back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oگروه‌ بندی ها و صف‌ آرائی ها در رژیم - ضابطه‌ ها:

گروه‌ بندی ها و صف‌ آرائی ها در رژیم – ضابطه‌ ها:

برای روشن تر شدن حقيقت جبهه ها و هيات ها و گروههای مختلف چند ضابطهٔ اصلی را توضيح می دهيم و با بکار بردن آنها، این گروه ها و رابطهٔ  آنها را با هم، معلوم می‌ کنیم. سه جناح افراطی و ميانه‌ رو و اصلاح طلب در رژیم قابل تشخیص هستند:
 
١- ضابطهٔ را حفظ نظام، از جمله ضابطه‌ هايی است كه برخی گروه ها و باندها در حفظ  آن تفاوت هايی با يكديگر دارند. دوری و نزديكی حفظ اين ضابطه را بايد با ضابطه‌ های ديگر سنجيد تا مشخص شود حفظ نظام برای چه جبهه‌ هايی از اوليت بيشتری برخوردار است. حفظ نظام، از دید هر سه جبهه ضرور است اما با تفاوتهايی.
 
٢- ضابطهٔ حفظ ولايت مطلقهٔ فقيه: اندازهٔ رعایت اين ضابطه، در واقع ميزان نزدیکی و دوری از ولی فقيه مطلقهٔ فعلی، سيد علی خامنه ای را معلوم می‌ کند. اندازهٔ موافقت با مديريت و حاكميت او و اطاعت از  وی، در ميان سه گروه مختلف با چون و چراهايی همراه است كه، در جای خود، معلوم می‌ شود. 
 
٣- ضابطهٔ حمايت از رئيس جمهوری، یعنی حسن روحانی: دوری و نزديكی و ميزان حمايت گروه ها و جبهه‌ ها  از او، می تواند جای سیاسی هر گروه را معین کند. البته این ضابطه را با ضابطه‌ های دیگر باید در تشخیص بکار برد.
 
٤- ضابطهٔ موافقت با مذاكرات هسته‌ ای: حمايت يا عدم حمايت از اين مذاكرات در كنار ديگر ضابطه‌ ها، نشان دهندهٔ اهداف نهايی جبهه ها و گروه ها می باشد.
 
۵- ضابطهٔ دخالت در جنايات بعد از انقلاب: این ضابطه در تشخیص نوع گروه‌ ها بسیار بکار می‌ آید. زیرا آنها که دست به جنایت ها زده‌ اند و در خیانت ها و فسادها شرکت داشته‌ اند، با کسانی که در آنها شرکت نداشته‌ اند، جمع نمی‌ شوند.  
 
٦- ضابطهٔ احترام به حقوق و رأی مردم: باور به اين ضابطه يا عدم باور، عمل کردن بدان و یا عمل نکردن بدان، نوع گروه‌ ها و شرکت کنندگان در آنها را معلوم می‌ کند. و نیز، باور به حقوقمند بودن جامعه و رأی آنها، نشان می دهد چه گروهی می تواند در آينده، تغییر کند و چه گروهی نمی‌ تواند.  
 
٧– ضابطهٔ ترور: در فکر راهنمای برخی از گروه ها، ترور کردن  وظيفه‌ ای است كه “خدا” بر عهدهٔ آنها نهاده است و آنها خود را مجری امر “خدا” در ترور و قتلی می دانند كه به حكم «شرع» واجب بگردد. 
 
٨- ضابطهٔ صدور انقلاب: به یمن وجود این ضابطه، گروه هائی را می‌ توان تشخیص داد که صدور انقلاب را دست آویز تشکیل مافیاهای نظامی- مالی کرده‌ اند.  آنها که در پی ایجاد کمربند سبز و صدور خشونت در اشکال ترور و شرکت در جنگ داخلی این و آن کشور هستند، به محک این ضابطه، شناخته می‌ شوند.
 
٩- ضابطهٔ سوء استفاده (اختلاس و غارت اموال ملت و دیگر انواع خورد و بردها و رانت خواری ها): با بکار بردن این ضابطه، بخوبی ميی توان گروه ها و چهره ‌را از یکدیگر باز شناخت و دانست كدام دسته و گروه به هيچ وجه حاضر به ترک قدرت نيست و مردم ایران را از سرنوشت مردم سوریه می‌ ترساند.  
 
 
     اینک با بکار بردن این ضابطه‌ ها، گروه ها، جبهه ها، قرارگاه ها، هيأت های موجود در داخل ايران را شناسائی می‌ کنیم:
 
 
گروه‌ های موجود در رژیم، بنابر ضوابطِ نه گانه:
 
١- گروه های افراطی، خشونت طلب و جنگ طلب: بيت رهبری و جبههٔ پايداری و قرارگاه های عمار و ثارالله و باقری و … و برخی سرداران و فرماندهان سپاه و نيروهای سپاه و بسيج و نيروی انتظامی و گروهی از واواکی ها و قضات و دادستان ها و عوامل «امام صادق» و مؤسسهٔ پژوهشی امام خمينی و عده‌ ای از نمايندگان مجلس شورا و مجلس خبرگان رهبری و یکی دو تن مرجع دولتی و روحانيون وابسته و،… در جبهه‌ ای از این گروه های موجود در رژیم قرار دارند. ضابطه های زیر معرف این گروه ها هستند:
 
حفظ نظام و حفاظت از نظام جمهوری اسلامی با انديشهٔ فقاهتی، برای اين جبهه، از اهميت خاصی برخوردار است. اما نه به دليل باور به دين اسلام، بلكه به اين جهت كه حفظ اين حكومت موجب می شود تا كليهٔ مناصب را در اختيار خود داشته باشند و بر كشور حكومت كنند. بنابراين حفظ نظام را واجب دانسته و حتی در برخی گفته‌ هايشان آنرا واجب تر از  عمل به اصول دين می دانند: 
 
    مصباح يزدی در اين مورد می گويد: « دولت اسلامی موظف است برای حفظ نظم و امنيت جامعه و نيز برای اجرای احكام و حدود الهی و قوانين جزايی اسلام در موارد لازم از قوهٔ قهريه استفاده كند، از جمله در مواردی كه كسانی عليه نظام اسلامی دست به آشوب و اغتشاش بزنند… اگر مردم احساس كنند كيان اسلامی در خطر است، توطئه ه‏ای عليه نظام اسلامی در كار است، يك وقت وظيفه ‏اش اين است كه خودش اقدام كند، يك وقت اقدام می كند ولی اقدام او كافی نيست، بايد مردم همه كمك كنند. همانطور كه در خواباندن اين آشوب 18 تير، مردم هم مشاركت داشتند…  جايی كه اسلام در خطر باشد اگر هزاران نفر هم كشته شوند جا دارد، بايد بشود … اگر با دلايل قطعی برای مردم ثابت شد كه توطئه ه‏ای عليه نظام اسلامی در كار است و می خواهند اين نظام را براندازند، ديگران به هر دليلی هم توجه ندارند، يا صلاح خودشان نمی دانند، اگر مردم قطعيت پيدا كردند خودشان اقدام بايد بكنند، اين هم از مواردی است كه خشونت جايز است … اگر كسی در بيابانی به پيغمبر اسلام فحش داد و شما در وسط بيابان دسترسی به پليس نداريد، حكم اهانت به مقدسات اسلام اعدام است. درجايی كه تشكيل دادگاه برای چنين  فردی ميسر نباشد، هر فرد مسلمانی موظف است شخصاً اقدام كند. (ويژه نامه یا لثارات الحسین برای مصباح  – 11 شهريور 1378)
 
حمايت از ولی فقيه مطلقه: این گروه‌ ها خود را حامی ولايت فقيه می دانند. چرا كه حمايت از خامنه‌ ای، بعنوان «رهبر»، تنها وسیلهٔ حفظ حکومتشان بر مردم است. اين گروه ها، ولایت فقیه را مطلق “خدا” فرموده می‌ دانند. این واقعیت که بیشتر از دیگران، خود سر هستند و خودکامه، نه از راه باور، که از راه مصلحت مروج ولایت فقیه است. و نیز می‌ دانند که بدون ولایت فقیه، دیگر هیچ دست‌ آویز دیگری ندارند و نمی‌ توانند استبداد فسادگستر خود را توجیه کنند. یکبار دیگر، به یک‌ چند از اظهار نظرهای مبلغان ولایت فقیه توجه کنیم: 
 
– آذری قمی: « ولی فقیه تنها نیست که صاحب اختیار بلامعارض در تصرف در اموال و نفوس مردم می‌ باشد، بلکه ارادهٔ او حتی در توحید و شرک ذات باری‌ تعالی نیز موثر است و اگر بخواهد می‌ تواند حکم تعطیل توحید را صادر نماید و یگانگی پروردگار را در ذات و یا در پرستش، محکوم به تعطیل، اعلام دارد.».
 
– خمینی: « مردم ناقص‌ اند و نیازمند کمال‌ اند و ناکامل‌ اند، پس به حاکمی که قیم امین صالح باشد، محتاجند. ولایت فقیه پرتو ای از ولایت امام زمان است.  
 
– جنتی: «ولی فقيه نسبت به جان و مال و ناموس مردم اختيار دارد. همان اختياری که پيغمبر اکرم (ص) داشت. فقيه، اين مقام و ولايت را به منظور حفظ مصلحت امت دارد.» 
 
– مكارم شيرازی، کسی که در مجلس خبرگان با ولایت فقیه مخالف بود و حالا که از آن سود می‌ برد، می‌ گوید: « خدا به ولی فقيه از طريق امام زمان(عج) اجازه داده كه حكومت كند».  
 
– مشکینی: « رهبر یا ولی فقیه را خدا منصوب می‌ کند. ولی چون مردم قدرت تشخیص ندارند، نمی توانند او را پیدا کنند». 
 
-خامنه‌ ای که در جریان انقلاب نیز ولایت فقیه را وهن اسلام می‌ دانست، اینک که «رهبر» است، می‌ گوید:« اگر مسئلهٔ ولايت مطلقهٔ فقیه كه مبنا و قاعدهٔ اين نظام است، ذره ‏اى خدشه‏ دار شود، ما گره كور خواهيم داشت.»  
 
– خمینی که در فرانسه، پیشاروی جهانیان گفت ولایت با جمهور مردم است و بدان متعهد شد، چون قدرت جست، گفت: « اگر فقیه درکار نباشد، ولایت فقیه درکار نباشد، طاغوت است. یا خدا است یا طاغوت. اگر رئیس‌جمهور با نصب فقیه نباشد، طاغوت است.»  
 
مخالفت با رياست جمهوری حسن روحانی: اين گروه‌ ها بسيار خوشحال می شدند، اگر سعيد جليلی ریاست جمهوری می‌ جست، در انتخابات از او حمايت كردند. اما به دليل مذاكرات پشت پردهٔ نمايندگان خامنه‌ ای با امریکا و همچنين به دلیل بی مصرف و پرهزینه شدن بحران اتمی و ضرورت پایان دادن به آن، خامنه‌ ای تن به رياست جمهوری حسن روحانی داد. هم اکنون در کار فرسوده کردن روحانی و حکومت او هستند.  
 
    اين گروه‌ ها تقلا می‌ کنند با ایجاد موانع، حسن روحانی به محدوده‌ های آموزش و پرورش و فرهنگ و واواک و دیگر دستگاه های اطلاعاتی وارد نشود. مانع رانتِ قدرت خوردنِ آنها نیز نشود. به همين دليل گرد او حصار می‌ کشند. البته، خامنه‌ ای بر کار این گروه ها نظارت كامل دارد. او می‌ خواهد از حسن روحانی تنها بعنوان خدمتگزار استفاده کند. شخص حسن روحانی از این وضعيت، ابراز نارضایتی نمی‌ کند. تنها، گاهی با برخی چهره‌ های اين جبهه، مخالفتی ابراز می‌ کند.
 
     افراد اين جبهه، حاضر به تقسيم قدرت با هيچ كس نيستند و تنها به دليل نياز به فردی مانند حسن روحانی در شرايط بحرانی، حاضر به قبول او شده اند و در تلاش هستند تا با هر چه بيشتر محدود كردن حیطهٔ عمل او تا پايان كار، از او بهره كشی كنند و، به دست او، به اهداف خود برسند. 
 
مخالفت با مذاكرات هسته ای: هر چند این گروه ها، در دل، موافق پايان یافتن تحريم‌ ها هستند و برقرار ماندن آنها را به زيان خود می بینند، برای، «حفظ ظاهر» و گذاشتن بار مسئولیت حل مسئله‌ ای که خود ایجاد کرده‌ اند، بر دوش حکومت روحانی، وانمود می‌ کنند که با مذاکره و امتیاز دادن، سخت مخالفند. درست همان كاری را می‌ کنند كه ولی مطلقهٔ فقيه می كند. زيرا او خود آمر به انجام مذاكرات محرمانهٔ قبلی و سری- علني كنونی است و با وجوداین، تلاش می كند وانمود کند که نه او که حکومت سابق و کنونی، در کار گفتگو های محرمانه بوده‌ اند.
 
   این جبهه که متشکل است از بیت و جبههٔ پایداری و حزب سیاسی و مسلح سپاه و ائتلاف انقلاب اسلامی و جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی و گروه رهپويان انقلاب اسلامی و…، بارها از “توافق‌ نامه” ژنو با عنوان “جام زهر هسته‌ ای” نام برده و گفته‌ اند، در این “توافق‌ نامه”٬ جمهوری‌ اسلامی بازنده است. هیچگاه از یاد نباید برد که این جبهه، با عناصر و گروه‌ هایی از جبهه‌ های دیگر، مسئول مستقیم سه شکست بسیار سخت و پی‌ آمدهای کمرشکن آنها هستند: گروگانگیری، جنگ ٨ ساله و بحران اتمی.
 
– روزنامهٔ وطن‌ امروز، با مديريت مهرداد بذرپاش، نمايندهٔ مجلس، هفتهٔ گذشته نوشته بود: « در ۱۶۰ روزی که از عمر دولت اعتدال می‌ گذرد، جمهوری‌ اسلامی به اندازهٔ ۴ سال حکومت‌ های قبلی، « تهدید به حمله شده، آنهم در حالی که در این دولت، به اندازهٔ تمام عمر جمهوری اسلامی به دشمن امتیاز داده شده»
 
    تحلیل‌ گر وطن‌ امروز از مسئولان حکومت روحانی خواسته بود که « برای یک بار هم که شده، باید ملت را محرم اسرار خود بدانند و بگویند اصولاً در این توافق، چه امتیاز دندان‌ گیری به دشمن داده‌ اند که کاخ سفید، نقض آنرا مترادف با حملهٔ نظامی تفسیر می‌ کند؟»
 
     مسئولان نشريهٔ وطن امروز نمی گويند كه مذاكرات اصلی، به صورت محرمانه در سال ٩١ و ٩٢، و قبل از مذاكرات علنی، صورت گرفته بود، آنهم از سوی شخص خامنه‌ ای
 
      وطن‌ امروز از جمله روزنامه‌ های منتقد “توافق هسته‌ ای” ژنو میان ایران و گروه ۱+۵ است. این روزنامه هم‌ زمان با اجرای “توافق” ژنو٬ صفحهٔ نخست خود را سیاه و سفید منتشر کرد و با تیتر «هولوکاست هسته‌ ای»، نسبت به این “توافق‌”نامه” اعتراض و آنرا «زیارت‌ نامه ژنو» توصیف کرد که « برای سال‌ های طولانی باید مرتب برای تحقق هریک از خواست‌ ها و نیازهایمان دعا و نذر کنیم» و این “توافق‌ نامه” معامله‌ ای بوده که «نه لبو فروش حاضر است انجام دهد و نه رانندهٔ تاکسی».
 
– حمید رسایی٬ نمایندهٔ عضو جبههٔ پایداری در مجلس و مدیر مسوول هفته‌ نامه ۹ دی نیز در گفتگویی با خبرگزاری فارس، دربارهٔ “توافق‌” ژنو چنین گفته بود: « ظاهراً خط قرمزها در دولت یازدهم تغییر کرده است. گویا امروز توهین به برخی مقدسات بعنوان خط قرمز به حساب نمی‌ آید، اما انتقاد از قرارداد ژنو، مثل هولوکاست می‌ ماند».
 
    هفته‌ نامه تحت مدیریت رسایی، هفتهٔ گذشته به دلیل انتشار چند مطلب انتقادی درباره “توافق هسته‌ ای” از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات تذکر دریافت کرده و پروندهٔ این نشریه نیز به دادگاه مطبوعات ارسال شده بود. 
 
– حسین شریعتمداری٬ نمایندهٔ خامنه‌ ای در مؤسسهٔ کیهان٬ در سرمقالهٔ این روزنامه نوشته بود: “مسوولان محترم کشورمان در ارزیابی خود از توافقنامه ژنو و یا متن اخیر موسوم به برنامهٔ اقدام مشترک – JPA – از «داده‌ ها» کمتر سخن می‌ گویند و بیشتر به «گرفته‌ ها» اشاره می‌ کنند، تا آنجا که رئیس‌جمهور محترم در اظهاراتی که- با عرض پوزش- اغراق‌آمیز به نظر می‌ رسد، اعلام می‌ کند «توافق ژنو، یعنی تسلیم قدرت‌ های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران»! اما، وقتی به متن توافقنامه مراجعه می‌ شود، آنچه «داده‌ ایم» در مقابل آنچه «گرفته‌ ایم» نه فقط قابل مقایسه نیست، بلکه بسیار کم‌ اهمیت‌ تر و ناچیز تر از آن است که با واژهٔ «برد- برد»، کمترین تناسبی داشته باشد، چه رسد به اینکه، توافقنامهٔ یاد شده را « تسلیم قدرت‌ های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران» بدانیم.”
 
● دخالت در جنايات بعد از انقلاب: منتظری در تاریخ ‏۱۳۶۵/۷/۱۷ در نامه ای انتقادی در ۹ صفحه خطاب به روح الله خمینی نوشت(خاطرات ج۲ -ص ۱۱۶۵):  
 
 « ... آيا می دانيد در زندان های جمهوری اسلامی، به نام اسلام جناياتی شده كه هرگز نظير آن در رژيم منحوس شاه نشده است؟! آيا می دانيد عدهٔ زيادی زير شكنجهٔ بازجو ها مردند؟ آيا می دانيد در زندان مشهد در اثر نبودن پزشك و نرسيدن به زندانی های دختر جوان، بعداً ناچار شدند حدود بيست و پنج نفر دختر را با اخراج تخمدان و يا رحم ناقص كنند؟! آيا می دانيد در زندان شيراز، دختری روزه دار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام كردند؟ آيا می دانيد در بعضی زندان های جمهوری اسلامی دختران جوان را به زور تصرف كردند؟ آيا می دانيد هنگام بازجوئی دختران، استعمال الفاظ ركيك ناموسی، رائج است؟ آيا می دانيد چه بسيارند زندانيانی كه در اثر شكنجه های بی رويه، كور يا كر يا فلج يا مبتلا به دردهای مزمن شده اند و كسی به داد آنان نمی رسد؟ آيا می دانيد در بعضي از زندان ها حتی از غسل و نماز زندانی جلوگيری كردند؟ آيا می دانيد در بعضی از زندان ها حتی از نور روز هم برای زندانی دريغ داشتند، اين هم نه يك روز و دو روز، بلكه ماه ها؟ آيا می دانيد برخورد با زندانی حتی پس از محكوميت، فقط با فحش و كتك بوده؟ … آيا می دانيد در ادارات و وزارتخانه ها و متأسفانه بعضی دادستانی ها و دادگاه ها، رشوه بيداد ميكند؟ آيا می دانيد دزدی های كلان با رشوه و سفارش و تلفن حل می شود، ولي دزدی های كوچك تعقيب می شود؟ آيا می دانيد از بس دزدی و اختلاس- و مخصوصاً با لباس پاسدار و كميته- زياد شده، مردم احساس امنيت جانی و مالی نمی كنند؟ … آيا می دانيد در جمهوری اسلامي بر خلاف آنچه در فقه خوانديم، نه جان مسلمان محترم است و نه مال او، قاضی حكم می كند مال او را بدهيد، خانهٔ او را بدهيد، كسی گوش نمی كند، مخصوصاً اگر در تصرف بنياد های انقلاب باشد؟! … آيا می دانيد مواد مخدر در كشور بيداد ميكند و اعدام ها و زندان ها و جزيره بی اثر شده است و غالبا معلول فقر و بدبختی است؟ …»
 
     اين نوشته منتظری در حالی بود كه ولايت فقيه خمينی، هنوز ولايت مطلقه نشده بود و در بحبوحهٔ جنگ بوديم و سرداران قاچاقچي و دزد به شهرها بازنگشته بودند و اندک اعتقادی در ميان روحانيون و سرداران و سياسيون به انقلاب و اسلام وجود داشت.
 
   خوانندگان عزيز بهتر می دانند از وقتی ولايت فقيه، مطلقه شد و قدرت به طور كامل در اختيار خامنه‌ ای قرار گرفت، جنايت ها و خيانت ها و فسادها، بی‌ مانع، در گسترش هستند.
 
    در دوران ولايت مطلقهٔ خامنه‌ ای، جنايات دوران خمينی شدت بيشتری پيدا  كرد،غارت اموال ملت تشديد شد و مهاجرت ها نيز. و تجاوزها از درون زندان ها به خيابان ها كشيده شدند. علاوه بر تجاوزِ بازجويانِ واواک دورانِ لاجوردی، سپاهيان و بسيجيان و حراستی ها نيز دست به همين كار زدند و …
 
     در همان زمان، پسندیده، برادر ناتنی خمینی نیز در نامه‌ ای به او، به این اعمال اعتراض کرد و گفت:
 
   « آيا اين ناله‌ ها را شما می‌ شنويد؟ روزی که آن سید بیچاره[بنی‌صدر] را که فقط قصد خدمت داشت و خود شما صد بار گفته بودید که از فرزند به من نزدیکتر است؛ با آن افتضاح از ریاست جمهوری خلع کردند و یک بدبخت بدعاقبت را که ادارهٔ یک کاروانسرا هم از عهده‌ اش برنمی‌ آمد، به ریاست جمهوری این مملکت بزرگ و معتبر تعیین کردند؛ به شما گفتم این شیاطین قصد دیگری دارند و می‌ خواهند از این عروسک برای اجرای مقاصد خود استفاده کنند. روزی که دستور دادید همهٔ صندوق‌ ها را به نام علی آقا خامنه‌ ای باز کنند، من و دو سه آدم دلسوز که حداقل یکی شان، یعنی شیخ علی آقا تهرانی، بیست سال شاگرد خاص و مورد محبت شما بود، به شما نوشتیم که این انتخاب، ایران را بر باد می دهد. گوش نکردید و حالا می‌ بینید آنچه را نباید می‌ دیدید. این همه خون ها ریخته شد، اینهمه جنایات وقوع پیدا کرد که از ذکر آن به خود می‌ لرزم که مبادا قطره‌ ای از این خون ها به سبب اخوت من و شما، دامن مرا بگیرد؛ فقط برای اینکه شما به جای گوش سپردن به آنه اکه هم به اسلام و هم به ایران علاقه مند بودند، گوش به شیاطین دادید. این چه معنا دارد که ما اسلحه از اسرائیل بخریم و بعد از جنگ با اسرائیل و تحریر جنوب لبنان سخن بگوییم؟ بنده در مورد جنگ و مسائل آن حرف نمی‌ زنم که خود مثنوی هفتاد من کاغذ است؛ فقط می گویم آیا به گوش شما نمی‌ رسد که بعضی از نور چشمی ها چه دست اندازی ها به بیت‌ المال مسلمین به اسم جنگ و کمک به جنگ زدگان کرده‌ اند. بیش از ۳ ماه است بنده برای دیدن شما وقت خواسته‌ ام، ولی دفتر شما مرتب می‌ گویند وقت ندارید. آن‌ وقت هر روز ملای فلان ده و دادستان بهمان قصبه را به حضور می‌ پذیرید. چون لابد به جز مدح و ثنا نمی گویند و بدبختانه شاید چون خداوند تبارک و تعالی به من لسان مداحی نداده، حتی باید از برادر خود محروم بمانم. حال روزنامه‌ ها، یک روزه یک شیخ را آیت ‌العظمی می‌ کنند و دیگری را افقه الفقها. آن شیخ گیلانی جلاد، آیت‌ الله می‌ شود و دسته دسته ثقة‌ الاسلام و حجت‌ الاسلام از کارخانهٔ حکومتی بیرون می‌ آید. اسمش را هم گذاشته‌ اند حکومت جمهوری اسلامی، و مسرورید که حکم خدا را در زمین اجرا کرده‌اید؟ خوشا به سعادت آنها که همانروزهای نخست رفتند و این روزها را ندیدند. من نیز دیر یا زود می‌ روم. تنها، وحشتم برای شماست.» 
 
    جالب اينكه حاميان ولايت مطلقه و حافظان نظام جمهوری اسلامی، همان كسانيی هستند كه خود مروج شكنجه و جنايت بودند و در اوايل انقلاب هنگامی كه بنی صدر وجود شكنجه را علنی نمود، تكذيب كردند و در توجيه آن گفتند:
 
– ری‌ شهری دادستان ارتش خمینی که تا بخواهی اعدام کرد و نخستین وزیر واواک: « اگر مقصود رئیس جمهور از شکنجه، همان تنبیهاتی است که اسلام بعنوان حدود و تعزیرات مطرح می‌ کند، ما منکر آن نیستیم، زیرا دستور اسلام است».  
 
– لاجوردی: « تعزیر می کنیم و تعزیر با اجازهٔ حکّام شرع است».  
 
– محمدی گیلانی: « محارب بعد از دستگیر شدن، توبه‌ اش پذیرفته نمی‌ شود و کیفرش همان است که قرآن گفته، کشتن به شدید‌ترین وجه، حلق آویز کردن به فضاحت‌ بارترین حالت ممکن. تعزیر باید پوست را بدَرَد، از گوشت عبور کند و استخوان را درهم شکند.»
 
– قدوسی دادستان جنایت گستر انقلاب که کشته شد: « در زندانها شکنجه صورت نمی‌ گیرد، اما مجازات‌ های شرعی اسلامی اعمال می‌ گردند.»  
 
– موسوی تبریزی از دژخیمان بنام رژیم که قصابی را از آبادان، با اعدام بی‌ گناهان و تبرئهٔ آتش زنندگان سینما رکس آغاز کرد و تشدید اعدام را، روش برپا نگاه داشتن رژیم دانست و از خمینی مجوز ارتکاب سبعانه‌ ترین شکنجه‌ ها را گرفت: « یکی از احکام جمهوری اسلامی این ‌است که هرکس در برابر این نظام امام عادل بایستد، کشتن او واجب است. زخمی‌ اش را باید زخمی‌ تر کرد تا کشته شود. این حکم اسلام است. چیزی نیست که تازه آورده باشم.»  
 
و … 
 
● احترام به حقوق شهروندی و رأی مردم: از آنجا كه باورمندان به ولايت فقيه و ولايت مطلقهٔ فقيه، خود را وابسته به كسي می دانند كه جانشين پيامبر و امام  است و از سوی خدا تعيين شده است، لذا، حاكميت بر مردم را حق «رهبر» و خود را بعنوان کارگزار او می‌ دانند. لذا هيچ حق شهروندی برای ایرانیان و هیچ اعتباری برای رأی مردم نمی‌ شناسند. تنها در برخی مواقع كه نیاز به حضور مردم در پای صندوق های رأی و اجتماعات رسمی دارند، آنها را شهیدپرور و… خطاب می‌ کنند و تازه، برای آنها حق قائل نمی‌ شوند، تکلیف شرعی قائل می‌ شوند:
 
– مصباح یزدی: « اعتبار ولايت فقيه به رأی مردم نيست».  
 
– خزعلی: « اين چه حرفى است كه می ‏گويند اگر مردم خواستند. مردم چه كاره ‏اند؟ مردم احكام خدا را اجرا می كنند. مردم محترم و عزيزند، اما براى اجراى احكام خدا، نه براى بر هم زدن احكام خدا.»  
 
– جنتی: « ملت بعنوان ایتام محسوب می‌ شوند و عالمان در حکم قیم و والیان امر هستند که کار رسیدگی به تمام امور مردم را دارا هستند». 
 
– غرویان: «مردم خوب می‌ دانند که حکومت مال مردم نيست، بلکه حکومت متعلق به خداست. در انتخابات و رفراندوم ها، مردم برای بيعت با ولايت فقيه می روند، نه برای تعيين حکم خدا» 
 
– مصباح یزدی: « عناصر مزدور شیطانی را شناسایی کنید. هرجا آهنگ مخالفت با ولایت فقیه یا ولی‌ فقیه ساز شده، آنرا خاموش کنید، اگر از روی نادانی است برایش توضیح دهید و شبهه‌ اش را رفع کنید، اگر از روی غرض ورزی است، او را خفه کنید.”  
 
– مهدوی کنی:  « ولايت فقيه محور اساسی انقلاب است. می گوييد مشروعيت ولايت فقيه از سوی مردم است؟ اين حرفها چيست؟ از خودتان درآورده‌ايد؟»  
 
خزعلی: «قانون اساسی می‌ گوید قوای ثلاثه زیر نظر ولایت فقیه است. شما وقتی ولایت فقیه را قبول نداشته باشید، ٢٠ میلیون که هیچ، ٣٠ میلیون هم رأی بیاورید، تا این رأی به تأیید مقام ولایت نرسد، معتبر نیست»
 
– جنتی: «بعد از آل محمد، امت حالت یتیمی را دارد که پدر ندارد و سفارش کرده‌ اند که علما به جای امامان، از آنها کفالت کنند و هدایت امت را بر عهده بگیرند، مانند قیمی که بعد از پدر، متکفلِ ادارهٔ امور ایتام است».  
 
● ترور: در باور معتقدان به حكومت ولايت فقيه، ترور از اركان نگاهدارندهٔ حاكميت می باشد. در دوران ولی فقيه اول، كه اعدام های دسته‌ جمعی صورت می گرفت، نظام كمتر نياز به ترور در داخل كشور داشت و به راحتی هزاران نفر از مبارزان و مخالفان را به دار می‌ آويخت يا تيرباران می‌ كرد. اما در دوران ولی فقيه دوم كه با وجود مطلقه بودن از اعتبار كمتری برخوردار است و اعدام مخالفان و مبارزان، زير ذره بين مدافعان حقوق بشر قرار گرفت و افکار عمومی جهان نسبت به جنایت های رژیم، حساسیتی به تمام یافت، خامنه‌ ای و هاشمی رفسنجانی به ترور سازمان بخشیدند و برای اولین بار دولت تروریست را پدید آوردند. بعد از محاکمهٔ شماری از مرتکبان جنایت در رستوران میکونوس و به ریاست جمهوری رسیدن خاتمی، سازمان ترور از دولت به دستگاه ولایت مطلقهٔ فقیه منتقل شد و تجدید سازمان یافت. این سازمان، یک شاخهٔ روحانی مأمور صدور حکم ترور دارد. خامنه‌ ای با استفاده از این سازمان، دست به ترور در داخل و خارج از مرزها زد.  در آن زمان، سازمان ترور، بین‌المللی نیز شد. یعنی در ترورها، حزب‌الله لبنان و افرادی از کشورهای دیگر نیز شرکت داده می‌ شدند. بنابر قول سردار احمدی مقدم، در دوران قبل از ترورهای به اصطلاح زنجيره‌ ای، نيروهای تروريستی برای آموزش در قتل و كشتار، با کشتن افرادی به نام ارازل و اوباش و قاچاقچی شروع كرده بودند. به قول بنی صدر، اينها با بدها آغاز می كنند و به خوب ها می رسند. 
 
    چندی پيش سردار احمدی مقدم فرماندهٔ نيروی انتظامی در مصاحبه‌ ای با ايسنا گفت: … که این گروه ها معتقد بودند دستگاه قضایی در مقابله با « اراذل و اوباش» کارکرد ضعیفی دارد و در نتیجه « اراذل را یک جا می‌ بردند و سربه نیست شان می‌ کردند».
 
    در مورد ترورهای سازمان ترور در دولت ولایت فقیه که اين جبهه تصدیشان کرده‌ است، نشریهٔ انقلاب اسلامی، هم سازمان ترور و گردانندگان آن را معرفی کرده‌ است، و هم جنایت هائی را که مرتکب شده، شرح داده و فهرست نسبتاً کاملی از آنها ترتیب داده‌ است. دیگران نیز فراوان مقاله درج و منتشر کرده‌ اند.
 
● صدور  انقلاب: انقلاب، کالا نیست که صادر شود، اندیشه و اصول راهنما و روش و تجربه است که دیگران آنرا اخذ می‌ کنند. اما خمینی و جبهه‌ ای که این گروه ها تشکیل دادند، در پوشش «صدور انقلاب» به صدور خشونت دست زدند. خمینی، بنام اسلام، خشونت را تقدیس نیز کرد. از مسئولان طراز اول آتش خشونتی که جامعه‌ های مسلمان در آن می‌ سوزند، یکی او است. در واقع، رهبر خشونت گسترانی است که اسلام خشونت گرا را جانشین اسلام خشونت زدا کرده‌اند. صدور خشونت، در دوران خمينی و به واسطهٔ برخی از  نيروهای تروريستی که در سپاه، سازمان حمایت از جنبش ها را پدید آوردند که سپاه قدس شد، با حمايت برخی سياسيون و روحانيون آغاز گشت. 
 
      از آنجا که استبدادیان نمی‌ توانستند به استبداد تک پایهٔ دوران شاه باز نگردند و انقلاب به آنها آموخته بود که چنین استبدادی برپا نمی‌ ماند، مگر با تحصیل پایگاه خارجی، دست به سه رشته کارها زدند:
 
١- سیاست ستیز و سازش با امریکا و غرب و اسرائیل. 
 
٢- سازش و باج دادن به روس و چین و دنباله‌ روی از سیاست این دو، در آسیای میانه و در افغانستان و در اروپای شرقی. و 
 
٣- صدور انقلاب به کشورهای منطقه در درجهٔ اول، و کشورهای ۵ قارهٔ جهان در درجه دوم. خورد و برد منابع نفت و گاز مشترک ایران با کشورهای ساحلی خلیج فارس، یکی از عوارض این سیاست است. 
 
     با دادن اسلحه و پول به نيروهایی، در کشورهای مختلف، سازمان های مسلح ایجاد کردند. بعد از قرن ها، نزاع شيعه و سنی را از نو بوجود آورند. بدیهی است سود رژیم های استبدادی عرب و اسرائیل نیز در خصومت آمیز شدن نزاع شیعه و سنی بود. هم امسال،  گفته‌ اند: ما انقلاب خود را به كشورهاي جهان صادر كرده‌ ايم. امسال، در ماه محرم، صدا و  سيمای ايران مدعی بود كه، در دههٔ اول محرم، مراسم سينه زنی و نوحه خوانی در ١٣٠ كشور، و مراسم آتش زدن خيمه‌ ها در ۵۰ كشور، و مراسم علی اصغر در بيش از ۵۰ كشور جهان برگزار خواهد شد. نيك می دانیم كه برگزاری اين مراسم در كشورهايی مثل مالزی و سنگاپور و مالديو و  اندونزی و كويت و سنگال و نيجريه و …، چه هزينه‌ هايی در بر دارد و جز به ادامهٔ « نزاع تاریخی شیعه و سنی» تعبیر نمی‌ شود. اما رژیم گمان می‌ برد حضور قهر آمیزش در همه جا، تضمین کنندهٔ بقای او است. غافل از اینکه این گونه «صدور انقلاب» سبب انزوا و بردن و خوردن منابع نفت و گاز و تحکیم رژیمهای استبدادی فاسد گشته‌ است. البته، چون رژیم های منطقه و اسرائیل و غرب و شرق نیز سود می‌ برند و «صدور انقلاب»، خود عامل ترس از خیزش و جنبش می‌ شود، در ظاهر، به رژیم اعتراض می‌ کنند و در باطن، می‌ خواهند برجا بماند. 
 
     رژیم ولایت فقیه، ميليون‌ ها دلار هزينه كرد تا بگويد كه حركت مردم در مصر و ليبي و يمن و تونس و… برای تأسیس دولتی از نوع دولت ایران است. اما بعد از مدتی مشخص شد كه همهٔ اين هزينه‌‌ ها به باد رفت و همهٔ اين كشورها به صورت مشخص گفتند كه نمی خواهند مانند ايران شوند. حتی کمکهای ده ها ميليون دلاری به حماس نيز برای رژیم فايده‌ ای نداشت و تنها در اين مدت، ميلياردها دلار هزينه‌ در سوريه تا حدی به آنها اميد داده است كه انقلابشان را صادر كرده‌ اند. اما همانگونه كه «حجةالاسلام» نبويان نمايندهٔ مجلس و يار نزديك مصباح يزدی گفته‌ است: حدود ٣٠٠ هزار نفر نيروی آموزش ديده را به سوريه اعزام كرده‌ اند. و علاوه بر او، سردار جواد قدوسی نمايندهٔ مجلس نيز گفته‌ است: بيش از ٩٠ گردان نيرو های سپاه در سوريه در حال جنگ هستند. و به آن بايد افزود حضور هزاران نيروي نظامی وابسته به سپاه در پوشش نيروهای مختلف سياسی و نظامی و مشورتی و روحانی و …، با هزينه‌ کردن میلیاردها دلار، که به آن می گويند صدور انقلاب، البته از نوع مسلح آن و توسط حزب مسلح به فرماندهی خامنه‌ ای. نهايت آن نيز معلوم است، همانگونه كه در افغانستان و سودان و نيجريه و اوگاندا و يمن و كويت و…، كه با وجود صدها ميليون دلار خرج، نتيجهٔ آن برابر با صفر و نفرت از ايرانی ها و ايران بود. 
 
      اين جبهه معتقد است كه برای نشان دادن برتری شيعه و جهانی شدن آن، بايد كشورهای پاكستان و افغانستان و ايران و عراق و سوريه و لبنان و… را به گونه‌ ای مديريت كرد كه هلال حكومت شيعی را در آن بگستراند، تا موجب ظهور امام زمان شود و براي رسيدن به اين موفقيت، دست به هر كاری می زنند.
 
سوء استفاده و اختلاس و غارت اموال ملت و دیگر انواع خورد و بردها و رانت خواریها: باورمندان به نظام و ولايت مطلقه فقيه، به دليل حمايت از حكومت جانشين پيامبر و حضرت علی و … و نيابت امام زمان، قادرند دست به هر كاری بزنند و بگويند كه اين عمل، از جمله دزدی و اختلاس و غارت اموال ملت را به اين دليل انجام می دهند كه در حال برپایی حكومت جهانی حضرت مهدی هستند و لذا كار آنها هيچ ايراد و گناهی ندارد و اگر دست به اين عمل زده اند، برای اين است كه آيندهٔ نظام را تامين نمايند و …
 
      اختلاس در بنياد ها و نهادهای نظامی و ستادهای وابسته به علی خامنه ای و نيز خورد و برد‌های قضات و دادستان ها و نمايندگان مجالس مختلف سرداران و وابستگان به سپاه، از جمله مرتضوی و برادران لاريجانی و محسنيی اژه‌ايی و برادران رئيسی و خاندان مهدوی كنی و باقری كنی و … و سرداران صفاری نسب و غلامرضا نقدی و نورالدين شوشتری و صادق محصولی و رستم قاسمی و محمد علی جعفری و رحيم صفوی و محمد باقر قاليباف و حسين الله كرم و محسن رضايی و عراقی و … همه، از اين دست می باشند.
 
دنباله دارد …
 
 
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۴۸۹ از ۱۹ اسفند ۱۳۹۲ تا ۳ فروردین ۱۳۹۳
 
 
 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید