back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oتدارک «انتخابات» ریاست جمهوری، در وضعیت فلج و رویاروئی همه با همه:

تدارک «انتخابات» ریاست جمهوری، در وضعیت فلج و رویاروئی همه با همه:

 

   

     هر چند هنوز ماهها تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زمان هست، به بررسی جبهه ها و قرارگاههای جنگیی می پردازیم که از حالا خود را برای جنگی تمام عیار به هنگام برگزاری انتخابات آماده ساخته اند. تفاوت دوران خمینی با خامنه ای در بی عرضگی محض سید علی خامنه ای در حکومت بر ایران فعلی می باشد زیرا :

 

تحول وضعیت از دوره خمینی تا دوره خامنه ای، به انحطاط شتاب بخشیده است:

 

– در دوران خمینی ولایت مطلقه آغاز شد. او اعتباری عظیم داشت. اما آن اعتبار و دین و انقلاب را خرج ولایت مطلقه خود کرد و وقتی جام زهر را سر کشید، اعتباری باقی نمانده بود تا برای بازماندگان خود به ارث بگذارد. جانشینان او نیز بی اعتبار تر از او بودند. پس خامنه ای بدون سرمایه و بدون اعتبار، با جعل نامه از قول خمینی، «رهبر» شد.

–  دخالت سپاه در امور کشور، با کودتای خرداد 60، وسعت گرفت. خمینی می گفت: نیروهای مسلح نباید در سیاست دخالت کند. اما خود او پاسدارها را در کودتا شرکت داد. با تمام شدن جنگ، سپاه نیز بزرگ شده بود و خامنه ای هم چون اعتبار و کفایت نداشت، چاره خود را در این دید که به سپاه تکیه کند. به تدریج، رقبای خود را بدست سپاه، کنار زد غافل از این که جای خالی آنها را سپاه می گیرد.

 – در دوره خمینی، «نظام» هنوز  روحانیان حاکم بودند. ریم را ریم ملاتاریا می خواندند. روحانیان مختصر استقلالی داشتند. در دوره خامنه ای، روحانیان دولتی خدمتگزار دولتی شده اند که به تصرف مافیاهای نظامی – مالی در آمده است. روحانیان استقلال خود را از دست داده اند. صداهای مخالف را نیز خاموش کرده اند. باوجود این، اکثریت مخالف ریم است اما از سقوط آن نیز سخت می ترسد.

–  جریان جدا شدن از مردم و یکی شدن با دولت استبدادی، در دوره خمینی و توسط خود او آغاز شد. اما این خامنه ایست که یکی شدن با دولت استبدادی و بریدن از مردم را کامل کرد. 

–  در دوره خمینی، هنوز، مردم کم و بیش به مراجع باور داشتند. جریان بریدن باورمندان به ولایت فقیه نیز در دوره او آغاز شد اما در دوره خامنه ای این بریدن کامل گشته است. از باور به مراجع نیز کاسته شده است. مردم به مراجع مخالف ریم دسترسی ندارند و سکوت آنها را سرزنش می کنند

–  مکانیسم تقسیم به دو و حذف یکی از دو را خمینی برقرار کرد. اما در دوره خامنه ای است که اختلافات فراوان تر و زود به زود تر و مکانیسم تقسیم به دو و حذف یکی از دو، بیشتر و بیشتر کاربرد پیدا کرده است. تا جائی که دولت به تصرف آنهائی درآمده است که در انقلاب نقشی نداشتند و جز به سهم خود از رانتها، نمی اندیشند. 

–  خمینی در همان حال که اختلاف بیانداز و حکومت کن را روش کرده بود و هر یکی را دوتا می کرد، اما می توانست اختلافات میان مسئولان را تا حدی کنترل کند. اما در دوره خامنه ای، مهار از دست «رهبر» به در رفته است. تا جائی که او رئیس جمهوری خود ساخته اش را نیز نمی تواند مهار کند.  

– بیت خمینی هر چند فساد درونی داشت اما تا حد بیت خامنه ای غرق انواع فساد مالی – اخلاقی نبود و بستگان او حق دخالت در امور را بدون اجازه شخص خمینی نداشتند. 

–  بیت سازی را خمینی آغاز کرد. برای بیت او بودجه تعیین شد و این بودجه از محل درآمدنفت بود. و از زمانی ببعد که خمینی دیگر هوش و حواس نداشت، احمد خمینی جانشین او شد و بنام او عمل می کرد. اما این در دوره خامنه ایست که «بیت رهبری» عرض و طولی را پیدا کرده است که مپرس. خورد و بردی می کند که مپرس. درصدها می گیرد که مپرس.

– خمینی  دو سه باری گفت اشتباه کرده است. وقتی خواست سردسته چماقداران و سرکوبگران بگردد، گفت اشتباه کردیم انقلابی عمل نکردیم. اما وقتی هم خود را در موقعیت ضعف می دید، می گفت اشتباه کرده است. در مورد جنگ، جام زهر را سر کشید و امروز ولایتی می گوید که در سطح سران ریم گفته است در باره بنی صدر اشتباه کرده است. نزد او نیز کس فرستاد. اما خامنه ای با شعار کردن «النصر بالرعب»، مدعی بصیرت است و شأن خود را در این نمی بیند که بگوید اشتباه کرده است. بارز ترین نمونه، نمونه احمدی نژاد.

– خمینی از گروگان گیری و جنگ، برای باز سازی استبداد استفاده کرد. تا او بود، با شرق و غرب معامله می کرد. این معامله ها افتضاح های اکتبر سورپرایز و ایران گیت ها را ببار آوردند. خامنه ای باج می دهد به بخشی از دنیا و کشور را به مجازات بخش دیگری از جهان سپرده است. به سخن دیگر، نیازش به محوری که قدرت خارجی است چندین برابر بیشتر شده است.

– کسانی که در کودتای خرداد 60  و ادامه دادن به جنگ و سازشهای پنهانی شرکت کرده بودند، چون هاشمی و خامنه ای و محمد یزدی و موسوی اردبیلی  و … با خمینی بودند. خامنه ای اینها را رانده و جایشان را به مافیاهای جدید داده است. 

 -در دوره خمینی، بخور و ببر سپاه در کار نبود مگر از پایان جنگ ببعد. اما در دوره خامنه ای، سپاه 70 در صد اقتصاد کشور را به اختیار خود در آورده است و رانت خوار اول و قاچاقچی اول گشته است.

–  در دوره خمینی، «چپ» مجلس و حکومت را در اختیار گرفت که امروز خود را اصلاح طلب می خوانند، در دوره خامنه ای از آنها خلع ید شد و سه قوه به تصرف «اصول گراها» درآمده است.

– و…

 

 

انحطاط، حاصل تحول وضعیت در دوره های خمینی و خامنه ای:

 

     و اینک، در دوره ولایت مطلقه خامنه ای وضعیت، این مشخصه ها را پیدا کرده است:

– ولایت مطلقه فقیه مشروعیت خود را از دست داده است. نه در جامعه و نه در خود ریم اعتبار دینی ندارد. 

– شخص سید علی خامنه ای به مترسکی تبدیل شده است که اغلب، سپاه آن را بکار می برد. احمدی نژاد دیگر او را بکار نمی برد در مجلس، کسانی بر ضد احمدی نژاد بکار می برند. 

– اعوان و انصار و منتصبین به او در قوای مختلف تره هم برای او خورد نمی کنند. 

– فساد ها تمامی «نظام» را فرا گرفته است. فساد و خشونت جامعه را نیز فراگرفته است.

– نزدیکان سید علی از خبیث ترین و جنایتکارترین و فاسد ترین ها در ریم هستند. 

– سپاه پاسداران دیگر تنها ستون فقرات ریم نیست، یک حزب سیاسی مسلح است که بر دولت مسلط است. 

– نیروهای حاکم بر سپاه پاسداران به قاچاقچیان و زمین خواران و فاسد الاخلاقانی برجسته تبدیل شده اند و شخص سید علی خامنه ای به خوبی از این امر آگاه می باشد اما موقعیت او وابسته به آنها است. آنها با بیت او و شخص مجتبی خامنه ای پیوند دارند.

–  در دوره خمینی واواک پدید آمد و قرارشد سازمان اطلاعات سپاه و اطلاعات نخست وزیری در آن منحل شوند. اما اینک، واواک در مهار اطلاعات سپاه است که طائب رئیس آنست. «بیت رهبری» هم دستگاه اطلاعاتی خود را دارد.

– مجلس، به جز در دوره ششم که هنوز حکم حکومتی را پذیرفت، همواره مطیع «رهبر» بوده و یکسره از جامعه و مسائل و نیازهایش بریده است. کارش قانونی کردن استبداد مافیاها و سلطه آنها بر مردم است.

– اختلاف گرایشهای اصول گرا و «شخصیتهای» صاحب مقام، ریم را به حال فلج درآورده است و از کسی هم کاری ساخته نیست.

 – شدت فقر و خشونت دروغ را تنها وسیله تنظیم رابطه با یکدیگر کرده، ارزشهای اخلاقی فراموش گشته و دین وسیله و در همان حال بی اعتبار گشته است.

–  آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد به مواد مخدر و طلاق و فحشا و  سرقت و زورگیری و تجاوز  و رشوه و ربا و… جامعه را در بر گرفته است. 

 -لجاجت و نادانی سید علی خامنه ای، در مواردی هم که امکان داشته است ریم از قرار و قاعده ای پیروی کند، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، – مورد اتم مهمترین و آشکارترین مورد-، ناممکن گشته و اینک هم در سیاست خارجی و هم در زمینه اقتصاد، ریم نه راه پس دارد و نه راه پیش.

– علی خامنه ای خود را در موقعیتی قرار داده است که دیگر کسی نمی تواند حقیقتی را به او بگوید. انتقاد سبب می شود سر انتقاد کننده بر باد برود. 

 – نتیجه اینست که او به انزوا در آمده است: حوزه های قم و مشهد و… از او دور شده اند. اصلاح طلب و بخش بزرگی از اصول گرایان از او بریده اند. در حقیقت او آنها را رانده است. برای او جز بخشی از سپاه و نیروهای عملیات ویژه و عده ای روحانی دولتی مزدور و فاسد نمانده اند. 

 -«اموال رهبری» به کنار، خورد و برد فرزندانش، خصوص مجتبی خامنه ای اندازه نمی شناسد.  

– ترور در دوران خمینی روش شد. اما در دوران ولایت خامنه ای است که دولتی گشت و یک مورد آن، محاکمه میکونوس نام گرفت که سبب مجرم شناختن سران ریم شد. انواع ترورهای داخلی و خارجی و بمب گذاریهای داخلی و خارجی رواج گرفت. این روزها، دوتن را به جرم «زورگیری» (کسی را به چاقو تهدید کرده بوده اند برای گرفتن 70 هزار تومان) محارب شناختند و اعدام کردند. اما همین دستگاه قضائی، کسی که حجاریان را ترور کرده بود، محکوم و عفو کردند و اینک رئیس تدارکات بسیج است.

– ایران در ریم تحریم ها زندگی می کند و قرار بر تشدید تحریمها است. رانت خوارها از این وضعیت حداکثر سود را به جیب می زنند. فشار اقتصادی بر مردم طاقت شکن شده است. هاشمی رفسنجانی فاش کرده است که خامنه ای طرفدار ادامه جنگ بوده است. کسی که طرفدار «جنگ ابتدائی» است، جز این نمی کند که او کرده است: از زمانی که او «رهبر» است، ایران در حلقه آتش است. بر گرداگرد ایران پایگاه های نظامی امریکائی و پایگاه های اطلاعاتی امریکائی و اسرائیلی استقرار جسته اند. ایران مرتب تهدید به جنگ و تجزیه می شود.

– و…

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید