خامنه ای و نامه دوّم ترامپ در ۱۷ اسفند ماه ۱۴۰۴
چرا خامنه ای این بار بر خلاف نامه اوّل، پاسخ نامه دوّم ترامپ را داده است؟
جواب اینست که خامنه ای متوجه شده این بار وضع فرق می کند، دیگر نمیتواند دست به فریبی دیگر زده و از تله تسلیم غیر شرافتمندانه خود، و خوردن جام زهر فرار کند، و یا مذاکره با آمریکا را به گردن دیگران، مثلاً حسن روحانی و یا ظریف اندازد. چرا که ترامپ در نامه دوّم خود، بطور مستقیم حضرت اقا را مورد خطاب قرار می دهد.
خامنه ای اینبار خطر را به خوبی درک کرده است. زیرا می داند هم خود، هم خانواده اش و هم حاکمیت ولایت مطلقه فقیه، و هم کشور ایران را ـ که به قول خود و اطرافیانش در اختیار جمهوری اسلامی میداند، و طبق گفته خود او، آمریکا می خواهد ایران را از دست جمهوری اسلامی خارج سازد، ـ در خطری جدی قرار گرفته است.
با یک چنین شرایطی که فعلاً حاکم است، نشانگر مرگ خامنه ای و نظام او است. علاوه بر این، به نظر می رسد، اینبار با توجه به زمان دو ماهه ترامپ و مکانیسم ماشه، خامنه ای خطر را بسیار نزدیک می بیند.
نامه ترامپ خطاب به سید علی خامنه ای، که بسیاری از مسئولان مدعی بودند، از متن آن خبر ندارند. به شکلی دیگر افشا میشود و جالب اینکه نامه ترامپ به رهبری را، نه وزیر امور خارجه، نه بیت رهبری و نه رییس جمهور، بلکه یکی از نیروهای وزارت امور خارجه منتشر می سازد.
محمد صالح صدقیان، مدیر مرکز عربی مطالعات ایران، روز شنبه متن نامه دونالد ترامپ را در شبکه اجتماعی « ایکس » منتشر کرد. در متن این نامه، ترامپ با خطاب قرار دادن خامنه ای رهبر ایران، نوشته است:
« جناب آیت‌الله خامنه‌ای، با احترام به جایگاه رهبری شما و مردم ایران، این نامه را با هدف ایجاد افق های جدید در روابط مان می‌نویسم؛ روابطی که در چند دهه گذشته شاهد دشمنی، سوء تفاهم و رویارویی‌های غیرضروری بوده است.
اکنون زمان آن فرا رسیده تا از دشمنی‌ها عبور کنیم و صفحه‌ای نو از همکاری و احترام متقابل داشته باشیم.
امروز همچنین فرصتی تاریخی در برابر ما قرار دارد.
ایالات متحده آمریکا تحت رهبری من آماده است گامی بزرگ به سوی صلح و کاهش تنش بردارد. ما می‌توانیم با هم تحریم ها را لغو کنیم، اقتصاد ایران را توانمند سازیم و درهای همکاری میان دو کشور را بگشاییم؛ نه فقط به نفع دو ملت، بلکه به سود ثبات و صلح در خاورمیانه و سراسر جهان.
اما به شما هشدار می‌دهم که اگر این دست دراز شده را رد کنید، و اگر نظام ایران مسیر تشدید تنش حمایت مداوم از گروه‌های تروریستی و ماجراجویی نظامی را در پیش گیرد، پاسخ ما قاطع و سریع خواهد بود.
ما در برابر تهدید های نظام شما علیه مردم مان یا متحدان مان بی تفاوت نخواهیم ماند.
صلح نشانه ضعف نیست، بلکه انتخاب قدرتمندان است. مردم بزرگ ایران شایسته آینده‌ای بهتر، دور از انزوا، فقر و رنج هستند.
اگر آماده مذاکره هستید، ما نیز آمادگی داریم.
اما اگر به نادیده گرفتن خواست جامعه جهانی ادامه دهید، در تاریخ ثبت خواهد کرد که فرصت بزرگی را از دست دادید. »
چند روز بعد از رسیدن نامه، در حالیکه خامنه ای نامه را دیده بود، باز هم دم از قلدری طرف مقابل می زد و می گفت، که نامه را ندیده است.
ولی در سخنرانی اش و قلدر خواندن ترامپ، دیدن و خواندن نامه را لو داد. بعد از آن نیز، فردی که به وزیر امور خارجه، و سپاهیان نیروی قدس نزدیک و عضو خاندان های معروف بازار تهران است، گفته است:
نامه ترامپ خوانده شده و پاسخ آنرا نیز داده اند. البته محتوای جواب آن، هم تهدید است و هم فرصت بدست آوردن.
علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران روز شنبه هشتم مارس (۱۸ اسفند) در واکنش به سخنان اخیر دونالد ترامپ، بدون نام بردن اسم او، اعلام کرد:
« اصرار برخی از دولت‌های قلدر برای مذاکره، به منظور حل مسائل نیست، بلکه برای تحکّم و تحمیل توقعات خودشان است. »
او در دیدار با سران قوا و جمعی از کارگزاران ارشد لشکری و کشوری در دستگاه‌های مختلف گفت:
« جمهوری اسلامی ایران قطعا توقعات آنها را نخواهد پذیرفت. » و …. « ادعای اروپایی ها مبنی بر عمل نکردن ایران به تعهدات خود، حرف زور است، بی چشم و رویی هم حدی دارد. »
از طرف دیگر، مسئولان ایران نیز با توجه به نامه محکم ترامپ به خامنه ای، پاسخ ایران را بطور سر بسته نگاه داشتند. تا اینکه پس از چندی، پاسخ نامه ترامپ به شرح زیر بر اساس نوشته های وب سایت های عربستان سعودی لو رفت.
البته تایید صحت آنرا میتوان در سخنرانی های برخی از مسئولان ایران بخوبی مشاهده نمود.
پایگاه خبری « العربی الجدید » روز شنبه ۲۹ مارس ۲۰۲۵ ( نهم فروردین ماه ) به نقل از « منابع آگاه در ایران »، نکاتی از پاسخ مکتوب جمهوری اسلامی به نامه دونالد ترامپ را منتشر کرد.
این نامه پنجشنبه هفتم فروردین ماه از طریق عمان برای رئیس جمهوری آمریکا ارسال شده بود.
خلاصه پاسخ ایران:
این نامه بطور کل شامل چهار محور اصلی است:
برنامه هسته‌ای، توانمندی‌های دفاعی، سیاست‌های منطقه‌ای و تهدیدهایی که ترامپ در نامه خود مطرح کرده بود.
بر اساس محتوی این نامه:
« جمهوری اسلامی قاطعانه هرگونه بحث درباره توانایی‌های دفاعی و برنامه موشکی خود را رد کرده است. » با این حال، در همان نامه تأکید شده که تهران،
« تنها در چارچوب برجام و بر اساس احترام متقابل آماده مذاکره درباره برنامه هسته‌ای خود است. » این تأکید به عنوان پاسخی به هرگونه تلاش برای تحمیل،
« مطالبات غیرمنطقی برای توقف برنامه هسته‌ای » عنوان شده و رژیم ایران اعلام کرده که « تحت هیچ شرایطی چنین چیزی را نخواهد پذیرفت. » همچنین جمهوری اسلامی به ترامپ اطمینان داده که
« برنامه هسته ای این کشور صلح آمیز است و پایبندی ایران به ماهیت صلح آمیز آن صرفاً ناشی از باورهای داخلی این کشور است. » درباره روابط رژیم ایران با متحدان منطقه‌ای خود، در این نامه تصریح شده که این روابط،
« بر اساس توافق‌های دوجانبه است و متحدان ایران کشورهایی مستقل هستند که تابع ایران نیستند. بنابراین هرگونه توافق با این طرف ها باید با استقبال خودشان همراه باشد. »
همچنین منابع مورد ادعای « العربی الجدید » تأیید کردند که در این پاسخ، هرگونه مذاکره مستقیم را به « احترام متقابل و عدم تهدید و فشار حداکثری » مشروط کرده است.
درباره محور چهارم، که شامل تهدیدهای ترامپ است، جمهوری اسلامی، در پاسخ خود اعلام کرده که « از منافع و امنیت ملی خود به شدت دفاع خواهد کرد و هرگونه پاسخ به حملات احتمالی، بدون محدودیت خاصی خواهد بود. »
بر اساس گزارش « العربی الجدید »، حکومت ایران در نامه خود به ترامپ تشریح کرده است که « در برابر احترام، با احترام پاسخ خواهد داد، اما به هرگونه تهدید نیز پاسخ متقابل خواهد داد. »
حال به نظر می رسد با توجه به سخنان برخی از مسئولان سیاسی و نظامی رژیم ولایی، پاسخ ایران به امریکا، در مطالب فوق صحت دارد.
برای مثال:
- علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی بارها گفته بود با آمریکا به ویژه دولت ترامپ مذاکره نخواهد کرد. او در ۱۸ اسفند ماه ۱۴۰۳ در جمع کارگزاران نظام در واکنش به فشارهای دونالد ترامپ برای مذاکره گفت:
« مسئله آنها فقط مسئله هسته‌ای نیست، بلکه مذاکره برای آنها راه و مسیری برای طرح توقعات جدید از جمله در زمینه امکانات دفاعی و توانایی های بین المللی و بیان انتظاراتی از این قبیل است که فلان کار را نکنید، با فلان کس دیدار نکنید، برد موشک را از فلان قدر بیشتر نکنید که قطعاً این موارد از طرف ایران پذیرفته و برآورده نمیشود. »
- با نگاهی به پاسخ نامه ایران به امریکا و سخنان محمد حسین باقری تقریبا می توان مطمئن شد که پاسخ منتشر شده، درست است. با توجه به نامه ترامپ و پاسخ ایران، در حالیکه ترس شدیدی مسئولان نظام را فرا گرفته است. بخصوص کسانی که آینده خود را درخطر می بینند، به میدان آمده اند تا شاید بتوانند تهدیدات و کرنشهای خود، ترامپ را از تهدیدی که کرده بود، دور سازند .
پیش از آن نیزخامنه ای هنگامی که ترامپ برای دومین بار به ریاست جمهوری امریکا رسید، برای نشان دادن قدرت و ولایت مطلقه خودش، دیدار هایی با فرماندهان باقی مانده حماس، جهاد اسلامی، حشدالشعبی جهت نشان دادن توان مدیریت خود بر نیروهای نیابتی، در تهران به نمایش گذارد.
او در سخنرانی خود از نیروهای جوان و مبارز سوری گفت، از نیروهای حوثی یمن حمایت کرد و حاضر به دیدار با امیر قطر هم شد.
البته خامنه ای به خوبی می داند که در میان کشورهای منطقه و جهان حمایتی ندارد و در انزوای کامل به سر می برد. زیرا حتی دو کشور روسیه و چین هم که تا حدی از او حمایت می کردند، خاطر نشان کرده اند که در برابر حمله احتمالی امریکا به ایران، هیچکدام به دفاع از ایران و شرکت در جنگ بر نمی خیزند.
برای مثال، آندری رودنکو، معاون وزیر خارجه روسیه گفت حمله احتمالی آمریکا به ایران، بدترین عواقب را برای منطقه به همراه خواهد داشت. او تاکید کرد که در صورت وقوع این حمله، روسیه ملزم به ارائه کمک نظامی به تهران نخواهد بود، و نباید این کار را انجام دهد. اما برای حل مناقشه و رفع تنش‌ها تمام اقدامات را انجام خواهد داد.
رودنکو همچنین گفت:
روسیه، چین و جمهوری اسلامی اکنون در مسکو در حال بررسی سناریوهای بعد از رسیدن به توافق میان تهران و واشینگتن هستند.
در اینصورت از قرار، گویا روسیه و چین مطمئن هستند که ایران و واشینگتن در مذاکرات به نتیجه خواهند رسید.
بنا به همین گفته ها و جلسات میان روسیه و چین و ایران در مسکو، به نظر می رسد دیدار پوتین و نماینده امریکا در دیدار با عباس عراقچی در عمان، یک روز مانده به دیدار با فرستاده ترامپ، بطور حتم، بدون هدف و هماهنگی نبوده است .
از سوی دیگر دیده می شود که :
- کشورهای اروپا و سازمان انرژی هسته ای، ایران را تحت فشار قرار داده اند.
- انگلیس برای نیروهایی مرتبط با ایران و معرفی خود فشار می آورد.
- منتخب جدید کانادا قول داد، نیروهای سرکوبگر وابسته به ایران را از کانادا اخراج کند.
- نیروهای حامی حماس از امریکا اخراج شدند.
- ترس حزب الله ازحمله اسراییل به لبنان، آنها را وادار به دادن بیانیه ای مبنی بر عدم دخالت در پرتاب راکت به اسراییل کرد.
- ممانعت از کمک های مالی ایران به حزب الله، که در دو نوبت، نوبت اوّل دو و نیم و نوبت دوّم، چهار میلیون دلار بود، دولت لبنان این پول های ایران را کشف و ضبط کرد. در ضمن کشتی حامل نفت اهدایی سپاه قدس به حزب الله لبنان را امریکاییان ضبط و به مبلغ ۴۶ میلیون دلار به فروش رساندند.
- اعتراضات مردم غزه بر علیه حماس و اعدام برخی از معترضین.
- حمله مجدد اسراییل به غزه.
- فرمان به نیروهای حشد الشعبی برای دوری جستن از درگیری های امریکا و یمن.
- خارج ساختن نیروهای ایرانی از یمن.
- عدم حمایت از یمنی ها در حمله امریکا.
- اجازه دادن ترامپ به فرماندهی سندکام برای حمله بدون مجوز به یمن
- و…
اینها همه سبب گردید که خامنه ای با توجه به تهدیدهای ترامپ و شرایط بسیار وخیم اقتصادی مردم ایران، به وحشت افتد.
زیرا او به خوبی میداند، امکانات و تسلیحات مورد نیاز برای مقابله با امریکا را به هیچوجه ندارد.
البته سخنان فرماندهانی مانند تنگسیری و حاجی زاده و سلامی و… چیزی جز خالی بندی غیر واقعی و مزورانه نیست.
بنابراین خامنه ای در ترفندی که آبرو و حیثیت خود را حفظ نماید، و قدری از بی شرفی مذاکره کننده گان ایرانی به فرمان خود او، بکاهد، و شاید بتواند فرصتی تازه جهت نجات خود و نظام درهم پاشیده اش، بدست آورد، دستور داد:
مذاکره غیر مستقیم صورت گیرد تا بتواند برای ساده لوحان نمایش دهد، که او، و نه ترامپ، هنوز سوار بر روند مذاکره است.
بنابر گفته سخنگوی وزارت خارجه، « رهبری سخاوتمندانه مذاکره غیر مستقیم را پذیرفتند. »
البته ثناگویان دور تا دور خامنه ای نیز همین سخن او را مانند طوطی تکرار کردند که « مذاکره غیر مستقیم است. »
اما عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی روز سه شنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۴ در یک مصاحبه در پاسخ به پرسشی درباره مذاکره با نماینده آمریکا در عمان گفت:
« شکل مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم اهمیت چندانی ندارد! » با اینهمه معلوم نیست ایشان بر اساس کدام مستندات عقلی تأکید کرده است که: « شیوه غیرمستقیم در مذاکره بهتر میتواند یک مذاکره واقعی و منتج به نتیجه را تضمین کند. »
حال پس از صدور اجازه مذاکره با آمریکا بوسیله خامنه ای، برخی از اعمال و سخنان برای جلوگیری از فشار بیشتر امریکا بر ایران، بترتیب ذیل شروع شدند، از جمله:
- خامنه ای گفت، ما قصد ساخت بمب هسته ای را نداریم، ما نیروی نیابتی در منطقه نداریم،
- پاک کردن پرچم امریکا در مقابل درب ورود پایگاه زیر زمینی موشکی سپاه،
- توقف شعار دادن علیه امریکا در راهپیمایی روز قدس،
- حمایت برخی از نیروهای وابسته برای مذاکره با امریکا.
البته بعد از آنکه ترامپ نتانیاهو را به امریکا فرا خواند و عنوان کرد که روز شنبه ۲۳ فروردین با ایران مذاکره مستقیم انجام خواهد شد، این امر نشانگر آن بود که:
ترامپ نتانیاهو را اچمز کرده و به گونه ای با او رفتار میکند که نشان دهد. این اوست که در رابطه با ایران تصمیم می گیرد. زیرا در همان دیدار علاوه بر فشار به اسراییل برای جلوگیری از حمله احتمالی به ایران، از رئیس جمهور ترکیه نیز حمایت کرد و خواستار پایان عملیات در غزه و سوریه شد.
در واقع اینطور می توان گفت که ترامپ، نتانیاهو را به طور کامل تحت کنترل خود در آورده است. به گونه ای که خود نتانیاهو هم اصلاً باورش نمی شد که ترامپ با او اینگونه برخورد کند و او مجبور به اطاعت مطلق از خودش گرداند.
بنابر این بخوبی می توان حدس زد که حمله اسراییل به ایران فعلا میسر نیست. علاوه بر آن، نتانیاهو با توجه به نیاز شدید حمایتی امریکا از اسرائیل و این امر که ترامپ به هیچ وجه اجازه نمی دهد، کس دیگری غیر از خود او، بمثابه « پیام آور صلح و دوستی » در سطح منطقه و جهان مطرح شود، فعلا حمله ای به ایران صورت نخواهد گرفت.
وقتی ترامپ از مذاکره مستقیم روز شنبه با ایران در سطح عالی سخن راند، در ایران میان مردم شایع شد، که قالیباف و حاجی بابایی به دیدار رهبری رفتند تا او را قانع کنند، مذاکره مستقیم با آمریکا را باید بپذیرد. و باز طبق همین شایعات، در مذاکرات در کنار عراقچی قرار شد، علی لاریجانی، محمد فروزنده و احتمالا ظریف هم شرکت کنند.
به دنبال انتشار این خبر بود، که روز نامه شرق برای چند روز توقیف شد.
از سوی دیگر سرداران خالی بند، چون دیدند مذاکره دارد صورت میگیرد و دیگر خطری از جانب آمریکا آنان را تهدید نمیکند، وارد صحنه سازی های کاذب شدند تا جهت جلب و دلداری چماقداران حامی خویش، امریکا و اسراییل را بدینصورت تهدید زبانی کنند:
- برخی سرداران مدعی شدند که اگر ایران مورد حمله قرار گیرد، مقر امریکا در اقیانوس هند را مورد حمله قرار می دهند.
- عده ای دیگر تهدید کردند که به کشورهای منطقه، که امریکا در آنجا پایگاه نظامی دارد، حمله میکنند.
- برخی هم گفتند، اگر امریکا حمله کند، اسراییل را با هزاران موشک مورد حمله قرار میدهند و…
البته با وجود این تشرها و تهدیدهای توخالی ریاکانه:
- فرماندهان سپاه قدس به عراق رفتند و از هشد الشعبی خواستند که در دفاع از یمن شرکت نکنند،
- از نیروهای یمن خواستند تا جایی که می توانند برای جلوگیری از حمله امریکا خواهان آتش بس باشند،
- به همین دلیل نیز به مصر برای مذاکره آتش بس، نفراتی را اعزام کردند.
اما به نظر میرسد که امریکا برای یمن برنامه های دیگری دارد:
طوریکه احتمالا با حملات شدید، پایگاههای یمن را بمباران میکند تا شاید وضعیت جدیدی برای تصرف بخش هایی از یمن، مانند بندر الحدیده به وجود آورد. تا شرایط برای حمله به صنعا فراهم شده و این آخرین بازمانده جبهه مقاومت نیز، مانند مابقی آنها، که برخی توسط خامنه ای، برخی توسط اسراییل، و برخی دیگر توسط نیروهای ترکیه از میان برداشته و از بین رفتند، به انتها رسد.
ترس خامنه ای از احتمال ترور مسئولان در ایران:
خامنه‌ای در جریان خطبه‌های نماز عید فطر که دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۴ در مصلای تهران برگزار شد، به مسئولان نظام هشدار داد، احتمال اقدام حمله نظامی زیاد نیست. اما یکی از کارهای رایج اسرائیل ترور شخصیت‌هاست. او گفت:
« اسرائیل ترور میکند و می‌گوید که من ترور کردم.» و « آمریکا و دولت‌های غربی نیز حمایت میکنند، و بقیه دنیا هم تماشا میکنند. »
حال چند روزه بعد از این سخنرانی، خبرگزاری فارس که وابسته به سپاه است، ترور حاجی زاده را تکذیب کرد. ( در ایران مردم می گویند، هر زمان که خبری از سوی حامیان نظام تکذیب شد، آن خبر به احتمال قوی صحت داشته است. )
جالب اینکه – حدود سه ماه پس از ترور محمد مقیسه و علی رازینی، دو حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی و دیوان عالی در کاخ دادگستری، ـ اعضای کمیسیون امنیت ملّی و کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی روز سه شنبه ۱۹ فروردین ماه درباره جزئیات این ترورها « جلسه غیرعلنی» برگزار کردند.
سخنگوی هیئت رئیسه مجلس تأکید کرد که « مجلس شورای اسلامی با حساسیت ویژه‌ای این مسئله را پیگیری کرده و با بهره گیری از ظرفیت کمیسیون‌های تخصصی، به دنبال یافتن راهکارهایی برای افزایش ضریب امنیتی و پیشگیری از وقوع اتفاقات مشابه در کشور است. »
حال در پایان این این بخش، سوالی بس مهم را با خوانندگان گرامی این سطور در میان میگذارم:
آیا سخنرانی خامنه ای در رابطه با ترور مسئولان نظام، و شایعه ترور سردار حاجی زاده، و همچنین جلسه مجلس در رابطه با ترور قاضیان، با یکدیگر ارتباط ارگانیک دارند؟
در نوشته بعدی به « شیوع خیانت، جنایت و فساد در رژیم ولایی، تحت عنوان اوجب واجبات » پرداخته خواهد شد.