با سلام به حضار محترم,
چهار سال از درگذشت شخصیتی کم نظیر و ملی کشورمان یعنی زنده یاد بنی صدر گذشت. بنی صدر در طول زندگی پربرکتش خدمات ارزنده ای به ایران و ایرانیان کرد. چه در دوره کوتاه مسئولیت ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا که ارتش متلاشی شده بعد از کودتای نوژه را بازسازی و تجدید سازمان کرد و این ارتش توانست در جنگ عراق علیه ایران از تمامیت ارضی کشورمان قهرمانانه دفاع کند و می رفت که در همان سال اول, جنگ با پیروزی ایران تمام شود که ملاتاریا با کودتای خرداد سال 60 این روند را متوقف و متأسفانه بعد از هشت سال با صدها هزار کشته و مجروح در ضعف و شکست به پایان برد. و چه به عنوان یک کنشگر سیاسی و محقق در طول هفتاد سال مبارزه در راه استقلال و آزادی, خالق دهها کتاب در حوزه های فلسفی, فرهنگی, سیاسی و اقتصادی و هزاران مقاله و مصاحبه ی راهگشا برای مردم ایران و بخصوص مبارزان راه استقلال و آزادی به یادگار گذاشته که گنجینه ای گرانبهاست برای آینده سازان ایران.
زنده یاد بنی صدر برای من یک الگو, یک استاد و یک دوست به معنای واقعی کلمه بود که در هر زمان و هر شرایطی آماده گفتگو, راهنمایی و مشورتهای سازنده بود.
چرا مهم است که ما شخصیت های مبارز و ملی کشورمان چون امیر کبیر, مصدق و بنی صدر و دیگر شخصیتهای ملی در این تراز را بعنوان الگو به نسل جوان بشناسانیم و از اندیشه و عملشان در چنین مجالسی تجلیل کنیم.
دانشمندان علوم تربیتی و روانشناسان معتقدند که اگر می خواهیم جامعه جوان ما با انگیزه و امیدبه کار و تلاش برای آزادی و استقلال کشورشان کوشش کنند, باید در تمامی زمینه ها چه سیاسی ,چه اجتماعی, چه فرهنگی ,و چه اقتصادی الگوهایی که نماد مقاومت و پایداری در آن حوزه ها بوده اند را بطور مداوم به جامعه و بخصوص به جامعه جوان معرفی و آموزش دهیم و از اندیشه, عمل و خدماتیکه آنها به کشورشان کرده اند, سپاسگزاری و قدردانی کنیم.
امروز در این مجلس بزرگداشت و فرصت کوتاهی که من در اختیار دارم, جا دارد که از دو گل واژه ای که زنده یاد بنی صدر به کرات در کتابها و مقالات و سخنرانی هایش به آنها پرداخته, یعنی استقلال و آزادی این دو اصل اساسی و بنیادینی که حاصل مطالعات و تحقیقات و تجربیات او در تاریخ یک قرن اخیر کشورمان و سرنوشت سه انقلاب مشروطیت, جنبش ملی شدن صنعت نفت و انقلاب بهمن 57 می باشد که متأسفانه هر سه با دخالت قدرتهای خارجی و نوکران و مزدوران داخلی شان و نقض استقلال و آزادی با کودتا به استبدادهای سیاه انجامیدند و ایرانیان را از حاکمیت ملی و دولتی حقوق مدار محروم کردند, یادآوری کنم.
امروز با توجه به جنگ دوازده روزه یعنی تجاوز جنایتکارانه اسرائیل و آمریکا به کشور عزیزمان و همکار ی و پشتیبانی عده ای به اصطلاح اپوزسیون با این قدرتهای متجاوز خارجی برای کسب قدرت, که متأسفانه شاهد کشته شدن بیش از هزار و دویست تن از هموطنانمان و تخریب زیر ساخت های اساسی کشورمان بودیم, به اهمیت و ضرورت ایستادگی و پافشاری بر استقلال و آزادی, آنگونه که زنده یاد بنی صدر تبیین و تشریح کرده بیشتر پی می بریم. بنی صدر بیش از 20 تعاریف و معانی در باره استقلال و آزادی چه در سطوح فردی, اجتماعی و ملی مطالعه و تحقیق کرده و به رشته تحریر درآورده. او درباره ی فرهنگ استقلال و آزادی در یک جامعه مردمسالار و همچنین به اخلاق در فرهنگ استقلال و آزادی و ویژیگی هایش مطالب زیادی گفته و نوشته است.
اما من امروز فقط به چند فراز از آموزه های آن زنده یاد در باره استقلال و آزادی با توجه به شرایط و موفعیت کنونی کشور عزیزمان ایران, اشاره می کنم.
در اندشه راهنمای موازنه عدمی یا منفی, استقلال یعنی هیچ قدرت خارجی چه مستقیم و چه غیرمستقیم در حاکمیت ملی مردم ایران شریک نیست و مراجعه به قدرت خارجی به هر بهانه ای نقض استقلال و خیانت به کشور محسوب می شود.
و تعریف آزادی در موازنه عدمی یعنی هیچ مقام دینی, حزبی, سازمانی و حقوقی شریک حاکمیت مردم ایران نیست و فقط اراده ملت است که در مدیریت و اداره جامعه ی ملی عاملیت دارد.
چون استقلال و آزادی از هم جدا نشدنی و دو روی یک سکه اند, نقض هریک از آن دو اصل به مثابه از دست دادن اصل دیگر است. آنها که می گویند آزادی بر استقلال و یا استقلال بر آزادی مقدم است, ملت را عاجز و ناتوان فرض می کنند و معتقدند برای رسیدن به آزادی باید از قدرت خارجی کمک گرفت, مثل اپوزسیون وابسته که به نوکری اسرائیل و آمریکا رفتند و عقل زورمدارشان نمی پرسد که کدام قدرت خارجی حاضر است بدون چشم داشت و با تحمل هزینه های مالی و به خطر انداختن جان سربازانش, مزدورانش را به قدرت
برساند. و یا همانند استبداد حاکم بر کشور به بهانه استقلال و حفظ تمامیت ارضی و خطر تجاوز خارجی, آزادی ها را محدود و آزادی خواهان را سرکوب می کند. و یا استقلال ادعایی ملاتاریا تا جائیکه متأسفانه تصمیمات مهم کشور در مسکو و پکن گرفته می شود و با یک عطسه ی رئیس جمهوری آمریکا ارزش دلار و قیمت اجناس در کشور بالا و پایین می رود.
این دوگروه چون با موازنه مثبت و در روابط قوا عمل می کنند, نه آن دست نشاندگان با نقض استقلال به آزادی فرمایشی می رسند و نه این وابستگان با نقض آزادی به استقلال ادعایی خواهند رسید.
تجربه دخالت های خارجی به کمک مزدوران داخلی شان در افغانستان, عراق و لیبی و وضعیت دموکراسی و آزادی ها در این کشورها پیش روی ماست.
معنا ی دیگر استقلال در اندیشه موازنه عدمی یعنی یک کشور نباید سلطه گری کند و نه زیر سلطه برود. رابطه خارجی کشور باید بر اساس حقوق ملی بنا شود و نه آنگونه که سلطه گران می گویند بر اساس منافع ملی, که منافع ملی برای هرگروه معنای خاص خودش را پیدا می کند. مثلاً منافع ملی ایران از نظر حاکمان مستبد بر کشور یعنی دخالت و پرورش نیروهای نیابتی در کشورهای دیگر مثل سوریه , لبنان و عراق, در صورتیکه اینها هیچ با حقوق ملی ما و آن کشورها همخوانی ندارد.
کسانی که استقلال را نسبی و امری مختص قرن نوزدهم می دانند و در عصر جهانی شدن, استقلال را بی معنا و از همسویی و همسازی منافع کشورها دم می زنند, در واقع خواهان سلطه ماوراء ملی ها بر هست و نیست کشورند و با نقض استقلال حقوق ملی را نادیده می گیرند.
بنی صدر معتقد بود که دو اصل استقلال و آزادی در سه انقلاب 120 سال گذشته کشورمان یعنی انقلاب مشروطیت, جنبش ملی شدن صنعت نفت و انقلاب سال 57 جزء شعارهای بنیادین و اصلی و هدف آن انقلابها بوده که متأسفانه به دلایلی که گفته شد به اهدافشان نرسیدند. اکنون هم اگر استقلال و آزادی جزو اهداف جنبش و تحول نباشند جامعه به حرکت در نمی آید و جنبش همگانی و پیروز نخواهد شد و اگر هم پیروز شود به حاکمیت ملی و مردمسالاری نخواهد انجامید.
شاید یکی از دلایل پیروز نشدن جنبش زن , زندگی , آزادی همین غایب بودن شعار استقلال در آن جنبش بود.
پس شرط تحول در درون کشور برای حاکمیت ملی و مردمسالاری پایبندی به استقلال و آزادی در عمل است و نه فکر وابسته ای که می گوید به تنهایی نمی توانیم با استبداد حاکم مبارزه کنیم. نتیجه اینکه برای به ثمر رساندن مبارزه بر علیه استبداد حاکم و رسیدن به حاکمیت ملی و یک دولت مردمسالار و حقوقمند باید دواصل استقلال و آزادی را مبنا و هدف هر جنبشی در آینده ی کشورمان قرار دهیم.
این شمه ای بود از اهمیت استقلال و آزادی از دیدگاه زنده یاد بنی صدر که برای امروز میهن عزیزمان ایران حیاتی است.
آنچه او در گذشته در خشت خام می دید ما تازه امروز با آن مواجه شده ایم.
ما مجامع اسلامی ایرانیان که از رهروان و دوستان آن عزیز بودیم و هستیم عهد بسته ایم که تا استقرار استقلال و آزادی و حاکمیت ملی در کشورمان از پای ننشینیم و در این راه همچون آن زنده یاد نه مماشات می کنیم و نه سر سوزنی کوتاه خواهیم آمد و در این راه دست دوستی و همکاری به سوی همه مبارزان راه استقلال و آزادی ایران دراز می کنیم.
از صبر و توجه شما سپاسگزارم
