آیا خامنه ای فرماندهٔ سپاه قدس سلیمانی را فرماندهٔ مناطق جنگی لبنان و سوریه و عراق و فلسطین کرده و عرصهٔ عمل حکومت روحانی را از عرصهٔ عمل سپاه جدا کرده است؟:
در 24 فوریه 2014، سایت اسرائیلی دبکا فایل خبر داده است: تا این زمان، هیچگونه عملی نظامی اسرائیل در سوریه و لبنان، از سوی اسرائیل برعهده گرفته نشده و اعلان نگشته است. عملیات نظامی هربار بطور سری انجام می گیرد. عکس ها از خسارات وارده نیز انتشار داده نمی شوند. حملهٔ اینبار به لبنان، نیز سری انجام گرفت و عکس و خبری در بارهٔ محل مورد حمله و خسارات وارده انتشار پیدا نکرد.
علت این است که فرماندهٔ سپاه قدس، سلیمانی، دستور داده است هربار که هواپیمای اسرائیلی دست به حمله می زند، زیر آتش دفاع ضد هوائی قرار بگیرد.
در اوائل ماه جاری، از سوی آیهالله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، فرماندهی مداخلات نظامی ایران در عرصه های جنگی سوریه و عراق و لبنان و فلسطین، تعیین شده است. این انتصاب بخشی از تعیین حوزهٔ فرماندهی و مسئولیت توسط آیهالله خامنهای است. دلیل دیگرش این است که فرماندهٔ سپاه قدس را از خرابکاری در گفتگوهای ایران با کشورهای 5+1 باز دارد. قلمرو دیپلماسی را خامنه ای از آن روحانی کرده است. در عوض، او و حکومتش نیز از مداخله در عملیات نظامی ایران در کشورهای دیگر ممنوع گشته اند.
راه حل خامنه ای برای جدا کردن دو جبههٔ رقیب، برای اولین بار، اسرائیل را رخ در رخ نظامی با ایران، در کشورهای عرب هم مرز خود قرار داده است. اصلی که قاسم سلیمانی از آن پیروی می کند، اینست که هیچ حمله به ایران و یا منافع ایران، بی پاسخ نماند. بنابراین، از این پس، اسرائیل باید در انتظار آن باشد که به هر حمله اش پاسخ داده شود و این پاسخ، بضرورت از ناحیهٔ لبنان و یا سوریه نباشد.
در 2 شهریور 92، در بارهٔ دیدار فرماندهان سپاه پاسداران، خامنه ای گفته بود: «لزومى ندارد حتماً سپاه در عرصهٔ سیاسى برود به پاسدارى بپردازد. امّا باید عرصه سیاسى را بشناسد. این خلط مبحثى که بعضى می کنند، باید بدقّت روشن بشود؛ نمی شود یک مجموعه اى بعنوان بازوى نگاهبان و پاسدار انقلاب در کشور تعریف بشود، امّا در زمینهٔ جریان هاى گوناگون سیاسى – بعضى انحرافى، بعضى غیر انحرافى، بعضى وابسته به اینجا و آنجا – چشمِ بسته و نا آگاه و نابینا داشته باشد. این معنى ندارد. باید بداند که از چه میخواهد دفاع کند. اینکه ما بیاییم چالش انقلاب را فرو بکاهیم به چالش هاى سیاسى و خطّى و جناحى و مقابله زید و عمر و با یکدیگر، این سهل نگرى است، مسامحه است، سهل انگارى است، چالش انقلاب این ها نیست».
انقلاب اسلامی: این سخنان، گرچه به این معنی است که سپاه در فعالیت های روزمره دولت مداخله نکند، اما این معنی را نیز دارد که هر زمان دو قوه مجریه و مقننه از امر «رهبر» خارج شدند، سپاه موظف به دخالت است. به سخن دیگر، شمشیر کودتا همواره آماده فرود آمدن بر فرقِ دست کم دو قوه از سه قوهٔ دولت است.
و اما «سردار» قاسم سلیمانی در سخنرانی خود بمناسبت سالروز انقلاب، گفته است: « سوریه که الان محور جدال اساسی است، یک طرف، همهٔ دنیا قرار دارد، و یک طرفش ایران. بعضی ها تز روشنفکری می دهند که حالا این آقا برود و یک نفر دیگر بیاید و می گویند فرض کنید مرده، زیرا حقیقت موضوع را نمی دانند».
انقلاب اسلامی: این سخنان، نه تنها اعتراف صریح است بر شرکت رژیم ولایت فقیه در جنگ سوریه، بلکه واقعیت را نه چنان که هست، بلکه چنان که به مذاق او و خامنه ای خوش می آید با دروغی سخت اغراق آمیز، در می آمیزد: در سوریه، روسیه و چین هم حضور دارند. اگر این دو قدرت همان رویه را در پیش گرفته بودند که در مورد لیبی اتخاذ کرده بودند، رژیم سوریه در همان ماه های اول از میان رفته بود. افزون بر این، بلاهت عربستان و شیخ های خلیج فارس نیز مددکار شدند. زیرا آنها گروه های مسلح جنایتکاری را روانه سوریه کردند و کار را به جائی رساندند که افکار عمومی غرب از حمایت از مخالفان سوریه باز ایستاده، به ترتیبی اقدام نظامی از سوی امریکا و اروپا ناممکن گشت. در این میان، شرکت در جنایت و «شخم زدن سوریه»، سهم رژیم ولایت فقیه گشت. هرگاه سوریه را نمایشگاه جنایت بدانیم که هست، البته غرفهٔ ایران و رژیم اسد، همانند غرفهٔ گروه های مسلح ضد اسد و «ایران» است.
محمد علی جعفری، «فرمانده» کل سپاه نیز گفت: خوار در گلو، دربارهٔ گفتگوها با کشورهای 5+1 و امریکا سکوت می کنیم. در عمل، سپاه موضعگیری علنی را رها کرده و از طریق جبههٔ پایداری و …، رویاروئی همه جانبه با روحانی و حکومت او را ادامه میدهد. آیا این رویه، بخاطر جداسازی حوزهٔ عمل حکومت روحانی و سپاه است؟
منابع غربی گزارش می کنند که در حملهٔ هوائی اخیر اسرائیل به سوریه، موشک های SS-21 بکار رفته اند:
در 25 فوریه 2014، دبکا فایل، از قول منابع نظامی و اطلاعاتی غربی، گزارش کرده است که حملهٔ هوائی اسرائیل به سوریه و لبنان، در شب 24 فوریه، برای نخستین بار، از حملهٔ نظامی اسرائیل به تأسیسات اتمی سوریه در سه سال پیش، از موشک SS-21 ساخت روسیه، استفاده شده است. این موشک ها می توانند کلاهک 480 کیلوئی را حمل کنند. دربارهٔ اثر حملهٔ اسرائیل به سوریه، هیچ اطلاعی منتشر نشده است.
بنابرقول منابع لبنانی، هدف حملهٔ 5 پایگاه حزب الله و مقرهای فرماندهی اندر درهٔ بقاع بوده است. لبنان نیز در باره چند و چون حمله، اطلاعی انتشار نداده است.
برخی منابع می گویند موشک ها از لبنان برای حمایت از قوای سوریه و حزب الله در جنگ منطقهٔ استراتژیکی برود، پرتاب شده اند. قصبهٔ برود، در 80 کیلومتری شمال دمشق قراردارد و دو ماه است که جنگ سختی در این منطقه جریان دارد.
قول دیگری بر این است که هدف حملهٔ هوائی، کاروانی بوده است که اسلحه و تجهیزات نظامی از لبنان به سوریه، و یا موشک ها از سوریه به لبنان می برده است.
نیروی هوائی اسرائیل یک روز بعد از آن وارد عمل شد که سرتیپ بنی گنتز، در جریان دیدار از گولان، گفت: اسرائیل از نزدیک و با دقت حمل و نقل اسلحه توسط ایران به مناطق جنگ زده خاورمیانه را زیر نظر دارد. اسرائیل به شدت نگران حمل اسلحه از سوی ایران به کشورهای منطقه است.
پس از اینکه حزب الله لبنان گفت حمله هوائی اسرائیل سبب قتل 4 تن و ویرانی قسمتی از مقر نظامی شده و حزب الله مصمم است به حملهٔ هوائی اسرائیل در مناسب ترین موقع پاسخ دهد، اسرائیل دولت لبنان را تهدید کرد که هرگونه حمله از خاک لبنان به سوریه را از چشم این دولت می بیند.
انقلاب اسلامی: اما حمله های هوائی اسرائیل غیر از هدف بالا بردن روحیهٔ گروه های مسلح ضد اسد، هدف مهمتری دارد و آن، زمینه سازی برای حملهٔ نظامی گسترده زمینی و دریائی و هوائی به لبنان، بقصد از میان برداشتن حزب الله لبنان است.
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۴۸۹ از ۱۹ اسفند ۱۳۹۲ تا ۳ فروردین ۱۳۹۳