ترجمه بخشهایی از گزارش مجله اشپیگل شماره 3 بتاریخ 18 تا 25 ماه ژانویه2021
نویسنده: Maximilian Popp
مترجم: علی شفیعی
« حیوان از ما بهتر زندگی میکند.»
پناهندگی: از زمانی که دولتهای اتحادیه اروپا راه بالکان را بر روی پناه جویان بستند، هر روز بیشتر از گذشته پناهندگان به بوسنی هرزوگوینا روی میآورند. بعضی از آنان در جنگلها چادر میزنند و با هراس از یخ زدن خویش از زور سرما، دست به گریبانند.
نسیم حسین میگوید، او سیزده بار تلاش کرد به اتحادیه اروپا پناه آورد. سیزده بار نیز توسط نیروهای امنیتی کروآتی دستگیر شد، از آنان بشدت کتک خورد و دوباره به بوسنی هرزوگوینا باز گردانده شد. در حال حاضر او در جنگلی در منطقه مرزی بوزین کرواتین زندگی میکند و مدام از خود میپرسد، چگونه قادر است از این زمستان بشدت سرد جان سالم بدر برد. ( برجسته کردن جمله ها و کلمات همه جا از مترجم است.)
حسین دهقان زاده ای است که از نزدیکی شهر اسلام آباد، پایتخت پاکستان، میآید. او 21 سال دارد و همراه با دهها جوان پناه جوی دیگر چادری با شاخه های درخت و ورقه های پلاستیکی بمثابه خانه مسکونی برای خویش بنا کرده اند تا خویشتن را از ریزش باران و برف حفظ کنند. زمین پر از گل و شل است. جلو چادر خود را جوانان فوق با قطعه ای تخته چوبی که در بیهاک Bi¬hać ، نزدیکترین شهر به آنجا در میان زباله های خیابان پیدا کردند، میپوشانند.
این مردان جوان در حلقه ای چسبیده بهم به دور گرمای آتشی که هر روز بر پا میکنند، می نشینند. اکثریت آنان با وجود هوای زیر صفر درجه تنها یک جاکت نازک به تن دارند، بعضی از آنان حتی بجای کفش، دم پایی بپا دارند. حسین دستهای خود را بهم می مالد تا کمی گرم شوند. چشمهای او از شدت بیخوابی سرخ شده اند. او دیشب اصلاً نخوابیده است. زیرا در ساک رختخواب نازک خویش هراس داشته از شدت سرما یخ بزند.
با این وجود او صبح زود بطرف رودخانه در آن نزدیکی رفته تا خود را بشوید و تمیز کند. چون در چادری که برای خود بپا کرده اند، نه آب و نه برق وجود دارند. بعضی مواقع سازمانهای کمک رسانی برای آنان غذا و خوراکی میآورند. ولی غالباً این جوانانی که بدنبال یافتن پناهگاه هستند، روزهای متمادی تنها نان خشک تغدیه میکنند. حسین میگوید: « ما در اینجا گرسنگی میکشیم و از زور سرما یخ میزنیم. حیوان از ما بهتر زندگی میکند. »
حسین از پاکستان فرار کرده، از طریق ترکیه و یونان تا بوزنین هرزوگوینا، یعنی تا اینجا ـ جائیکه بیش از یکسال است، همانند بسیاری دیگر از پناهجویان در تنگنای بدی گیر افتاده، رسیده است.
مدتهای زیادی پناهجویان خود را از طریق صربستان و مجارستان بطرف اروپای مرکزی و شمالی میرساندند. از زمانیکه دولتهای اتحادیه اروپا راه بالکان را مسدود کردند، هر روز بیشتر از گذشته انسانهای پناهجو خود را تا مرزهای بوزنین ـ هرزوگوینا میرسانند. این مرزها تبدیل به یک سوراخ سوزن گشته است. هر کس بخواهد از جنوب به شمال، بطرف کشورآلمان یا کشورهای اسکاندیناوی برود، بایستی از این سوراخ سوزن عبور کند.
بنابر تخمین سازمانهای بین الملی برای پناهندگان (IOM) در حال حاضر نزدیک به 10 هزار پناهنده زن و مرد و کودک در بوزنین هرزوگوینا بسر میبرند. ولی تنها بخش بسیار کوچکی از این تعداد توانسته اند محل مسکونی در یکی از شش مقر پناهجویان در این کشور پیدا کند. بسیاری از پناهجویان در خرابه های کارخانجات قدیمی و یا خانه های غیره قابل سکنی، بسر میبرند.
یک روز مانده به شب عید مسیح سال پیش وضعیت پناهجویان بسیار بدتر شد. زیرا یکی از مقرهای پناهندگان در لیپا، در نزدیکی شهر مرزی بیهاک، آتش گرفت و سوخت. نزدیک به 1500 پناهنده آنجا سکنی داشتند و همگی مردهای جوانی بودند که در چادرهای متعددی زندگی میکردند. در حال حاضر غالب آنان در درون جنگلهای آن منطقه آواره و سرگردان هستند.
ساکنان مقر سوخته شده پناهندگی لیپا: « تراژدی مطلقاً قابل جلوگیری»
تا هم اکنون نه حکومت سارایوو و نه اتحادیه اروپا حاضر شده اند برای پناهجویان جای مناسبی که درخور شأن و کرامت انسان باشد، بنا کنند.
نسیم حسین در لیپا، قبل از آنکه بسوزد، سکنی داشت. او میگوید، شرایط زندگی در آن کمپ غیره قابل تحمل بودند. لیپا در کوههای بیهاک قرار دارد. پناهندگان در آنجا زیر فشار باد و سرمای شدید قرار دارند.
هنوز معلوم نیست، چه کسانی آن مقر را آتش زدند، آیا یک تصادف بوده و یا به عمد به آتش کشیده شده است. دادستانی آنجا هنوز بدنبال تحقیقات خویش در این مورد است. آنچه مشخص است اینستکه از آن زمان تا هم اکنون، صدها انسان، آنهم در وسط زمستان با برف شدیدی که میبارد، بی خانمان شده اند.
در ابتدا سازمانهای بین المللی پناهندگان تلاش کردند، ساکنان آنجا را به نقاط دیگری نقل مکان دهند. نزدیک سال نو اتوبوسها آماده حرکت شده بودند. پناهجویان میبایستی به مقر دیگری در همسایگی همان ناحیه برده میشدند. ولی وقتی در آنجا نیز سرو صدای اعتراض بلند شد، حکومت سارایوو عملیات نجات را متوقف کرد.
انسانهای پناهجو قبل از آنکه دوباره به لیپا برگردانده شوند، یک شب در اتوبوسها خوابیدند. رئیس سازمان پناهندگی در بوسنین ـ هرزگوینا، Peter Van der Auweraert صحبت از « تراژدی مطلقاً قابل جلوگیری » میکند.
نسیم حسین تعریف میکند که او چندین بار توسط محافظین در سر مرز آزار و اذیت تنی و روانی شده است. مردان محافظ مرز با کلاههای نقابدار، او را مجبور کردند، لخت و عریان شود. سپس او را با چوب شاخه درخت بشدت کتک زدند.
سازمانهای غیردولتی و بخش امداد پناهندگان سازمان ملل اینگونه رفتارهای غیره انسانی با انسانهای پناهجو را چندین و چند بار تا اکنون گزارش کرده اند. یکی از اینگونه رفتارها شکنجه کردن پناهجویان با ابزار شوک الکترونیکی است.
حال آنکه صدر اعظم آلمان، خانم آنگلا مرکر، حکومت در زاگرس را بخاطر مهندسی در امر پناهندگی با تأکید تمام تشویق و ترغیب کرده است. برای بروکسل و برلین این امر اهمیت دارد که دولتهای مرزی اروپا پناهندگان را از آمدن به کشورهای اروپایی باز دارند. پیدا است که برای بقیه کشورهای اروپایی نیز هیچ مهم نیست، با چه ابزارها و رفتارها، این امر صورت میگیرد.