حسن روحانی نیک می دانید که این نیروهای افراطی و تندرو که همواره در سرکوب مردم و خیانت ها و جنایتها و فسادها شرکت داشته اند، همه از یاران و یاوران خامنه ای، همان رهبری هستند که شما تبعیت کامل خود و وزیران خود از او را واجب می دانید. خود نیز در شمار کسانی هستید که وضعیت امروز ایران حاصل حاکمیت غیر مشروعشان بر کشور است. پس دم از اعتدال زدن بیهوده است و امید واهی به ملت دادن نیز از گناهان نابخشودنی شما می باشد. زیرا همه آنچه روی داده اند، آشکار می کنند که برای نجات سید علی خامنه ای و نظام در حال ورشکستگی و سقوط، مأموریتی یافته اید. خامنه ای هم به خوبی می داند در شرایط فعلی برای خارج شدن از فشارهای داخلی و خارجی، شما بهترین مهره ای در دسترس او هستید.
در این درگیری، تنها یک مسئله باقی می ماند و آنهم کینه چندین ساله اکبر هاشمی رفسنجانی نسبت به علی خامنه ای است. شما وسیله کار هاشمی می شوید در ضربه زدن و ضربه جبران ناپذیر زدن به ولایت مطلقه خامنه ای و یا وسیله کار خامنه ای می شوید در وارد کردن ضربه فلج کننده به هاشمی رفسنجانی. زیرا بعد از رد صلاحیتش از سوی شورای نگهبان، هاشمی رفسنجانی از مقام ریاست جمهوری فراتر رفته است و اینک در پی جبران تمام تخریب هایی است که به دستور خامنه ای بر ضد او و فرزندان و نزدیکانش انجام شده اند. او مترصد تحصیل فرصت برای از میان برداشتن علی خامنه ای می باشد. اما شما نمی توانید وسط بازی کنید زیرا محلی برای ایفای این نقش نمانده است. تا این زمان، بیشتر جانب خامنه ای را گرفته اید ولو یکچند از وزیران را با مشورت با هاشمی رفسنجانی و خاتمی برگزیده اید. اما بر کسی پوشیده نیست که وزیران اصلی با تصویب خامنه ای وزارت جسته اند.
جنگ میان علی خامنه ای و اکبر هاشمی رفسنجانی، می باید به نابودی یکی از این دو تن بیانجامد. در دوران خاتمی و در انتخابات 88، نزاع میان دو جبهه، از طریق مردم انجام می گرفت. اما اینک، انتخابات مهندسی شده و وزیران مهندسی شده و صحنه مهندسی شده مجلس نشان داد که نزاعی که به حذف بیانجامد، در خود رﮊیم، روی خواهد داد. آن بخش از مردم که رأی داده اند، امیدی جز این ندارند که حکومت روحانی حداقل بتواند کاری کند که وضعیت معیشت مردم از این که هست بدتر نشود. علی خامنه ای نیز نیاز دارد که دست و پای رﮊیمش بسته تر نگردد. زیرا پی آمدهای وخامت بار هم در ایران و هم در منطقه، برای رﮊیم او ببار می آورد. لذا روحانی تا جایی می تواند پیش برود که خامنه ای، برای قطار او، ریل گذاری کرده است. آیا هاشمی رفسنجانی آن توان را دارد که در برابر خامنه ای بایستد و ریل گذاری را تاجائی که خود می خواهد ادامه دهد و کار خامنه ای را بسازد؟ تناسب قوا – بخصوص اگر قرار باشد مردم نقشی ایفا نکنند – بسود خامنه ای است. در حال حاضر، سه مؤلفه قدرت، زور و زر و تزویر در ید علی خامنه ای است او هم پول فراوان دارد و هم نیروی نظامی و هم وسیله ای که دین شده است را دارد. هاشمی رفسنجانی به جز حمایت برخی روحانیون با سابقه سمت خمینی و بعضی سرداران با سابقه جنگ و تعدادی مراجع و خانواده های صاحبان قدرت ابتدای انقلاب و جمعی نیروهای امنیتی و برخی از وزیران که به خامنه ای اعلان وفاداری کرده اند، قدرتی ندارد. مگر این که بگوئیم بیماری و بی کفایتی خامنه ای دستیار بزرگ او است و دیر یا زود، تعادل قوا بر هم می خورد.
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۶ از ۱۸ تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۲