٭ کنفرانس کمیته امور عمومی امریکا و اسرائیل (AIPAC) کار خود را آغاز کرد و به ایران پرداخت:
در 3 مارس 2013، آنتی وار در باره کنفرانس (AIPAC) که در 2 مارس آغاز شد، گزارش کرده است: یک هفته بعد از گفتگو در آلماآتا که شرکت کنندگان گفتند پیشرفت ببار آورد، این کنفرانس بر حمله امریکا به ایران متمرکز شده است:
● کنفرانس با سخنرانی دونیس رایس، مشاور ارشد سابق اوباما شروع شد و او گفتگو با ایران را سخت انتقاد کرد. او اصرار ورزید که هرگاه قرار بر مصالحه باشد، می باید، درجا، این مصالحه انجام شود. گفتگوهای مرحله به مرحله غیر قابل قبول است.
● الیوت آبراهام، دستیار بوش وقتی رئیس جمهوری بود، دورتر رفت و اصرار ورزید که ایران هرگز تن به مصالحه نمی دهد و مجازاتها سیاست شکست خورده ای هستند. هردو گفتند: سال 2013، می باید «سال تعیین کننده» برای وضعیت ایران باشد.
● امید شرکت کنندگان در کنفرانس اینست که جورج بایدن، عالی ترین مقام حکومت اوباما که قرار است در کنفرانس سخن بگوید، نگرانی ها در باره وقوع جنگ ناخواسته و ناگهانی با ایران را برطرف کند. یعنی می خواهند اطمینان بدهد که امریکا سیاست خصومت آمیز تری در باره ایران اتخاذ کند و در صورت وقوع جنگ، امریکا برضد ایران وارد عمل شود. می خواهند اطیمنان بدهد که حکومت اوباما در باره «گزینش نظامی» جدی است.
٭ فارینی پالیسی (سیاست خارجی): در کنفرانس AIPAC همه نگاه ها به ایران دوخته شده اند:
☚ در 2 مارس 2013، میچل پلیتنیک، در مجله فارینی پالیسی مقاله ای در باره کنفرانس که تمام توجهش به ایران بوده، انتشار داده است:
● کنفرانس سیاسی AIPAC امروز آغاز بکار کرد. در واقع باید آن را کنفرانس اعلان جنگ با ایران خواند. ایران موضوع اول و مرجح کنفرانس بود. روابط امریکا با اسرائیل، موضوع دوم شد. و اما فلسطینی ها؟ این موضوع نه چشم دیده و نه به گوش شنیده می شد.
● کنفرانس بر ایران متمرکز شده است. وفادار ترین اعضای خود را مأمور حمله به ایران کرد. بنا بر ایجاد جوی بود که، در آن، AIPAC راحت لابی گری کند. هدف اینست که امریکا به اسرائیل، برای حمله به ایران، چراغ سبز بدهد. به دادن این چراغ سبز است که «روابط ویژه» امریکا با اسرائیل، واقعیت پیدا می کند.
● هفته پیش، دو سناتور که رابطه نزدیک با AIPAC دارند، طرحی را به سنا دادند که بنا بر آن، هرگاه اسرائیل به ایران حمله کند، امریکا از اسرائیل حمایت خواهد کرد. به سخن دیگر، سنا به اسرائیل، برای حمله به ایران، چراغ سبز می دهد. زیرا معنی آن اینست که سنا امیدوار و می خواهد که پرزیدنت اوباما، در صورت حمله اسرائیل به ایران، از اسرائیل حمایت همه جانبه بعمل بیاورد.
● انتخاب زمان برگزاری کنفرانس را نیز نباید از نظر دور داشت. AIPAC همواره کنفرانس را زمانی برپا می کند که کنگره گرم کار است و روز، روز لابی گری است. در این روز هزاران تن از فعالان AIPAC به کنگره می روند و طبق دستور العملی که به آنها داده شده است، عمل می کنند. انتخاب زمان برگزاری کنفرانس گویای موضوع های مرجح AIPAC است. در این زمان، امید به نتیجه بخش شدن گفتگوهای 5+1 با ایران، اندک است.
● AIPAC هیچگاه موافق گفتگو با ایران نبوده است. همواره جانبدار بکار بردن زبان تهدید و مجازاتهای بسیار ویرانگراتر بوده است. در همین کنفرانس نیز، جز این خواسته نخواهد شد.
● به مجلس نمایندگان امریکا، که AIPAC در آن، با موفقیت لابی گری می کند، طرح مجازاتهای سخت تر بر ضد ایران، مطرح است. هم مجلس نمایندگان و هم سنا رویه ای درپیش گرفته اند که هدفش ناگزیر کردن اوباما به تغییر سیاست خود در قبال ایران است. از دید کنگره، امریکا می باید هدف خویش را جلوگیری از مجهز شدن ایران به سلاح هسته ای بگرداند. اوباما نیز می گوید هدفش همین است اما سخن کنگره اینست که بسا ایران از خط قرمز عبور کرده است بنابراین، جنگ با ایران موجه است.
● مسئله دومی که کنفرانس بدان می پردازد، اینست که امریکا «اسرائیل را متحد استراتژیک و عمده» خود بشناسد. هرگاه مجلس نمایندگان طرحی در این باره تصویب کند، امری بی سابقه می شود و به اسرائیل امکان می دهد از منزلت حقوق ویژه و منحصر به فرد، در رابطه خود با امریکا، برخوردار شود. البته از این موقعیت برخوردار است اما هیچگاه قانونی نگشته است.
انقلاب اسلامی: بیشتر از امریکا، این رﮊیم ولایت مطلقه فقیه است که متخصص فرصت سوزاندن است. نیک که بنگریم، می بینیم زیان این فرصت سوزی ها را بسیار بیشتر مردم ایران و بسیار کمتر مردم زحمتکش امریکا تحمل می کنند. و سود آن را دستگاه حاکم امریکا و رﮊیمهای منطقه و ماوراء ملی های متخصص در بردن و خوردن می برند. اما در آغاز، ملاتاریا و اینک هم ملاتاریا و هم مافیاهای نظامی – مالی می پندارند فرصت سوزاندنها، ایجاد فرصت برای ادامه حیات رﮊیم و خوردن و بردن رانت های بزرگ است.
شماره ۸۲۳ از ۲۱ اسفند تا ۶ فروردین ۱۳۹۲