شایعه حضور هاشمی رفسنجانی، در «انتخابات» ریاست جمهوری، با وجود تکذیب او، در حقیقت، بنابر نوع تکذیب او، بار دیگر بر سر زبانها افتاده است. باند سید علی خامنه ای احساس خطر می کند و تلاش دارد به نوعی او را از این کار منصرف سازد.

•خامنه ای تا به حال، در رابطه با هاشمی، خود را وارد صحنه نکرده است. تنها در سال 88 بعد از کودتای انتخاباتی آنهم بعد از قدری تعریف از هاشمی، گفت: مواضعش با احمدی نژاد نزدیکتر است در نوبتی دیگر همین چند روز پیش بود که گفت کسانی که دم از انتخابات آزاد می زنند فلان و بهمان هستند.

      نوع برخورد سید علی خامنه ای با مواضع و سخنان هاشمی رفسنجانی گویای آنست که از صندوق اسرار هاشمی رفسنجانی به شدت وحشت دارد. هر زمان که او خواسته است هاشمی رفسنجانی را بیازارد، نوچه هایش را برضد او به بکار انداخته است. خامنه ای از سال 84 که برضد هاشمی، شمشیر را از رو بست، خود انتخابات ریاست جمهوری را مهندسی کرد و احمدی نژاد را بر سر کار آورد. او را به جان هاشمی رفسنجانی و بستگانش انداخت و او هرچه خواست و توانست با هاشمی رفسنجانی و خانواده او کرد. سید علی نیز، با خوشحالی ناشی از عقده حقارتش، سکوت کرد. روشن است که سکوت او کاملا حمایت از خورد کنندگان هاشمی رفسنجانی بود و هست.  

• معروفترین نوچه های «روحانی» خامنه ای که در برابر هاشمی رفسنجانی صف آرایی کرده اند و او را به تیر زبان بسته اند، مصباح یزدی و عزیز الله خوشوقت و محمد یزدی و جنتی و برخی شاگردان اینها، از جمله حمید رسایی و علی سعیدی و محمدرضا پناهیان و احمد خاتمی و قاسم روانبخش و رهدار  و… هستند. 

    همین افراد بودند که احمدی نژاد را نعمتی آسمانی دانستند و او را کسی خواندند که همراه امام زمان و برگزیده او است. در انتخابات سال 84 با فتاوی مخصوص نیروهای سپاه و بسیج را روانه صندوق های تقلبی آرا و صدها روحانی وابسته را به روستاها و شهرستانها گسیل نمودند تا با دزدیدن آرای کروبی، محمود احمدی نژاد را از صندوق های رأی در آورند و در برابر هاشمی قرار دهند. با دخالت همین مأموران بود که در پادگانهای سپاه و بسیج در مشهد و تهران و اصفهان و… آرای تقلبی فراوانی را به نام احمدی نژاد به صندوق های رای انداختند و هاشمی رفسنجانی را شکست دادند. همانگونه که خامنه ای و فرزندش مجتبی برنامه گذاری کرده بودند، هاشمی رفسنجانی شکست خورد و گفت به خدا پناه می برد. از جمله مأموریتهای احمدی نژاد و باند او، در طول دو دوره چهار ساله، ساختن  کار باند هاشمی و اصلاح طلبان بود. 

• از سال 84 به بعد، هاشمی رفسنجانی در برابر حکومت تقلبی، در همان حال که در برابر این حکومت قرار می گرفت، می کوشید خود را در کنار «مقام معظم رهبری» نیز قراردهد. اما مرتب طرد می شد. تا اینکه پسرش مهدی، در گفتگوهائی که نوار شدند و انتشار یافتند، خامنه ای را کسی توصیف کرد که از مهار بیرون رفته است. با این حال، هاشمی رفسنجانی در تازه ترین اظهار نظر خود گفته است: در کنار رهبر می مانم. جدائی از ایشان را تحمل ناپذیر می دانم!

• از قرار، زمان ورود به صحنه را مناسب می داند. در طول 8 سالی که گذشت، هاشمی رفسنجانی توانسته است، با اشاره به برخی اسناد، کسانی را که سعی در حذف او داشتند، بر سر جای خود بنشاند. زمانی دربرابر مصباح ایستاد هر چند از سوی یاران مصباح در قم مورد حمله قرار گرفت. اما با فشار بر قوه قضائیه توانست مهاجمین را از قم تبعید کند. هنگامیکه محمد یزدی سخن از خروج هاشمی رفسنجانی از انقلاب گفت، او، با اشاره به جلسات محرمانه برای برگزیدن سید علی خامنه ای به رهبری، سخنان آن روز محمد یزدی را به یادش آورد و ناگزیرش کرد، لب از سخن فرو بندد. زمانی قصد داشت برخی اسناد را از درون «صندوق مبارک» در آورد. احمد خاتمی  درگیری ها را فرو نشاند. در دوره ای نیز احمد جنتی برای برکناری هاشمی از مقام ریاست خبرگان رهبری پا به میدان نهاد و با شکست مواجه گشت. تا  انتخابات قلابی سال 88، هاشمی قدرتمند تر شده بود. لازم دید زندانی کردن سیاسیون را انتقاد کند. در نماز روز قدس مواضعش را محکمتر بیان کرد و همچنان بر همان موضع ماند و مارک ساکتین بی بصیرت را از سوی طرفداران خامنه ای خورد. برای برکناری هاشمی از ریاست مجلس خبرگان رهبری نقشه ها کشیده شد. او چاره را در آن دید که خود نامزد نشود و مهدوی کنی دعوت نیز بکند که بیا و نامزد شو. می دانست که قرار است جای او را به مهدوی کنی بدهند.

• شنیده می شود که این روزها هاشمی هم دست به دعا برداشته و استغفار می کند. می گوید عابد و مسلمان گشته است و می خواهد عمری که برایش مانده است را صرف جبران از راه خدمت به مردم بکند! اگر وضع به همین منوال ادامه یابد و خامنه ای همچنان اصرار داشته باشد که فضای انتخاباتی را برای دیگران تنگ کند، ممکن است او وارد صحنه شود و رقیب کاندیدای خامنه ای بگردد. 

    شواهد نشان می دهند که فاصله مواضع هاشمی رفسنجانی با مواضع سید علی خامنه ای بسیار بیشتر از سالهای قبل شده اند. او خامنه ای را کسی می داند که رﮊیم را بطرف سقوط می برد. خامنه ای در برابر مشکل بزرگی قرار گرفته و در فکر حل آنست.

• موارد اختلاف مواضع سید علی خامنه ای با مواضع هاشمی رفسنجانی عبارتند از 

1-اختلاف بر سر «سیاست خارجی تهاجمی» سید علی خامنه ای.و

2 – اختلاف با سر لجاجت خامنه ای در مورد مسئله هسته ای و رویه عناد با دیگر کشورها که کار را به تحریم های شدید کشور کشانده است. 

3- اختلاف نظر با سید علی خامنه ای در رابطه با چگونگی برگزاری انتخابات. او سخن از انتخابات آزاد گفت و خامنه ای توی دهنش زد: اینقدر نگوئید انتخابات آزاد! احمد جنتی واژه فتنه و عنوان گردن کلفت را در باره  هاشمی رفسنجانی بکار برد.

4 – اختلاف نظر در رابطه با دولت اتحاد ملی که سید علی خامنه ای به هیچ وجه حاضر نیست به آن تن دهد. زیرا قدرت قابل تقسیم نیست و او نیز نمی خواهد آن را با دیگران تقسیم کند. 

5- اختلاف با سید علی خامنه ای در رابطه با فتنه و فتنه گران و زندانی کردن برخی چهره ها که هاشمی همواره با این کار مخالفت کرده است. 

6- اختلاف با سید علی خامنه ای برسر حصر خانگی میر حسین موسی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد . در 23 بهمن دو دختر موسوی و پسر کروبی را گرفتند و بردند و عصر همان روز آزاد کردند. اما در 24 بهمن، از نو، این دو دختر را احضار کردند. 

7- اختلاف نظر و رویه خامنه ای در قلمرو اقتصاد کشور که سبب به غارت رفتن سرمایه های ایران گشته است. در 24 بهمن، خامنه ای مواد سیاست اقتصادی را که با «مشورت مجمع تشخیص مصلحت» تهیه شده اند را ابلاغ کرد.

8- اختلاف بر سر چگونگی انتخاب رهبری و مدت دار شدن آن که از سالها قبل ایجاد شده است. در انتخابات 1384، فرزند او در مصاحبه با روزنامه امریکائی یو اس تو دی گفته بود: اگر پدرش به ریاست جمهوری برسد، ولایت فقیه را به مقام تشریفاتی نظیر مقام ملکه الیزابت (پادشاه انگلیس) تبدیل خواهد کرد. 

9- اختلاف با سید علی خامنه ای در رابطه با دخالت نیروهای نظامی در انتخابات که در نامه خود، به خامنه ای، دو روز پیش از انتخابات سال 88 به آن اشاره کرده بود. و حالا، قرار بر اینست که سپاه انتخابات را مهندسی کند و قرارگاه ها را نیز دارد تشکیل می دهد. 

10-اختلاف با رهبری در این مورد که «رهبر» نباید مرتب با مردم مقابله کند. باید چنان رفتار کند که همه بپندارند به نظر و رأی مردم احترام می گذارد. اما خامنه ای در حال و هوای 25 خرداد 60، بسر می برد. روزی که خمینی گفت: 35 میلیون بگویند بله من می گویم نه!

     بر موارد بالا، می باید نزاع میان فرزندان این دو، خصوص دعوای مجتبی با مهدی هاشمی را نیز افزود. دو شبکه خانوادگی، در نزاع برسر قدرت هستند. دعوای اصلی این دعوا و دعوای خامنه ای با هاشمی رفسنجانی بخاطر تحقیری است که در دوره خمینی شده است.

اما آیا خامنه ای میتواند مانع از حضور هاشمی درانتخابات شود و هاشمی می خواهد در انتخابات شرکت کند؟

هاشمی رفسنجانی به دلایل زیر خواهان ورود به صحنه انتخابات است: 

1- ممانعت از نابود شدن «نظام جمهوری اسلامی» که می اندیشد سید علی خامنه ای آن را گرفتار خطر سقوط کرده است.

2- برگرداندن وجهه از بین رفته خود در میان نیروهای سیاسی و سپاه و واواک و انتظامی که در طول هشت سال گذشته به شدت از سوی یاران سید علی خامنه ای خدشه دار شده است.

3 – بازگرداندن اعتبار از دست رفته نظام جمهوری اسلامی در میان کشورهای دیگر که در طول چند سال گذشته بر اثر سیاست های تهاجمی سید علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد از بین رفته است و ایران به انزوا در آمده است. 

4- هاشمی رفسنجانی این طور حساب کرده است که خامنه ای خلائی را بوجود آورده است که در تنگنای موجود، او می تواند پر کند. توضیح این که عرصه چنان برمردم تنگ شده است و او می تواند خود را مفری بباوراند.  

5- گرفتن انتقام شکست سال 84 از خامنه ای و محمود احمدی نژاد و گردانندگان سپاه پاسداران که تقلب در انتخابات را مهندسی کردند. 

6- سر جای خود نشاندن برخی چهره های «بعد از انقلاب» که در سالهای اخیر به شدت به او و خانواده او حمله برده اند.

اما آیا خامنه ای این اجازه را به هاشمی می دهد؟:

1 – شواهد حاکی از اینند که، در شرائط کنونی، خامنه ای خواستار درگیری با هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی نیست. به همین دلیل بود که دستور تغییر قانون انتخابات را به مجلس داد. اما هماهنگی های لازم صورت نگرفته بودند و آن بخش از قانون که قرار بود با ایجاد موانع سنی جلوی حضور هاشمی و احتمالا سید حسن خمینی را بگیرد،  رأی نیاورد. بنابراین از اینرو  نشد راه بر شرکت این دو در انتخابات بسته شود.

2- سید علی می داند که اگر هاشمی به صحنه انتخابات وارد شود قطعا با شرایطی که برای اصلاح طلبان و محدودیت های ورود دیگران به وجود آورده است، هاشمی رفسنجانی قطعا به پیروزی خواهد رسید. در این  صورت، اگر قدرت را یکسره از دست ندهد، باید آن را با هاشمی رفسنجانی تقسیم کند. کارشدنی نیست و کار را به حذف یکی از دو می کشاند.

3-شورای نگهبان ممکن است در برابر هاشمی قدری تامل نماید اما نمی تواند صلاحیت او را تأیید نکند. چرا که اگر صلاحیت او را تایید نکند، آنهم با وجود سابقه ریاست جمهوری و ریاست مجلس خبرگان او و با وجود عضویتش در مجلس خبرگان و ریاستش بر شورای تشخیص مصلحت و نزدیکیش با خمینی و نقش اولی که در سازشهای پنهانی رﮊیم داشته و سردست ایران گیتی ها است، این از رﮊیم است که شورای نگهبانش سلب صلاحیت می کند. این امر مشکلات حاکمیت مطلقه خامنه ای زیادتر و پیچیده تر می کند. 

4- به نظر نمی رسد بشود هاشمی رفسنجانی را، در شرایط کنونی، ترور کرد یا از صحنه به انواع مختلف بیماری و شهادت و ترور و بمب گذاری از صحنه خارج کرد. احتمال اینکه بتوان برای شخص هاشمی اسناد و مدارکی مهیا نمود تا وی را مفسد و خائن دانست تا دست شورای نگبهان برای رد صلاحت او باز شود، البته زیاد است. اما نیز به اندازه کافی سند دارد که دزدی و فساد و خیانت و جنایت رقبای خود را بر ملاء کند. 

5- بنا بر دلایل بالا، یکی از دو راه می ماند برای جلوگیری از حضور او در انتخابات. راه اول، انتشار اسناد برضد او توسط احمدی نژاد و باند او. اما برفرض که تمامی اسناد در اختیار این باند قرار داده شوند، او و باندش بسا تن به این کار نمی دهد. زیرا می دانند اگر اندک فضای حیاتی دارند، بخاطر تقابل موجود میان شبکه های خانوادگی است. مگر این که نامزد خود را به ریاست برسانند.

6- راه دوم زندانی کردن فرزندانش و به جریان انداختن پرونده های آنهاست. بعید است که هاشمی رفسنجانی اجازه دهد خطری متوجه فرزندانش گردد. بنابراین، سید علی خامنه ای باید به فکر راه کار دیگری باشد برای جلوگیری از حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات. 

7– اطلاع بدست آمده حاکی از این است که سید علی خامنه ای تلاش میکند در ماههای مانده به انتخابات، آنقدر فضای جامعه را امنیتی کند که ولو به قیمت تحریم هرچه وسیع تر انتخابات، نام نامزد دلخواه خود را از صندوق بیرون آورد. حتی امکان دارد همانند انتخابات گذشته با ایجاد برخی انفجارها و بمب گذاری های صوری شرایط را برای مهندسی انتخابات توسط سپاه آماده کند. در این صورت، هم با احمدی نژاد درگیر است هم با اصلاح طلبان و هم با هاشمی و هم مورد تنفر بیش از پیش مردم می شود. باوجود خطر زیاد این کار و با وجود این که حامیان او در سپاه نیز، به دلیل مشکلات به وجود آمده در سوریه و عراق و احتمالا در لبنان، از وضعیت خوبی برخوردار نیستند، در حال حاضر، خامنه ای دارد شرائط را برای تحمیل نامزد خود آماده می کند. امیدش اینست که وضعیت در ایران و سوریه و عراق بدتر از این که هست نشود.