back to top
خانهدیدگاه هاراست افراطی سطنت طلب، عکس برگردان جمهوری اسلامی!، از مهرداد درویش پور

راست افراطی سطنت طلب، عکس برگردان جمهوری اسلامی!، از مهرداد درویش پور

Darvishpour-Mehrdad گویی خشونت لجام گسیخته جمهوری اسلامی علیه مردم برای مایوس کردن آن ها از اراده معطوف به تغییر و آزادی کافی نیست، بلکه راست افراطی در اپوزیسیون نیز باید به مددش بیاید. شوربختانه دامنه آشوب های راست افراطی سلطنت طلب هر روزه شدت می گیرد. به گونه ای که “زنده باد مرگ”، گویا به اصلی ترین شعارشان بدل شده است. شدت گیری آشوبگری های آنها نه تنها نگرانی عمیقی را در افکارعمومی دامن زده، بلکه حتی واکنش حزب مشروطه را نیزبرانگیخته است. این گرایش نخست با شعارهای لمپنی “سبزی پلوماهی” و سپس به قول خرسندی و علامه زاده عزیز با تشکیل ضمنی “گشت ارشاد” در خارج از کشور و “شکارنایاکی ها”، کوشید چهره “رادیکال” از خود در مبارزه با جمهوری اسلامی به نمایش بگذارد؛. در گام بعدی با حمله به تظاهرات، تحمیل عکس های رضا پهلوی به دیگر تجمعات و مصادر به مطلوب کردن اعتراضات عمومی، انگیزه های خود را از شرکت در اعتراضات عریان ساخت. در پی آن با درگیری و حمله فیزیکی به همه دگراندیشان مخالف جمهوری اسلامی که همزمان مخالف احیای سلطنت هستند و با برپایی طناب های دار و عکس شکنجه گران ساواک در تظاهرات، بی مرزی لجام گسیختگی خود را به نمایش گذاشت. امروز اما کار را به مراحل خطرناکتری رسانده اند به گونه ای که اگر در برابر این رویکردهای ضد دمکراتیک ایستادگی نشود، فردا گام های غیر قابل مهار خطرناکتری از سوی آنان برداشته خواهد شد. هرچه اوضاع جلوتر پیش می رود، میزان نابردباری، لمپنیسم، اقتدار گرایی، تهدیده او خشونت های کلامی و فیزیکی راست افراطی علیه مخالفان شدت می گیرد. نخست گروه های اتنیکی تحت ستم را رسماً تروریست و تجزیه طلب و سزاوارسرکوب خواندند. سپس علیه چپ و مجاهدین و همچنین علیه جبهه ملی به نام فتنه گران ۵۷ شعار دادند. کار به اینجا ختم نشد، بلکه به توهین علیه هادی خرسندی و عالی پیام و شیرین عبادی در تظاهرات نیز کشید. آن را هم کافی ندانستند، به تعرض جنسی علیه عالی پیام روی آوردند و علیه هر “فتنه گرپنجاه و هفت” و ضرورت انتقام گرفتن از آنها شعار سر دادند. با این همه چه کسی می توانست باور کند تمامیت خواهی و نا بردباری این گروه های راست افراطی از شعار “مسیح بگوجاوید شاه” در بروکسل و شعار “حامد یادت نره پهلوی سرورته” و “مرگ بر سه فاسد، ملا، چپی، مجاهد”، به شعار مرگ بر “اسی، مسیح، مجاهد” فرا بروید که هفته پیش در لندن سر دادند؟ یعنی نه تنها از عمل پیشین خود کوچکترین عقب نشینی که نکردند، سهل است، بر شدت تعرضات خود افزودند. اینکه حتی متحدان دیروزی رضا پهلوی را نیز تنها به این دلیل که به خواست و هژمونی او تن ندادند، سزاوارمرگ دانستند، خود نشان نشانه ها است!

اما برخی برای جلوگیری از رسوایی بیشتر سرمنشا این گرایش، به جای جدی تر گرفتن خطر تعرض روز افزون راست افراطی، تنها به ارتش سایبری و دست های پنهان جمهوری اسلامی و ضرورت مقابله با آن اشاره می کنند.

غیر قابل انکار است که جمهوری اسلامی مدت ها است دست اندر کار نفوذ در میان سلطنت طلبان و از طریق آنان، تخریب کل اپوزیسیون است، اما مضحک است فراموش کرد که شعار “مرگ بر سه فاسد، ملا، چپی، مجاهد”، نه تنها توسط ارتش سایبری و افراد مظمنون به حکومت یا برخی از آتش به اختیاران هواداررضا پهلوی، بلکه توسط یاسمن پهلوی نیزتبلیغ شد. نباید فراموش کرد بخشی از نزدیک ترین یاران و مشاوران رضا پهلوی نیز ضمن ادعای امروز فقط اتحاد، پلاتفرم سیاسی خود را “مبارزه با ارتجاع سرخ و سیاه” اعلام کرده اند. نباید فراموش کرد که حتی مشروطه خواهان معتدل نیز به رغم تفاوت شان با راست افراطی سلطنت طلب، موضع گیری علیه “فتنه۵۷  ” را شرط همبستگی می خوانند. نباید فراموش کرد تاکنون جز سکوت معنا دار رضا پهلوی– که حتی حاضر نیست یک بیانیه تازه علیه این هواداران آتش به اختیار خود بدهد- باهیچ واکنش جدی از سوی او– جز ریتوئیت کردن نصایح کلی چند سال پیش خود- روبرونبوده ایم. برخی می کوشند خطر راست افراطی را با اشارات موهوم یا واقعی به خطر “افراطی ها” در هر سو، کمرنگ کنند. یا طرح شعارهایی همچون “نه سلطنت، نه رهبری، برابری، برادری” (که خود واکنشی در برابر شعار “رضا شاه روحت شاد” و تلاش سلطنت طلبان برای مصادره به مطلوب کردن جنبش های اعتراضی در ایران و از جمله زن، زندگی، آزادی بود) را آغازگر تفرقه انداری و قطبی کردن فضا قلمداد کرده و شعارهای راست افراطی را واکنشی در برابر آن بخوانند.

اما در برابر این پدیده و پُلاریزاسیون روز افزون سیاسی در درون اپوزیسیون چه باید کرد؟ آیا تنها می توان با گسترش گفتمان اعتدال گرایی و دعوت به رواداری به جای حمله و تلاش برای حذف یکدیگر، تلاش های حکومت اسلامی برای تشدید اختلاف در درون حکومت را خنثی کرد؟
من در جدید ترین گفتگو ی خود با سیمای جمهوری ایران، به برخی از این راه کارها پرداخته ام. روشن است که هنگام افول یک جنبش همگانی، گرایش های افراطی ممکن است شدت گیرند. که هرجریانی بکوشد به جای تقویت همبستگی متکثر، دیگری را عامل شکست قلمداد کند. که رادیکالیسم کاذب ناشی از بی افقی را جایگزین درایت سیاسی و تعامل و همکاری کند. اما هیچیک از این ها باعث نمی شود که با خود فریبی و عوامفریبی، پدیده خطرناک راست افراطی را تنها به توطئه های حکومت یا واکنش های گروه های معدود خود سر و آتش به اختیار در برابر چپ افراطی، جدایی طلبان یا …، تقلیل داد. امروز پراتیک روزمره راست افراطی و تکاپوهایش بیش از هر زمان دیگری نشان می دهد که مهمترین مانع در گسترش مبارزات همبسته و متکثرعلیه جمهوری اسلامی است. در نیافتن این خطر به معنای نفهمیدن این حقیقت تلخ است که این جریان و مواضع آن، رویِ دیگرِ سکه و عکس برگردان حکومت اقتدار گرای اسلامی، از نوع سکولار آن است. به جای توجه به این حقیقت و رضا پهلوی را مجبور به پاسخگویی و مسئولیت پذیری کردن در برخورد به این پدیده، عبارت پردازی های کلی علیه چپ و راست و از آن بدتر به سراغ جنگ با اشباح رفتن، تنها به تقویت این جریان که در پی عقیم کردن جنبش زن، زندگی، آزادی در پیکارعلیه جمهوری اسلامی است، منجر خواهد شد!

پی نوشت: سخنان تازه یاسمن پهلوی که ضمن اعلام انزجار از ملا، چپی، مجاهد، درباره آرزوی پیشین خود مبنی بر آرزوی مرگ آنان تخفیف داده اند، حکایت آفتاب آمد دلیل آفتاب را یافته است. این نشان می دهد که برخلاف ساده اندیشان که تکاپوهای راست افراطی را تنها به چند گروه آتش به اختیار یا از آن بدتر، سایبری های نظام و دست های پنهان حکومت در پس آن، تقلیل می دهند، این گرایش در بالاترین سطوح خاندان پهلوی، ریشه های محکمی دوانده است!

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید