back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oچه اتفاقي افتاد كه «رهبري» پذيرفت مداخله کند تا که صلاحیت حسن...

چه اتفاقی افتاد که «رهبری» پذیرفت مداخله کند تا که صلاحیت حسن روحانی را شورای نگهبان تایید کند؟

     هرگاه بخواهیم پاسخهای پرسشها را از رویدادها بدست آوریم، رویدادها زبان باز می کنند و می گویند

1 – دیدار حسن روحانی با خامنه ای قبل از برگزاری «انتخابات» و بعد از تایید صلاحیت او بی دلیل نبوده است. دلیل را مواضع او بعد از این دیدار بدست می دهند. در حقیقت، اموری که واقع می گویند هدفها عبارت بوده اند

حفظ شان مقام معظم رهبری که در جریانات بعد از سال 88 مشروعیت خود را از دست داده بود 

بازگرداندن شان نظام ولایت مطلقه فقیه که از سوی آیت الله منتظری شرک نامیده شد .

بازگرداندن اعتماد مردم نسبت به حاکمیت با شعارها و سخنرانی ها و مناظره هایی که انجام داد و موجب شد تا مردم فکر کنند که او با «رهبری» زاویه دارد و رای دادن به او نه گفتن به سید علی خامنه ای است .

ایجاد زمینه ای برای خارج ساختن حاکمیت از فشار تحریم ها و بن بست مسائل هسته ای که سید علی خامنه ای می دانست با حضور نیروهای وابسته به او در شورای عالی امنیت ملی امکان پذیر نیست و می بایست به سیاستی دیگر دست زند تا این مشکل حل شود و نظام از زیر بار فشار خارج گردد.

حضور حکومتی جدید و نیروهایی که بتوانند در امور اقتصادی – مالی مانع از قطع صادرات نفتی گردند تا نظام با فروش بیشتر نفت از دلارهای به دست آمده مسائل و مشکلات خودسوریه – لبنان – عراق – گروههای تروریستی ورا مرتفع سازد و ته مانده ای هم برای پرداخت یارانه به مردم باقی بماند.

ایجاد شکاف میان صفوف متحد مردم بر ضد نظام ولایت مطلقه فقیه که تا قبل از انتخابات اکثرا حاکمیت را نا مشروع می دانستند و با آمدن مصلحتی حسن روحانی شکاف میان مردم بروز کرد و برخی به حمایت ازاو برخواستند و برخی به مخالفت – برخی به صحنه انتخابات آمدند و برخی ان را تحریم کردند.

تایید صلاحیت نظام ولایت مطلقه در برگزاری انتخابات و سلامت آن. با آنکه همین انتخابات نیز مهندسی شده بود، رﮊیم از مردم طلبکار شد و مدعی گشت در هیچ انتخاباتی تقلب نشده است

آسودن خاطر خامنه ای از هاشمی رفسنجانی از یک سو و خاتمی و موسوی و کروبی و همه آنها که خامنه ای مخل رهبری خود و جانشین شدن احتمالی فرزندش می داند، از سوی دیگر. حالا دیگر برکسی پوشیده نیست که هاشمی رفسنجانی خود را رهبر می خواهد.  

     یادمان نرفته است که روحانی قبلا نیز در رابطه با نظام و ولی فقیه مطلقه در 23 تیرماه 78، موضع خود را در برابر جنبش دانشجویان به شرح زیر اظهار کرده بود:

    «…افرادی که اتوبوس و اموال عمومی را آتش می‌زنند، آنها که ماشین بیت‌المال را آتش می‌زنند و حتی اتومبیل شخصی افراد را از بین می‌برند… بی‌تردید این افراد دشمن مردم ایران و ارزش‌های این مرز و بوم هستند، این اوباش حتی به مساجد هم تعرض کردند. ادامه این وضع برای نظام ما کشور ما و ملت ما قابل تحمل نخواهد بود. دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت‌طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند.

     مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصت‌طلب و آشوبگر – اگر جرات ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشندچه خواهند کرد… 

     آن عاملی که امروز ملت ما را متحد کرده است و پیوند ناگسستنی در ملت ما ایجاد کرده است، اسلام و [اسلامیت نظام] است و مظهر این اسلامیت، رهبری و مقام ولایت است… مسئله ولایت مظهر اقتدار ملی ما است…

   سرلشکر رحیم‌صفوی بعدها در این باره گفت که در آن زمان پس از پیش‌آمدن یک درگیری لفظی، روحانی به نفع سپاه رأی داده و گفته است: «سپاه باید بیاید؛ برای دفع فتنه تهران».

2 –  حسن روحانی در روز بررسی کابینه در مجلس مدعی شد که

کابینه‌ای که به شما معرفی کرده‌ام یک منظومه یکپارچه، منسجم و واحد است و همه بخش‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن به صورت هماهنگ انتخاب شده‌ است تا در کنار هم بتوانند خدمتگزار مردم باشند.

از همان روز اول و با پایبندی به قولی که به مردم داده بودم که مشورت پذیر باشم گروه هایی برای بررسی وضع موجود تشکیل دادم. در انتخاب وزرا به هیچ عنوان سهم خواهی جناح ها، احزاب و تشکل ها در کار نبوده هیچ حزب و گروه و جناحی در تصمیم گیری نسبت به وزرا به من فشار نیاورده هیچ وزیری بعنوان سهم جناح یا گروه خاصی مدنظر نیست

     با تمام وزرای پیشنهادی شرط شده است که افکار و عقایدشان و وابستگی های گذشته شان محترم است اما آمدن آنها در این دولت صرفا به خاطر دانش، تخصص، تجربه، تعهد، و کارآیی آنها در این مقطع زمانی بوده و بس و با آنها شرط شده است که در انتخاب همکارانش معیار جناحی و حزبی را بکار نگیرند. اصل بر شایسته سالاری، اعتدال و فراجناحی بودن است مبنای بنده در انتخاب وزرا و سپس معاونین بر این مبنا بوده» . 

     روحانی می گوید: با تمام وزرای پیشنهادی شرط شده است که افکار و عقایدشان و وابستگی های گذشته اشان محترم است! اما نمی گوید چگونه عقایدشان محترم است در حالیکه باید بیایند و از عملکرد گذشته خود اظهار پشیمانی و ندامت و توبه کنند؟

     بدین سان حسن روحانی قبل از اینکه نمایندگان وارد رای گیری شوند تیر آخر را به ملت و حامیان جنبش سال 88 زد و آن حرکت بی نظیر اقشار مختلف مردم را با جنایت قاضی مورد تایید رهبری  یکی دانست و گفت: «چند سال پیش حوادث تلخی رخ داد. عده ای اردوکشی خیابانی کردند و عده ای دیگر کهریزک درست کردند. همه باید تلاش کنیم …»

    او با برابر نشاندن جنبش ملت ایران و جنایت خامنه ای در کهریزک که تازه دست او را هم از این جنایت شست –  جنبش ملت را با جنایت کهریزک برابر گرداند و به گمان خود محکوم کرد.

    روحانی که سالها مقامات امنیتی را  تصدی داشت،  بعید به نظر می رسد که نداند توان برخورد با کهریزک سازان را ندارد و حتی توان مقابله با برخی جناح ها و جبهه های تند روی اصولگرا را هم نمی تواند داشته باشد زیرا همه راهها به بیت رهبری و علی خامنه ای ختم می شوند.

3 – با تعیین وزیران معلوم شد که افراطیون و تندروهای مورد نظر حسن روحانی چه کسانی هستند. اینان اصلاح طلبانی هستند که تن به تسلیم به تقلب بزرگ در انتخابات سال 88 را ندادند. وگرنه،

از جبهه پایداری به فرماندهی علی خامنه ای و مدیریت محمد یزدی و مصباح یزدی و خوشوقت افرادی چون کوچک زاده و کوثری و بذرباش و، نه تنها سخنی بمیان نیست بلکه وزیران روحانی می باید مورد تأیید این جبهه می شدند.

قرارگاه عمار و عماریون با فرماندهی مهدی طائب و علیرضا پناهیان

انقلاب اسلامی، چندنوبت مافیای عماریون را معرفی کرده است. دانستنی است که این مافیا هاشمی و روحانی و خاتمی ورا عامل بیگانه و مایه بی اعتبار شدن ولایت فقیه میداند. اطلاعات سپاه را بطور کامل در اختیار دارد و حفاظت واواک و قوه قضائیه و نیروی انتظامی را هم در اختیار گرفته است. این مافیا بود که در برابر احمدی نژاد از مصلحی حمایت کرد. و

 

جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی با شورای مرکزی افرادی چون زاکانی و فرید الدین حداد عادل و مالک شریعتی ومحمد حسین رادان و پرویز سروری و مهدی طائب و

حامیان رهبری در مجلس با فرماندهی غلامعلی حداد عادل و محمد کوثری و مهدی کوچک زاده و زارعی و

فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس با  متولیانی چون روح الله حسینیان و نبویان و حمید رسایی و

انصار حزب الله  به فرماندهی افرادی چون حسین الله کرم و محتشم و

نیروهای نظامی وابسته به سید علی خامنه ای چون سردار نقدی و عباسی و جوانی و جعفری وهمدانی و احمدی مقدم و 

    بدین سان، تا این جا، مافیاهای نظامی – مالی «افراطی » نیستند و نقش اول را در رﮊیم دارند و به «وزیران» روحانی نیز رأی داده اند. البته بعد از گرفتن اعتراف از آنها و تحقیرشان. افراطی کسانی هستند که، به قول روحانی، «اردو کشی» کرده اند

انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۶ از ۱۸ تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید