دوستان،یاران و هموطنان گرامی
ضمن عرض تبریک مجدد به مناسبت آغاز سال نو وپدیدارشدن بهاری دیگر،فرصت را مناسب دانسته تا نظراتی چند را با شما عزیزان در میان بگذارم.
شکی نیست که دریافت پیام ها وپیشنهادات پرمهر شما برای اینجانب تا چه حد دلگرم کننده و حیات بخش است.
مانند همیشه شرمنده الطاف صادقانه همگی شما هستم،لیکن گشودن باب گفتگو در مورد انتخابات پیش رو و پیشنهاد کاندیداتوری اینجانب حقیقتا برایم تعجب برانگیز بوده است.
لذا یادآوری می نمایم،حتی فکرکردن به حضور اینجانب در انتخاباتی باقوانین ومولفه های ساری وجاری بر آن در شرایط کنونی جامعه مان را باید تفکری محال پنداشت.
از سوی دیگر،حتی اگر ما در شرایطی متفاوت به لحاظ امکان تشکیل احزاب مختلف وحضور تفکرات متفاوت سیاسی در عرصه چالش های انتخاباتی نیز به سر می بردیم،اینجانب باتوجه به بیماری های عدیده ای که به آنها دچارم وبخصوص کسالت بسیار سهمگین اخیر که ازسال گذشته تاکنون شرایطی طاقت فرسا برایم بوجود آورده،چگونه می توانستم بر وجدان خود فائق نیامده وبه حضور فعال در انتخابات بیاندیشم.
شاید اکنون برای همگان تاحدی روشن شده باشد،بیش از سه دهه اسارت درراه اعاده حیثیت ملی ام ودر راه آزادیخواهی تقدیم جسم آزاده از آنچه برمن طی این سال ها گذشت می تواند یک افتخار مبتنی بررضامندی درونی ام باشد که مرا هیچگاه ازآن دریغی نیست. ولی هموطنان،صحبت از پذیرش مسئولیت اجرایی و بدست گرفتن سرنوشت یک ملت ومملکت است.
این دیگر شوخی نیست!مگر می شود به موضوع مدیریت حال وآینده یک جامعه بسان مساله ای سهل وپیش پا افتاده نگریست؟
به نظر اینجانب اگر چنین برداشتی از موضوع پذیرش مسئولیت های خطیر اجرایی داشته باشیم،دچار خطایی می گردیم که برای جبرانش هزینه ها باید پرداخت.
بنابراین با سپاس مجدد از ابراز الطاف قابل ستایش از سوی برخی از هموطنان باردیگر یادآور می شوم که حضور اینجانب درانتخابات آینده به هرشکل ودرهرصورت امری محال می باشد.
لیکن همواره آرزومند فرارسیدن روزی هستم که بتوانم تجربیات ونظرات حاصل از سال های فعالیت میهن دوستانه را در اختیار دولتمردی قرار دهم که برگزیده جمعی یک ملت بوده ودرد وطن وهموطن داشته باشد،دولتمردی که درآمالش نگنجد مگر سربلندی ایران وایرانی در جامعه جهانی وبه گونه ای عمل کند،که کمترین آسیب به موقعیت سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و جغرافیایی ایران در سطح جهانی وارد نیاید.
این امربا تمام سختی محال نمی باشد زیرا دولتمردی مدیر ومدبر می تواند با استفاده بهینه ومآل اندیشانه از ثروت ملی که از سه منبع اقتصادی،علمی وتجارب تاریخی ذخیره گردیده ،ضامن ساختن آینده ای روشن ترو امیدوارکننده برای ما باشد.
در پایان،اینجانب نیز همانند هر فرد ایران دوست دیگری همواره برای سربلندی ایران تلاش کرده و هر نفسی که از سینه ام برمی آید یادآور تعهدی است که با خدای خود،وجدان خویش و هموطنانم دارم.
گرمجالی باشد همواره تلاش خواهم کرد که بسان خدمتگذاری کوچک در خدمت هموطنان عزیز بوده وتا حد توانم حامی ومدافع حقوق فردی ومدنی آنها تاهستم باقی بمانم.
با ارادت فراوان
عباس امیرانتظام
فروردین ماه 92
تهران