back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oتبدیل شدن سپاه به حزب سیاسی مسلح، تضادهای درونی ببار می آورد...

تبدیل شدن سپاه به حزب سیاسی مسلح، تضادهای درونی ببار می آورد که اکنون سرباز می کنند -1:

انقلاب اسلامی: از آنجا که صفحات نشریه محدود هستند، نیمی از این گزارش را در شماره آینده از نظر خوانندگان می گذرانیم:

 

823 sepah pasdaran frرﮊیم سوریه را ما نگاه داشته ایم و حکومت عراق بدون کسب اجازه از «رهبر» قدم از قدم بر نمی دارد:

 

1/1 –  دخالت در امور بین المللی: از خود بیگانه کردن صدور انقلاب، در صدور خشونت، توسط شخص خمینی انجام گرفت. از زمان او، دخالت در امور دیگر کشورها آغاز شد. نخست، در سپاه، بخش کمک به نهضتهای رهائی بخش پدید آمد و سپس، سپاه قدس تشکیل شد. در دوره سید علی خامنه ای، مداخله، بیش از پیش، شکل نظامی به خود گرفت. سپاه قدس بزرگ شد و تصدی سیاست خارجی ایران در کشورهای محل مداخله نیز با سپاه قدس شد و هنوز با سپاه قدس است. به دلیل در اختیار داشتن پول بی حساب و کتاب نفت و داشتن نیروی نظامی و برخورداری از حمایت صد در صد سید علی خامنه ای، سپاه قدس در امور اکثر کشورهای منطقه دخالت می کند. یک دلیل انزوای ایران در سطح منطقه و بردن خوردن منابع نفت و گاز ایران در خلیج فارس، مداخله های مستمر سپاه قدس است

    دخالت در انفجارهای مختلف و عملیات ترور، در لبنان و عراق و سوریه و سودان و نیجریه و عربستان واز سپاه قدس است. در اینجا به سخنان یکی از سرداران این نیرو در رابطه با انفجارهای خارج از کشور توجه کنیم: محسن رفیقدوست می گوید: «در پیروزی انقلاب در لبنان و در خیلی از جاهای دنیا، آمریکا ضرب شست ما را بر پیکر منحوس خودش احساس می‌کند و می‌داند آن مواد منفجره‌ای که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی چهار صد افسر و درجه دار و سرباز را یک مرتبه به جهنم فرستاد. هم تی ان تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود. این برای آمریکا بسیار محسوس است».( روزنامه رسالت ۲۹ تیر ۷۰ ) روشن است که بهای سنگین این «ضرب شصت» را مردم ایران پرداخته اند و می پردازند

    هنگامی که مردم ایران در تظاهرات سال 88 شعار نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران را سر میدادند، روشن می گفتند که  از پرداختن بهای عملیات سپاه قدس، به تنگ آمده اند. در روزها و ماههای اخیر دخالت این نیرو در سرکوب و کشتار مردم سوریه به خوبی روشن کرده است که این نیرو در واقع تبدیل به  قشون مزدور حکومت هایی شده است که سید علی خامنه ای علاقمند به حفظ آنها است. طرفه این که در 7 اسفند 91، صفار هرندی، در کرمانشاه گفته است: رﮊیم سوریه را ما بر سر پا نگاه داشته ایم. شیوه جنگ بسیجی را ما به آنها آموخته ایم. حکومت عراق بدون مشورت با و کسب اجازه از رهبری، تصمیم نمی گیرد

     هزینه کردن میلیاردها دلار سرمایه نفت کشور در لبنان و سوریه و غزه و سودان و عراق ودو اثر مستقیم بر اقتصاد ایران داشته است و دارد: تشدید تحریم ها و خورد و برد منابع نفت و گاز ایران توسط رﮊیمهای منطقه و شرکتهای نفتی امریکائی و اروپائی و نبود سرمایه برای سرمایه گذاری در اقتصاد ایران، در نتیجه، گسترش فقر و بیکاری در ایران. اینست که مردم ایران، از سپاه قدس بیشتر نفرت دارند. این در حالی استکه افرادی مانند ولایتی و برخی از سرداران از افزایش حضور در سوریه خبر می دهند و می گویند که اگر به سوریه حمله شود مانند این است که به ایران حمله شده است و اخیرا قرارگاه عمار نیروی صد در صد وابسته به بخش جنگ طلب سپاه گفته که حفظ سوریه از خوزستان مهم تر است.

 

٭ حاصل مداخله ها و حزب سیاسی مسلح شدن، بروز تضادها در سپاه است:  

 

    تضاد و اختلافات به وجود آمده میان نیروهای قدیم و جدید سپاه، بر سر مسائلی است چون سرکوب مردم و نادیده گرفتن حق انتخاب مردم و  تجاوز به حقوق مردم و ارتکاب قتل و ترور و آلوده شدن به فساد مالی و اخلاقی و دخالت در سرنوشت کشورهای دیگر و جنگ افروزی در منطقه و فرا منطقه وو مواردی چون حجاب اجباری و اعتیاد و دروغ و رشوه ستانی و

    اختلاف بر سر این امور، موجب شده  است سرداران سپاه رو در روی یکدیگر، قرار بگیرند. البته این رویارویی جدید نیست اما بعد از سال 88 و کودتای انتخاباتی عمق رویارویی بیشتر شده است. زیرا سپاه بیش از پیش منفور شده است و بخش عمده ای از کادرها و افراد عادی آن، دلیل آن را مداخله های بالا و توأم کردنشان با سرکوب و تحقیر مردم ایران می دانند. در این روزها نیز، افشای فساد مالی و اخلاقی و قدرت طلبی و جنگ افروزی و دخالت سپاه در جنگ سوریه و ارسال نفر و تسلیحات به سوریه و نیز نزدیک شدن «انتخابات» ریاست جمهوری، بر شدت برخوردها در سپاه افزوده است.  

یادآور می شود در تقسیمات زیر، سپاهی به فردی اطلاق می شود که از بدو تاسیس این نهاد با آن مرتبط بوده و در طول زمان با این نیرو به صور مختلف همکاری داشته یا منفک شده و به کاری در همان راستا مشغول بوده است. با توجه به این توضیح، نیروهای این نهاد به چند دسته مختلف تقسیم می شوند

1-گروهی از سپاهیان که خود را در خط سیاست های تهاجمی رهبری می دانند و مطیع مطلق او می باشند. مانند: محمد علی جعفری –علی فضلی – رادان –  قاسم سلیمانی – حسین همدانی – اسماعیل فانی – احمدی مقدم – صفوی – محمد رضا نقدی –سراج – مشفق سعید جلیلی –  و

2- گروهی که خود را در خط رهبری معرفی می کنند اما در برخی اوقات از این خط خارج می شوند و بنا به نیاز سخنان رهبری را تفسیر به رای می کنند که خود چند گروهند.

2/1- سپاهیان نزدیک به اصولگرایان همانند محسن رضایی – محمد باقر قالیباف –علی لاریجانی – جوکار – حقیقت پورفرهنگی –نادران – زاکانی – نجابت رزم – اسماعیلی و

2.2- سپاهیان نزدیک به خط معروف به انحراف. از جمله مصطفی محمد نجار – کوثری – کوچک زاده  – نامجو – حسینی – فتاح  و…

2/3- سپاهیانی که بعد از انتخابات سال 88 و حتی قبل از آن دیگر اعتماد به این نهاد را از دست داده اند از جمله علی شمخانی – حسین علایی –  حجاریان – غلامعلی رجایی – بختیاری – سلیمانی و

3- سپاهیانی که از این نهاد منفک شده و به دلیل مخالفت با رهبری و سیاست های این نهاد دستگیر شده اند و برخی از آنها، هنوز در زندان به سر می برند از جمله محسن میردامادی – مقدم – کرمی و..

بنابراین مشاهده می شود نیرویی که خود را تابع و مطیع ولایت می دانست از سالها قبل دچار شکاف گشته و بعد از کودتای انتخاباتی سال 88 این شکاف تبدیل به اختلاف شده است به گونه ای که تضاد آنها در این روزها به خوبی مشهود است برای نمونه به برخی از این اختلافات اشاره می شود

اختلاف سردار اسبق علی لاریجانی رئیس مجلس با سردار اسبق محمود احمدی نژاد رئیس جمهور.

اختلاف سردار اسبق محمود احمدی نژاد رئیس جمهور با سردار محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران 

اختلاف سردار اسبق محمود احمدی نژاد رئیس جمهور با سردار محمد باقر قالیباف شهردار تهران 

اختلاف سردار محسن رضایی با سردار رحیم صفوی و این هر دو با محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران 

اختلاف سردار محمد باقر ذوالقدر معاون اسبق فرمانده کل سپاه و معاون اجتماعی رئیس قوه قضائیه با سردار محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران 

اختلاف سردار مصطفی محمد نجار وزیر کشور حکومت دوم و وزیر دفاع حکومت اول احمدی نژاد با سردار اسبق علی لاریجانی رئیس مجلس در رابطه با تغییر قانون انتخابات

اختلاف سردار اسبق عزت الله ضرغامی رئیس صدا و سیمای بیت رهبری با سردار اسبق علی لاریجانی رئیس مجلس و هر دوی آنها با سردار اسبق محمود احمدی نژاد رئیس جمهور. قطع مصاحبه «رئیس جمهوری» برای پخش سریال، نه تنها تحقیر او، بلکه توهین به مردم ایران و تحقیر این مردم بود و نشان دادن واقعیت این رﮊیم، بر ایرانیان و غیر ایرانیان بود: فرض اینست که رئیس جمهوری برای توضیح در باره مهمترین مسائل کشور در یک برنامه تلویزیونی شرکت می کند. پنداری مردم ایران برای مهمترین مسائل خود، به اندازه تماشای بخشی از یک سریال، ارزش قائل نیستند. در واقع، دستگاه تبلیغاتی در اختیار سپاه، با این عمل، خواست به جهانیان بگوید: در ایران، رئیس جمهوری کاره ای نیست. طرفه این که احمدی نژاد، در روز دوم گفتگوهای هیأت فرستاده رﮊیم با کشورهای 5+1، با صراحت تمام گفت: پرونده اتمی کشو ربه او ربطی ندارد. او در مقام تلافی، به مداخله های سپاه، حتی انتخابات نظام پزشکی، اعتراض کرد.  

اختلاف سرداران مستقر در ستاد مبارزه با کالای قاچاق و ارز با سرداران مستقر در سازمان بازرسی کل کشور 

اختلاف سردار داوود احمدی نژاد سردار سپاه و معاون اسبق ثارالله با سردارانی چون کوثری فرمانده اسبق سپاه ثارالله و فرمانده داوود احمدی نژاد و افرادی چون مهدی کوچک زاده و سعید قاسمی 

اختلاف میان سرداران اسبق علی لاریجانی – فرهنگی – رزم – حقیقت پور وبا سرداران اسبق مهدی کوچک زاده – اسماعیل کوثری – فدایی – حسینی و

اختلاف سردار محسن رضایی باسردار علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد 

اختلاف سردار عزت الله ضرغامی با سردار محمود احمدی نژاد و

اختلاف سردارانی چون حسین علایی – علی شمخانی – غلامعلی رجایی و..با باند سردارانی چون فانی – همدانی – جعفری – حسن عباسی – علی فضلی احمدی مقدم – وو اختلاف این هر دو گروه با سردارانی چون علی لاریجانی – فرهنگی – حقیقت پور – اسماعیلی – جوکار وو اختلاف این سه گروه با سرداران وابسته به باند احمدی نژاد چون حسینی – کوچک زاده – نامجو – فدایی – قاسمی و

 

٭ تضادها در سپاه چگونه سرباز می کنند:

 

تضادها تنها در رأس و در میان سران سیاسی کار سپاه نیستند. در یک حزب سیاسی مسلح که دولت را تصرف کرده است، تضادها به ضرورت پدیدار می شوند. چراکه سپاه میان قدرت و مردم قرار می گیرد و، بمثابه آلت فعل قدرت برضد مردم، بکار میرود. پس، تحت دو فشار است: فشار قدرتی که ماندگار نیست و فشار ملتی که ماندگار هست. ارتش دوران شاه نیز زیر این دو فشار، گرفتار تضادها در درون خود شد. با این تفاوت که ارتش شاه بسیار کمتر از سپاه، در امور کشور دخالت می کرد و بر دولت و اقتصاد بدین وسعت سلطه ویرانگر نداشت. زیر این فشار ملت است که این فکر در سپاه قوت می گیرد که وضعیت کنونی قابل دوام نیست و رﮊیم با مافیاها در رأس آن، عمر دراز نمی تواند داشته باشد. ناظرانی بر این نظر شده اند که روند خلع ید «روحانیت» از دولت ادامه می یابد. این روند در دوره احمدی نژاد سرعت گرفت. سپا ه با این خلع ید موافق است و خود آن را تصدی کرده است. اگر خلع ید کامل شود، حزب سیاسی مسلح نیازمند سرچشمه مشروعیت دیگری خواهد شد. در این موقع است که تضاد میان سپاه بمثابه یک نهاد با گروه بندیهای مافیائی که بکارش می برند، ناگزیر، با حذف این گروه بندی ها حل خواهد شد. در حال حاضر، ترس خامنه ای و دستیاران او و نیز روحانیان دولتی از سپاه بمثابه نهاد است.

   در 7 اسفند اطلاع حاصل شد که در بهار، در حوالی «انتخابات» ریاست جمهوری، تضادهای درونی سپاه از راه عملیات خرابکارانه سرباز خواهند کرد. ممکن است در پایگاه های سپاه نیز خرابکاری ها انجام بگیرند.

   و نیز اطلاع می رسد که قطر و عربستان در تدارک انجام یک رشته عملیات خرابکاری در خوزستان هستند. از آن سو، حزب الله لبنان بنا دارد در عربستان و قطر دست به ترور و خرابکاری بزند. این کار را در مقام انتقام گرفتن از مداخله عربستان و قطر در سوریه می خواهد انجام بدهد.

شماره ۸۲۳ از ۲۱ اسفند تا ۶ فروردین ۱۳۹۲

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید