند که نخستین علائم حاکی از وجود برنامهٔ سری تولید بمب اتمی در ایران را بدست آورده اند.  این سوءظن، از آن پس، دستگاه اطلاعاتی امریکا را برآن داشت که وجود برنامهٔ اتمی نظامی ایران را موضوع کار خود کند.
 
● مدرکی که به استناد آن، باور شد که ایران تجهیزات غنی سازی اورانیوم را برای غنی کردن اورانیوم با هدف تولید بمب اتمی برپا میکند، دستاویز اصلی آژانس بین المللی انرژی اتمی برای تحقیق دربارهٔ برنامه اتمی، از 2003 تا 2007، گشت.
 
    اما، سرانجام، تعبیر و تفسیر تلکس یک اشتباه بنیادی از کار درآمد. تحلیل گرانی که دل در گرو یافتن مدارک دال بر وجود برنامهٔ اتمی نظامی بودند، به غلط، تصور کردند که خرید تکنولوژی هائی که می توانند در صنعت تولید اسلحه اتمی نیز بکار روند و نقش مؤسسه ای متصل به قوای نظامی ایران، یعنی اینکه خریدار اصلی نیروی مسلح است.
 
      در سالهای 2008 – 2007، ایران دلایل قطعی ارائه کرد حاکی از این که تکنولوژی ها را استادان و محققان دانشگاه سفارش داده بودند. آن تلکس که دستاویز دستگاه اطلاعاتی امریکا شده بود و به استنادش می گفت: ایران در خفا بمب اتمی میسازد، چیزی جز سفارش دانشگاه صنعتی شریف نبوده است. بدینقرار، از آخر سال 1990 بدینسو، دستگاه های اطلاعاتی غرب، به استناد آن تلکس، نسبت به وجود برنامه تولید بمب اتمی در ایران، سوءظن جستند.
 
● داوید آلبرایت، تاریخ های تلکس ها و شماره های آنها و تکنولوژی های مورد تقاضا را در 2012، منتشر کرد. او که مدیر مؤسسهٔ دانش و امنیت بین المللی است و دو تن دیگر، مؤلف گزارشی شدند که این تلکس ها را در بردارد.
 
     تلکس ها دربرداشتند تقاضای خرید تکنولوژی هائی که همهٔ آنها، کاربرد دوگانه دارند. این بدان معنی است که این تکنولوژی ها می توانستند در غنی سازی اورانیوم نیز بکار برده شوند. اما آنچه سبب شد که دستگاه های اطلاعاتی و تحلیلگرانشان سوءظن شدید پیدا کنند، این بود که شماره تلکس مرکز تحقیقات فیزیک بود. این مرکز با ارتش ایران قراردادها داشت.
 
    سازمان اطلاعات امریکا و سازمان های اطلاعاتی انگلستان و آلمان و اسرائیل اطلاعات خام خود در بارهٔ کوشش های ایرانیان برای دست یابی به تکنولوژی برای برنامه اتمی خویش را، با یکدیگر، مبادله می کردند. تلکس های تقاضاهای خرید الماس های «حلقه» و ماشین ایجاد تعادل و بطری های گاز فلور و دستگاه ایجاد حداکثر خلاء، بودند که بکار غنی سازی اورانیوم نیز می آیند. 
 
      ماشین ایجاد تعادل شنک  machine d’équilibrage Schenck که در پایان سال 1990 و یا آغاز سال 1991 سفارش داده شد، سخت مورد توجه تحلیلگران متصدی جلوگیری از گسترش سلاح هسته ای قرار گرفت. زیرا بکار ایجاد تعادل در سانتریفوژهای نوع P1 می آید. الماس های «حلقه» نیز در ساخت سانتریفوژ بکار می روند. تقاضای 45 بطری گاز فلور fluor مظنون بنظر رسید. زیرا این گاز با ارونیوم ترکیب میشود و هگزافلرور اورانیوم می دهد که بکار غنی شدن اورانیوم میآید.
 
● نخستین اشاره غیر مستقیم به مدرکی که تلکسها باشند، در خبرهای آخر سال 1992، وقتی یک مقام حکومت ژرژ بوش (پدر) بدینخاطر که ایران درپی تحصیل تکنولوژی است که در فعالیتهای اتمی بکار بردنی هستند، میباید صدور هرگونه تکنولوژی که در صنعت اتمی کاربرد دارد، به ایران، ممنوع گردد.  
 
    از آن پس، کوشش های ایرانیان برای تحصیل تکنولوژی های ویژه، توسط فروشندگان عمده، به دستگاه های اطلاعاتی گزارش می شدند. به تلکس های ضبط شده اشاره نمی شد اما آنها و اطلاعات دیگر در پروندهای با نام «ایران و بمب» نگاهداری می شدند. در آوریل 1993، بعنوان علائم روشن بر وجود برنامه اتمی نظامی ایران، منتشر شدند. هربرت کروسنی، در همان سال، در کتاب خود «امور کشنده»، این تلکس ها و اطلاع ها را باز انتشار داد. 
 
● در 1996، جون دوچ، رئیس سیا، در حکومت بیل کلینتون، گفت: «حجم بزرگی از داده ها حاکی از آنند که سازمان های لشگری و کشوری خود را برآن داشته است که مواد لازم برای تولید بمب اتمی را تهیه کنند».
 
●  در طول دهه بعد، متخصصان منع گسترش سلاح هسته ای سیا، همچنان تحلیل تلکس ها را دستمایهٔ ارزیابی برنامهٔ اتمی نظامی ایران کردند. ارزیابی فوق سری 2001 امنیت ملی امریکا این عنوان را یافت: «برنامهٔ تولید بمب اتمی ایران: نزدیک است موفق به تولید سلاح هسته ای بگردد اما چه وقت؟»
 
● اولی هینانون، معاون پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی، در مقاله ای که در ماه مه 2012 انتشار داد، خاطرنشان کرد که آژانس «مجموعه ای از اطلاعات دربارهٔ خریدهای مرکز تحقیقات فیزیک ایران، در اختیار گرفته است». رجوع او بطور مسلم به تلکس ها بود. به استناد این تلکس ها، در سال 2004، آژانس دست به تحقیق در باره برنامهٔ اتمی ایران زد.
 
      اما بعد از توافق اوت 2007 میان ایران و محمد البرادعی، رئیس وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی، برای حل و فصل تمامی مسائل و پاسخ دادن به همهٔ پرسش های آژانس، ایران اطلاعات کامل در باره تمامی سئوال های آژانس دربارهٔ خریدهای تجهیزات و تکنولوژی، پاسخ داد. این اطلاعات بر آژانس معلوم کردند که سید عباس شاه مرادی – زواره، رئیس وقت مرکز تحقیقات اتمی، تقاضاهای بخش های مختلف دانشگاه صنعتی شریف را سفارش میداده است.  
 
      ایران حجم بزرگی از مدارک را که یکایک فعالیت ها و خریدهایش را توضیح میدادند و توجیه می کردند، به آژانس ارائه کرد. ایران معلوم کرد که دستگاه ایجاد کنندهٔ خلاء را بخش فیزیک دانشگاه صنعتی برای اینکه دانشجویان بتوانند آزمایش خود را انجام دهند، سفارش داده است. 
 
     و نیز، بنابر مدارکی که ایران در اختیار آژانس قرارداد، از جمله، دستورالعمل ها و فاکتورهای پرداخت بها، بخش فیزیک دانشگاه صنعتی الماس ها را سفارش داده بود برای این که دانشجویان بتوانند آزمایش « Lenz-Faraday » را انجام دهند. ماشین ایجاد تعادل برای بخش مهندسی مکانیک بوده است. مفتشان آژانس مشاهده کردند که ماشین در این بخش از دانشگاه وجود دارد.
 
       و 45 بطری گاز فلور که شاه مرادی سفارش داده بود به درخواست دفتر روابط صنعتی بوده و برای تحقیق در باره ثبات شیمیائی پلیمرها بدان نیاز بوده است. 
 
● گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، در فوریه 2008، مستند است به پاسخ ایران به جزء جزء پرسش های آژانس. گزارش می گوید که دیگر پرسش پاسخ نجسته ای وجود ندارد. گزارش ها که ویکی لیکس انتشار داد حاکی از آنند که برغم فشار امریکا بر البرادعی، برای اینکه باب پرسش و بازرسی را نبندد، او این درب را بست.
 
     گزارش آژانس نشان داد که ارزیابی اطلاعاتی یک دهه پیش امریکا از برنامهٔ تولید بمب اتم ایران، از اساس غلط بوده است.  باوجود این، گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی فوریه 2008، به چشم وسائل ارتباط جمعی نیامد و از تاریخ برنامهٔ اتمی ایران حذف شد. از آن پس، حکومت امریکا و آژانس و وسائل ارتباط جمعی، دلایل و مدارک دیگری را پیش کشیدند که از مدارک پیشین بس بی اعتبارتر بودند: مجموعه مدارکی که گفته می شد که از کامپیوترهای دستی ربوده شده، بدست آمده اند. این مدارک می گفتند که ایران یک برنامه سری تولید بمب اتمی دارد که از 2001 تا 2003، در دست اجرا بوده است. 
 
     برغم پذیرش صریح توضیح ایران از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی، داوید آلبرایت همچنان مدعی شد که تلکس ها این سوء ظن را بر می انگیزند که وزارت دفاع ایران در برنامهٔ اتمی ایران دخلیل و صاحب کار است. در مدرکی به تاریخ فوریه 2012، مدعی شد که مسئلهٔ تقاضاهای خرید که تلکس ها هستند و موضوع تحقیق آژانس بین المللی انرژی اتمی شده اند، از دید آژانس حل ناشده و برجا است.
 
      10 روز بعد، واشنگتن پست مقاله ای را انتشار داد که بنابر آن، آلبرایت مدعی است که تلکس های خرید که مرکز تحقیقات فیزیکی فرستاده است، گویای وجود برنامهٔ محرمانهٔ غنی سازی اورانیوم ایران هستند که از سال 1990، به اجرا گذاشته شده است. نویسندهٔ مقاله از گزارش فوریه 2008 آژانس بین المللی انرژی اتمی نا آگاه بوده است که گویای نادرست بودن تعبیر و تفسیرهای اولیه این تلکس ها است. 
 
 
 
انقلاب اسلامی: غلط بودن تعبیرها و تفسیرها از تلکس ها یک امر است، مجهز شدن ایران به تجهیزات غنی سازی اورانیوم امری دیگر است. این امر واقع شده است. و باز نیکولو، سفیر اسبق فرانسه در ایران، از قول دوست نزدیک روحانی نوشته است که سپاه پاسداران مشغول تولید بمب اتمی بوده و روحانی با مشقت بسیار، آن برنامه را متوقف کرده است. افزون براین، هنوز که هنوز است، باوجود هزینه ای سرسام آور و با وجود زیان مالی بی حسابی که برنامهٔ اتمی برای کشور ببار آورده است، سانتریفوژهای موجود توانائی تولید یک دهم مصرف نیروگاه اتمی بوشهر را نیافته اند. پرسیدنی است اگر هدف تولید بمب اتمی نبوده است، پس این تأسیسات به چه کار میآمده اند و می آیند؟ راستی این است که خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و فرماندهان آن روز سپاه، بنا را بر ماجراجوئی می گذارند و درپی تولید بمب اتمی می شوند. گروگانگیری و جنگ 8 ساله را برای ازپا درآوردن ایران و انقلاب را به ضد آن تبدیل کردن، کافی ندیدند و زمینه بحران اتمی را فراهم میآورند و این است حاصل آن.

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید