back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oگزارش خبری گویای جایگاه حسن روحانی در رژیم:

گزارش خبری گویای جایگاه حسن روحانی در رژیم:

    ☚ گفته jafari rouhani 11042014مي شود چندي پيش ميان محافظان «بيت رهبري» و محافظان رييس جمهوری در برابر درب ورودي مقامات رژیم، درگيري‌هاي لفظي روی داده‌اند. علت آن بوده‌است که حسن روحاني هنگام ورود  قصد داشته است از درب ورودي مخصوص سران سپاه استفاده کند ،  وي را راه نداده‌اند. ناگزیر از درب ديگر كه مخصوص مقامات رژیم است وارد می‌شود. در آنجا، می‌خواهند او را بازرسي بدني بكنند. این امر، بگو مگو ببار می‌آورد.  نزديكان حسن روحاني مي‌گويند: وقتی رييس جمهوری كشور براي ملاقات با رهبر وارد بیت او می‌شود، می‌خواهند او را بازرسي بدني كنند، معلوم است، در اين كشور،  مردم چقدر از امنيت برخوردارند.

انقلاب اسلامی در هجرت : درجه صحت خبر فرع است بر واقعیت و واقعیت اینست که در سلسله مراتب بعد از «رهبر»، سپاه است و رئیس جمهوری دون سپاه است. بنابر واقعیت دیگری، سپاه اول و خامنه‌ای آلت فعل آن‌است.

 

درگيري حسن روحاني و سران سپاه در حال اوج گيري است. دلایل درگیری نیز بیشتر اقتصادي و امنيتي هستند. سپاه بيشتر از آنچه دارد مي‌خواهد. بنابر ظاهر، به دليل وضع بد اقتصادي، حسن روحاني بسياري از هزینه‌هاي سپاه که در واقع ریخت و پاش هستند، از جمله هزينه‌هاي مانورها را حذف کرده‌است. اما در واقع،  سپاه خود را صاحب دولت و تأسیسات اتمی می‌داند. گرچه تن دادن به «نرمش قهرمانانه» اجتناب ناپذیر است، اما سپاه و جبهه اول از سه جبهه‌ای که در رژیم هستند، می‌خواهند روحانی معامله را با امریکا انجام بدهد و برود.

 

خامنه‌ای، در دهه فاطمیه، بساط روضه خانی گسترد. در شب آخر، پناهیان که از سخت سران جبهه اول رژیم است، در حضور خامنه‌ای به روحانی تعرض کرد و گفت:  کور باد چراغ کسانی که به دشمن چراغ سبز نشان می‌دهند.  او سران اتحادیه اروپا را «مزخرف» خواند و پرسید چه کسی در داخل اروپایی‌‌ را «پر رو» کرده است.

     امر مهم این‌که چون در باب وفات حضرت فاطمه، روایتها متعدند و بابت هر روایت، بساط روضه خوانی گسترده می‌شود، شبیر خاقانی، از مراجع قم، گفته‌است: افزايش دهه‌هاي سوگواري بدون سند و دليل ديني، کاری پسندیده نیست. از زمان مرگ  طاهري اصفهاني كه دوست و همدرس و يار نزديك او بود، اختلاف این مرجع با خامنه‌ای و دستگاه او تشديد شده‌است. بسا باید منتظر شد بعد از جوادي آملي و صانعی و موسوی اردبیلی، عباي شبيري زنجاني، در قم،  توسط باند مداحان  و مأموران خامنه‌ای از دوش او کشیده شود.

 

در روزهاي منتهي به پایان سال 92 چند اتفاق افتاد كه برخي‌ها فكر كردند كه رژیم مهربان شده‌است و مي‌خواهد كاري انجام دهد. حال آن‌که این کار  از سر استيصال و حاصل از فشاري است كه در رابطه با حقوق بشر به آن وارد مي‌شود. اين کار دغلكاري باند قضايي برادران لاريجاني است.  بسا افزايش فشار موجب خروج كروبي و موسوي از حصر خانگي شود. اگر بنا بر این  کار باشد، بايد زمينه سازي  لازم انجام بگیرد:

● محمد جواد لاريجاني عامل وابسته به خط انگليس در ايران و توجيه‌گر خشونت دستگاه ولايت مطلقه فقیه، دم ازدوستي با عزيزاني مي‌زند كه درحصر قرار دارند. آنها را رياكارانه می‌نوزاد و دم از دوستي و مهرباني و حقوق  بشر و احتمال برداشته شدن حصر مي زند، در همان جا، احمد شهيد، برگزیده سازمان ملل متحد  برای نظارت بر رعایت شدن و نشدن حقوق بشر  در ایران را مورد اتهام و توهين قرار می‌دهد.  

● قبل از آن، خبر ديدار برخي زندانيان و دوستان زهرا رهنورد در خانه مادري او منتشر شد. شيوه برخورد ماموران با آنها تعجب برانگیخت. چنانکه اجازه ديدار آنان با مير حسين موسوي و گفتگو با یکدیگر نیز تعجب برانگیخت.

● نمایش سوم، برگذاری مراسم در قوه قضاييه بود. شیخ صادق لاریجانی به هنگام  پايان كار دوره قضاوت برخي تازه قاضي شده‌ها حرفهايي مدرن مي زد. می‌گفت:قضات باید مطالعه كنند و احكام موهوم ندهند. او نیز ازحقوق بشر دم زد.

● کار چهارم، ديدار كروبي با خانواده در زمان تحويل سال نو به مدت چند ساعت بدون حضور ماموران و انتقالش به خانه‌اش بود.

● در همين گير و دار نصب تابلوي بزرگ كه يك روي آن تصویر صدام حسين بود و طرف ديگر تصویر خانم اشتون، گویائی تمام جست: باعث شد سود سفر او به ایران به روحانی و حکومت او نرسد و زیان ایجاد شود و این زیان به پای روحانی و ظریف نوشته شود. دانستنی است که این تابلو از سوي موسسه اوج وابسته به قرارگاه شهيد باقرزاده در اتوبانهاي تهران نصب شده‌است.

 

● بنابر شنیده‌ها، در  گفتگوهاي اول در ژنو در مورد حقوق بشر وكنترل  قدرت موشكي ايران  گفتگوهايي انجام گرفته‌است. از قرار،  يكي از دلايل غير علني بودن مذاكرات، براي ايرانيان، همين امر بوده است. این امر که خامنه‌اي  مي‌گويد: من مي دانستم كه آنها بعد از قضيه هسته‌اي جريان حقوق بشر و كنترل نظامي را پيش مي‌كشند پيش بيني او نبوده‌است. بلكه آگاهي شخص او از مذاكرات بوده‌است. او گفته‌است من می‌دانستم تا مگر طرف غرب را برآن دارد که هر امتیازی می‌خواهد تنها در مورد اتم بخواهد. حال آنکه طرف امریکائی می‌گوید، موشکهای بالستیک نیز در قطعنامه شورای امنیت آمده و باید موضوع مذاکره شود.

   خامنه‌اي يكبار ديگر هم در ابتداي سال 92 در پيام نوروزي گفته بود كه انها مسئله حقوق بشر را مي‌خواهند پيش بكشند. در آن زمان نیز او پیشگوئی نمی‌کرد بلکه با اطلاع از گفتگوها، می‌کوشید در ازای دادن امتیاز در قلمرو اتم، تجاوز به حقوق انسان را بدون اعتراض، هم‌چنان رویه کند.

 

٭ از دید سران سپاه، امریکائی ‌ها می‌خواهند درخت هسته‌ای ایران را بخشکانندو حکومت روحانی دستیار آنها است:

 

انقلاب اسلامی در هجرت: ناصر نوبری، «سفیر» سابق رژیم در روسیه، در 18 فروردین 93، با تسنیم، سایت متعلق به سپاه، مصاحبه‌ای طولانی بعمل‌آورده‌است. نکات گویای آن را در زیر می‌آوریم. پیش از آن یادآور می‌شویم که

1 – ناصر نوبری هربار نیمی از حقیقت را می‌گوید. او می‌گوید: در دو سه سال آخر، احمدی نژاد گفت من با برنامه هسته‌ای ایران کاری ندارم. اما این نصف حقیقت است. تمام حقیقت این‌است که خامنه‌ای او را دیگر در کار اتم دخالت نداد واحمدی نژاد هم خود را از مسئولیت مبری کرد و فهماند که مسئول و تنها مسئول پرونده اتمی خامنه‌ای است. باز  می‌گوید: اقتصاد مقاومتی را احمدی نژاد باید شروع می‌کرد. حال آنکه سیاست اقتصادی  را خامنه‌ای تعیین کرده بود. او و وزیر دارائیش در جلسه مجمع تشخیص مصلحت گفتند عواقب سیاست اقتصادی را که مأمور اجرایش شده بودند، به اطلاع خامنه‌ای رسانده و او گفته‌بود: هرکس نمی‌تواند این برنامه را اجرا کند، کنار برود.

2 – توافق ژنو، پیش از امضاء شدن به اطلاع خامنه‌ای رسیده و سپس امضاء شده‌است. ارگانهای تبلیغاتی سپاه، به اتفاق، می‌کوشند دست خامنه‌ای را از فاجعه عظیمی بشویند که او ببار آورده‌است. طرفه این که تهدید نیز می‌کنند:

3 – در 20 فروردین،  روزملی اتم، – که حکومت به سکوت برگذار کرد – ارگانی از ارگانهای تبلیغاتی دستگاه خامنه‌ای، از قول پدر احمدی روشن – که در انفجار درپایگاه موشکی کشته شد – آورده‌است: «اگر چرخ هسته‌ای نچرخد، هیچ چرخی در کشور نمی‌چرخد. او تهدید کرده‌است فرزند او و همانندهایش شهید نشده‌اند تا که چرخ هسته‌ای از چرخش بیفتد.

● علت عدم توافق ایران و ۱+۵ وجود واژه مبهم «رفع ابهام» در مدالیته، بازی خوردن درباره بیانیه تهران، اشتباه مذاکراتی تیم هسته‌ای و همچنین اعلام رئیس‌جمهور وقت درخصوص عدم دخالت در پرونده هسته‌ای بود. آقای احمدی‌نژاد دو سه سال آخر اعلام کرد که من با برنامه هسته‌ای ایران کاری ندارم. این سخن بدان معنا است که دولت تیم هسته‌ای را‌‌ رها کرده است و دیگر پی این ماجرا را نمی‌گیرد. در عمل هم دولت این کار را کرد و موقعی که خانم کلینتون می‌چرخید و می‌رفت ژاپن، چین، کره و کشور‌ها را وادار می‌کرد که از ایران نفت نخرند، وزیر خارجه ایران به کشورهایی همچون گابون و بورکینافاسو می‌رفت.

● در‌‌ همان زمان باید دولت همین چیزی که به عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح شد را اجرا می‌کرد. یعنی همزمان با اینکه تیم هسته‌ای در حال مذاکرات بود و طرف غربی می‌خواست ما را تحریم اقتصادی بکند، فوری اقتصاد مقاومتی به عنوان مساله اضطراری عملیاتی می‌شد ولی دولت اصلا اعتنا نکرد که هیچ، به قدری اقتصاد را‌‌ رها کرد که بیشترین خودرو پورشه و بنز وارد ایران شد. این در حالی بود که ما به دلار‌ها و ذخایر ارزی احتیاج شدید داشتیم.

● هر دولتی بر سر کار می‌آمد، اهتمام می‌کرد که توافق بکند. دولت دوست دارد در تحریم نباشد و نفتش را بفروشد. دولتهای تنبل عادت دارند نفت بفرشند و دلار در جیبشان باشد و مصرف کنند. اما این توافقنامه برای گرفتن دلارهای نفتی هم ضعیف عمل می‌کند. ما اصلیترین جنس‌های خود را داده‌ایم و در مقابل تمام امکاناتی که ما در گام اول دادیم، ۴.۲ میلیارد دلار از صد میلیارد دلار گرفتیم.

   اگر دولت در مذاکرات می‌خواست توازن حفظ شود، باید زمانی که اصلیترین اهرممان را می‌دادیم، اصلیترین جنس را هم از آن‌ها می‌گرفتیم که نگرفتیم. خالی شدن دست ما باعث شده که آمریکا بگوید ایران باید یک سری تصمیمات سخت بگیرد. این یعنی چه؟ یعنی۴.۲ میلیارد دلار داده نشده، تا خط قرمز برنامه هسته‌ای ایران تعادل دارد؛ حال اگر صد میلیارد دلار و بقیه تحریم‌ها را بردارند، چه باید بدهیم؟

● «در حال حاضر آن‌ها به دنبال توسعه امتیاز‌خواهی در مسائلی غیر هسته‌ای هستند و رجزخوانی‌اش را شروع کردند و از برنامه موشکی، منطقه، تروریزم و مسائل حقوق بشر می‌گویند. آن‌ها 4.2 میلیارد دلار دادند، صنعت هسته‌ای تمام، اگر بخواهند صد میلیارد بدهند، چقدر باید بدهیم؟ این را در کفه تناسب بگذارید و بررسی کنید».

● در حال حاضر غربی‌ها اجازه دادند برنامه شما در همین جا بماند و توسعه پیدا نکند. شما بعد یک سال، دو سال یا سه سال کار می‌بینید که با این میزان فعالیت، یک بیستم یک نیروگاه را نمی‌توانید تامین کنید و باید بروید اورانیوم بخرید. این مقدار غنی‌سازی نیاز نیروگاه را تامین نمی‌کند، یعنی به درد صنعت هم نمی‌خورد؛ برای آزمایشگاه هم زیاد است. بنابراین ما خود به خود به این نتیجه می‌رسیم که باید کار را تعطیل کنیم.

● من این تئوری را از حدود ۴ ماه پیش و بلافاصله بعد از توافقنامه ژنو طی نامه سرگشاده برای رییس جمهور نوشتم که این آمریکایی‌ها در لیبی چون می‌توانستند، درخت هسته‌ای‌شان را قطع کردند و آکبند بردند اما چون می‌دانند ۷۰ میلیون افکار عمومی باهوش ملت ایران با دقت مساله را پیگیری می‌کنند که چه می‌شود، نمی‌توانند درخت هسته‌ای ایران را قطع کنند، بنابراین درخت را خشک می‌کنند. برهمین اساس هم گفتند گام دوم دراز مدت است. در یک گام دراز مدت تمام این درخت را خشک می‌کنند که خودش بیفتد.

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید