☚ در 5 سپتامبر 2013، استراتفور برای این پرسش پاسخ زیر را ارائه کردهاست:
●در همان حال که دخالت نظامی امریکا در سوریه موضوع بحث است، شماری از کارشناسان به مقاصدی که ترکیه و دولت سعودی در سوریه، دو متحد عمده امریکا در منطقه، تعقیب میکنند، پرداختهاند. هردو دولت میخواهند امریکا حملهای چنان مهم به سوریه بکند که رﮊیم را ناتوان بگرداند. اما منافع آنها در آنچه به بعد از آن مربوط میشود بایکدیگر بسیار ناسازگار هستند. هرگاه امریکا تسلیم فشار این دو دولت بگردد، ظرف 12 سال، این سومین جنگ خواهد شد که با یک کشور مسلمان می کند.
● در 5 سپتامبر، وسائل ارتباط جمعی ترکیه گزارش کردند که این کشور، در انتظار حمله امریکا به سوریه، قوای بیشتری در طول مرزهای خود با این کشور، مستقر کردهاست. روزی پیش ازآن، کری، وزیر خارجه امریکا گفت: کشورهای عرب گفته اند هزینه های حمله به سوریه را خواهند پرداخت. کری افزود: اجماع بین المللی وجود دارد برای حمله به سوریه. از جمله دولتهای سعودی و قطر و ترکیه و فرانسه آماده اند در حمله به سوریه، شرکت کنند.
● حق با جون کری است وقتی ترکیه و عربستان را همقطار میکند در مورد حمایت از حمله امریکا به سوریه. اما او از این امر غافل است که هم آنکارا و هم ریاض می خواهند امریکا رﮊیم سوریه را سرنگون کند. موافقت این دو دولت، در مورد سوریه، تا همین جا، است. بدینسان، سه کشور، اگر در حمله موافقند، در اندازه حمله و بیشتر از آن، در هدف حمله و در سرانجامی که جنگ در سوریه پیدا خواهدکرد، با یکدیگر، موافق نیستند:
● نه واشنگتن و نه آنکارا خواستار آن نیستند که رﮊیم بطور کامل سقوط کند. زیرا نمی خواهند جهادگرایان خارجی که در سوریه میجنگند، صاحب دولت سوریه شوند. نخبگان سیاسی ترکیه در این باره که جنگ تغییر رژیم تا کجا باید پیش برود، با یکدیگر، اختلاف نظر دارند. مسلم است که جنگ داخلی در سوریه، برای ترکیه، خطر ساز است. جدائی کردها در صورت سقوط رﮊیم سوریه برای ترکیه خطر دارد. اما جنگ سوریه فرصتها نیز برای آنکه ترکیه نفوذ خویش را در منطقه گسترش دهد، ایجاد میکند. حکومت امریکا میخواهد رأس رﮊیم اسد برود و بقیه آن بماند. امریکا علاقه ندارد ایران را بسود سنی های رادیکال تضعیف کند.
● سعودیها موقع متفوقی دارند. بعد از دو سال اختلاف نظر، ریاض امیدوار است که امریکا را با گزینه نظامی موافق کرده است. سعودیها میخواهند امریکا دولت علوی ها را ویران بگرداند. تغییر رﮊیم در سوریه، عربستان را به مقابله با نفوذ ایران، بزرگ ترین دشمن خود، در منطقه، توانا میکند. بدینسان، سعودیها به مهار ایران و عراق و حزب الله لبنان قادر میشوند.
● ریاض میداند که سقوط رﮊیم اسد خلائی ایجاد میکند که آن جهادی های سوری و غیر سوری حاضر در سوریه پرخواهند کرد. اما بدان اهمیتی نمیدهند. از دید سعودیها، این بهائی است که عربستان برای پایان دادن به نفوذ ایران در منطقه، باید بپردازد. در واقع، سعودیها براین باورند که جهادی ها وسیله ای هستند که آنها میتوانند برضد ایران و عربهای شیعه متحد ایران بکاربرند.
● چشم انداز سعودیها اینست که بی ثباتی در سوریه، زیانی به آنها وارد نمی کند. برخلاف ترکیه، آنها با سوریه مرز مشترک ندارند. قدرت مالی آنها و این امر که تنها کشور هستند که جهادی ها را در درون مرزهای خود، شکست دادهاند، به آنها اعتماد بنفس میدهد که می توانند، بعد از سقوط رژیم اسد، جهادی ها را مهار کنند.
● آنکارا با ریاض در مورد تضعیف ایران توافق دارد اما نمیخواند تا آنجا دور بروند که سعودیها میخواهند. بدینسان، سعودیها و دولت ترکیه در حمایت از گروههای مسلحی که مطلوب هریک از آنها هستند، میکوشند و هریک هدفهای خود را تعقیب میکنند. اما این امریکا است که تعیین میکند حمله نظامی به رﮊیم سوریه چه اندازه باید خسارت وارد کند.
انقلاب اسلامی: اینک که میدانیم رویه امریکا در مصر و سوریه، بخصوص سوریه، بر گفتگوها با رﮊیم ولایت فقیه اثر میگذارد، ببینیم در باره گفتگوها بر سر مشکل اتمی، چه گفته و نوشتهاند:
شماره ۸۳۷ از ۱ تا ۱۴ مهر ۱۳۹۲