روز جمعه 7 اسفند ماه بار دیگر نظام ولایت فقیه در پی برگزاری نمایش انتصاباتی مهندسی شده است تا برای کسب مشروعیت خود حضور مردم را در پای صندوقهای رای را دلیل آورد.این نیاز تا بحدی است که دو جناح درون نظام با ارائه حتی لیستی با نامزدهای مشترک تنها برای جلب توجه مردم به جنگی زرگری به القای هدفهایی متفاوت می پردازند. گفته موحدی کرمانی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز تهران بخوبی این جنگ زرگری نمایشی را آشکار می سازد: جمعه روز طرح گلایهها نیست .یک رأی درست سلامتی نظام را برای چهار سال تامین میکند!
و تا زمانی که پرده از دروغ وفریبی همچون ” رای داد ن حق است و بایستی در هر شرایطی از این حق استفاده کرد” در اذهان مردم به کناری نرود وحقیقت منزلت رای مردمی روشن نشود، این قبیل القائات باز اثر گذار خواهد بود. تجربه اما در نظامهای مختلف سیاسی پیش روی ما مردم است.
در دموکراسی های بر مبنای مشارکت که در سطح جهان بسیار نادر است، اساس بر این است که شهروندان همگی بدون تفویض حق رای خود در امور خود و تصمیم گیریهای اساسی مربوط به سرنوشت خود شرکت مستقیم و بی واسطه می کنند.و رای در چنین نظامی بی واسطه و بطور مستقیم در سرنوشت شهروندان دخیل و اثر گذار است و اعمال حق حاکمیت بطور مستقیم انجام می گیرد.اما در دموکراسی های بر مبنای انتخاب نیز حاکمیت مردم در قانون اساسی اثبات و تضمین شده است و مردم تنها تصمیم گیری خود را در امورسیاسی و تقنینی به نمایندگان بوسیله رای خود تفویض می کنند تا در دوره ای محدود و از قبل تعیین شده معمولا 4 سال به برنامه هایی عمل کنند که نامزدان انتخابات انها را به مرد م ارائه و بر روی ان بررسی هایی انجام و مورد قبول شهروندانی قرار گرفته است .هم اکنون در غرب نیز از تمایل مردم به شرکت در انتخابات شدیدا کاسته شده است چرا که نامزدها بعد از انتخابات برخی از وعد ه های خود را به مردم بدست فراموشی می سپارند. و همین امراز میزان شرکت کنندگان در انتخابات را کاسته است.
اما انتخابات در نظام استبدادی همچون ولایت مطلقه فقیه که دو فرق اساسی با نظامهای دموکرتیک دارد
1 –در نظامهای دموکراتیک اصلی ترین حق شهروندان همانا برخورداری از حق حاکمیت ملی و حقوق شهروندی و حقوق ملی در قوانین اساسی و در عمل سیاستمداران و اهل تقنین تضمین شده است.
2-شرایط انتخابات آزاد و انتخابات رقابتی است. یعنی شهروندان از هر جنس و موقعیت و باور و مرامی حق کاندیدا شدن و انتخاب شدن و انتخاب کردن دارند.
اما در نظام ولایت فقیه :
1-در قانون اساسی بطور اشکار حق حاکمیت ملی و حقوق شهروندی و حقوق ملی مردم بعلت وجود مقامی سالب حق حاکمیت ،یعنی ولایت فقیه آنهم مطلقه که بر جان و مال و ناموس مردم سلطه دارد نقض شده است. و چون رای د اد ن خود به صرفه حق نیست بلکه وسیله ای برای اعمال حق حاکمیت است و خود ان حق بزرگ سلب شده است رای دادن در چنین نظامی در واقع رای دا دن به ادامه سلب حق حاکمیت توسط خود شهروندان معنا می یابد.
در واقع جناحهای نظام اعم از اصولگرا و اصلاح طلب که مردم را به شرکت در انتخابات دعوت می نمایند توجه عموم را از این فریب بزرگ یعنی سلب و نقض حق حاکمیت ملی به تنها” وسیله” که رای دادن است و نه خود حق منحرف می کنند. و بدینسان نقش و مسئولیت عظیمی در این فریب دارند.
2-انتخابات در این نظام نه تنها آزاد و گزینشی و رقابتی نیست بلکه بعلت دست بردن در رای مردم و تقلب های اشکار در واقع انتصاباتی فرمایشی بیش نیست که نتایج از قبل تعیین شده است و حضور مردم در پای صندوقهای رای وقتی نتایج از قبل معلوم و محرز است برای نظام 3 استفاده دارد:
الف : هردیکتاتوری ناگزیراست برای حفظ قدرت تظاهر به داشتن پشتوانه رأی مردمی و حمایت اکثریت داشته باشد و گرنه برای استمراراستبداد با چالش های عظیم مواجه می شود . از اینرو نیازدارد به افکار عمومی جهان حضور مردم را در انتصابات خود را نشان دهد تا مشروعیت خود را القا نماید و بدون چنین نمایشاتی قادر به حفظ توازن خود نبوده و نیست.
ب:مهارهر چه بیشتر جامعه ملی وقتی مردم حاضر شوند بدست خود رای به عدم حاکمیت ملی دهند ممکن و میسر میشود.
ج:القای نا امیدی و ترس از عدم بهبود اوضاع و محتوم نشان داد ن ادامه حیات نظام. در واقع یکی از جناح های این نظام یعنی اصلاح طلبان با القای جو کاذب امید به تغییرات جزئی مردم را در مدار نتگ و بسته بد و بدتر نگاه می دارد و بدینسان مانع کنشگری مردم و گشوده شدن پیشاروی انها بطور واقعی می گردند.
اما هیچ نظام نامشروعی ممکن نیست بتواند بدون کمک عوامل خود -که سهم خواهی از قدرت محرک انهاست – با القای فکرهای جمعی جبار و ایجاد ملغمه ای از مبهم از بیم و امید یعنی جو ترس از یک سو و جو امید اندک از سوی دیگر، مردم را از حق حاکمیت خود غافل و انها را ترغیب به شرکت در انتصابات فرمایشی خود نماید.
اصلاح طلبان حکومتی این نقش ستون پایه استبداد را هرنوبت که مشروعیت نظام با خطر مقاومت مردم به خطر میافتد ، از نوبعهده می گیرند و در جامعه توجیهاتی را به عنوان “استدلال” می پراکنند که در مبهم کردن و تیره کردن افق فکر و اندیشیدن جامعه نقش بازی می کند.
در ذیل به نقد برخی از این توجیهات میپردازم:
1/ اصلاح طلبان حکومتی یکی از عمده ترین توجیهی که برای شرکت در نمایش انتصابات نظام بکار میگیرند این است که “مردم بیایید در انتخابات شرکت کنید و رای سلبی بدهید تا جنتی و ائتلاف وی رای نیاورد.”
گذشته از اینکه انتخابات باصطلاح سلبی از میان مهره های چیده شده توسط قدرت فرادست، تاکتیکی است عمیقا انفعالی چرا که مردم را در محدوده از قبل تعیین شده و مهندسی شده شورای نگهبان وادار به واکنش و عکس العمل می کند و هیچ عکس العملی، کنش و فعالیت محسوب نمی شود ، بلکه بنا بر تجربه و نیز با نگاه به نحوه رد صلاحیت ها و همچنین احراز صلاحیت ها- با توجه به التزام نامزدها به ولایت مطلقه فقیه ،نافذ بودن حکم او – و لیست های اصلاح طلبان و اصولگرایان به خوبی در می یابیم که هدف، نگاه داشتن مردم در مدار بسته بد و بدتر است.
علاوه بر آن اگر قرار است مردم رای سلبی بدهند انهم به ائتلافی درچارچوب نظام چرا با تحریم انتخابات رای بزرگ سلبی به غاصب اصلی حق حاکمیت خود یعنی نظام ولایت فقیه و مقام ولایت فقیه ندهند؟ و با عدم پیروی ازفتوای مقام “ولی فقیه ” یعنی شرکت نکردن در انتصابات فرمایشی وی را و نظامش را بی اعتبار نکنند؟
الا اینکه اتفاقا اصلاح طلبان آبشخور رانتهای بزرگشان و اوجب واجباتشان همین نظام ولایت فقیه می باشد.
2-اصلاح طلبان آنچنان مردم را به رای دادن به لیست ائتلافی خود فرا می خوانند گویی از سابقه تقلب در انتخابات در همین نظام بی خبرند!
مگر وزارت کشور دوران آقای خاتمی عهده دار انتصاب احمدی نژاد نبود و بعد ازرای مهندسی شده پادگانی نام احمدی نژاد از صندوق های از قبل دستکاری شده بیرون نیامد و اقای خاتمی در اطلاعیه خود ان انتصاب را “یکی از سالمترین انتخابات”لقب نداد؟! براستی چه تضمینی وجود د ارد دولت اقای روحانی آنهم با وزیر کشوری همچون رحمانی فضلی که از افراد نزدیک به علی لاریجانی است و معاونت وی در شورای عالی و اغلب پستهای دولتی وی در همراهی با علی لاریجانی بوده است، از ر ای مردم صیانت کند و انتصابات پیش رو ونتایج از قبل تعیین شده را باز متصف به “سالمترین انتخابات” ننماید؟ بقول ظریفی اصلاح طلبان ” بور شده “در روز شنبه 8 اسفند با چه رویی در چشم مرد م نگاه میکنند؟
3- آقای خاتمی واصلاح طلبان حکومتی لیست ائتلافی و نامزدهای خود را ملقب به ” لیست امید ” کرده اند !
نگاهی به نام افرادی همچون ری شهری( که به قتل و جنایات دوران ریاستش بر وزارت اطلاعات و قتلهای دهه 60شهره است) ،فلاحیان (آمر قتل مخالفین در داخل و نیز ترورهای برون مرز از جمله ترور در رستوران میکونوس در برلن)، دری نجف آبادی( آمر قتل دگر اندیشان از جمله داریوش و پروانه فروهر ،مجید شریف ،مختاری و پوینده و…)، نشان میدهد که اصلاح طلبان جز به ادامه قتل و جنایات و فساد امید و کارگزارانی با چنین سوابقی در این نظام دل نبسته اند ومعرفی انها به عنوان “امید مردم” توهینی سخت به منزلت و هویت یک یک آحاد ملت است . دعوت از مردم برای رای دادن به آنها همچنین محرز می سازد که همیشه در مدار بسته بد و برتر انتخابی جز بدترین وجود ندارد و سیر تحول همواره بسوی بدترین است. زیرا آن که در گذشته بدتر بود، حال به بد تبدیل شده و مشوقینی که در گذشته او را بدترمی خواندند و مردم را از رای دادن به او می ترساندند، بد شده و در تناقضی آشکار،رای دادن به او را لازم و توصیه می کنند.
ایا با چنین ترکیبی دو مجلس نظام می توانند منشاء تغییری در رژیم در جهت احقاق حقی از حقوق مردم باشد ؟! آیا “انتخاب “چنین افرادی با چنین سوابقی جز به تقویت رژیم،گسترش اختیارات رهبر ونهاد های سرکوب تحت امر او (بدترین) منجر خواند شد؟! از اینرو با شرکت در این نمایش رای دهندگان، هم حاکمیت استبداد را می پذیرند و هم نداشتن حق حاکمیت بر سرنوشت خویش را تصدیق می کنند.
4 -اصلاح طلبان این امر را به جامعه القاء می کنند که چنانچه مردم رد انتخابات شرکت کنند و به جناح انها رای دهند مانع از ادامه حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد می شوند ! اقای روحانی که سیاستهایش به خامنه ای نزدیک تر است در اجرای قولش مبنی بر آزاد سازی آنها همچون بسیاری از وعده و عید هایش در گل مانده ، اکنون اقای عارف مدعی رفع حصر انها شده است!
اما گویی اصلاح طلبان فراموش می کنندکه وقتی این انتصابات مهندسی شده است و از قبل نتایجش معلوم شده است ، با شرکت خود و فراخواندن مردم به شرکت در این نمایش از یک طرف مهر سکوت به لبان خود و مردم برای اعتراض به تقلب خواهند زد ،چرا که وقتی برای مردم توجیه می تراشید که رای انها “اثر گذار” است و جلو تقلب را می گیرد، دیگر نمی توانند وقتی نتایج از قبل معین شده را خامنه ای تحمیل کرد لب به اعتراض بگشایند و از طرفی دیگر آن ادعای مبنی بر وجود تقلب بزرگ در انتخابات سال 88 را بایستی پس بگیرند چرا که به چنین نظامی اعتماد دوباره کرده اند و وقتی تن به امر تن دادند که این نظام اهل تقلب نیست، ناخود آگاه این مستمسک را بدست خامنه ای داده اند که موسوی و کروبی و رهنورد را “اهل فتنه” بخواند و نه تنها بر ادامه حصر آنها مصر تر شود بلکه شاید حتی دست وی را در صدور حکم اعدام آن بیگناهان در حصر مانده باز کند.
بدینگونه هر کس که با خوش باوری و امید به رفع حصر این بیگناهان رای به مشروعیت نظام ولایت فقیه می دهد در عواقب تصمیمهای مستبد بزرگ نیز شریک می شود.
در صورتی که بهترین و کم ضررترین راه رهایی اقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و نیز تمامی زندانیان سیاسی و نیز رهایی مردم از زند ان بزرگی که نظام مافیایی ساخته است ابراز حق حاکمیت مردم و” نه” قاطعی است که با شرکت در تحریم برای تمامیت نظام حاکم صادر می کنند. ان نوع از رهایی از استبداد که هر ملت آزاده ای در جهان پیوسته با نه گفتن به نظام استبدادی در ابراز حیات و اراده ملی خود پیشه می کند.
امید که ما مردم با خلوت گذاردن خیابانها و حوزههای رای گیری و تحریم گسترده انتخابات در روزهای رای گیری، فضای عمل رژیم ولایت مطلقه فقیه را تنگ و تنگتر سازیم و با شناخت دقیق همه ترفندهایی که نظام استبدادی حاکم با ستون پایه های خود برای ادامه حیات خشونت بارش بکار می گیرد ،انها را خنثی ساخته و به افکار عمومی جهان درایت و اراده حیات ملتی با فرهنگ کهن را ابراز سازیم و بزرگی و منزلت خود را بعنوان ملتی صاحب حق حاکمیت خود از سر گیریم.