back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oدر کشوری گرفتار چنین انحطاط و تحریم و تهدید به جنگ و...

در کشوری گرفتار چنین انحطاط و تحریم و تهدید به جنگ و «ولایت مطلقه» خامنه ای، قرار بر انجام انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1392 است:

 

 

•افشای تقلب های انتخاباتی و دخالت سپاه در «انتخابات» گذشته، برای همه روشن شده و مردم دیگر برای انتخابات مشروعیت و اعتباری قائل نیستند. با وجود این، از هم اکنون، سپاه می گوید «مهندسی انتخابات ریاست جمهوری» را برعهده خواهد داشت! 

• اما همین سپاه گرفتار جنگ داخلی سوریه است و در لبنان و عراق نیز حضور دارد. به تازگی، بقای ریم اسد را خط قرمز ایران خوانده اند!

• تحریمها از سوئی و هزینه های «خارجی» ریم بخصوص در سوریه و لبنان و عراق و سودان و پایگاه دریائی ایجاد کردن و…، برای دولت منبع دیگری جز چاپ اسکناس و هزینه کردن آن باقی نگذاشته است که این امر، تب تورم را شدید تر و فقر مردم را بیشتر می کند.  

اختلافات میان سران ریم ولایت مطلقه به جایی رسیده که هر گروه برای خود قرارگاه و جبهه ای تشکیل داده و در حال آماده سازی خود برای «انتخابات» آینده می باشند. کاری هم به کار مردم ندارند و تنها به جمع آوری نیرو و سند برای مقابله با یکدیگر مشغول هستند .

• جبهه ها و جناح های مختلف در انتخابات آینده ریاست جمهوری را می توان به شرح زیر تقسیم بندی نمود هر چند تا زمان انتخابات ماهها باقیمانده است اما تقریبا به شکل زیر می باشد: 

 1- پیروان مطلق رهبری: کسانی که در سخنان خود همواره می گویند امام خامنه ای. اینها افراطیونی هستند که معتقدند خمینی مرده و باید از خامنه ای اطاعت مطلق کرد زیرا او از سوی خدا انتخاب شده و بر سراسر جهان حاکمیت دارد. بدیهی است دست افراد این گروه در برد و خورد «بیت المال» باز است.

2- اصولگرایان یا پیروان خط خمینی و رهبری: به گروهی گفته می شود که خمینی و اندیشه های او را اصل می دانند و خامنه ای را امام نمی دانند و در تلاش هستند تا نظام را به هر صورت حفظ نمایند. این گروه بیشتر مقامات حکومتی را از بعد از انقلاب در اختیار داشته و برای حفظ آن دست به هر کاری زده اند و می زنند.زیرا  «حفظ نظام را “اوجب واجبات” می دانند.

3 – منحرفین: به گروهی گفته می شود که مواضعش در «انتخابات» سال 88 همان مواضع «رهبر» بودند. سید علی خامنه ای برای به قدرت رساندن آنها دست به جنایات گسترده ای زد. اما به دلیل اینکه در برابر او قرار گرفتند به منحرفین معروف شدند. زیرا از احکام حکومتی «رهبر» اطاعت مطلق نکردند. این گروه همان باند محمود احمدی نژاد هستند که هم اکنون در برابر دیگر گروههای وابسته به حاکمیت از جمله پیروان رهبری و اصولگرایان و فتنه گران و “اسلام امریکائیان” و… ایستاده اند و به جنگ تمام عیار دست زده اند .

4 – «فتنه گران»: به گروهی اطلاق می شود که در «انتخابات» قلابی سال 88 با کسب آرای مردم قرار بود ریاست جمهوری را به دست آورند. اما از دید خامنه ای مردم بر حکومت حق ندارند. حکومت حق «ولی امر» است و مردم باید مطیع او باشند. و چون مردم برابر میل «رهبر» رأی ندادند، با سرمهندسی مجتبی خامنه ای، «انتخابات» را مهندسی کردند و احمدی نژاد را با بیش از 24 میلیون رأی، رئیس جمهوری کردند. از آن زمان، قربانیان کودتای خامنه ای، صفت «فتنه گران» را پیدا کردند. بتازگی، بعضی ها گفتند موسوی و کروبی اهل فتنه نیستند. خامنه ای این دو را بدبخت خواند. اینها حق شرکت در انتخابات را ندارند. اصلاح طلبهائی این «حق» را دارند که از اهل فتنه تبری بجویند.

5 – طرفداران اسلام امریکایی: این عنوان را به باند هاشمی رفسنجانی داده اند که در طول هشت سال حاکمیت در مقام ریاست جمهوری تلاش نموده پای امریکاییان را به داخل کشور باز نماید به این  گروه بی بصیرت ها یا ساکتین فتنه نیز اطلاق می شود. 

     وضعیت فعلی بسیار پیچیده است زیرا انشعابات فراوانی در میان گروهها به وجود آمده که البته این انشعابات در حال حاضر است و هر چه به انتخابات نزدیک تر میشویم، بسا بر شمار آنها افزوده نیز می شود. چون باید به حضور چهره های مختلف گروهها توجه کرد و میزان نزدیکی و دوری گروهها از یکدیگر را مد نظر قرار داد. در حال حاضر جبهه ها و گروههای دخیل در انتخابات به شرح زیر هستند تا در بهار چه پیش آید:

1 – اصولگرایان: نیروهایی که خود را حامی اصولی انقلاب و خمینی و رهبری می دانند و معتقدند که حاکمیت را خدا برای آنها قرار داده و هر کاری که بکنند مردم باید از آنها حمایت کنند. در این جبهه، گروههای مختلفی در کنار هم و در برابر مردم قرار گرفته اند. از جمله: 

• رایحه خوش خدمت: باند منحرفین یعنی همان کسانی که سید علی خامنه ای مواضع آنها را به مواضع خود بسیار نزدیک می خواند، با فرماندهی سردار محمود احمدی نژاد که از حدود 8 سال پیش ریاست جمهوری را تصدی می کند و در حمایت کامل سید علی خامنه ای چوب حراج را به کشور زده و همه درآمدهای نفتی را در میان خود و بیت رهبری – سپاه پاسداران – بازجویان واواک و بسیاری از مفسدان دیگر تقسیم و ملت را فقیر و فقیر تر کرده اند. این گروه که خود را خدمتگزار مردم می دانست و مدعی بود ملت را ثروتمند می کند و نفت را بر سر سفره مردم می آورد، در طول حدود هشت سال، ثروت بزرگ حاصل از فروش نفت را صرف تخریب اقتصاد کشور و ایجاد فرصت برای رانت خواری کرده و به تیول رانت خواران در آورده است. خامنه ای احمدی نژاد را رئیس جمهوری کرد تا مخالفان از جمله هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان را از سر راه بردارد. به تازگی اعتراف جدید آقای سردار کوثری این اشتباه خامنه ای را به روشنی شرح داده است. او می گوید چند هفته بعد از انتخاب محمود احمدی نژاد متوجه شدند که او تغییر کرده است- نقل به مضمون -. زمانی که متوجه شدند این باند سید علی را رهبر و ولی مطلقه نمی داند و در برابر احکام حکومتی مخفی و علنی او مقاومت می کند، به باند منحرفین تبدیل گشتند.

      «باند انحراف» این روزها از هر وسیله ای برای هزینه تراشیدن برای ریم استفاده می کنند و برآنند که کار کشور را به جایی برسانند که به جز ادامه قدرت و در اختیار نهادن مقام ریاست جمهوری به این باند برای او، امکانی نماند. محمود احمدی نژاد یار غار سید مجتبی خامنه ای که موجب فریب رهبر بی بصیرت شد این روزها با دست زدن به کارهایی غیر قابل پیش بینی همه را گرفتار ساخته است. چرا که رهبری جرات ندارد در برابر این متوهم خود ساخته ایستادگی کند زیرا اگر بخواهد او را برکنار نماید همه بر بی بصیرتی و عدم فهم و درک او می خندند. 

• باند رایحه خوش خدمت یا خدمتگزاران عدالت خواه: یکی از گروه بندی هائی است که در میان اصولگرایان خود را برتر از دیگران می داند و همه هم وغمش «انتخابات» آینده است. بنا بر این فریب گذاشته است: در ظاهر، رحیم مشایی – که او را چهره اصلی انحراف می دانند –  را می خواهد نامزد کند. بازی محمود احمدی نژاد تقریبا دست سید علی و مشاورانش را بسته و آنها را دچار این نگرانی کرده است که او و باندهای هوادارش در انتخابات چه خواهند کرد.

    این باند، برای کاندیداتوری فردی مناسب که بتواند یک دوره 4 ساله ریاست جمهوری را در اختیار داشته باشد تلاش می کند و از ماهها قبل برنامه ریزی نموده است. شاید فرمان استخدام حدود 120 هزار نفر توسط استانداران مختلف یکی از راههای مناسب این برنامه ریزی باشد زیرا که 120 هزار نیروی برنامه ریزی شده و آموزش دیده و نفوذ آنها در بخش های مختلف می تواند موجب نگرانی جبهه های دیگر شود به هر حال یکی از گروههای اصولگرا همین باند منحرفین است که در انتخابات آینده، حضور کاندیدای وی در افتراق یا اتحاد دیگر گروههای این جبهه و جبهه های دیگر سرنوشت ساز خواهد بود .

     این باند می داند اگر در آینده ایران نقشی نداشته باشد با توجه به مقاومت هایی که دربرابر رهبری – مجلس – قوه قضائیه – سپاه و واواک کرده است، سرنوشتی بسیار بد در انتظار اعضای باند است. و بعید نیست در صورت شکست در انتخابات، در آینده ای نه چندان دور، گردانندگان این باند، از جمله رحیم مشایی و ملکزاده و بقایی و موسوی و رحیمی وحتی خود احمدی نژاد جایگاهی جز زندان نداشته باشند. بنابراین از همه امکانات خود برای فرار از این فرجام شوم استفاده خواهند کرد حتی درگیری و تقلب و…

     شنیده ها حاکی از این است که کاندیدای این باند باید فردی باشد که از سوی شورای نگهبان مورد تایید قرار گیرد. به همین دلیل، این روزها، بار دیگر نام غلام حسین الهام به عنوان سخنران شنیده می شود در حالی که همین شخص در انتخابات دور قبل مجلس سخنگوی جبهه پایداری بود و در جلسه افتتاحیه آن جبهه بیانیه را قرائت کرد و دشمنان را باندهای انحراف و فتنه و اسلام امریکایی و… خواند. اما این روزها به نظر می رسد جهت کاندیداتوری فریب احمدی نژاد را خورده باشد. البته تا به حال نام هایی مانند هاشمی شاهرودی و علی اکبر صالحی و نیک زاد و… برای کاندیداتوری ازسوی این باند مطرح شده اند .

    این باند، از چندی قبل، دست به اقداماتی زده است که به بخشی از آنها اشاره می شود و اقدامات دیگر آنها را در آینده بررسی خواهیم کرد: 

– مخالفت با رهبری و بیت رهبری و روحانیت وابسته به ولایت مطلقه فقیه. 

– مخالفت با فرماندهی سپاه پاسداران که در سال 88 برای به قدرت رسیدن احمدی نژاد دست به هر جنایتی زد اما این روزها متوجه شده که مخالفت با این نیرو که حامی رهبری است می تواند به باند او در انتخابات کمک کند .

– برکناری وزیر ارتباطات و فن آوری برای کنترل و شنود مکالمات تلفنی و موبایلی.

– برکناری وزیر بهداشت ودرمان به دلیل نزدیکی او به گروه دیگر اصولگرا و احتمال نفوذی بودن از سوی بیت رهبری و علی لاریجانی. 

 -مخالفت با مهندسی معقول انتخابات از سوی سپاه پاسداران که سعیدی به آن تصریح کرده است.

– آماده سازی شرایط برای حضور در مجلس و اعلام نیاز به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها در برابر نمایندگان که با توجه به اینکه نمایندگان خواهان برگزاری جلسه غیر علنی هستند و او خواهان برگزاری جلسه علنی بسیار حساس شده است. بالاخره او به مجلس آمد و گفت وضعیت اقتصادی خوب نیست و باید دو مشکل اتمی و حقوق بشر را حل کنیم. مسئولیت را از دوش خود برداشت و بر دوشت خامنه ای نهاد.

– درخواست از سپاه برای واگذاری بخشی از سرمایه هایش به «دولت».

 – فرمان استخدام کلیه نیروهای شرکتی و قراردادی و ایجاد هزینه برای ریم، 

– فرمان استخدام و جابجایی 500 هزار نیروی جدید به جای بازنشستگان که از معضلات لاینحلی است که او دارد برای ریم ایجاد می کند. 

– فرمان استخدام 4 هزار نیرو در هر استان توسط استانداران آن استانها که می توانند به نوعی دولت در سایه را تشکیل دهند. 

– فرمان استخدام 1500 نیروی جدید برای  ریاست جمهوری با شرایط ویژه ای که در هیأت وزیران تصویب شد. از قرار، اقدام به استخدام افرادی خواهند کرد که در امر تقلب و ایجاد اغتشاش و بلوا و تخریب و افشاگری و… خبره باشند. 

– اعلام آماده بودن دولت برای 5.25 برابر کردن مبلغ یارانه ها برای جلب نظر قشرهای کم درآمد. 

– پرداخت بخش دیگری از سود سهام عدالت که گفته می شود قرار است بخشی را قبل از انتخابات و بخشی را بعد از انتخابات به مردم پرداخت نمایند .

– جاسازی نیروهای خبره انتخاباتی در استانها و مراکز مختلف رای گیری. 

-کاهش قیمت دلار در روزهای منتهی به پایان سال و تزریق دلار به بازار. در حال حاضر، قیمت دلار بالا می رود. آیا در وقت انتخابات، حکومت امکان کاستن از بهای آن را خواهد یافت؟ پاسخ این پرسش موکول به حل شدن یا نشدن مشکل برنامه هسته ای است.

– ضرب سکه های طلای موجود در خزانه بانک مرکزی و کاهش قیمت سکه در اواخر سال  هرچند در حال حاضر قیمت آن افزایش یافته است.

– مخالفت با افزایش قیمت اتوموبیل با توجه به افزایش حدود سه برابری نرخ ارز. برغم این مخالفت، قیمت خودرو افزایش می یابد. با وجود این، مخالفت به این درد می خورد که او بگوید مسبب وضعیت اقتصادی او نیست.

– افشای اسناد بسیاری از مقامات و گردانندگان جبهه های رقیب. از آن جمله است، فاش شدن خورد و بردهای مجتبی خامنه ای. 

– گسترده کردن مخالفت با برخورد با حجاب و تلاش برای حضور زنان در ورزشگاهها و میادین ورزشی و مخالفت با بگیر و ببندهای نیروهای انتظامی در خیابانها و مخالفت با سخت گیری و برخورد با تعطیلی مطبوعات منتقد (_در 9 بهمن 13 روزنامه نگار را دستگیر کردند) و مخالفت با برخوردهای قوه قضائیه و محاکم در رابطه با چگونگی محاکمه های مخالفان و «تجاوز به حقوق بشر»! و گسترش شب نامه نویسی و باج دهی به برخی از نیروهای حاضر در بخش های مختلف سپاه و نیروی انتظامی و بسیج برای موافق کردنشان با خود، جهت روزهای مبادا و احتمالا اعلام مخالفت با ادامه کار بشار اسد و نشان دادن آمادگی برای برقراری رابطه با امریکا و توقف ادامه تولید اورانیوم 20 درصدی – هر چند که سید علی خامنه ای خود در این امر بسیار مشتاق تر از احمدی نژاد است الا اینکه نزدیکانش می گویند بعد از روانه کردن احمدی نژاد این کار را خواهد کرد به امید کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی – و جلوگیری از حرکت گشت های ارشاد در خیابانها که سید علی خامنه ای در این مورد از چندی قبل دستور توقف برخورد با دختران در خیابان ها را برای نشان دادن آزادی در جامعه داده است و…از جمله کارهایی هستند که احمدی نژاد در حال انجامشان است و یا در فکر انجامشان است. 

 

•گروه اصولگرایان سنتی: به گروهی گفته می شود که خود را همراه «رهبر» میداند اما مدعی است که از افراطیون گروه انحراف و حتی افراطیون نزدیک به خامنه ای خود را دور نگاه داشته است. از نظر اینان، بخشی از افراطیون از جمله حمید رسایی وکوچک زاده و رهبر آنها یعنی مصباح یزدی در شرایط کنونی به درستی عمل نمی کنند و به همین دلیل اینها تلاش می کنند خود را از این جریان که به جبهه پایداری معروف است دور نگاه دارند و علاوه بر این سعی می کنند با حکومت احمدی نژاد نیز فاصله مناسب را داشته باشند .

این گروه خود را میانه رو می داند و سعی می کند در همراهی با رهبری امید به حفظ خود داشته باشد. در میان افراد شاخص این گروه می توان گردانندگان هیات موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین و گروههای وابسته و بخشی از جامعه روحانیت مبارز نام برد. در راس گروه که احتمال کاندیداتوری او می رود، علی لاریجانی است. او می خواهد بخشی از نیروهای اصلاح طلب معروف به «اصلاح طلبان بدلی» در انتخابات  شرکت نمایند. این گروه در حال حاضر مخالفت خود با احمدی نژاد را به صورت علنی اعلام می کند. تنها در زمانی که خامنه ای آنها را وا می دارد که سکوت کنند دست از مخالفت با احمدی نژاد بر می دارند. بخشی از افراد این گروه به سمت هاشمی رفسنجانی گرایش دارند و در بسیاری از مقاطع از اعلام صریح نظر خود در مورد کروبی و موسوی و خاتمی خود داری می کنند به همین دلیل به این گروه، البته به برخی از افرادش، «ساکتین فتنه» گفته می شود. 

-در انتخابات آینده، این طیف از اصولگرایان گرایشی به سمت احمدی نژاد قطعا نشان نخواهند داد. مگر اینکه امر حکومتی صادر شود و دل خوشی هم از کاندیداهای دیگر گروهها ندارند. به هر حال باید منتظر ماند تا دیدکشماکش میان گروههای شرکت کننده در انتخابات به کجا می انجامد. چرا که اگر اصلاح طلبان شناخته شده  وارد انتخابات شوند ورق اختلافات گروه جبهه اصولگرایان بر خواهد گشت. در غیر این صورت، اختلاف در میان آنها گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد .

– بنا بر شنیده ها، این طیف، از افرادی چون محسن رضایی و ولایتی و قالیباف و لاریجانی و حداد عادل، بعنوان نامزد، نام برده می شود .سه نفر اخیر می گویند با یکدیگر اتحاد کرده اند. با وجود این، محمد صادق کوشکی عضو سپاه، قالیباف را کسی توصیف می کند که به «رهبر» دهن کجی می کند.

 

• جبهه پایداری بخش دیگری از اصولگرایان است که برضد «گروه منحرفین» دست به مخالفت شدید زده و در برابر اصولگرایان به اصطلاح سنتی نیز زاویه ای شدید دارد. در راس این جبهه می توان به افرادی چون محمد یزدی و مصباح یزدی اشاره کرد که برخی از وزرای اخراجی حکومت احمدی نژاد و برخی سرداران را به سمت خود کشیده اند و در انتخابات دوره اخیر مجلس به اختلاف با اصولگرایان سنتی پرداختند. اما در انتخابات نتوانستند از پس آنها بر آیند و شکست خوردند .

     این گروه همان است که در انتخابات دور قبل رئیس جمهوری از احمدی نژاد به صورت تمام قد حمایت کرد و خود را مطیع کامل رهبری دانست و با تاسیس این جبهه و قرارگاه عمار تلاش می کند، به هر ترتیب، از حضور اصلاح طلبان و گروه هاشمی رفسنجانی در انتخابات آینده ممانعت نماید. اما به نظر می رسد در میان اصولگرایان تنها خواهد ماند چرا که بخش های دیگر اصول گرایان با اینها زیاد موافق نیستند. مشکل اساسی آنها اختلافات شدید این گروه با بخش هایی از اصولگرایانی می باشد که در میان این جبهه وجهه دارند. از آن جمله اند برخی از “آیات عظام” و مهدوی کنی و بخشی از روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه های علمیه قم و… در انتخابات آینده. این گروه یکی از گروههایی است که رویه افراطی در پیش خواهد گرفت و دست به اقداماتی خواهد زد که دامنه اختلافات را گسترده تر نماید

حزب مسلح سپاه: یکی از گروههای اصولگرایی که تا به حال از پس پرده دست به اقداماتی می زد که سلطه اش بر دولت و اقتصاد ایجاب می کرد، در دور آینده انتخابات ریاست جمهوری، قدری علنی تر وارد خواهد شد. این حزب علنی تر عمل خواهد کرد تا با «مدیریت معقول انتخابات» – نماینده خامنه ای در سپاه این مدیریت را وظیفه ذاتی این نهاد می داند-، کسی را رئیس جمهوری کند که باب طبع خامنه ای و سلطه بازهم بیشتر این حزب بر دولت و اقتصاد باشد.

     گردانندگان این حزب که در کلیه جنایت ها و خیانتهای سی و سه سال گذشته نقش اول را داشته اند، هرگز اجازه نخواهند داد فردی این مقام را به دست آورد که زاویه ای با «ولایت مطلقه » و سپاه و مافیاهای نظامی – مالی داشته باشد. به همین دلیل در انتخابات گذشته همواره وارد عمل شده و، با استفاده از انواع امکانات، دست به تقلب زده تا فرد (در انتخابات ریاست جمهوری) و یا افراد (در انتخابات مجلس) مورد نظر «بیت» و حزب سیاسی مسلح از صندوقهای رای بیرون بیایند. 

-در انتخابات دوره قبل برخی از سرداران سپاه، به طور علنی از حضور سپاه سخن می راندند و کار را به جایی رساندند که به تفسیر گفته های خمینی پرداخته و خود را همه کاره انقلاب دانسته و به گونه ای رفتار کردند که دل همه نزدیکان به خمینی را هم به درد آوردند. کاندیدای مورد نظر این گروه که همان کاندیدای مورد نظر «بیت» خواهد شد، در برابر نامزدهای دیگر گروهها قرار خواهد گرفت که نقشی جز بازیگر یک نمایش نخواهند یافت. نامزد حزب و بیت، با داشتن امکانات فراوان مالی – نظامی – امنیتی – و داشتن پایگاههای فراوان اقدام و با تقلبی که حزب مهندسی خواهد کرد، سر از صندوق های رای به در خواهد آورد. این روزها، نام حداد عادل و سعید جلیلی از سوی برخی از گردانندگان این حزب، بعنوان نامزد ریاست جمهوری برده می شوند. یکی از آنها، قالیباف را تخطئه کرده است.

 

• جبهه اصلاح طلبان: جبهه ای دیگر که در کشور معتقد است دارای وجهه می باشد جبهه اصلاح طلبان است که خود به چند دسته تقسیم می شود: 

1 – اصلاح طلبان معترض به آن گروهی از این جبهه اطلاق می شود که از انتخابات دور قبل در زندان به سر می برند و نظام معتقد است که اینها فتنه گر هستند. البته بخشی از نیروهای حامی نظام به اضافه خود خامنه ای اینان را فتنه گر می دانند و برای دور ساختن آنها از حضور از صحنه سیاسی، زندانهای بلند مدت برایشان بریده اند .

     این طیف از اصلاح طلبان در انتخابات دور گذشته از میر حسین موسوی و کروبی حمایت کرده و بعد از کودتای انتخاباتی، نتایج به دست آمده را تقلبی دانسته و به مخالفت با آن پرداختند. برخی از آنها دستگیر و به زندان محکوم شدند و برخی در کنترل اطلاعات سپاه قرار گرفتند. در حال حاضر این بخش از اصلاح طلبان حضور خود در انتخابات را منوط به تغییر شرایط می دانند و معتقدند که در صورت آزادی موسوی و کروبی و دیگر زندانیان و به وجود آمدن شرایط انتخابات آزاد، کاندیدای خود را معرفی خواهند کرد .وگرنه در انتخابات شرکت نخواهند کرد.

     کاندیدای مورد نظر این جبهه احتمالا سید محمد خاتمی خواهد بود و افرادی چون موسوی خوئینی ها و عبدالله نوری و محتشمی پور و موسوی لاری و … از او حمایت خواهند کرد. احتمالا سید حسن خمینی و هاشمی نیز از ورود خاتمی به صحنه حمایت خواهند کرد.

     با توجه به سخنرانی اخیر سید علی خامنه ای و سخنان برخی دیگر از وابستگان به ولایت مطلقه، احتمال حضور این طیف در انتخابات کاهش یافته است و بعید به نظر می رسد که اجازه شرکت در انتخابات را به این طیف و نامزدشان را بدهند. شرکت اینان را در انتخابات مشروط کرده اند به ابراز ندامت و تبری جستن از «فتنه گران». تن دادن به این شرط تن دادن به مرگ سیاسی می شود و از پیش معلوم می کند که نامزد نادم، مطرود مردم خواهد شد. و اگر به هر صورت این گروه وارد انتخابات شوند و ریم این اجازه را به این گروه بدهد ولی با خواسته هایش موافقت نکند، باز از سوی مردم طرد می شوند و شکست می خورند. از این رو، احتمال شرکت این طیف در انتخابات بسیار ضعیف و نزدیک به صفر است مگر به قیمت باختن آبرو. در حقیقت، این گروه از اصلاح طلبان به خوبی آگاه است که اگر ریم بدون برآوردن شرایط، به او اجازه حضور در انتخابات را بدهد، تنها به بخاطر سرشکسته کردنش خواهد بود.

     از سوی دیگر، در صورت ورود کاندیدایی از این گروه به صحنه انتخابات، به احتمال زیاد، گرایشهای اصولگرا به دنبال اتحاد خواهند شد تا بتوانند در برابر کاندیدای اصلاح طلبان پیروز شوند. اتحاد آنها بعلاوه دخالت حزب سیاسی مسلح، موجب تجدید انتخابات سال 88 یعنی رئیس جمهوری شدن نامزد حزب و بیت خواهد شد.

2 – اصلاح طلبان پلاستیکی به گروهی اطلاق می شود که معتقدند که در هر انتخاباتی باید شرکت کرد و حتی المقدور بخشی از امتیازات را بدست آورد و فضای موجود را حفظ کرد. این گروه در انتخابات قبلی مجلس نیز شرکت کرد اما بسیاری از نامزدهایش از سوی مردم مردود شدند و نتوانستد به مجلس راه یابند. چراکه مردم آنها را فریب خورده و در همان حال، بازیگر و فریب دهنده می دانستند. 

     این روزها شنیده شده که این بخش از اصلاح طلبان سعی دارند با نامزد کردن عارف، بگویند قصد شرکت در انتخابات را دارند. از حاکمیت خواسته اند شرایط را برای حضور آنها فراهم کند و بر آنها زیاد سخت نگیرد .

    لازم به یاد آوری است که در هر صورت هر گروه اصلاح طلبی که بدون کسب شرایط اعلامی در انتخابات شرکت کند به سختی شکست خواهد خورد و اگر هر گروه اصلاح طلبی با به دست آوردن شرایط مدعای خود در انتخابات شرکت کند در برابر او، نامزد حزب سیاسی مسلح و بیت پیروز خواهد شد.

3 – اصلاح طلبان بدلی به گروهی از اصلاح طلبان گفته می شود که تنها نام اصلاح طلبی را بر خود نهاده اند و نظام هم از حضور آنها در برخی مقامات ناخشنود نیست زیرا حضور آنها را می تواند دلیل بر حضور «مخالفان» در «نظام»  قلمداد کند.

      این گروه از اصلاح طلبان در انتخابات دور قبل مجلس شرکت کرد. از سوی مردم رد صلاحیت شده و شکست خورد و هم اکنون مشتاق شرکت در انتخابات آینده و معرفی کردن کاندیدای مورد نظر خود است. از حالا شکست آنها را می توان  قطعی دانست. از این گروه هستند افرادی چون خباز و کواکبیان و پزشکیان.

4- باند سید حسن خمینی را شاید بتوان در میان گروه اصلاح طلبان قرار داد چرا که این فرد و حامیان او به خط اصلاح طلبان نزدیک تر بوده و با حاکمیت سید علی خامنه ای مخالف هستند اما بنا به دلایلی که خود می دانند از موضع گیری در برابر او خودداری می کنند که شاید ترس مهمترین دلیل باشد. چرا که احتمال می دهند سید علی که فرمان قتل سید احمد خمینی را داده بود اقدام به از میان برداشتن فرزند او نیز بنماید .

     حضور سید حسن خمینی در انتخابات آینده بعید نیست. اگر حضور یابد شاید مردم، به دلیل نفرت از سید علی خامنه ای و سپاه پاسداران به انتخاب او تن بدهند تا با بر سر کار آمدن او شرایطی مانند بعد از انتخابات سال 76 فراهم آید و سید علی خامنه ای در ضعف بیشتر قرار گیرد.

جبهه هاشمی رفسنجانی و کارگزاران  – هر چند هنوز حضور هاشمی رفسنجانی برای شرکت در انتخابات دور آینده ریاست جمهوری مشخص نیست، اما این احتمال وجود دارد که او یا کسان نزدیک به او خود را کاندیدای انتخابات نمایند. سخن از حضور احتمالی ناطق نوری – حسن روحانی بمیان است. حضور این گروه در انتخابات تنها زمانی احساس می شود که احتمال شرکت نیروهای اصلاح طلب غیر ممکن باشد تا آنها بتوانند از فضای به وجود آمده در عدم وجود اصلاح طلبان در برابرکاندیدای معرفی شده حزب سیاسی مسلح و بیت، استفاده کنند.

-اختلافات هاشمی و نیروهای نزدیک به او با حکومت «منحرفین» و بخشی از بیت که حامی احمدی نژاد در انتخابات گذشته بوده است، کاملا محسوس است. اختلاف میان هاشمی و سید علی خامنه ای و بیت او نیز هر چند در خفا اما به خوبی مشخص است و نشان می دهد که اگر هر کدام بتوانند در شرایطی حتی رقیب را نابود کنند از این کار خودداری نخواهند کرد 

      سید علی خامنه ای به خوبی می داند که باید دست بر روی کاندیدایی بگذارد که اختلاف او با هاشمی و خاتمی و موسوی و کروبی و اصلاح طلبان و باند احمدی نژاد کاملا روشن باشد. زیرا که در غیر آن صورت همواره باید نگران نزدیکی آنها به یکدیگر و در نتیجه حذف خود باشد. مشکل سید علی این است که به جز تعدادی کاندیدای بد نام و یکی دو نفر نیروی سپاهی که حمایتی از آنها در انتخابات از سوی مردم نخواهد شد، کسی را ندارد. باید با این اشخاص وارد این انتخابات شود هر چند که برای او هیچ فرقی نمی کند که میزان آرای مردم چه حد باشد زیرا که به خوبی از آمار سازی و روش های دیگر رای سازی  آگاه می باشد و کلیه رسانه های تبلیغاتی را نیز در اختیار دارد و نیروهای سرکوب هم به هنگام نیاز به کمک وی خواهند آمد و همه را وادار به پذیرش  رئیس جمهوری قلابی خواهند کرد .

     اما مشکل خامنه ای از کاندیدای معرفی شده از سو ی خود و بیت می باشد که نمی دانند چه کسی را برای رقابت معرفی کنند تا فردا با او دچار همان مشکل نشوند که با احمدی نژاد شدند. چون فردیکه این همه بر روی او کار شده بود و از او حمایت کردند در نهایت به گرگی تبدیل شد  که به دنبال فرصتی برای دریدن خود سید علی خامنه ای میباشد. 

 

وضعیتی که همه را کلافه کرده و توان پیش بینی را از ریم گرفته است:

 

    وضعیت موجود ناشی از مسائل داخلی و خارجی و از میان رفتن انسجام ریم و خالی شدنش از هدفی جز حفظ خود، پیش بینی آینده کار را مشکل کرده است. باوجود این، احتمال می رود، وضعیت به این ترتیب تحول کند: 

    قایق نظام ولایت فقیه همه یاران جنایت را سوار کرده و آنقدر سنگین شده که در حال غرق شدن می باشد. سنگینی بار آن به اندازه ای است که نباید کوچکترین تکانی به آن داد. زیرا که قایق برخواهد گشت و همه را غرق خواهد کرد. به همین دلیل است که سید علی خامنه ای مرتب می گوید مسائل داخلی را به میان مردم نبرید و جامعه را درگیر مسائل و اختلافات خود نکنید. به این دلیل است که هاشمی رفسنجانی به این نتیجه رسیده است که باید از رهبری حمایت کند تا که نظام سقوط نکند. در چنین شرایطی، احمدی نژاد، که از خطر غرق شدن قایق آگاه است، از دور، گهگاه، موجی را بسوی آن روان می کند تا سرنشینان قایق را بترساند .

   در شرایط کنونی، احمدی نژاد با در اختیار داشتن اطلاعات و اسناد و مدارک فراوان همه را به وحشت غرق شدن انداخته است. خامنه ای هم به دلایل مختلف نمی تواند با او برخورد کند. احمدی نژاد، در طول چند سال گذشته، اسناد و مدارک مهمی از واواک وسازمان بازرسی کل کشور و سازمان ثبت و احوال کشور و اسناد ساواک و اسناد مادر شاهی و… راجمع آوری کرده است تا در روز مبادا از آنها استفاده کند. شرح حال اکثر روحانیون فاسدالاخلاق و صورت اموال و مدارک مربوط به بسیاری از مسئولان و سیاسیون را آماده ساخته است تا نتوانند دست به ترکیب او و نزدیکانش بزنند. ترس خامنه ای و مسئولان از برخورد با احمدی نژاد چه دلایلی می تواند داشته باشد؟ دلایل زیر را:

1 – خود سید علی خامنه ای احمدی نژاد را رئیس جمهوری کرده است. اگر فرمان عزل او را صادر کند همه به او می گویند دیدی که ما می گفتیم او را انتخاب نکن و تو گوش ندادی و حالا ببین چه بر سرت و بر سر کشور آمده است؟ دیدی خود بی بصیرت تر از همه بودی؟ این شکست برای خامنه ای از خوردن جام زهر هسته ای ناگوارتر است زیرا او به دلیل این انتخاب کشتار به راه انداخت و ولایت فقیه را بیش از آنچه بود، به خون جوانان آلود. مشروعیت نداشته ریم را برباد داد. پس، حالا نمی تواند به شکست خود اعتراف کند. نه جربزه این کار دارد و نه می تواند پی آمدهای این کار را تحمل کند. 

2 – احمدی نژاد به خوبی از چگونگی تقلب رهبری با کمک سپاه آگاه است و ممکن است که در برابر او بایستد و این تقلب را افشا کند. مشائی این کار را بطور ضمنی کرد وقتی گفت از 24 میلیون رأی احمدی نژاد، 20 میلیون رأئی است که مردم به او داده اند و 4 میلیون رأی نظام است! 

3 – با توجه به اینکه دست احمدی نژاد از اسناد و اطلاعات پر است، خامنه ای جرات ندارد او را مورد حمله قرار دهد. چرا که با انتشار اسناد و مدارکی روبرو خواهد شد که دیگر نه از تاک نشان خواهد گذاشت و نه از تاکنشان چرا که  احمدی نژاد به خوبی از :

-فساد مالی و غیر مالی شخص خامنه ای و فرزندان او و امامان جمعه و جماعت و نمایندگان مجلس و قضات و حکام شرع دادگاههای عمومی و انقلاب و نمایندگان خبرگان رهبری و دیگر سران مطلع بوده و مدارک این فسادها  را در اختیار دارد. 

4 – احمدی نژاد به خوبی از چگونگی دزدی و قاچاقچیگری و باج خواهی و زور گیری و فساد برخی از  سرداران سرکوبگر سپاه باخبر است. خود او اقتصاد کشور را به تیول اینان درآورده است. پس، اگر فشاری به او وارد شود اسناد و مدارک فسادها و جنایتهای اینان را انتشار خواهد داد. 

5 – از همه مهمتر احمدی نژاد اسنادی در ارتباط با روابط و نامه نگاری و گفتگوهای خامنه ای و نمایندگان او با امریکاییان  در اخیتار دارد که از همه برای افشای چهره او و دستیارانش خطرناکتر تر است. زیرا خامنه ای همواره سخن از دشمن بودن امریکا می زند. در حالیکه خود در زیر عبا با آنها گفتگو و معامله می کند.

6 – احمدی نژاد به خوبی از عملیات خرابکارانه و تروریستی سپاه قدس و سازمان ترور ریم در کشورهای دیگر و همچنین قاچاق اسلحه توسط این نهاد به برخی از کشورها مطلع است. افشای اینهمه، ضربه ای شدید به این نهاد و خامنه ای و بیت او وارد می کند.

7 –  احمدی نژاد به طور کلی در جریان بده و بستانهای سید علی خامنه ای و سپاه و سپاه قدس در باج دهی به برخی نیروها و کشورها از جمله سوریه – سودان – عراق – حزب الله لبنان و حسن نصر الله – مقتدی صدر و حماس و جهاد اسلامی و… است. افشای اینهمه خطری بزرگ برای «نظام» است.

8 – یک عامل که پیش بینی تحول را مشکل می کند، عامل مردم است. اگر مردم بطور شفاف حساب خود را از حساب ریم جدا کنند، در رابطه ایران با دنیای خارج، بعنوان عامل به حساب گذاشته می شوند. در خود ریم نیز، عامل تعیین کننده می شوند. از لحاظ جهت تغییر عمومی نیز عامل تعیین کننده می شوند.  اگر حساب خود را با حساب خامنه ای و دار و دسته او یکی کنند، ریم در برابر قدرتهای خارجی تنها و پی آمدهای این تنهائی را مردم می باید تحمل کنند. در خود ریم نیز، «بیت» و حزب سیاسی مسلح دست بالا را پیدا می کنند و مکانیسم تقسیم به دو و حذف یکی از دو، با شدت و وسعت بیشتری بکار گرفته خواهد شد. در محدوده ریم راه حل وجود دارد. پس فکر و رویه غلطی که درپی راه حل در درون ریم بود، در وضعیت کنونی، کسی را نمی فریبد. می ماند وسعت تحریم انتخابات. هراندازه وسعت و شفافیت آن بیشتر باشد، نقش مردم در سیاست داخلی و خارجی و تحول از استبداد به دموکراسی، تعیین کننده تر می شود.

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید