back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oجو کودتا و برخوردها در درون سپاه و عصبانیت مافیاهای نظامی –...

جو کودتا و برخوردها در درون سپاه و عصبانیت مافیاهای نظامی – مالی؟:

824 1 2 دو لشگر محمد رسول الله و «سپاه عاشورا» مأمور منطقه تهران بزرگ هستند. سپاه عاشورا در سرکوب مردم بعد از جنبش سال 88 شرکت داشت. آن زمان، فرماندهش علی فضلی بود. این سپاه را به کرج فرستادند. فرمانده آن را تغییر داده و شماری از افسرانش را بازنشسته کرده اند و اینک دوباره به تهران بازگردانده اند. اما بخشی از امکانات آن را گرفته اند و به لشگر محمد رسول الله داده اند. این امر، سران این دو لشگر را گرفتار برخورد با یکدیگر کرده است. وجود دو لشگر سپاه در تهران تنها بخاطر ترس از جنبش مردم نیست. ترس از کودتا نیز هست. دولشگر با دو فرماندهی در ضدیت بایکدیگر، همان رویه ایست که شاه سابق داشت. باوجود برخورد همه با همه و نارضائی شدید بدنه سپاه از رأس آن که مافیاهای نظامی – مالی را تشکیل داده اند و با وجود نارضائی شدید مردم، جو، جو کودتا گشته است. از این رو، فرماندهان را همچون مهره های شطرنج، از نو، طوری چیده اند که مراقب یکدیگر باشند تا کسی از آنها دست از پا خطا نکند

     در درون رﮊیم، گفته می شود حالت فلج رﮊیم، آنهم در بن بست، علاجی جز کودتا ندارد. اگر بنا بر گشودن بن بست و بیرون رفتن از بن بست باشد، کودتا اجتناب ناپذیر است:

   طرفداران احمدی نژاد به دیگر اصول گرایان گفته اند: اگر می خواهید از شر  براندازها بیاسائید بگذارید رحیم مشائی رئیس جمهور شود. جواب شنیده اند براندازتر از همه شما هستید. مشائی نیز گفته است در برابر مردم و رأی آنها، بقیه به حساب نمی آیند. احمدی نژاد به رحیم مشائی نشان داد و باتفاق به پیشواز نوروز رفتند و بهار را بهار انتخابات ریاست جمهوری می داند و از حالا خود را پیروز می انگارد

   اما باند احمدی نژاد دیگران را از کدام «براندازها» می ترسانند؟ پاسخ  «اصول گرایان» رقیب به این پرسش «فیلم مستندی» است که دستگاه خامنه ای، در 14 اسفند 2013، سال روز درگذشت مصدق، از تلویزیون خود پخش کرده است. در این فیلم، احمدی نژاد با بنی صدر مقایسه شده است. بنی صدر کسی معرفی شده است که مجلس و قانون مصوب آن و قوه قضائیه و نهادهای انقلاب را قبول نداشته است. بدیهی است چون بنا بر قیاس صوری بوده، فیلم نگفته است که 

الف – مجلس حاصل یک انتخابات قلابی بود و 10 هیأت هریک به ریاست یک مستشار دیوان کشور، گزارشهای مستند ارائه کردند که در انتخابات سراسر کشور تقلب شده است. چون بنی صدر، در مقام نخستین رئیس جمهوری منتخب مردم ایران از مردم خواسته بود هرگاه انتخابات را آزاد نیافتند در آن شرکت نکنند، در سرتاسر کشور، تنها 28 درصد دارندگان حق رأی در آن شرکت کردند. پس مجلس افزون بر تقلبی بودن، نماینده نصف بعلاوه یک، یعنی 14 درصد مردم کشور بیش نبود. رئیس دیوان کشور و دادستان کل را خمینی برخلاف قانون اساسی نصب کرده بود و نخست وزیر را هم او تحمیل کرده بود. «نهادهای انقلاب» هم صفت موقت داشتند و رئیس جمهوری اقدام به انحلال آنها کرد و خمینی مانع شد. بنا بر این، در واقعیت، بنی صدر در برابر بازسازی استبداد و تبدیل شدن جوانان به ایفای نقش پاسدار استبداد و دائمی شدن «نهادهای انقلاب» بمثابه ستون پایه های استبداد بود. این خمینی بود که ضد قانون بود و عمل می کرد و این بنی صدر بود که در برابر باز سازی استبداد ایستاده بود

      با پخش این «مستند» – که چندمین «مستند» در طول چهار سال اخیر است، رﮊیم ولایت مطلقه فقیه بطور آشکار گفت از کدام بدیل می ترسد و آن را «برانداز» می خواند. هرگاه قرار بر مقایسه واقعی بود، این جمله را احمدی نژاد از بنی صدر اخذ کرده و گفته است: «کسی بازخواست کند و بازخواست نشود، زمینه خوبی برای فساد دارد». بنی صدر گفته است: کسی که خود را ولی امر مطلق می داند، فاسد می شود و فاسد می کند. این مدعی داشتن ولایت مطلقه، همه را در برابر خود مسئول می داند و خود را در برابر کسی مسئول نمی داند. مأموران دولت را نیز چون خود می کند. آنها هم خود را نماد قدرت مطلق تصور می کنند و به مردم زور می گویند. بدین سان است که بکار بردن زور در هر چهار بعد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، ویرانگری و فساد همه جانبه ببار می آورد.  

   ارگانهای تبلیغاتی سپاه و بیت خامنه ای همچنان تبلیغ می کنند که، در بهار، «فتنه ای بزرگ تر از فتنه سال 88» روی خواهد داد. عامل این فتنه را تهدید احمدی نژاد، در صورت رد شدن صلاحیت رحیم مشائی دانسته اند

   یکی از منشیان رحیم مشایی که دستگیر شده بود بعد از آزادی میگفت که همه جلسات مشایی را ضبط شده داشتند و در هر مورد از من سوال می کردند. او معتقد است که احمدی نژاد رحیم مشایی را برای کاندیداتوری معرفی میکند و تهدید کرده اگر صلاحیت او رد شود استعفا می دهد و اجازه برگزاری انتخابات را نخواهد داد و می گفت که نظام هم برای او برنامه دارد و می دانند که او ممکن است مانع از برگزاری انتخابات در صورت رد صلاحیت مشایی شود به همین دلیل برخی ها ازحالا نسخه دستگیری او را به دلیل انحراف پیچیده و آماده اجرای آن هستند.

مشائی: من و احمدی نژاد آماده شهادت هستیم و از همه هم مدرک داریم و از حالا تا انتخابات ریاست جمهوری هم متصل حمله می کنیم

    خبرهای زیر، ترس رﮊیم را از بدیلی آشکار می کند که تجربه انقلاب را رها نکرده و همچنان بر سر استقلال و آزادی انسان و جامعه ایرانی، ایستاده است:

   باردیگر، این دروغ در سپاه تبلیغ می شود: وقتی جهان آرا از بنی صدر، در اوایل جنگ، تقاضای سلاح کرد – در رابطه با خرمشهر – بنی صدر وعده رسیدن سلاح را تا فردای آن روز می دهد اما بعدا دستور می دهد هیچ سلاحی در اختیار نیروهای مردمی قرار نگیرد. بنی صدر دستور داده بود حتی یک پوکه هم به سپاه ندهندو بنی صدر چندی پیش، به رادیو فرانسه گفته است: سپاه در کار قاچاق و توزیع مواد مخدر است

      تبلیغ دورغ و پرتناقضی است که فرماندهان فاسد سپاه در سپاه می کنند بقصد ترساندن آنها از تحول از استبداد به مردم سالاری. دروغ این تبلیغ فاحش است زیرا

 1 – فرماندهان سپاه در دوران جنگ اعتراف کرده اند که افراد سپاه آموزش نظامی ندیده بودند. حتی از بکار بردن اسلحه سبک نیز ناتوان بودند

2 – باوجود این، افراد سپاه هیچ زمان کمبود اسلحه نداشتند. ممکن هم نبود اندک شمار افراد سپاه که، در جبهه جنگ، برای پوشاندن مناطقی شرکت می داشتند که ارتش، بخاطر اختصاص نیرو به حمله، نمی توانست بپوشاند، بدون اسلحه در برابر دشمن قرارداده شوند

3 – از اتفاق، در جبهه خرمشهر، ارتش به اندازه کافی نیرو نداشت. «نهادهای انقلاب » پذیرفتند دست کم 1200 نیرو به این جبهه گسیل کنند. از آنها، 500 نفر بیشتر به جبهه فرستاده نشدند که البته به سلاحی مجهز شدند که می توانستند بکار برند.

 4– دستگاه خمینی با بکار بردن بازوی سیاسی، یعنی حزب جمهوری اسلامی و بازوی نظامی یعنی سپاه، درکار کودتای خزنده بود و در پشت جبهه، بر ضد انقلاب و هدف آن که استقرار  مردم سالاری بود، جبهه جنگ گشوده بود. حضور افراد سپاه و در تهران و شهرهای بزرگ ضرور بود زیرا کودتا نیاز به بکار بردن افراد مسلح سپاه و بسیج و برضد مردم داشت. اندک شمار افراد سپاه را که در جبهه، نقش پوشاندن قسمت های باز آن را داشتند، برای اجرای مرحله پایانی کودتای خزنده را به تهران آورده بودند. پس به سپاهی که در جبهه ها حضور نداشت، چگونه ممکن بود اسلحه داد؟

     فردی بنام محسن مقدسی نوشته است: « اولین نکته مهم این بود که بنی صدر از روز اول، بنی صدر نبود. بنی صدر در یک فرآیند زماندار، همراه با انبوهی از تحولات، مقابل انقلاب ایستادمهمترین ویژگی که بنی صدر را بنی صدر کرد، توهم 11 میلیون رأی بوداطرافیان فاسد و بی لیاقت و بی ظرفیت و قدرت طلبی که اطراف وی، مثل غضنفر پور و سلامتیان حضور داشتند، وی را با تملق به این نقطه رساندند که می تواند مقابل سایر قوا بایستد».

     در فیلم «مستند» نیز، رأی مردم است که فاقد اهمیت و آرای ضد و نقیض خمینی است که تمام اهمیت را دارد. چنانکه مهدوی کنی می گوید خمینی به او گفته است: بنی صدر به 11 میلیون رأی می نازد اما با یک حرکت دست، از میانش بر می دارم. توکلی که هم دستش به خون زنی جوان و باردار آغشته است و هم دستش به مال بیت المال دراز، دروغ ساخته است که در حضور بنی صدر به او گفته است: اگر 30 میلیون رأی می آورد بدون تنفیض امام ارزش نداشت. روشن است که بدون القای بی ارزش بودن رأی مردم، در واقع، بدون باوراندن به عوامل سرکوب که شهروندی وجود واقعی ندارد و مردم رأی ندارند، ممکن نیست به جوانان عنوان پاسدار داد و به دستشان تنفگ داد و به آنها باوراند که می باید سینه های برادرها و خواهرهای خود را نشانه بروند هربار که آنها از استبداد به تنگ آمدند و زبان به اعتراض گشودند. اما ایستادن در برابر سایر قوا، یعنی به اجرا گذاشتن تدابیر برای جلوگیری از استوار شدن ستون پایه های استبداد ملاتاریا که اینک جای به استبداد مافیاهای نظامی – مالی سپرده است. او می خواست مغزهای جوانان بکار افتند و رشد کنند و ملاتاریا به دست آنها تفنگ داد تا که مزاحمان استبداد آنها را بکشند. غافل از این که کار به طرد روحانی نماهای قدرت طلب  نیز می رسد. اما دو تنی که قلم بدست مزدور سپاه «فاسد و بی کفایت» خوانده است، با وجود گذشته 32 سال، رﮊیم نتوانسته است یک نمونه از فساد و بی کفایتی آنها ارائه کند. در عوض، هم در مجلس اول، دو تنی بودند که برغم تقلب گسترده در انتخابات، نفرهای اول در حوزه های انتخابی خود شدند. در مجلس، در برابر آلت فعل کودتاچیان شدن مجلس، به قیمت جان، ایستادند. غضنفر پور گرفتار و شکنجه و به زندان محکوم شد و سلامتیان به خارج از کشور مهاجرت کرد. هر دو، لیاقت خویش بود که به اثبات رساندند

   بنا بر اطلاع واصل، مسعود جزایری، معاون فیروز آبادی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، قبل از «جریان احمدی نژاد»، در تلاش بود بنی صدر را از فرانسه به ایران برگرداند. او موفق نشد اما چندین نقشه ترور کشید که تا کنون موفقیت آمیز نشده اند. جزایری بیشتر از بقیه همپالگی های خود نسبت به بنی صدر حساسیت نشان می دهد و یا چون مأموریت دارد، این حساسیت را نشان می دهد. الان، احتمالا سپاه نقشه حذف او را در سر دارد. سخنان مهدوی کنی نیز بی دلیل نبود. مسعود جزایری معاون رئیس ستاد در جنگ نرم یا جنگ پنهان از جمله ترور است.

همین جزایری گفته است: رهبر به ما اجازه مقابله به مثل داده است و اوباما را تهدید کرده است که ما نیز همه گزینه ها را روی میز  قرار داده ایم

شماره ۸۲۴ از ۶ تا ۲۰ فروردین ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید