back to top
خانهدیدگاه هاجمال صفری: ماجراي قتل ماژور ايمبري-۲

جمال صفری: ماجرای قتل ماژور ایمبری-۲

حکومت نظامی به بهانۀ قتل سفیر آمریکا  

ادامۀ ماجراهای پساز قتل یک آمریکایی در ایران رابه قلم حسین مکّی میخوانید:

فروغی ادامه داد: میتوان گفت این واقعه بینظیر است و روح ملّت ایران و روح مسلمانان ایران (مسلمانی که یکی از تعلیمات دینی آنها این است که باید به میهمان اکرام و احترام نمود از این مطلب منزجر است) (نمایندگان صحیح است)، امّا اینکه فرمودند هر کس تکلیفی دارد و باید تکلیف خود را ادا کند فرمایش خیلی صحیحی است و هیأت دولت هم کاملاً در این عقیده است و عزم دارد و تصمیم گرفته است که تکلیف خودش را کاملاً ادا کند. نظر به یک مصالحی و برای اینکه بعضی تصوّرات بیمأخذ برای مردم حاصل نشود آقای رییسالوزرا و هیأت دولت، مخصوصاً در این اوقات اخیر همیشه توصیه و تأکید میکردند به رؤسا و افراد قشونی که نسبت به مردم با حسن سلوک و مدارا رفتار کنند و هیچ وقت یک ترتیبی پیش نیاورند که موجب طرفیّت قوای ملّت با خود دولت بشود به این مناسبت قوای نظامی دولت ساعی بوده است که همیشه با کمال بردباری رفتار کند و نظر به همان عقایدی که ما داریم و تصوّر میکنیم با وجود این واقعۀ اسفانگیز در عقیده خودمان اشتباه نکرده باشیم و از طرف ملّت ایران حرکات فجیعی سر نمیزند. تصوّر نمیشد یک امر به این ناگواری واقع شود والّا هیأت دولت هم قبلاً اقدامات لازمه را میکرد برای پیشبینی از یک همچو اموری که برای ما غیر مترقّب است، حالا دیده میشود که این مدارا و حسن سلوکی که هیأت محترم دولت و رییس و موجد قوۀ تامینیۀ این مملکت در نظر داشته است شاید در بعضی از اذهان حمل به ضعف و سستی میشود و معلوم شد که باید هیأت دولت بنمایاند که این رفتار معتدلانه که میکرد از روی ضعف نبوده و قدرت دولت بهحمدالله در منتهای کمال است و عزم دولت هم در حفظ امنیت و جلوگیری از اعمال شناعت و جنایتکارانه کامل است. به همین مناسبت امروز برای اینکه ملّت به سرعت و فوراً این تصمیم دولت را مطّلع شود و دولت مجبور نشود به واسطۀ یک عملیاتی این قدرت و تصمیم خود را اعمال نمایند، اعلان حکومت نظامی داده است و تا درجۀ آخر عزم و تصمیم دارد در کشف قضیّه و تعقیب مرتکبان کوشش نماید و امید است که کاملاً هم موفّق شود و اگر چه نمیتوانم عرض کنم واقعۀ روز جمعه جبرانناپذیر است، ولی تا اندازهای که ممکن باشد جبران خواهد نمود.

رییس در این مساله باید مذاکراتی بشود یا داخل در دستور بشویم؟

مدرّس بنده اجازه خواستهام.

رییس جمعی اجازه خواستهاند.

مدرّس موقع فوقالعاده است و باید عرایضم را عرض کنم.

سیدیعقوب خوب است رأی بگیرید.

مدرّس خیر رأی لازم ندارد من با حکومت نظامی مخالفم و اجازه هم خواستهام باید عرایضم را عرض کنم.

سید یعقوب به امر شما که نمیشود، مملکت ایران که مال شما نیست.

(صدای زنگ رییس دعوت به سکوت)

مدرّس بلی میشود من وکیل ایرانم، مملکت هم متعلّق به من است، مملکت مال من است، خوب است عوض شما دیگری را جلوی من وادارد (صدای زنگ)

سید یعقوب خیر متعلّق به همه است (صدای زنگ)

رییس اگر میخواهید راجع به این مطلب صحبتی بکنید خوب است بگذارید برای موقع دیگر.

مدرّس آقای وزیر امور خارجه فرمایشاتی فرمودند، بنده هم خواستم هم از جهت جنبۀ دیانتم اظهار تأسّف کنم و هم راجع به حکومت نظامی اظهاراتی بنمایم.

رییس با ترتیب صحیحی هم صحبت نمینمایند.

مدرّس نمیگذارند که

(همهمه بین نمایندگان صدای زنگ)

در این موقع رییس از مجلس خارج شد و جلسه تعطیل و پس از ده دقیقه مجدّدا تشکیل گردید.

رییس آقای مدّرس میخواستند اظهاراتی بفرمایند راجع به چه مطلب است؟

مدرّس عرض کردم دو فقره است که میخواهم عرض کنم، یکی تأسّف از واقعهای که اتّفاق افتاده است و یکی هم راجع به حکومت نظامی

رییس قسمت اوّلش را عجالتاً بفرمایید.

مدرّس بسیار خوب، قسمت ثانی را موقع دیگر عرض میکنم. البتّه اظهارات و بیاناتی که آقای رییس فرمودند همیشه یا غالباً بهترین بیانات است در وقایع، ولیکن من هم از حیثیّتی دوست داشتم بعد از بیانات آقای وزیر امور خارجه عرایضی بکنم و ظاهراً آقایان هم نظیرش را باز هم شنیدهاند و عرض کردهام ملّت ایران چون مسلمان هستند و دینشان هم اقتضا داشته است که ملل متنوّعه را از هر حیث محترم بدارند (نمایندگان صحیح است) جاناً و مالاً کما اینکه تاریخ هم نشان میدهد و در تمام انقلابات ملاحظه فرمودهاید هر نحو انقلابی که واقع میشد نسبت به ملل متنوّعه بیاحترامی نشده و کمال آسایش را داشتهاند حتّی آن بیابانیها هم که حیثیّت علم و عملشان کم است این مسأله را سفارش روسای اسلام میدانستند که آنها را محفوظ بدارند و من خیلی تأسف میخورم از اینکه این واقعه اتّفاق افتاده است که نباید اتّفاق افتاده باشد و انشاءاللهالرحمن نظیر هم دیگر پیدا نخواهد کرد.

کازرونی انشاءالله.

مدرّس و البتّه همۀ ما متأسّفیم، غرض از جانب خودم و از جانب هم دینهای خودم که در حقیقت همه ملت ایران باشد اظهار تأسّف میکنم امّا در مسألۀ دیگر که آقای رییس صلاح دانستند تفکیک شود بنده هم اطاعت میکنم ولی عقیدهام این است که تا موضوع حکومت نظامی به مجلس نیاید و در مجلس مورد بحث واقع نشود نباید در خارج ترتیب اثری به او داده شود.≈

امّا اظهارات مدرّس در مجلس راجع به قتل ماژورایمبری در بین جراید اکثریت نتیجهای نبخشید و آنها همچنان از ادامۀ حملات و نیش قلم خودداری نمیکردند من جمله روزنامۀ ایران تحت عنوانپروتستچنین نوشته بود:

↔… این جنجال و رجّاله بازی که با دست اجنبی برای برباددهی حیثیّت ملّت ایران شروع و توسعه یافته بود پس از نتیجۀ سوئی که نسبت به یک نمایندۀ خارجی داد امنیت و آسایش را از تمام عناصر داخلی و خارجی هم برطرف ساخته و دولت که مسؤل حفظ آسایش عمومی بود حق نداشت لاقید و تماشاچی بماند

…. اگر در نتیجۀ این هرج و مرج یک حادثۀ سیاسی خارجی برای ایران ظهور میکرد لیدر اقلّیت نمیتوانست جواب بگوید! اساساً باید فهمید که لیدر اقلّیت با این فکر و این طرز از مدارک سیاسی و این همه لاف و گزاف چه میگویند؟ ببخشید، مملکت خواه ناخواه باید از این وضعی که شما میخواهید باقی بماند خارج شود، شما متناسب با یک مملکت شرقی نیستید، حکومت شما نمیتواند در این مملکت دوام کند، آن روزی که بر عدۀ شاگردان مدرسه در این شهر افزوده شد دیگر جای زندگی شما تنگ خواهد شد و به شما اجازه نخواهند داد که مردم عوام را فریب داده و از وجود آنها سدّی در مقابل ترقّی ایران قرار دهید! تا دیروز تیشه به ریشۀ سردار سپه میزدید حالا دارید تیشه به ریشۀ مملکت میزنید ولی این حق و اجازه به شما داده نخواهد شد!≈

خلاصه جراید متعلّق به اکثریت، اقلّیت را به جرم عدم رشد سیاسی پیش خود محکوم کرده و مجازاتی که برای آنها در نظر گرفته بودند این بود که در جراید خود هر طور میخواهند به آنها بتازند. جراید اقلّیت هم در این موقع توقیف بود و مدیران آن نیز در مجلس متحصّن بودند؛ بنابراین مدرّس و اقلّیت سنگر دفاع نداشتند تا بتوانند در پشت آن نشسته به دفاع بپردازند و دولت از این جریان نهایت استفاده را کرده در راه پیشرفت مقصود خود گامهای سریع و مؤثری برمیداشت و چنان که خواهیم دید بالأخره مدرّس بر اثر فشارها مجبور به استیضاح میشود.

مشایعت جنازۀ یس قونسول 

پس از آنکه ماژور ایمبری قونسول دولت آمریکا در بیمارستان شهربانی فوت نمود قریب به غروب جنازۀ مشارالیه را به مدرسۀ آمریکایی بردند و روز شنبه 28 سرطان 1303 برابر 16 ذیحجه 1342 برابر 20 ژوئیه 1924 عدّۀ زیادی از اعیان و اشراف و نمایندگان مجلس و محترمین در مدرسۀ آمریکایی حضور پیدا کردند و سردار سپه رییس الوزرا هم با هیأت وزرا حضور به هم رسانیده وزرای مختار و نمایندگان سیاسی دول متحابّه نیز حضور پیدا کرده پس از قدری توقّف و اظهار تأسّف از پیش آمد چنین واقعهای در ساعت پنج بعد از ظهر جنازه با احترامات کاملی از مدرسۀ آمریکایی حرکت داده شد و در اکبرآباد خارج شهر تهران به طور امانت گذاردند که بعد از محلّ مذکور به آمریکا حمل نمایند.

پس از قتل ماژور ایمبری بلافاصله از طرف دولت اقداماتی برای سوءتفاهم به عمل آمد. غروب همان روز که ماژور ایمبری مقتول شده بود فروغی وزیر مالیه از طرف دولت از کاردار سفارت آمریکا ملاقات و از این پیشآمد اظهار تأسّف و تأثّر نموده و وعده داد که مسبّبین قتل را فوراً مجازات و علاوه خونبهای ماژورایمبری نیز به ورثهاش پرداخته شود. این مذاکرات همچنان ادامه داشت، بالأخره قرار شد مبلغ شصت هزار دلار از این بابت به ورثۀ ماژور ایمبری پرداخته شود و همچنین مبلغ یکصد هزار دلار هزینۀ یک فروند کشتی جنگی از آمریکا به ایران برای حمل جنازۀ ماژور مقتول به آمریکا پرداخته شود. در بادی امر سفارت آمریکا خیلی نسبت به وقوع این حادثه با نظر تردید مینگریست و بعدها که مدّتی از این قضیّه گذشت دولت آمریکا به دولت ایران پیشنهاد کرد که مبلغ یکصد هزار دلار را در یکی از بانکهای آمریکایی گذارده از منافع آن همیشه سه نفر محصّل ایرانی در آمریکا تحصیل نمایند. ولی بعدها دولت ایران متوجّه شد که اگر چنین پیشنهادی را بپذیرد برای ملّت ایران باعث سرافکندگی است بنابراین از اعزام محصّل به آمریکا از آن محل صرفنظر شد

 

 ‏ قتل، بهانهای برای مذاکرات اقتصادی شد

اینک مکاتباتی که در این باره بین دولت ایران و آمریکا جریان یافته ذیلاً ذکر میشود:

یادداشت سفارت آمریکا و جواب آن روز 17 عقرب 1303 یادداشت ذیل از طرف سفارت آمریکا به وزارت خارجۀ ایران واصل گردید

تهران نهم نوامبر 1924 نمره 49

جناب مستطاب اجل آقای مشارالملک وزیر امور خارجه،

دولت متبوعه اینجانب دستور داده است مراتب رضایت آن را نسبت به اطّلاعات واصله در خصوص اقداماتی که دولت ایران نموده و مینماید که احکام محکمه نظام را درباره اشخاصی که برای شرکت در تهاجم علیه قنسول ایمبری مقصّر واقع شدهاند اجرا نمایند به استحضار خاطر جناب مستطاب اجل برسانم.دولت متبوعۀ این جانب به علاوه دستور داده است که اقدامات دولت جناب مستطاب اجل را در پرداخت مبلغ 60 هزار دلار غرامت به زوجۀ قنسول ایمبری و اجرای احترامات لازمه برای رجعت دادن جنازه مستر ایمبری اعتراف نمایم.یک مسأله که اکنون بین دولتین راجع به قضیّۀ اخیر باقی مانده است پرداخت مخارج فرستادن کشتی جنگی آمریکایی به ایران میباشد که جنازۀ قنسول را مراجعت دهد و پرداخت این مخارج را دولت طیّ مراسله 29 ژوئیه (هفتم اسد 1303) نمره 9510 خود متقبّل شده است این طور پیشبینی شده است که مخارج مزبور تقریباً یکصد و ده هزار دلار خواهد شد.دولت متبوعۀ اینجانب میل دارد این مساله را به نحوی تسویه نماید که باعث ترقّی و توسعۀ مناسبات دوستانه بین مملکتین بشود و بنابراین به این جانب اجازه داده است پیشنهاد نمایم که تعهّد دولت در این خصوص به این ترتیب به موقع اجرا گذاشته که ودیعه به امانت گذاشته شود که به مصرف تحصیل محصّلین ایرانی در مدارس اتازونی برسد. عین ترتیباتی که به وسیلۀ آن این پیشنهاد به بهترین طرزی به موقع اجرا گذاشته شود ممکن است به محض وصول اطّلاع راجع به اینکه دولت علّیه حاضر برای اجرای این پیشنهاد میباشد به آسانی داده شود دولت متبوعۀ این جانب عقیده دارد که دولت ایران کاملاً موافقت دارند در این که طریقۀ فوق نتیجهاش ترقّی و توسعۀ مناسبات نزدیکتر و موافقت بهتری بین ملّتین ایران و آمریکا خواهد بود. موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینمایم

امضا اسمیت موری شارژدافر

جواب زیر در تاریخ 23 قوس از طرف دولت ایران داده میشود:

آقای مستر موری شارژدافر دولت فخیمۀ آمریکا،

آقای شارژ دافر محترماً زحمت افزا میشود که مراسلۀ نمره 49 مورخه نهم نوامبر 1924 واصل گردید و از مندرجات آن استحضار به عمل آمد، راجع به پرداخت یکصد و ده هزار دلار مخارج کشتی آمریکایی که حامل جنازه مسترایمبری متوفی بوده است به وزارت جلیله مالیه دستورالعمل داده شد که مبلغ مزبور به طریقی که برای آن وزارتخانه میسّر شود بپردازد، ضمنا متذکّر میگردد که پیشنهاد اولیای دولت فخیمۀ آمریکا دایر به اینکه مبلغ مزبور به مصرف اعزام محصّلین ایرانی به آمریکا برسد مورد تقدیر اولیای دولت واقع گردیده و از این حسننیت اولیای فخیمه آمریکا بیان امتنان نموده و احترامات فائقه خود را تجدید مینماید. (2 )

حاصل بررسی هایعبدالله شهبازی  در بارۀ قتل ایمبری  به شرح زیر است: ماجرای بلوای سقاّخانۀ آشیخ هادی در حسن آباد تهران و قتل ماژور رابرت ایمبری (جمعه ۲۷ تیر ۱۳۰۳/ ۱۸ ژوئیه ۱۹۲۴) از حوادث مهمّ دوران دیکتاتوری رضا خان سردار سپه و از مقدّمات خلع سلطنت قاجار و تأسیس سلطنت پهلوی (آبانآذر ۱۳۰۴) است. این قتل کمی پس از قتل میرزادۀ عشقی (۱۲ تیر ۱۳۰۳) رخ داد، در زمانی که سردار سپه پایه های دیکتاتوری نظامی خود را به شدّت استوار می کرد.

ماژور رابرت ایمبری نایب کنسول سفارت آمریکا در تهران و دلّال کمپانی آمریکایی سینکلر بود. کمپانی نفتی سینکلر Οιλ Χορπορατιον Σινχλερ ∗∗ از خرداد ۱۳۰۰ ش. مذاکره با دولت میرزا احمدخان قوام السلطنه، رقیب قدرتمند رضاخان، را برای اخذ امتیاز نفت شمال ایران آغاز کرده بود. این کمپانی به هری فورد سینکلر (۱۸۷۶۱۹۵۶ ) ، سرمایه دار کالیفرنیایی، تعلّق داشت. سینکلر سرمایه داری زرنگ و بلندپرواز بود که به تازگی وارد حوزۀ نفت شده و در سال ۱۹۱۶ کمپانی نفتی خود را تأسیس کرده بود. او با وارن هاردینگ، رئیس جمهور وقت آمریکا، دوست بود و به دلیل برخورداری از این رابطه تصوّر می کرد می تواند با غول های بزرگ نفتی، چون رویال داچ شل و استاندارد اویل و کمپانی نفت انگلیسایران، رقابت کند و حتّی به حوزه های انحصاری آنها وارد شود. ایران یکی از این مناطق ممنوعه بود. در این زمان، رویال داچ شل سهام قابل توجّهی را در کمپانی های نفتی آمریکا خریداری کرده و این اقدام اعتراض سرمایه داران نفتی کالیفرنیایی، ازجمله هری سینکلر را برانگیخته بود.

زمانی که حکومت جدید شوروی قرار داد ۲۶ فوریه ۱۹۲۱ را با ایران منعقد کرد و تمامی امتیازات روسیه تزاری در ایران را بخشید، امیدی در دل رجال وطن دوست پدید آمد. کسانی مانند احمد قوام تصوّر کردند که می توانند استخراج نفت شمال ایران را به کمپانی های نفتی مستقل واگذار کنند و از این طریق به سلطۀ انحصاری انگلیسی ها بر نفت ایران پایان دهند. در این زمان، حسین علاء وزیر مختار ایران و علیقلی خان ضرّابی کاشی (نبیل الدوله)، کاردار سفارت ایران و مورگان شوستر، مشاور غیررسمی سفارت ایران، دلّالان نفت ایران در آ مریکا به شمار می رفتند. در این ماجرا، آنها بازی مرموز و پردسیسه ای را آغاز کردند. با دلّالی آنها دو کمپانی رویال داچ شل و استاندارد اویل وارد بازی شدند. سرانجام، دولت ایران تصمیم گرفت امتیاز استخراج نفت شمال را به کمپانی استاندارد اویل واگذار کند ولی اندکی بعد معلوم شد که استاندارد اویل، برخلاف تمایل دولت ایران، نیمی از سهام امتیاز فوق را به کمپانی نفت انگلیس واگذار کرده است. روشن شد که انگلیسی ها، رویال داچ شل و استاندارد اویل سه رکن اصلی یک مافیای نفتی هستند.

در خرداد ،۱۳۰۱ در دولت دوم قوام السلطنه، کابینۀ ایران تصویب کرد که امتیازی پنجاه ساله به یک کمپانی صددرصد آمریکایی برای استخراج نفت شمال واگذار کند. سهم ایران نیمی از تمامی عواید این امتیاز نامه پیش بینی شده بود. کمپانی آمریکایی استاندارد اویل، که با رویال داچ شل و انگلو پرشین اویل کمپانی زد و بندهای پنهان داشت، شروط ایران را نپذیرفت. در اینجا بود که کمپانی سینکلر مغرورانه وارد بازی شد، شروط ایران را پذیرفت و حاضر شد وامی ده میلیون دلاری در اختیار ایران قرار دهد. مذاکرات برای انعقاد قرارداد با سینکلر آغاز شد که به دلیل کارشکنی های مافیای نفتی تا اواخر سال ۱۹۲۳ ادامه یافت. در اوائل سال ۱۹۲۴ به نظر می رسید کار تمام شده است. در این زمان بود که به ناگاه ماجرای قتل رابرت ایمبری، دلّال کمپانی سینکلر در تهران، رخ داد. اینک دوران ریاست وزرایی و یکّه تازی سردار سپه بود. رضا خان هر چند محیلانه از قرارداد با سینکلر ابراز خوشحالی می کرد ولی در واقع تمایلی به این کار نداشت.

هری سینکلر برای اینفضولیبهای سنگینی پرداخت. کمی پس از قتل ایمبری رسوایی بزرگی در آمریکا پدید شد که دولت هاردینگ را با بحران مواجه کرد. ادّعا شد که هری سینکلر برای دریافت یک امتیاز دولتی به آلبرت فال، وزیر کشور دولت هاردینگ، رشوه پرداخته است. مافیای نفتی سینکلر را به دلیل ورود بی اجازه به حوزۀ انحصاری آنان، نفت ایران، به شدّت تنبیه کرد. او به جرم دروغ گویی در برابر کمیسیون مجلس سنای آمریکا شش ماه و نیم زندانی شد.در سال ،۱۹۲۵ مصادف با تأسیس سلطنت پهلوی، کمپانی سینکلر از ایران خارج شد.(3) 

توضیحات و مآخذ:‏

1 −  محمدقلی مجداز قاجار به پهلوی،  ترجمه: رضا مرزانی، مصطفی امیری ناشر : مؤسسهمطالعات و |ژوهشهای سیاسی 1389 صص 300 − 294

منابع

Ι ‎‏ − گزارش کرنفلد ، شماره 586 ، 1292 /00، 891 ، مورخ 9 جولای 1924 ‏

ΙΙ‏− ‏‎ Μαϕδ , Οιλ ανδ Κιλκλινγ οφ τηε Αμεριχαν Χονσυλ ιν Τεηραν ‎‏   ، صص 243 −  ‏‏241 ‏

∗ − گزارش  ا یمیری د ، شماره 59 ، 12972 /00، 891 ، مورخ 14 جولای 1924‏

 ‏  ‏ΙΙΙ‏  −  سوزان مودی 1934 1851  مبلغۀ بهایی متولّد شیکاگو

Μαϕδ , Οιλ ανδ Κιλκλινγ οφ τηε Αμεριχαν Χονσυλ ιν Τεηραν −Ις− ‎‏   ، صص 243 −  ‏‏241‏

ς‏− گزارش موری  ، شماره 763 ، 219 /518، 891 ، مورخ 29 نوامبر 1924  ‏ ‏

ςΙ‏− تلگرام کرنفلد ، شماره 57 ، 92 /‏Ιμ ‎، 123 ، مورخ 19 جولای 1924 ‏

‏‎ ςΙΙ‏ − تلگرام کرنفلد ، شماره 58 ، 93 /‏Ιμ ‎، 123 ، مورخ 19 جولای 1924 ‏

ςΙΙΙ‏ − گزارش کرنفلد و ضمائم ، شماره ‏596، 203 /‏Ιμ ‎، 123 ، مورخ 20 جولای 1924 ‏

ΙΞ‏ − گزارش کرنفلد ، شماره 612 ، 1298 /00، 891 ، مورخ 11 آگوست1924 ‏

Ξ ‎‏ −  گزارش موری و ضمیمه  ، شماره 650 ، 1305 /00، 891 ، مورخ 21 سپتامبر 1924  ‏

2 − حسین مکی در  کتابتاریخ 20ساله ایرانجلد سوم نشر ناشر 1963 − ‏107 92 )‏

3 −  ‏منبع: ‏عبدالله شهبازیماجرای قتل ماژور ایمبری≈  − سایت روزنامه همشهریدوشنبه 9 مرداد ‏‏1385‏

 ‏ ∗∗ میلسپو و مستشاران مالی آمریکایی در ایران 1927− 1922− (5)‏

دکتر محمّد قلی مجد در بارۀ ‏↔ امتیاز نفت سینکلر و رشوه گیریبه این بررسی رسیده است: در سال 1922 مجلس به دولت ایران اجازه داد تا امتیاز پنج استان شمالی را که مشمول امتیازدارسی نمی شدند، به یک شرکت آمریکایی واگذار کند. نهایتاً، در دسامبر 1923، یعنی تقریباً دوماه پس از ریاست رضا خان بر کابینه، امتیازی به شرکت اکتشافات سینکلر در نیویورک اعطا شد. ‏از همین روز پرداخت رشوه هم به منظور دریافت امتیاز های اقتصادی و معدنی به رضاخان ووزرایش (نظیر تیمور تاش و فروغی) شروع شد؛ درست مثل رشوه های کلانی که بابت امتیازشیلات دریای خزر پرداخت می شد. بر نارد گوتلیب، کنسول آمریکا، در این باره گزارش می دهد: ‏از اظهارت محرمانه ی نمایندگان شرکت سینکلر چنین بر می آید که رئیس الوزراء به احتمال خیلیقوی امتیاز سینکلر را ظرف چند روز آینده امضاء خواهد کرد. اگر رضا خان این امتیاز را امضاءکند، تصویب مجلس هم که باید طیّ یک ماه آینده تشکیل جلسه بدهد تقریباً حتمی است، زیرامجلس کاملاً مطیع رضا خان است.≈ (1)‏

دو هفته بعد، گوتلیب در تلگرامی می نویسد: ↔امروز بعد از ظهر شخصاً شاهد امضای امتیازنفت شمال ایران از طرف رضا خان، رئیس الوزرا ء و آر.سپر، نماینده ی شرکت اکتشافات سینکلربودم.≈(2) گوتلیب متعاقب این تلگرام در گزارشش می نویسد: ↔نکته ای که در ارتباط به امتیازنفت شمال قدری عجیب، ولی بسیار مهم است، این گونه طبق اظهارت شخصی وزرای امور خارجهو مالیه به نماینده ی شرکت سینکلر، دکتر میلسپو، مدیر کل مالیه های ایران، تا قبل از امضایامتیاز توسّط رضا خان از مذاکرات مربوط به آن کاملاً بی خبر بود.≈ (3)‏

دلیل بی خبر گذاشتن میلسپو از همان روزهای اوّل مذاکرات مشخّص بود. آلن دالس درباره ی دیداریکی از اعضای سفارت بریتانیا در واشنگتن می نویسد: ↔آقای کریگی از سفارت بریتانیا به دیدنمآمد و گفت که گزارش هایی از سفارت به او داده اند که شرکت نفت سینکلر به منظور جلب حمایتبرخی از ایرانی های متنفّذ

به آن ها رشوه داده است. گفتم که شایعاتی با همین مضمون به گوش ما هم رسیده است، کهاحتمالاً منبع شان همان است که سفارت بریتانیا از آن شنیده ولی هیچ اطّلاع موثّقی دالّ بر تأیید اینشایعات در دست نداریم.≈ (4)‏

کمی پس از اعطای امتیاز گزارش هایی دالّ بر پرداخت رشوه های کلان به رضا خان و وزیر امورخارجه اش، فروغی، در مطبوعات آمریکا به چاپ رسید. هیوز، وزیر امور خارجه آمریکا، طیّتلگرامی به سفارت آمریکا در تهران نوشته: ↔واشنگتن هرالد در شماره 7 فوریه اش نوشته استکهمی گویند یک آمریکایی در رقابت سخت گروه های نفتی برای تصاحب امتیاز میدان های بزرگنفت شمال ایران مبلغ یکصد هزار دلار به وزیر امور خارجۀ ایران رشوه داده است.≈ در این مقالههم چنین آمده است کهمی گویند خود وزیر امور خارجۀ ایران که از زیرکی اش در گرفتن اینپول خیلی به خود می بالد به شایعه ی رشوه ی 100 هزار دلاری دامن زده است. همه ی روزنامههای شرق مدیترانه مطالبی در ایران در این باره چاپ کرده اند.≈ (5) یک روزنامه ی تهرانی بهنام ناصر الملّه مقاله ای به چاپ رسانده، در آن مدّعی شده بود که شرکت نفت سینکلر مبلغ 300 ‏هزار تومان ( معادل 300 هزار دلار) به رضا خان و فروغی پرداخت کرده که از این مبلغ 100 ‏هزار تومان سهم فروغی بوده است. (6) کورنفلد، وزیر مختار آمریکا، که از این اتّهامات شرمندهو خشمگین شده بود تلگرام زیر را برای امور خارجه فرستاد: ↔وزیر امور خارجه انسانی بسیارشریف و درست کاراست. ناصر الملّه روزنامه ایست که به طور مرتّب چاپ نمی شود و آن چهدرباره ی پرداخت 300.000 تومان از طرف سینکلر به رییس الوزراء نوشته کاملاً بی پایه و بیاساس است. هیچ کس در اینجا این مقاله را جدّی نگرفته است. همین روزنامه در 24 ژانویهحرفش را کاملاًپس گرفت.≈ (7)‏

در همین اثنا، به حسین علائی، وزیر مختار ایران در واشنگتن، دستور داده بودند که پاسخمناسبی به این شایعات بدهد. علائی نیز با دالس، رییس بخش امور خاور نزدیک در وزارت امورخارجۀ آمریکا، ملاقات و گفت و گو کرد. دالس در یادداشتی در این باره می نویسد:‏

وزیر مختار ایران از مقاله ای که درباره ی ادعای رشوه گیری مقامات ایرانی بر سر اعطای امتیازنفت شمال به شرکت سینکلر در شماره 7 فوریه واشنگتن هرالد به چاپ رسیده بود ابراز ناخشنودی کرد. او مقاله ی فوق را افترا آمیز، کاملا بی پایه و اساس، و بسیار ناراحت کننده خواند،و گفت که این مقاله مسلّماً به حیثیّت و اعتبار ایران در آمریکا لطمه می زند، آن هم کاملا غیرمنصفانه، زیرا کوچک ترین نشانی از حقیقت در این گزارش وجود ندارد. او گفت که طیّ ارسالبیانیه ای به خبر گزاری آسوشیتدپرس این گزارش را تکذیب کرده، ولی تا آن جا که می داند اینخبر گذاری بیانیه اش را منتشر نکرده است. علائی گفت که درک می کند که این مسایل به وزارتامور خارجه مربوط نمی شود، ولی سپاسگزار خواهد بود اگر بتوانیم برای خنثی کردن تأثیراتبدی که این مقاله ممکن است در آمریکا داشته باشد به او توصیه ای بکنم. آیا باید نامه ای به سردبیر بنویسد؟ [از نظر او] این مقاله واقعاً دروغی بیش نبود. چه کاری باید بکند؟ به وزیر مختارگفتم که مقاله را دیده ام و می فهمم که چه احساسی دارد. با وجود این، فکر نمی کنم در موقعیتیباشم که توصیه ای به او بکنم. گاه بهتر است که اصلاً به مقالات جنجالی مطبوعات نکنیم، ولی بههر حال او خودش بهتر از هر کس دیگری می داند چه کاری باید انجام بدهد. (8)‏

ایرانی ها به کورنفلد، وزیر مختار آمریکا در تهران، هم فشار آورده بودند. او در گزارشی مینویسد: ↔احترماً ترجمه ی نامه ذکاء الملک، وزیر امور خارجۀ ایران، به پیوست ارسال می گردد. ‏ایشان در این نامه آزردگی خاطر شدید خود را از چاپ مقاله ای در مطبوعات آمریکا که درآن ادّعاشده بود او برای اعطای امتیاز نفت شمال از شرکت اکتشافات سینکلر 100.000 دلار رشوهگرفته، ابراز کرده است. چنانکه قبلاً هم به عرض وزارت امور خارجه رسانده ام، ذکاء الملک یکیاز محترم ترین مقامات ایرانی است. نمی دانم وزارت امور خارجه چگونه می تواند این خبط و خطارا جبران کند، ولی احتراماً پیشنهاد می کنم که با انتشار بیانه ای این اتّهام کاملاً بی پایه و اساس راشدیداً تکذیب کند.≈ (9) سه روز بعد کورنقلد تلگرام زیر را ارسال کرد:↔متأسّفانه باید به اطّلاعبرسانم که طبق گزارش تلگرافی روز گذشته ی آقای علائی، مطبوعات آمریکا از چاپ تکذیبیهایشان در ارتباط با خبری که چندی پیش به چاپ رسیده بود خود داری کرده اند. بنابراین، تقاضادارد اقدام لازم و فوری جهت پذیرش و انتشار تکذیبیه ی رسمی ایشان از سوی مطبوعات مبذولبفرمایید.≈ (10)‏

پاسخ مورخ 16 فوریه ی هیوز می تواند هم چون مطلبی درسی درباره ی دولت و رویه هایسیاسی ایالات متّحده تلقّی شود: ↔انتظار دارد توجّه وزیر امور خارجۀ ایران را به این نکته جلببفرمایید که قوۀ مجریۀ [آمریکا] هیچ کنترلی بر مطبوعات این کشور ندارد. چنانکه آن وزیر محترمبدون شک اطلاع ندارد، در مواردی که بیانات دروغ و افترا آمیزی عنوان شود به موجب قانونمی توانند برای اعاده ی حیثیّت به دادگاه های آمریکا شکایت ببرند.≈ (11)‏

با وجود این، رضاخان و فروغی برای اعاده ی حیثیّت شان از این کانال های حقوقی استفادهنکردند. کاملاً مشخّص بود که این دو بر سر اعطای امتیاز سینکلر رشوه های کلانی گرفته اند. ‏میلسپو در نامه ای محرمانه در 21 سپتامبر 1924، به دالس اطّلاع داده بود که بر اساساطّلاعات موثّق رضا خان چند ماه پیش مبلغ 200.000 دلار را که ظاهراً همان رشوه ی شرکتسینکلر بود، به اروپا انتقال داده است. صد هزار دلار بقیه هم که طبق گزارش روزنامه ها به جیبفروغی رفته بود. ولی این که مشهور بود فروغی فرد با شرافتی است، هارت، وزیر مختارآمریکا، وقتی با شواهد متقن رشوه گیری و فساد او مواجه شد، نوشت که در کلّکسیون شیّادان وکلاهبردارانهر کسی فروغی را نداشته باشد، کلّکسیونش ناقص است≈.‏

البتّه رشوه ی کلانی که سینکلر پرداخته بود، به کارش نیامد. پس از قتل رابرت دبلیو ایمبری،کنسولیار آمریکا در تهران، شرکت سینکلر نیز امتیازش را پس داد. همین اتّفاق موری را بر آنداشت که از نبود شرکت های نفتی آمریکایی در ایران ابراز تأسّف کند:‏

واقعاً جای تأسّف است که هیچ شرکت نفتی آمریکایی هم اکنون در تهران نماینده ای ندارد. امروزهنوعی اضطراب و بلاتکلیفی در محافل سیاسی ایران سایه انداخته است که به هیچ وجه دلگرمکننده نیست. می گویند رییس الوزراء می خواهد رژیم سیاسی را طوری تغییر بدهد که خودشنایب السلطنه یا شاه بشود. شاید برای تحقّق نقشه هایش مجبور به جلب حمایت انگلیسی ها باشد. ‏متأسّفانه باید بگویم که اگر نهایتاً این کودتا با حمایت انگلیسی ها انجام بشود، بخت شرکت هایآمریکایی برای به دست آوردن امتیاز نفت شمال ایران، از نظر من، بسیار کمتر خواهد شد. (12)‏

پیش بینی موری خیلی دقیق از آب در آمد. شرکت های آمریکایی در 30 سال آینده از گردونۀرقابت بر سر نفت ایران بیرون رانده شدند، و تا زمان امضای قرار داد کنسرسیوم نفتی در سال ‏‏1954 از قرار دادهای نفتی ایران محروم ماندند.‏

  دکتر محمد قلی مجد −‏ ↔ امتیاز نفت سینکلر و رشوه گیری ≈  (  ‏1927−   1922‏)  ترجمه: مصطفی امیری

پی نوشت ها :‏

فصل سوم کتاب: ↔‏Γρεατ Βριταιν & Ρεζασηαη: Τηε Πλυνδερ οφ Ιραν, 1921−‎‎1941 ‎Χ 2003‎

1− گوتلیب، گزارش شمـ (312/ 6363، 891)، مورخ 5 دسامبر 1923.‏

2− گوتلیب، تلگرام شمـ (318/ 6363 ،891)، مورخ 20 دسامبر 1923.‏

3− گوتلیپ، گزارش شمـ (321/ 6363، 891)، مورخ 27 دسامبر 1923‏

4− دالس، تلگرام شمـ (274/ 6363، 891)، مورخ 23 ژانویه 1923‏

5− هیوز، تلگرام شمـ (6363 ,‏Α/ 335 891‎‏ )، مورخ 7 فوریه 1924‏

6− همان

7− کورنفلد، تلگرام شمـ (337/ 63636، 891)، مورخ 9 فوریه 1924‏

8− وزارت امور خارجه، یادداشت شمـ (338 /6363، 891) مورخ 9 فوریه 1924‏

9− کورنفلد، گزارش شمـ 373(340/ 6363، 891)، مورخ 12 فوریه 1924‏

10− کورنفلد، تلگرام شمـ (344/ 6363، 891)، مورخ 15 فوریه 1924‏

11−هیوز، تلگرام شمـ (345/ 6363، 891)، مورخ 19 فوریه 1924‏

12− موری، گزارش شمـ 854 (582/ 6363، 891) ، مورخ 20 ژانویه 1925.‏

منبع: مطالعات تاریخی شماره 27

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید