انقلاب اسلامی: مطالعهای که مرکز مطالعات استراتژیک انگلستان انتشار دادهاست، بر اینست که، در سوریه، ایران گرفتار وضعیتی شده است که امریکا در ویتنام شده بود. با این تفاوت که ایران گرفتار تحریمها است و توانائی تحمل این بار را ندارد:
مقالهای که مارک فیتزپارتیک Mark Fitzpatrick ، مدیر منع گسترش اسلحه و برنامه گذاری خلع سلاح، نوشته و در 10 سپتامبر 2013 انتشار داده است، مستند به گزارش جدید مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک و چکیده آن، اینست:
پنداری مسئله اتمی ایران به اندازه کافی مشکل نبوده است که اینک ایران خود را گرفتار مشکل سوریه نیز کرده است. حال که بشار اسد برضد مردم حومه دمشق، سلاح شیمیائی بکار بردهاست، وضعیت سوریه بازهم پیچیده تر گشتهاست. این وضعیت سوریه هرآنچه را که به ایران مربوط می شود، از پرده بیرون انداخته است:
● حکومت اوباما بطور روزافزون تصمیم خود را به دادن پاسخی نظامی به استعمال اسلحه شیمیائی توسط اسد، موجه تر می یابد. موجه تر می یابد زیرا اثر کردن و یا نکردن این کار بر رفتار رﮊیم ایران است که اثر میگذارد. مسلم است که تنبیه اسد، بدین خاطر که از خط قرمزی عبورکرده است که اوباما رسم کرده بود، ایران را متوجه میکند که نباید از خط قرمزی عبور کند که اوباما، در مورد اتم، رسم کردهاست.
● منصرف کردن کشورها از بکار بردن اسلحه کشتار جمعی، در سرتاسر جهان اثر میگذارد و مانع از بکار رفتن این اسلحه میشود. برای مثال، کره شمالی که بیشتر از سوریه اسلحه شیمیائی دارد، برآن میدارد که، خواه از راه تحریک کردن، در کره جنوبی و یا هر برخورد نظامی احتمالی، بمثابه پیآمد این تحریک، فکر بکاربردنش را به خاطر خطور ندهد.
وارد کردن ضربه نظامی به رﮊیم اسد، همچنین، بر میزان اعتماد آنها به امریکا و اطمینان خاطرشان میافزاید. تصمیم سال پیش نتان یاهو، نخست وزیر اسرائیل، به این که دستور حمله نظامی به ایران را ندهد، بدین خاطر بود که اطمینان یافت اوباما نمیخواهد ایران به سلاح اتمی مجهز شود.
اطمینان نتان یاهو به تضمینی که امریکا دادهاست، تقویت خواهد شد هرگاه اوباما نشان بدهد هم میخواهد و هم توانائی آن را دارد که برضد سوریه از قوه نظامی استفاده کند.
این نه پای اعتبار شخصی اوباما، که پای اعتبار استراتژیک امریکا است. تنبیه نکردن اسد به قطرهای میماند که کاسه صبر نتان یاهو را لبریز میکند و اسرائیل را برآن میدارد که دست به حمله نظامی پیش از موقع و نارسا به ایران بزند و امریکا را وارد جنگی ناخواسته بکند.
● از سوی دیگر، حملهای نظامی به سوریه، تحت فرماندهی امریکا، بسا چشم انداز حل مسالمت آمیز مسئله اتمی ایران را دور میبرد. حل واقعی مسئله بسا ناممکن میشود بدین خاطر که اختلافهای دو طرف بس عمیق هستند: ایران خواستار داشتن اسلحه اتمی است و دشمنانش نمیخواهند این اسلحه را داشته باشد.
● تدابیر برای ایجاد اعتماد کوتاه مدت – اینک که حسن روحانی رئیس جمهوری است-، اتخاذ کردنی هستند. اما این تدابیر موقتی وقتی بکار میآیند که ایران حدود آن را بپذیرد: تعطیل تأسیسات غنی سازی اورانیوم فردو که تا این زمان از ایران خواسته شدهاست. روحانی بسیار سخت میتواند سخت سران رژیم را به انجام این مصالحه، متقاعد کند. هرگاه متحد ایران، سوریه، توسط امریکا، مورد حمله قرار بگیرد، آتش انتقام در وجود سخت سران رژیم شعله ور خواهد شد و محل برای مصالحه و آشتی باقی نخواهد گذاشت.
آنها که می گویند در دشمنی با امریکا تا آخر باید رفت، بیشتر قوت میگیرند اگر براثر حمله، به افراد سپاه قدس، مستقر در سوریه، تلفات وارد شود. این امر می تواند واکنشی ایران شود. واکنشی که قرینه کنش نظامی امریکا نخواهد شد.
هم اکنون، گزارشی در اختیار است که، بنا بر آن، سپاه قدس اجازه خواستهاست که میلیشیای عراقی، به تلافی حمله امریکا به سوریه، به منافع امریکا در عراق، حمله کنند. ایران نمیخواهد که به خاطر سوریه، به جنگی با امریکا کشانده شود. اما واکنشهای غیر ارادی میتوانند رخ دهند.
هرچند روحانی مخالف دست زدن به اعمالی است که سبب رو درروئی نظامی با امریکا میشوند، اما او سپاه قدس را مهار نمی کند. ایران دست کم، دادن اسلحه به رﮊیم اسد را دو برابر میکند و این کار را با استفاده از راه زمینی و راه هوائی عراق انجام میدهد.
● توجه به اثر حمله نظامی امریکا به سوریه، سبب میشود که حمله های هوائی امریکا به سوریه، محدود باشند. بهر رو، متناسب خواهد بود با جنایت اسد. بسا روحانی از زبان جف فلتمن، دیپلمات پیشین امریکا و معاون کنونی بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد، شنیده است که حمله های محدود امریکا به سوریه، متوجه منافع ایران نخواهند شد. این پیام باید تکرار شود و در عمل نیز رعایت شود. اما توجه به اثر حمله نظامی بر ایران، نباید مانع از تنبیه اسد بگردد. بلکه در تهیه و اجرای نقشه است که میباید در نظر گرفته شود.
● در حال حاضر، این ایران است که در نزاع سوریه بازنده است و نه امریکا. حمایت از سبعیتهای اسد توسط تهران، سبب شده است که در کوچه خیابانهای کشورهای عرب و دنیای سنی، ایران شریک جنایت شمرده شود. ادعای ایران که انقلابش الگوی انقلابهای دنیای عرب (بهار عرب) بوده است، ریاکاری خوانده میشود.
و اینک، استعمال اسلحه شیمیائی در کشتن زنان و کودکان، توسط اسد، در رژیم ایران نیز اختلاف انداختهاست: علی اکبر هاشمی رفسنجانی رﮊیم سوریه را به بکاربردن اسلحه شیمیائی متهم میکند. مردم ایران می دانند که تسلیحات و پولی که دولت ایران به دولت سوریه میدهد، با توجه به تشدید تحریمها، چه اندازه برای خود ایران، پر ارزش است. از بسیاری جهات، سوریه ویتنام ایران شده است: مردابی که راه بیرون رفتی از آن نمیتواند جست.
● وضعیتی که ایران در سوریه بدان گرفتار است، اهرمی شده است در دست امریکا. بهترین گزینه برای ایران اینست که وزنه خود را برای دست یافتن به یک حل و فصل از راه گفتگو بکار برد. بخصوص که ایران، بمثابه یک قدرت عمده در منطقه همواره خواسته است در گفتگوها بر سر صلح در سوریه شرکت داشته باشد. اینک، بیش از هر زمان دیگر، ایران مأیوسانه میکوشد در کنفرانس ﮊنو 2 شرکت داده شود تا مگر از بند وضعیت بس دشوار سوریه رها شود.
● اوباما میتواند اپوزیسیون سوریه را در ژنو 2 شرکت دهد اما نمیتواند مانع حضور ایران در این کنفرانس شود. تا این هنگام، استدلالها بر دعوت نکردن ایران به کنفرانس، پذیرفته بودهاند. از جمله این استدلال ها این استدلال است که ایران خود جزئی از مسئله است. اما ایرانیان بدین خاطر که بر اسد نفوذ دارند، میتوانند بخشی از راه حل باشند.
● با توجه به اصرار ایران بر حضور در کنفرانس ژنو 2، حمله های محدود امریکا به سوریه، چنان باشد که گفتگوها در باره مسئله اتمی ایران را برای مدتی دراز، به تأخیر اندازد. اما باید برگ برنده سوریه را برای وادار کردن ایران به شرکت درحل مسائلی بکار برد که برای هر دو طرف مهمترین مسائل هستند.
شماره ۸۳۷ از ۱ تا ۱۴ مهر ۱۳۹۲