دکتر محمد طبیبیان اقتصاددان ایرانی در صفحه تلگرامی خود مطلب بسیار جذابی در باره سرچشمه پیدایش جامعههای انسانی امروز جهان و اینکه پژوهشهای رویترز نشان میدهد 90 درصد شهروندان جهانی در گذشتههای دور درایران زندگی کرده و سپس از ایران به دیگر مناطق رفتهاند را منتشر کرده است. وی دراین نوشته تاکید میکند انسان عقلایی و مهرورز درنهایت بر انسان آدمکش چیره میشود و مینویسد سرسختی یک نوع از انستان راه را بربقای آدم بازکرد واگر این نوع از انسان سرسخت نبود کره زمین به تسخیر بوزینگان در می آمد.
وی نوشته است: یک گزارش علمی از رویترز نتیجه یک پژوهش را مطرح میکند که مربوط به این پرسش است که گونه انسانهای امروزی به نام “هوموساپینس” بعد از خروج از آفریقا به کجا رفتند و از کجا در تمام عالم پراکنده شدند.
انسان امروزی سیصد هزار سال قبل در آفریقا ظاهر شد. سپس بین شصت تا هفتاد هزار سال قبل از آفریقا مهاجرت کردند مکان بعدی آنان ایران، جنوب عراق و شمال عربستان بود. این انسانهای اولیه هزاران سال در این منطقه زیستند و به تدریج به مناطق دیگر جهان مهاجرت کردند. اجداد بخش بزرگی از انسانهای خارج از آفریقا هزاران سال در ‘فلات ایران’ زیستند. این مطالعه بر اساس بررسیهای ژنتیک از بانک ژنتیکی موجود و مطالعات باستانشناسی حاصل شده است.
در گزارش دیگری در این زمینه خواندم حدود 90 درصد از اجداد انسانهای موجود خارج از آفریقا زمانی در فلات ایران زیستهاند. به این نتیجه میرسیم که ایران وطن انسانیت بوده است. اگر از نظر گذشته و تاریخ بشریت سرزمین مقدسی در جهان وجود داشته باشد سرزمین ایران است.
احتمال سیاره بوزینگان دوست گرانقدری در ارتباط موضوع مهاجرت بزرگ و سرنوشت ساز انسانها از آفریقا که در بالا مطرح شد مطلبی را از فردی بازارسال کرده بودند که انسان هوموساپینس، یعنی اجداد انسانهای فعلی، را به دو صفت بارز کرده بود. یکی کنجکاو و دیگری قاتل. بحثی که در برخی منابع مطرح است اینکه گویا این گونهی انسان سایر انسان گونههای قبلی را از جمله نئاندرتال و دنیسووان را در مراحل گسترش خود به اکناف جهان به قتل رساندهاند و ریشه کن کردهاند.
چون موضوع سرگذشت، آغاز و آینده بشر مورد توجه بسیاری افراد است به نظرم رسید، توضیحی که برای دوستی گرانقدر فرستادم را با کمی ویرایش با سایر عزیزان به اشتراک بگذارم.
گرچه ظهور اولین انسان گونهها و تاریخ آن هنوز مورد بحث و پژوهش باستان شناسی و زیست شناسی است اما اولین انسان گونهها حدود هفت میلیون سال پیش در آفریقا ظاهر شدند و انواع و اقسام آنان نیز طی این چند میلیون ظاهر شده و منقرض گشتهاند. نوع انسانی که بیشتر روی دوپا راه میرفته از یک میلیون سال پیش در آفریقا ظاهر شده و به دلیل اینکه این مقاطع مربوط به عصر یخبندان و انتهای آخرین عصر یخبندان بود و شرایط اقلیمی دستخوش تغییر شدید بسیاری از انساننماها که نمیتوانستند با این تغییرات سازگاری کنند منقرض گردیدند. مهاجرت انسان گونهها از آفریقا برای چند صد هزار سال ادامه داشته.
در پایان عصر یخبندان آفریقا دچار خشکسالی طولانی مدت و محدودیت منابع غذایی بوده و بههمین دلیل نیز این حرکتهای بزرگ انسانی رخ داده است. مرگ و میر ناشی از این تغییرات اقلیمی و مشکلات زیستی در حدی بود که آخرین موج مهاجر که همان هموساپینسها، که اجداد انسانهای موجود هستند، فقط تعداد معدودی باقی ماندند. جمعیت هموساپینسها چنانکه در مقاله بالا و سایر منابع ذکر شده هنگام مهاجرت از آفریقا به حد چند هزار نفر کاهش یافته بود. اگر این چند هزار باقیمانده هم به دلیل سرما و یخبندان و نایاب بودن مواد غذایی تلف شده بودند دیگر اثری از انسان فعلی موجود نبود و منقرض شده بودند و ما نیز نبودیم که درباره سرنوشت آنان صحبت کنیم.
بنا بر این شرایط طبیعی، نژادهای انسانگونههای مختلف را در معرض نابودی قرار داده بود. فقط باهوشترینها توانستند باقی بمانند، چون در کار شکار و جمع آوری گیاهان خوراکی و یافتن زیستگاه جدید، هنگامی که زیستگاه قابلی به دلیل تغییرات آب و هوایی قابل زیست نبود، ابتکار عمل بیشتری داشتند. این گروه در هنر بقا کارآمدتر بودند.
این که تعداد انسانهای باقیمانده که به خارج از آفریقا مهاجرت کردند و ابتدا در فلات ایران ساکن شدند در حد معدود بود سبب شده انسانهای موجود از نظر ترکیب ژنتیکی بسیار بهم شبیه و نزدیک باشند. مطالعه DNA انسانهای موجود نشان میدهد همه از یک مادر ریشه میگیرند که در زیست شناسی اصطلاحاً ‘هوای-میتوکوندریال’ (بخشی از DNA که از مادر به دختر به ارث میرسد) و یک پدر که ‘آدم- کروموزوم وای’ نامگذاری شدهاند. متخصصین ژنتیک بر این باورند که آن هوای- میتوکندریال حدود دویست هزار سال پیش می زیست. این دو تنها انسانهای موجود نبودهاند اما نژاد باقیمانده انسانها از تیره این دو هستند و سایرین، یعنی فرزند سایرین و بخشی از فرزندان همینها هم در واقع منقرض شدهاند.
میتوان دریافت که انسانیت با یک سر مویی از احتمال انقراض نجات یافته و اگر آن چند هزار باقیمانده هم مثل صدها هزار منقرض شده از سرما و گرسنگی جان بدر نبرده بودند اکنون کره زمین واقعا ‘سیاره بوزینگان’ بود. در پایین نتیجه یک جستجو از هوش مصنوعی را قرار میدهم که برخی لینکهای مفید را هم در بر دارد و نشان میدهد هیچ سابقه کشتار و جنگ بین این گونهها وجود ندارد بلکه منقرض شدن بقیه (از جمله نئاندرتالها و دنیسووانها که قبل از هوموساپینسها از آفریقا بیرون آمده بودند، اولی در غرب آسیا و اروپا و دومی در شرق آسیا ظاهر شدهاند) به دلیل رقابت در غذا و منابع بوده است و نه قتل عام آنان توسط هوموساپینسها یعنی آخرین موج مهاجرین به خارج آفریقا.
البته در مورد فاصله گرفتن این گونه مبتکر و تلاشگر انسان نماهااز ذات بوزینگی هم نباید دچار خوش بینی چندانی شویم. خود داروین پایه گذار نظریه تکامل گفته است بسیاری از ویژگیهای عمو زادههای باستانی در انسان مدرن هم موجود است، به صورت صفات بارز و بالفعل؛ خشونت ورزی، درندهخوئی، طمع، خشم و وحشیگری، شهوت، خود خواهی، تسلط طلبی، فریبکاری…متاسفانه این نوع بوزینگان، مسلح به بمب اتمی و هواپیمای جنگنده و موشک هم هست و بسیار یافت میشود بوزینگانی که بر سریر قدرت نشستهاند و چنین ابزاری را زیر کلید دارند. واما عقلانیت و انسانیت توانهای بالفعل نبوده و توانهای بالقوه هستند. ] یعنی مغز انسان میتواند عقلائی فکر کند اما اگر آن را بیاموزد، و طبیعت انسان میتواند بر اساس شیوه آدمیت، یعنی مهر ورزی، حس همدردی، ملاحظه دیگران، بخشش، بزرگ منشی و عدالت، عمل کند اگر آن را بیاموزد. یعنی تا عقلانیت را نیاموزیم و آدمیت را نیاموزیم اثر آن ظاهر نمیشود. و گرفتاری هم در ضعف این آموزشها است. فرعونهای بوزینه صفت یک طرف در کار تخریب، جنگ و ایجاد فلاکت و زمینه سازی بردگی همنوعان خود هستند و طرف دیگر افراد عاقل و دارای صفتهای آدمیت در کار بهبود شرایط زندگی انسانها. این مبارزه آخری است که سر نوشت نهایی اعقاب آن مهاجرین را رقم خواهد زد.
.
ساعت 24