استفاده از حق انتخاب زمانی ممکن است که انسان استقلال داشته باشد در انتخاب و ازاد باشد در نوع انتخاب . آیا شهروندان استقلال دارد که به نماینده ای رای دهند که او با نظرات آنها یکسانی دارد و با سیاستهای ولایت مطلقه و سران فساد حاکم و رانت خواران مخالف باشد ؟ در نظام و سامانه حاکم بر کشور نماینده در درجه اول بایستی مطیع رهبری باشد . پس استقلال ما شهروندان را در انتخاب از ما گرفته اند و همزمان ما را از آزادی خالی و برای ما نماینده مشخص می نمایند . بنا بر این در استبداد ولایت فقیه انتخابات نمایشی است که مردم در صندوق رای حکم سلطه استبداد بر خود را به صندوق می اندازند . در ضمن هر برگه که شخصی به صندوق می اندازد به این معنی است که این نظام مشروعیت دارد . مشروعیت دارد در جنگهای یمن و لبنان و سوریه و فلسطین و اوکرائین شریک جنایت و بسط خشونت باشد. مشروعیت به او داده می شود که ما مردم را فقیر تر کنند و نفت را به هر قیمتی خواستند بفروشند و بودجه ها را سالانه با کمبود بسیار تصویب کنند و در ادامه فساد را بیشتر ممکن نمایند . با این مقدمه روند” انتخابات ” و نظرها و نظرسنجی ها را تحلیل و گزارش می کنم .
انتخابات دو “مجلس” هم زمان در سال 1402 بعد از جنبش سراسری زن زندگی آزادی مردم ایران اتفاق می افتد .
نامنویسی ثبت نام اولیه داوطلبان طی مدت یک هفته در ۲۷ مهر تا ۳ آبان ۱۴۰۲ انجام شد. در این دوره ۲۴٫۸۲۹ داوطلب نامنویسی کردند که ۱۲درصد از این تعداد زن بوده اند. در مجموع تعداد ۱۲۰۳۳ نفر تأیید صلاحیت گردیدند .
برای کاندیداها به مدت یک هفته از ۳ تا ۹ اسفند امکان تبلیغات انتخاباتی را در نظر گرفته اند که زمان بسیار کوتاهی می باشد . تعدادی از احزاب و گروهها تا چند روز قبل از زمان دادن نظرات به مردم هنوز افراد خود را به جامعه پیشنهاد نکرده اند و گویی صحبت از برنامه نیست بلکه چه کسی وارد مجلس بشود و متعهد به سامانه نظام و ماندگاری آن است هدف می باشد .
از آنجا که “مجلس خبرگان رهبری” که هر 8 سال یک بار ” انتخابات” دارد نیز در همین روز مراسم “انتخابات” خود را بر گذار می کند و نیاز است که 88 نفر انتخاب شوند . تعداد 510 نفر خود را کاندیدا برای این مجلس نموده اند . در تاریخ 4 بهمن 1402 اعلام شد که 138 نفر در انتخابات مجلس خبرگان رهبری تایید صلاحیت شده اند . قابل توجه اینکه 52 نفر از واجدین شرایط افرادی هستند که در حال حاضر نماینده مجلس خبرگان می باشند . بر اساس یک محاسبه ساده از هر 5/1 نفر یک نفر امکان وارد شدن به این “مجلس” را دارد .
چه تعداد در” انتخابات” مجلس شورای اسلامی شرکت می کنند
در مدت 2 ماه گذشته 3 نظر سنجی در رابطه با “انتخابات” گردیده و رسانه ای شده اند که مبنای سنجش در این نوشتار قرار داده ام . در نظر سنجی گمان تحت عنوان نگرش ایرانیان به انتخابات آمده است : 77 درصد مردم در انتخابات شرکت نخواهند نمود . 15 درصد عنوان کرده اند که در “انتخابات” شرکت خواهند نمود . موضوعی که در این نظرسنجی انجام گرفته این است که 38 درصد اطلاعی از زمان “انتخابات” و حتی” انتخابات” در اسفند ماه نداشته اند . نکته قابل تامل و توجه در این نظر سنجی این است که 39 درصد از کسانی که در “انتخابات مجلس” در سال 1398 رای داده اند قصد شرکت در “انتخابات” اسفند امسال را ندارند .
در میان جوانانی که برای اولین بار است که در” انتخابات” شرکت می کنند و دانشگاه و سربازی و استخدام را در پیش دارند 65 در آنها گفته اند در “انتخابات” شرکت نخواهند نمود .
نظر سنجی گمان و نظر سنجی خبر آنلاین و ایسپا تشابه فراوان دارند .
در روز 9 بهمن خبر آنلاین اطلاع داد که به این رسانه گفته شده است که : «انتشار هر گونه نظرسنجی درباره انتخابات، خلاف مصوبه است». و آنها آن مطلب را هذف نمودند . اما در این مدت متن آن گزارش را توانستم پیاده کنم .
خبرگزاری خبر آنلاین در گزارشی که حذف شد نوشته بود:
طبق نتایج به دست آمده از یک نظرسنجی که توسط یک مرکز دولتی انجام گرفته، مشخص شده است که میزان مشارکت در انتخابات اسفندماه ۱۴۰۲ در کل کشور ۳۰ درصد است. همچنین در استان تهران میزان مشارکت حدودا ۲۲ درصد و در شهر تهران ۱۵ درصد پیش بینی شده است. قابل توجه اینکه تهران و چند شهر بزرگ کشور بیش از نیمی از جمعیت کشور را در خود دارند که تمایل شرکت در انتخابات در بین این مردم 15 درصد می باشد .
در گزارش آمده است که در ماههای قبل میزان مشارکت در کل کشور ۳۶ درصد پیش بینی شده بود.
در بخش دیگر این نظرسنجی به دلایل کسانی که اعلام کرده اند در انتخابات مشارکت نمیکنند اشاره شده و آمده است؛
۱- مجلس و انتخابات کارآمدی ندارد
2- فساد موجب عدم مشارکت شده است.
۳- از آینده کشور ناامید هستند.
در نظر سنجی ایسپا در 9 آذر چنین آمده است : طبق نظرسنجی ما درحال حاضر 27.9 درصد مردم اظهار کردهاند قطعا در انتخابات شرکت میکنند. 7.4 درصد به احتمال زیاد در انتخابات شرکت میکنند.
در میان مردم 21.9 درصد هنوز تصمیمی برای شرکت در انتخابات نگرفتهاند. 36 درصد گفتهاند به هیچ وجه در این انتخابات شرکت نمیکنند. 6.8 درصد نیز احتمال کمیدارد در این انتخابات شرکت کنند. بدین ترتیب حدود 65 درصد تمایل شرکت در انتخابات را ندارند و حدود 35 درصد عنوان کرده اند که شرکت می کنند .
عدم میزان مشارکت مردم ، رابط مستقیم با عدم اعتماد سیاسی و امید به آینده روشن و شفاف در چهارچوب این نظام دارد . در مصاحبه ها و گفتگو ها با مخصوصا شهروندان جوان این نکته روشن است که آنها امید به تغییر این نظام را ندارند و آینده را تاریک می بینند و یکی از دلایل مهاجرت را نیز همین عنوان می کنند .
عده ای تصور می کنند اگر در ایران احزاب داشته باشیم دمکراسی ممکن می شود . در ایران احزاب فراوان داریم ولی تمام آنها در خدمت ماندگاری نظام و مطیع قدرت مطلقه عمل می کنند .
در ایران ۹۵ حزب ملی و ۴۲ حزب استانی پروانه فعالیت دارند. ۱۳ جبهه سیاسی در چهار چوب نظام عمل می کنند . وضعیت کشور مخصوصا بعد از جنبش زن زندگی آزادی و پافشاری استبداد حاکم بر قانونی تر کردن فشار در زمینه حجاب به زنان و کشتار جوانان و عدم پاسخگویی این احزاب ضعف نظام و شکل احزاب بدون محتوا را برای مردم بیشتر روشن کرده است .
دعوتهای خامنه ای از مردم و یا ترساندن مردم جهت شرکت در انتخابات
در چند ماه گذشته سران نظام ولایت مطلقه فقیه در رابطه با انتخابات و دعوت از مردم و یا ترساندن مردم صحبتهایی نموده اند ولی جالبتر از همه به نظر من نظرات شخص خامنه ای در صحبتهای مختلف او می باشد . تعدادی از نظرات او به این قرارند :
بعد از انفجار بمب در کرمان تعدادی از مردم استانهای خوزستان و کرمان را به دیدار شخص خامنه ای بردند . او از اینکه مردم میل به شرکت در انتخابات را ندارند در سخنرانی خود عنوان نمود به نقل از ایسنا : “ ایشان «نبود انتخابات» را موجب برقراری دیکتاتوری یا «هرج و مرج و ناامنی و اغتشاش» خواندند و با انتقاد از کسانی که به اشکال مختلف مردم را از حضور در انتخابات دلسرد میکنند، گفتند: انتخابات تنها مسیر صحیح و حقیقی است که میتواند حاکمیت ملی مردم را تأمین کند.
در ادامه شخص خامنه ای چنین خطاب می کند : همه کسانی که در جامعه مخاطب دارند از جمله علمای اعلام، استادان دانشگاه و حوزه، صداوسیما و مطبوعات را به دعوت از مردم برای مشارکت در انتخابات فراخواندند و افزودند: جوانان و اعضای خانوادهها نیز مخاطبان خود را به برگزاری انتخاباتی پرشور تشویق کنند.
در دیدار خامنه ای با افرادی از استان آذربایجان گفته است :
حضور در انتخابات وظیفه شرعی، ملی و انقلابی است؛ انتخابات جهاد عمومی و امتحان الهی است .
انتخابات آبروی نظام اسلامی است .
انتخابات خنثیکننده نیتهای شوم آمریکا و رژیم صهیونیستی.
انتخابات جشن ملیست .
وظیفه مجلس خبرگان بسیار مهم است .
هدف احمقهای درجهیک، مأیوس کردن مردم از صندوق رأی است .
در 13 دی ماه زمانی که مداحان به دیدارش رفته اند می گوید : ” انتخابات یک وظیفه است و هر کسی با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است.”
اتفاق جالب اینکه ، در میان رد صلاحیتها اسم روحانی هم به میان آمد و او اعتراضی به رد صلاحیت شدنش نکرد . به یاد بیاوریم که گفته می شد روحانی را می خواهند جانشین خامنه ای کنند و او معتدل تر است و امروز قدرت او را به تمام بکنار می زند و نشان می دهند که با روحیه اصلاح طلبان چگونه بازی کرده و می کنند و مردم را با بودن اصلاح طلبان در مدار بد و بدتر قرار داده بودند و امروز کوشش می کنند اصلاح طلبان را نیز از دایره قدرت مطلقه به کنار بزنند .
در راستای شرکت کردن در انتخابات 110 نفر از اصلاح طلبان بیانیه ای را انتشار دادند که بر اساس شرکت حد اقلی ولی بهتر است شرکت کنیم تا انتخابات را تحریم کنیم تنظیم گردیده و انتشار یافت که زمینه بحث را در راستای افراد مخصوصا اصلاح طلب بوجود آورد . در جمله ای از این بیانیه آمده :” احیای انتخابات و افزایش تأثیر مجلس، با کنارهگیری «مصلحان » و تحریم انتخاباتی که از قضا میدان را برای پیشروی «خالصسازان» و کامیابیشان باز میکند، حاصل نمیشود.” در این بیانیه به ضعفهای انتخابات اشاره شده است ولی روح حاکم بر بیانیه در چهارچوب نظام و در مدار قدرت توضیح و تحلیل نموده است .
در میان تمامی صحبتهای خامنه ای و دیگر افراد حزبی این نظر گفته نمی شود که مردم حق حاکمیت دارند . گفته نمی شود که حق حاکمیت با استفاده از حق رای دادن یکی نیست . برای برخوردار شدن از حق حاکمیت از وسیله ای به نام رای دادن به نماینده ای می توان استفاده کرد . پس رای دادن وسیله است و نه برخوردار شدن از حقی . در استبداد مطلقه فقیه شهروندان نمی توانند از حق شهروندی برخوردار بگردند . زیرا ولی مطلقه فقیه اختیارات مطلقه دارد و مردم نادان هستند و بایستی مطیع رهبری عمل کنند .
در استبداد فقیه حق حاکمیت از مردم سلب شده و یکجا با اختیارات فوق قانون به ولی مطلقه فقیه داده شده است .
رای ندادن و تحریم نمودن یعنی اتحاد مردم در مقابل استبداد حاکم . یعنی همه مردم در مقابل استبداد مافیایی مالی نظامی یگانگی می بابند . رای ندادن امکان ابراز نظر ما مردم به استبداد حاکم است .
انتخابات را در ادامه جنبش زن زندگی آزادی بایستی تحریم فعال نمود . تحریم فعال بدین معنی که در انتخابات در اولین قدم شرکت ننمود و در قدمهای بعدی اتحاد بزرگ را برای سرنگونی نظام مطلقه ممکن کرده و جهت استقرار آزادیها و استقلال فردی و جمعی و ملی از استبداد فقیه به دمکراسی گذر نماییم .