مجلهی «پیک سعادت نسوان» در این نگاه و چشم داشتن به کوششهای برابریخواهانهی زنانِ شرق، تنها نبود. پیش از «پیک سعادت نسوان»، مجلهی فرهنگ رشت، گزارشی روشنگر دربارهی «زنان مصر و مختصری از اوضاع اجتماعی آنها» چاپ کرده بود؛ در بهمن ماه هزار و سیصد و چهار /۱۳۰۴/ خورشیدی.
مجلهی «پیک سعادت نسوان» در واقع، دهمین نشریهی ویژهی زنان است از پس انقلاب مشروطهی ایران.
مجلهی «پیک سعادت نسوان»، چهارمین نشریهی زنان است که بیرون از تهران، پا گرفتهاند. نشریهی «زبان زنان» در اصفهان منتشر شد در هزار و دویست و نود و هشت /۱۲۹۸/ خورشیدی، «جهان زنان» در مشهد به سال هزار و دویست و نود ونه /۱۲۹۹/ خورشیدی و «نسوان شرق» در بندر انزلی در هزار و سیصد و پنج /۱۳۰۵/ خورشیدی. سال بعد، با انتشار مجلهی «پیک سعادت نسوان» در مهرماه هزار و سیصد و شش /۱۳۰۶/ خورشیدی، گیلان و گیلانیان با دومین نشریهی زنانهی آن دیار آشنا میشوند.
میدانیم در طلیعهی جنبش مشروطهخواهی، بعد در زمانهی سر برآوردن جنبش جنگل، سپستر در هنگامهی رویدادهای جنگ اول جهانی، توفان انقلاب اکتبر، پایهگذاری فرقهی کمونیست ایران، تکاپوی گرایشها و گروههای سیاسی، در همهی این دورهها و دگرگونیها، گیلان نیز همچون آذربایجان ، کانون کوششهای تجددخواهانه، آزادیخواهانه و عدالتجویانه است .
در تیرماه هزار و دویست و نود و شش /۱۲۹۶/ خورشیدی، گروهی از جوانان با ذوق که «خدمت به عالم معارف» را در نظر داشتند، «جمعیت فرهنگ» را تشکیل دادند در شهر رشت. «جمعیت فرهنگ رشت» در هزارو دویست ونود و هشت /۱۲۹۸/ خورشیدی مجلهی «فرهنگ» را منتشر میکند. حسین جودت از پایهگذاران «جمعیت فرهنگ رشت» است و در ارتباط با فرقهی کمونیست ایران. شماری از کوشندگان «جمعیت فرهنگ رشت» از نویسندگان و همکاران بعدی مجلهی «پیک سعادت نسوان» میشوند. م . جودی، نویسنده ی مقاله ی «زن در جامعه ما»، از اعضای «جمعیت فرهنگ رشت» بود.
اما پیرامون پیوند «جمعیت فرهنگ رشت» با تشکلها و جمعیتهای زنان در گیلان، و چند و چون مناسبات تشکیلاتی یا سیاسی آنها، آگاهیها، چندان روشن و دقیق نیستند. در میان چند انجمن زنان در گیلان، «جمعیت پیک سعادت نسوان»، سر آمد انجمنها بود و در سال هزار و سیصد /۱۳۰۰/ خورشیدی یا سالی بعد شکل گرفت. همین جمعیت است که برای نخستین بار جشن روز هشت /۸/ مارس را در رشت و انزلی برگزار میکند، به آموزش دختران و زنان همت میگمارد، گروه تئاترال زنانه تشکیل میدهد واز کشف حجاب و آموزش فکر و فرهنگ بانوان سخن میگوید. روشنک نوعدوست در این «جمعیت پیک سعادت نسوان» حضور موثر دارد. میتوان دید که «جمعیت فرهنگ رشت» در گرایش زنان پیشروی گیلک به کنش اجتماعی و پویش «راه تعالی و نجات و تثبیت حقوق مدنی نسوان» نقشی انکار ناپذیر داشت. رضا روستا، عضو فرقهی کمونیست ایران دربارهی چگونگی نقش «جمعیت فرهنگ رشت» و تاثیر آن بر انجمنهای زنان گیلان، میگوید: «در نتیجهی کار این مجمع (فرهنگ) بین بانوان، عدهای از بانوان گیلان به ابتکار روشنک خانم و جمیله صدیقی و سکینه شبرنگ به تشکیل جمعیت پیک سعادت نسوان مبادرت ورزیدند و برای بیداری زنان و دوشیزگان دست به تشکیل مدرسه سعادت و مجله پیک سعادت زدند».
مجلهی «پیک سعادت نسوان»، در مرداد ماه هزار و سیصد و هفت /۱۳۰۷/ خورشیدی روبهروست با بازخواست ناظر شرعیات وزارت معارف و اوقاف دربارهی فرستادن نسخهی مجله به آن اداره برای تشخیص «عدم تخالف آن با اصول و فروع مذهب». رئیس معارف و اوقاف گیلان، علی محمد مولوی ، بانو روشنک نوعدوست را فرامیخواند برای پرسش از امری که ناظر شرعیات وزارت معارف پیگیری قانونی آن را خواستار شده بود. روشنک نوعدوست به آگاهی علی محمد مولوی میرساند که همهی «نمرات مجله را مستقیما به وزارت جلیله متبوعه ایفاد نموده است» اما «حسبالامر، مجددا شمارههای آن را (۱ الی ۵) تلواً تقدیم مینماید» پس از شمارهی ششم، انتشار مجلهی «پیک سعادت نسوان»، متوقف میشود. آیا دستور ناظر شرعیات بود؟ یا اقدام ناخواستهی خود روشنک نوعدوست؟ بنا به شم سیاسی در روزگار رو به تباهی و سیاهی استبداد سیاسی. دانسته نیست.
بنفشه مسعودی و ناصر مهاجر، در پژوهش پیگیرانه و دقیق خود دربارهی مجلهی «پیک سعادت نسوان» برای نخستین بار در حوزهی پژوهشی نشریههای زنان ایران، به این نکتهی تاکنون پنهان مانده دست یافتهاند که « در اردیبهشت ۱۳۰۹، مجلهی پیک سعادت نسوان باز چهره نمود.»
آنان پس از یافتن «سرنخی» از این شمارهی مجلهی «پیک سعادت نسوان» به این ارزیابی رسیدهاند که «این پدیداری جای تردید نمیگذارد که روشنک نوعدوست از اندیشهی انتشار مجله دست نشسته بود و در پی مجال مناسبی بود تا کار از سر گیرد و به سهم خود فراشد بیداری و آگاهی زنان گیلانی و ایرانی را گامی پیشتر برد. اینکه بانو نوعدوست با چه توجیه و تدبیری توانست اجازهی «شمارهی اول، سال دوم» را بگیرد، در هالهای از ابهام است. حتا به یقین نمیدانیم که در پی آن شمارهی اولِ دورهی دوم، شمارهی دومی هم به انتشار رسید یا نه! پاسخ به این پرسش هرچه باشد، یک نکته محرز است و آن اینکه کوشش بانو نوعدوست و همکارانش برای زنده نگهداشتن پیک به فرجام دلخواه نرسید. این مجله نیز به سرنوشت دهها نشریهی دیگر گرفتار آمد که با شدتیابی دمافزون استبداد رضاشاهی، تا همیشه از دنیای مطبوعات ایران رخت بربستند.»
اکنون و نزدیک به هشتاد و پنج سال پس از خاموشی «شمع ضعیف» مجلهی «پیک سعادت نسوان»، بنفشه مسعودی و ناصر مهاجر، نسخهای از اصل هر شش شماره بدست آوردهاند، پیشگفتار یا درآمد دقیق و روشنگرانهای نوشتهاند، توضیحات ریز و آگاهگرانه دادهاند برای هر شماره و این مجموعه را منتشر کردهاند با همان قطع و طرح روی جلد خود مجلهی «پیک سعات نسوان»، به همان شکل هشت دهه پیش از این.
کند و کاو دقیق و نکتهسنجی ویراستاران در بازخوانی سندها و روایتها، ارزیابی آنان از نقش «فرقهی کمونیست ایران» در برانگیختن «اندیشههای پیشرو»، دریافت آنان از چند و چون پیوند واقعی یا مفروض تشکلهای زنان و «جرگههای فمینیستی» با «فرقهی کمونیست ایران»، ارزیابی از دیدگاهها و برنامههای انجمنها و نشریههای زنان، نشانگر گسست روشنیست از نگاه و روش غالب در بررسی تاریخ و تاریخنویسی پیرامون جنبش زنان ایران، پیش گذاشتن پرسشهای تازه، و / با احتیاط مینویسم/ گشودن روزن تازهای برای نگریستن به گذشته و به اکنون خود:
روزنی برای بازخوانی و بازاندیشی پیشینه، سرشت و چند و چون بُرشی از تاریخ جنبش برابریخواهی زنان ایران؛ روزنی تازه برای بازخوانی نقش جنبش چپ و کمونیستی در جنبش برابرخواهی زنان ایران و چند و چون پیوند آن. دیگر اینکه با روشن کردن هویت «فاطمه» ـ به عنوان نمونه ـ و نیز نشان دادن نقش مردان همکار مجلهی «پیک سعادت نسوان» ـ باز به عنوان نمونه ـ گوئی ناگفته فراخواندهاند به درنگ و بازاندیشی در پارهای گزارههای نامحتاط دربارهی «زبان زنانه»ی نشریههای زنان. بگذریم که نام و قلم زنانه هم به خودی خود به معنای گسست از فرهنگ و زبان پدرسالار و مردسالار نیست.
بنفشه مسعودی و ناصر مهاجر در ارزیابی و نقد روایتهای غالب، میگویند: این درست است که شماری از زنان عضو یا هوادار فرقهی کمونیست ایران، نقش به سزائی در پیدایش و گردش کار جرگههای زنان داشتند و به همین اعتبار با اعضای فرقه «مربوط بودند»، اما ارتقاء سطح این ارتباط به مناسبات تشکیلاتی میان جرگهها و فرقه، بزرگنمائی و گزافهگوییست. آنها با بررسی برنامهی مصوب کنگرهی اول فرقهی کمونیست در تیرماه هزار و دویست و نود ونه /۱۲۹۹/ خورشیدی و«تزهای» مصوب کنگرهی دوم در شهریور هزار و سیصد و شش /۱۳۰۶/ خورشیدی (یک ماه پیش از انتشار مجلهی پیک سعادت نسوان) میگویند: در «برنامه» و «تزها» طرح یا پیشنهادی دربارهی بهبود وضعیت «جنس دوم» و «حقوق اولیه نسوان» دیده نمیشود. هرچند که در «برنامه» خواست «منع کار شبانه برای نسوان و اطفال»، بیان شده است.
آنان افزودهاند که فرقهی کمونیست در پراکندن «اندیشههای پیشرو»، برانگیختن زنان به کنش اجتماعی و سیاسی و پیوستن آنها به جنبشها و جرگههای عدالتجو و آزادیخواه، نقشی انکارناپذیر ایفا کرد؛ اما آنها که به «اوضاع اسفناک و رقتآور حیاتی و معارفی نسوان ایران» پرداختند، «سلطهی نفوذ ظالمانهی عادات و آداب و رسوم» را هویدا ساختند و «احتیاجات نسوان» وطن را برشکافتند، جرگههای فمینیستی بودند.
بنفشه مسعودی و ناصر مهاجر، در ارزیابی از مجلهی «پیک سعادت نسوان» هم بر این نظراند که پیک سعادت نسوان، گرچه نخستین نشریهی زنانهی چپگرای ایران بود؛ اما نشریهای چپرو نبود. جهان نگریاش از مارکسیسم روسی دور بود. پیرو شوروی هم نبود. نقطهی حرکتش واقعیتهای جامعهی ایران بود. از واقعیتها حرکت میکرد تا رفته رفته آگاهی را بر ذهنها بیافشاند و دستیابی به «تمدن ایرانی» و آرمان والای انسانی را ممکن سازد. این راه را هم محافظهکارانه پیمود. هم از این رو به مقولاتی چون حجاب اسلامی و معنای نمادین آن نپرداخت و از پدیدهی شوم چند همسری پرده برنداشت. در حالی که هفت ماه پیش از آنکه خود پدید آید (مهر ۱۳۰۶) دولت شوروی طرح «هجوم» را در قفقاز و آسیای مرکزی به اجرا گذاشته بود (۱۷ اسفند ۱۳۰۵) که بنمایهاش کشف حجاب اجباری بود… الگوئی که دولت رضاشاه آن را در دی ماه ۱۳۱۴، سر و گوش و دم بریده به کار بست.
بنفشه مسعودی و ناصر مهاجر پس از اشاره به خاموشی شمع «پیک سعادت نسوان»، میگویند «اما آنها که پیام پیک سعادت نسوان و «پیک»های زنانهی تجددخواه پیشین را دریافته بودند، برای پیشرفت زن ایرانی، راه یافتن او به فضای همگانی، بیداری اجتماعی، برابری حقوقی و دگردیسی مناسبات جنسیتی از تلاش دست نشستند. این تلاش در متن تجدد آمرانهی رضاشاهی، زمینهساز خرده گامهای دولت جهت گونهای مشارکت زنان در برخی نهادهای شهری شد».
می توان گفت در متن دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و در دورهی چرخش تاریخی برافتادن قاجار و برآمدن رضاشاه پهلوی، گرایشها و جنبشهای برابری خواهانهی زنان ایران، در رویاروئی با دور تازهای از جدال «کهنه» و «نو» ،از سه سرچشمهی دگرگونیهای فکری و سیاسی، بهرهمند بودند.
نخست از سرچشمهی اندیشهی انتقادی پیش از مشروطه، نقد پایههای فکری کهن و مناسبات سنتی، و گشودن چشماندازها و ایدهآلهای نو. میراث فکری میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده . دوم ،هم از ادبیات انتقادی و هم از دیدگاههای نوین سیاسی دوران مشروطه و پس از آن. نقد سنت در شعر بهار، ایرج میرزا، عارف قزوینی و میرزادهی عشقی. در سیاست ، تبلیغ برنامهی « حزب دموکرات ایران » ، با گرایش سوسیال دموکراسی پیرامون «انتخابات عمومی و مساوی»، «انفکاک کامل قوه سیاسیه از قوه روحانیه» و «توجه مخصوص در تربیت نسوان». پیشنهاد حق رای زنان در مجلس دوم آن هم از طرف بازرگان مسلمان باورمند نمایندهی همدان. با مخالفت شدید مدرس و با استناد به باورهای مذهبی، گفت و گو پیرامون حق رای زنان خاتمه یافت. سوم روندها و پروژههای تازه تجددخواهی. نقش نشریههائی چون «ایرانشهر»، «کاوه» و «آینده» و نیز برنامههای تجددخواهانهی گرایشها و گروههای سیاسی، «حزب سوسیالیست»، «حزب تجدد»، «حزب رادیکال» و انجمن «ایران جوان». انجمن «ایران جوان» در برنامهی خود در آغاز سدهی کنونی، خواهان « آزادی زنان » و « فرستادن دانشجوی دختر و پسر به اروپا » ست . در پروژههای تجدد، برپائی «دولت مقتدر مرکزی» برای دستیابی به پیشرفت، ضرورت بیچون و چرا تلقی میشود. خواست تجدد و اشتیاق و امیدواری برخاسته از چشمانداز دستیابی به پیشرفت، گروههای بزرگی از طبقهی متوسط جدید شهری را به دایرهی کوششهای فکری و اجتماعی و سیاسی کشاند. گرایشها و گروههای زنان تحولخواه و برابریطلب پیشین جان تازه گرفتند، گروههای تازه پدید آمدند، همسوئی و همپوشی بانظم سیاسی نوین در حال استقرار، طبیعی مینمود. در فاصلهی سالهای ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۶ خورشیدی انجمنها و نشریههای گوناگون بدست زنان ایرانی پایهگذاری شد. اما دورهی نشریههای مستقل، کوتاه است. در فاصلهی سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ خورشیدی شمار نشریههای ایران از ۱۵۰ نشریه و روزنامه به ۵۰ نشریه کاهش مییابد. سانسور دولتی، عامل اصلی این کاهش است. انجمنها و نشریههای زنان هم در امان نبودند. همزمان با روند تکوین ساخت دولت مدرن مطلقه، انجمنها و نشریههای زنان همسو با برنامههای دولت نیز به حاشیه رانده شدند. با تاسیس نهاد دست ساخت دولت، یعنی «کانون بانوان»، در سال ۱۳۱۴ خورشیدی، حتی «زنان اصلاحطلب طرفدار حکومت نظیر نویسندگان [مجلهی] عالم نسوان، توانائی هدایت اصلاحات را از دست دادند و خاموش شدند. تا وقتی دولت ضعیف بود، زنان اصلاحطلب، همانند دوره قاجار، میتوانستند خواستههای خود را از طریق نشریات زنان بیان کنند. اما وقتی دولت در زمان رضاشاه قدرت یافت و خواستههای زنان تا اندازهای برآورده شد، این آزادی بیان نیز به طور کلی به حالت تعلیق درآمد.» (یاسمین رستم کلایی. برنامه گسترده برای زنان ایران «نو»)
مجلهی «پیک سعادت نسوان»، در همان سالهای نخست سلطنت رضاشاه، از ادامهی کار بازماند.
بنفشه مسعودی و ناصر مهاجر پس از اشاره به خاموشی شمع مجلهی «پیک سعادت نسوان» مینویسند: «هرچه بود در آن سال ۱۳۰۷، تتمهی روزنامههائی که هوادار تجددی همه سویه بودند و آزادیخواه و چپگرا یکی پس از دیگری نیست و نابود شدند. (ستاره ایران، کیمیا، آینده، فروغ…). آنها که از پهنهی مطبوعات کشور پا پس نکشیدند و خاموشی برنگزیدند، به دست پلیس رضاشاهی خفه شدند. برجستهترین نمونهاش فرخی یزدیست و طوفانش که به سرنوشت واعظ قزوینی گرفتار آمد و میرزاده عشقی.»
منبع – ناصر رحیمخانی «نگاهی به مجلهی «پیک سعادت نسوان»هدیهی ۸ مارس – چهار شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ – ۰۷ مارس ۲۰۱۲ – اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
◀ یا دداشت ها: مقالۀ یاسمین رستم کلابی برنامه گسترده برای زنان ایران « نو»
1 – مستوره افشار« آیا ما ازجایگاه خود درجامعه آگاه هستیم ؟» عالم نسوان ، 5 (شهریور1311 ):
194 – 193
2 – نک. بدرالملوک بامداد، ازظلمتبه روشنایی: آزادی زنان در ایران ( نیویورک، ترجمه انگلیسی : انتشارات اکسپوزیشن ، 1977
3 – See Afshin Matin asgari;Sacred City profaned: Utopianism and Despair in Early Modernist Persian Literature ; in Rudi Matthee and Beth Baron , eds, Iran and Beyond : Essays in Honor of Nikki R. Keddie (Costa Mesa , Calif.: Mazda Publishers , 2000),pp.201-211
4 – ستاره فرمانفرمائیان ، دختر ایران : سفری زنانه از حرم پدر تا انقلاب اسلامی( نیویورک:« ابل دی ، 1992 ) ص 95 ، و گفتگو با مادر بزرگ خودم مُنیرمعاونیان رستم ملایی ، ساری، تابستان 1376
5 – Afsaneh Najmabadi; Hazards of Modernity and Morality : Woman , State, and Ideology in Contemparary Iran; in Albert Hourani , Philip S. Khoury and Mary Wilson, eds , The Modern Middle East ( Berkeley and Los Angeles, Calif.: University of California Press, 1993 ), p.672
6 – Arvand Abrahamian , Iran Between Two Revolution ( Princeton , NJ: Princeton University Press, 1982 ), pp.120-127
7 – برای بحثی در مورد « مسئله زنان » درادبیات اصلاح طلبانه قرن نوزدهم بنگرید مثلاً به : شعله آبادی« میرزا فحتعلی آخوند زاده و مسئله زنان » ، نیمه دیگر 17 ( زمستان 1371 ) 37 – 39 ؛ کامران امین « الطاف پدر بزرگ : رضا شاه ، « مسئله زن» و مطبوعات ایران،1926 – 1890 « رسالۀ دکتری ، دانشگاه شیکاگو، 1996 ؛ مهرداد کیا « زنان، اسلام و تجدد در نمایشنامه های آخوند زاده و آثارمنتشر نشده »، مطالعات خاور میانه 3 ، 4 ( جولای 1998 ) : 33- 1 ؛ محمد توکی ،« زنان پنداری غرب: فرنگی دیگرو ظهور مسئله زن در ایران » در اندیشه سیاسی هویت و زنان ویراسته والنتین مقدم (Boulder , Col: Westivew Press 1994)
8 – برای بحث مشروح درباره این نشریه بنگرید به : یاسمین کلابی « نشریات زنان ، آموزش و پرورش مدرن و دولت در ایران آغاز قرن بیستم ، 1930 – 1900 » پایان نامه دکتری ، دانشگاه کالیفرنیا ، لس آنجلس ، 2000
9 – پترآوری « چاپ ، مطبوعات وادبیات درایران جدید» در تاریخ ایران به روایت کمبریج ، ( ترجمه مرتضی ثاقب فر ، انشارات جامی »
10 – حمیده نیکو، « اولین لحظه بدبختی ، یا شب عروسی من » ، عالم نسوان 2 ( آبان 1302 ) : 35 – 34
11- برای نمونه هایی از این گونه بنگرید به نصرالله رستگار،« ضرورت پیشرفت زنان و تحصیل دختران » ؛ « مبارزه ما » ، عالم نسوان 2 ( آبان 1301 ) 3 – 1 ؛ مستوره افشار، « سلامتی زنان و کودکان»،عالم نسوان 5 ( شهریور1311 ): 198 – 195 ؛ و همدم نبوی ،« زن و غصه » ، عالم نسوان 5 ( دی 1303 ) : 38 – 35
12 – For a discussion of the emergence of companionate marriage in turn-of-the- century Egypt, see Beth baron , “The Making and Breaking of Marital Bonds in Modern Egypt; in Nikki Keddie and Beth baron, eds Women in Middle Eastern History (New Haven, Conn.: Yale University Press, 1991).
13 – « یک ازدواج مناسب » ، عالم نسوان 4 ( تیر 1310 ) : 193
14 – اقدس آشتوداخ « اهمیت درک مسئولیت در بنای خانواده »، عالم نسوان 5 (شهریور1310): 214 – 210 ، و آقا نیّری، عالم نسوان 5 ( شهریور1310): 216. مؤلف شعری را که در انتقاد به رسم ازدواج به منظور انتفاع ملی سروده است تقدیم نموده
15 – هما محمودی ، « ازدواج جدید » عالم نسوان 2 ( آبان1310) : 28 – 25
16 – نیز نگاه کنید به : آنی اسوگینگ بویس، « هشدار» ، عالم نسوان 6 ( تیر 131 ): 20 – 18 ؛ اشرف نبوی ، « ازدواج های قدیم وجدید درایران »، عالم نسوان 4 ( تیر1310 )؛ و مستوره افشار ،« سلامتی زنان و کودکان » عالم نسوان 5 ( شهریور1311 ) : 198 -195
17 – پروین پایدار، زنان و فرایند سیاسی درایران قرن بیستم ( کمبریج: انتشارات دانشگاه کمبریج ، 1995 ) ص 109
18 – علیرضا تقوی، « قوانین خانواده درایران (II) »، مطالعات اسلامی 7 ، 1 ( خرداد 1347 ) : 129. بخش 1040 قانون مدنی اجازه داده که هر یک از طرفین پیش از ازدواج در خواست ارائه گواهی نامه پزشکی نماید ، اما مانند قانون جدید آن را اجباری نکرده بود. نقوی بحث هایی دیگر و نیزمتن کامل فارسی وانگلیسی قانون مدنی و قانون ازدواج در شماره های بعد نشریه را انتشار داده است. نیزنگاه کنید به « قوانین خانواده درایران (III) »، مطالعات اسلامی 7 ، 3( شهریور1347): 303 – 265 ،« قوانین خانواده در ایران (IV ) »، مطالعات اسلامی 7 ، 4(آذر1347): 378 – 339
19 – نقوی ، همان (II) صص 149 ، 152
20 همان صص 153 ، 156
23 – پایدار، زنان و فرایند سیاسی …، ص 109
24 – دلشاد خانم ،« بیماری رقص»، عالم نسوان ، 1( دی 1310 ): ( دی 1310 ) 609
25- Boyce , report, July 1 , 1926 to June 30 , 1927, Presbyterian Historical Sociiety (PHS),p.2.
26 – افشار،« سلامتی زنان و کوکان» ، همان، ص 198
27 – نقوی ، همان(II ) صص 129، 161
28 – برخی ناظران این گونه ازدواج های دیررس را معلول تحصیل دانسته اند.
Sec A.S. Boyce and P.C. McDowell; Social, Moral, Economic, and Industrial Movements;c.1930s,p.2, PHS,RG 91 -18-11.
29 – – نقوی ، همان (II ) صص 158
30 – همان
31 – Abrahamian , Iran between Two Revolutions,p.254.
32 – امیر ارسلان خلعت بری « قانون جدید ازدواج» ، عالم نسوان 3 ( اردیبهشت 1311 ) : ص 103 – 97
33- Nikki Keddie , Roots of Revolution ( New haven, Conn,: Yale University Press 1981 ),p.109.
34 – پایدار، زنان و فرایند سیاسی …، ص 112
35 – همان ، ص 41
36 – مثلاً نگاه کنید به « جهاد ما» عالم نسوان 2 ( ابان 1301 ) : 3 -1
37- Boyce , ch.5, from Chapters in the Life of an American Woman in the Shah’s Capital; unpublished memoirs, p. 5, PHS, RG 19-18-11
38 – نیکی کدی متذکر شده که تقریباً 90 در صد ایرانیان دراین دوره بخش کشاورزی کار میکرده اند . نک. کدی ، ریشه های انقلاب ، ص 111
39- Ruth Frances Woodsmall, Women and the New East ( Washington, DC: The Middle East Institute , 1960),p.71;
نیزنگاه کنید به : رضا خلیلی « زنان باید کار کنند »، عالم نسوان 2( اسفند 1310) : صص 96 – 92
40 – مثلاً گوهرخانم پزشکی بود تحصیل کردۀ روسیه که در1301 درتهران طبابت می کرد. نک. عالم نسوان 2 ( شهریور1300)
41 – مرآت السطان نسوان3 ( دی 1300): ص 39
42 – امیر جاهد، سالنامه پارس( تهران ، 1307) صص 41 -41
43 – بامداد، از ظلمت به روشنایی، صص61 – 59، 81 – 80 ، 84
44 – « خبرهای خوبتر»، عالم نسوان 5 ( اردیبهشت 1310 ) ص 17
45 – جاهد ، سالنامه پارس ، 1309 ، ص 101
46 – برای اگاهی بیشتردر باره لورتا نگاه کنید به: محمد تقی مینا « بانو لورتا هایرپتیان( نوشین)»، چیستا150، 10( خرداد 1377): 777 – 774. برای عکسی از لورتا درصحنه تئاتر در کنارمردان، نگاه کنید به : جاهد ، سالنامه پارس ، 1311 ص 205 . در باره وارتوتاریان بنگرید به : بامداد ، از ظمت به روشنائی ، ص 67 ، 89 – 88.
47 – اشرف صادقی ، « اشتغالات زنان: یک زن ایرانی چه کار می تواند بکند؟» عالم نسوان 1 (دی 1310 ) : 31 – 29 ؛ « اشتغالات زنان » ، عالم نسوان 3 ( اریبهشت 1311 ): 112 – 110 ؛ خلیلی ، زنان باید کار کنند» ، صص 96 – 92 ؛ و حشمت هدشیان ، « یک زن ایرانی چه کار می تواند بکند ؟ » ، عالم نسوان 5 ( شهریور 1311 ): 210 – 198
48 – مریم سهرابی « تحقیقی از ناصری » ، عالم نسوان 4 ( دی 1309 ) : صص 160 – 158
49 – بدرالملوک نژند ، اگر یک میلیون [ تومان ] داشتم » ، عالم نسوان 1 ( دی ماه 1310 ) : ص 48
50 – « اشتغالات زنان : یک زن ایرانی چه کار می تواند بکند؟ » ، صص 31 – 29
51 – « مادم کوری »، عالم نسوان 4 ( اسفند 1300 ) 34 – 29
52 – محمد علی ایروانی، « در باره حجاب » ، عالم نسوان 33 ( اردیبهشت 1311 ) : 142 – 140
53 – ایران خانم ارانی،« سخنرانی ایران خانم ارانی در کنگره زنان »، عالم نسوان 6(آبان 1311 ) : 281 – 277. تجدید چاپ در روزنامه ایران
54 – دکتر رضا زاده شفق « زنان و کار » علم نسوان 6 ( ابان 1311 ) : صص 249 – 241
55 – » چه خبرهایی از زنان؟» عالم نسوان 3 ( اردیبهشت 1310 ) ص 131
56 – خیلیل ، « زنان باید کار بکنند »، صص 96 – 92
57 – همان
58 – صدیقه دولت آبادی،« پیشرفت زنان » ، عالم نسوان 3 ( دی 1310 ): ص 27
59 – پاتریشیا بیکر حجاب را پوشیدن چادر و پیچه می داند .
Baker, “ Politics of Dress: The Dress Reform Laws of 1920/30s Iran” in Nancy Lindsfarne- Tapper and Bruce Ingham , eds , Languages of Dress in the Middle East ( Surrey: Curzon Press, 1997), P.180.
هوشنگ شهابی آن را سرکردن « روسری یا چادر » تلقی میکند
Chehabi, “Staging the Emperor’s New Clothes : Dress Codes and nation – Building under Reza shah” Iranian Studies 26, 3-4 (Summer / fall 1993 ): 220,
نیزنک . « ممنوعیت حجاب و پیامدهای آن» فصل 11 همین کتاب ، در مورد مصر در آغاز قرن بیستم، بث بارون بی حجابی را رو باز بودن می داند. اوهمچنین عقیده دارد که حجاب فراگیرنده کل سیستم انزوای زنان بوده است.
Baron, “ Unveiling in Early Twentieth Century Egypt: Practical and Symbolic Considerations” Middle Eastern Studies 25,3 (July 1989):370.
60- Eleanor Sims; Clothing – Historical Lexicon of Persian Clothing; 8 Encyclopaedia Iranica (Costa Mesa , Calif,: Mazda Publishers, 1992 ), p 862.
61- Ibid.
62 – نگاه کنید مثلاً به : حسام الدین آشنا ، خشونت و فرهنگ : اسناد حجاب ( 1322 – 1313 ) (تهران: بایگانی اسناد ملی ، 1371) ، ص 47. مأموران دولتی از روستای تیکان تپه آذربایجان نوشتند: « حجاب آن طورکه در شهرها وجود داشته در این جا هرگز وجود نداشته است. در این جا زنان بنا به رسم عشایری با روی باز زندگی می کنند. فقط زنان خانواده های تجار و رؤسای ایل هستند که حجاب و چادر دارند. » دو گروه آخر بخشی از طبقه بالای شهری بودند.
63 – عکسی از لباس زنان روستایی وعشایری ایران درآغاز قرن بیستم درکتاب زیر وجود دارد:
Ruth Frances Woodsmall,Moslem Women Enter a New world ( New York : Round table press, 1938),p.65
سبک های گوناگون لباس و پوشش زنان درعکس های پایان کتاب : نیکی کدی ، ایران قاجار و ظهور رضا خان ، 1925 – 1796 ( کوستامسا ، کالیفرنیا : انتشارات مزدا ، 1999 ) .
64 – اشنا ، خشونت و فرهنگ ، ص 48
65 – بویس ، فصل 5 ، صص 5 – 4
66 – آشنا، همان
67 – همان ، شماره 44 ، صص 27 – 26
68 – همان ، شماره 77 ، ص 45
69 – بامداد ، از ظلمت به روشنایی ، صص 92 و 95
70 – مثلاً نگاه کنید به : م.ر.هزارف « حجاب در ایران» عالم نسوان 1 ( دی 1310 ) : 23 – 19 و دکتر سعید جمال الدین ، « در باره حجاب » ، عالم نسوان2 ( اسفند 1310 ) : 72 – 68
71 – « دلشاد خانم » نام مستعار آقای رجبعلی خان بود.
72 – دلشاد خانم « بیماری رقص » ، عالم نسوان ، 1 ( دی 1310 ): 9
73 – Boyce; Moslem Women in the Capital of Persia ; The Moslem World 20,3 (July 1930): 266.
74- baker; Politics of Dress; p. 186
75 – دلشاد خان ، « هیپوتیزم »، عالم نسوان 1 ( دی 1309 ) : 9-8
76 – « در باره موضوع مقاله دلشاد خانم »، عالم نسوان 2 ( اسفند 1309 ): 81 و 98
77 – فاطمه انصاری، « من آزادی را در لباس وظیفه شناسی می پذیرم»، عالم نسوان، 5 ( شهریور 1311 ): 220
78 – جمال الدین ، « در باره حجاب »
79 – دلشاد خانم ، گزارش واقعه »، عالم نسوان 3 ( اردیبهشت 1310 ) : 105 – 97
80 – همان ، ص 105
81 – در باره قرۀ العین وبی حجابی او بنگرید به : عباس امانت ، رستاخیز و تجدید حیات : بنای نهضت بابی درایران( ایتاکا، نیویورک : انتشارات دانشگاه کورنل ، 1989 ) ؛ و فرزانه میلانی ، حجاب وکلمات : صداهای برخاستۀ نویسندگان زن ایرانی ( سیراکوز، انتشارات دانشگاه سیراکوز، 1993 )
82 – mary Park Jordan; Persian Women Move Forward ; The Moslem World 25,3 (July 1953): 301 , and Mamdad , Form darkness into Light,p. 94.
83 – Boyce ; Moslem Women ; pp. 266-267.Mary Park Jordan reported that ; some hundreds ; took advantage of this directive and ;many others used either constume , as circumstance or convernience demande.’ See Jordan; Persian Women Move Forward ; p.301.
84 – Boyce ; Moslem Women; p.267.
85- baker; Politices of Dress; pp. 180 , 182 , and Chehabi; Staging the Emperor’s New Clothers;p.213.
86 – بامداد ، اط ظلمت به روشنایی ، ص 91
87 – هوشنگ شهابی، « به صحنه آمدن لباس های جدید شاهنشاه»، ص 215
88 – آشنا ، خشونت و فرهنگ ، صص 2 -1
89- Roger savory ; Social Development in Iran During the Pahlavi Era;in George Lenczowski, ed ., Iran Under The Pahlavis (Stanford, Calif: Hoover Institution Press, 1978),p. 97.
90 – بامداد ، از ظلمت تا روشنایی ، ص 92
91 – See Boyce ; Moslem Women ; p. 267: Jordan ; Persian Wmen ; p.301 ; and Chehabi ; Staging the Emperor’ New Clothers’pp. 216.218.
92- Boyce and McDowell; Social, Moral, Economic, and Industrial Movements;p.1
93 – رضا شاه پهلوی، سخنان ایراد شده در17 دی 1314به نقل از، جاهد، سالنامه پارس ، 1315 ، صص 95 – 94
94 – صدیقه دولت آبادی ، « تاریخچه وضع زنان در ایران : گذشته و حال »، عالم نسوان 4 ( تیر 13111 )ک 152 -145
95 – Boyce ; Moslem Women ; p. 266
96. Jordan; Persian Woomen ; p. 300; Boyce ; Moslem Women ; p. 265; and Boyce and McDowell; Social, Moral, Economic, and Industrial Movements;p.1