
- نویسنده, مروه کارا کاشکا
- شغل, بخش ترکی بیبیسی
- Twitter,
حزب کارگران کردستان (پکک) در بیانیهای که روز ۱۲ مه منتشر شد، اعلام کرد که به مبارزه مسلحانه پایان میدهد.
پکک گفت که تحت رهبری عبدالله اوجالان ساختار سازمانی خود را منحل میکند و به فعالیتهایی که تحت نام پکک و از طریق شیوه مبارزه مسلحانه انجام میشد، پایان میدهد.
میتات سانجار، نماینده مجلس از حزب دم در اورفا، در گفتوگو با بیبیسی ترکی این بیانیه را «نقطه عطفی تاریخی در مسیر صلح» توصیف کرده و گفته است:«این اقدام به معنای عبور از مرحلهای حیاتی در مسیر حل مسئله و دموکراسی است.»
پروفسور مسعود یگن در گفتوگو با بیبیسی ترکی، این بیانیه حدود هزار کلمهای را «متنی قدرتمند» توصیف کرده و گفته است که حاوی پیامهایی مهم درباره گذشته و آینده سازمان است: «این متن، هم سیاستهای جمهوری ترکیه درباره مسئله کردها را در جای خود مورد توجه قرار میدهد و هم سازوکار پشت تصمیم به انحلال را روشن میکند. همچنین اعلام میکند که یک دوران به پایان رسیده و اکنون مبارزه سیاسی در پیش است و چگونگی این مبارزه در آینده را هم مشخص میکند.»
طاها آکیول، روزنامهنگار باسابقه، هرچند پایان یافتن مبارزه مسلحانه از سوی پکک را «بسیار امیدوارکننده» توصیف میکند، اما اشاره به پیمان لوزان در متن بیانیه را «نگرانکننده» میداند.

منبع تصویر، EPA
«انتظار میرود اوجالان با جهان بیرون ارتباط برقرار کند»
مهمترین پیام در بیانیه منتشرشده در خبرگزاری فرات، رسانه نزدیک به پکک، تصمیم به انحلال سازمان است.
در بخشهای بعدی متن، اشارههایی به وضعیت عبدالله اوجالان نیز وجود دارد.
این سازمان اعلام کرد: «اجرای تصمیمهای مورد بحث مستلزم آن است که [اوجالان] رهبری و هدایت این روند را بر عهده داشته باشد، حق مشارکت دموکراتیک در سیاست به رسمیت شناخته شود و ضمانت قانونی محکم و کاملی وجود داشته باشد.»
این اظهارات، درباره شرایط اوجالان ـ که حدود ۲۵ سال است در زندان فوق امنیتی در جزیره امرالی نگهداری میشود ـ چه معنایی دارد؟
به گفته دکتر ظفر یوروک، استاد علوم سیاسی، این سخنان به این معناست که تصمیم انحلال پکک در راستای پیشنهاد ۲۷ فوریه اوجالان اتخاذ شده و از این پس نیز ارتباط با او ادامه خواهد داشت.
یوروک میگوید انتظار میرود که اوجالان «در شرایطی آزادتر، در ارتباط با جامعه و فضای سیاسی قرار گیرد».

چنگیز چاندار، نماینده حزب برابری و دموکراسی خلقها از دیاربکر، نیز به بیبیسی ترکی گفت که اشاره به بهبود شرایط اوجالان در بیانیه، نه بهعنوان پیششرط بلکه در قالب یک «انتظار» بیان شده است.
طیب تمل، معاون این حزب نیز تاکید کرد که یکی از «پیشنیازهای کلیدی» در این فرایند، این است که اوجالان باید «از امکان و توانایی لازم برای بهپایان رساندن روند برخوردار باشد؛ یعنی همواره در این روند حضور فعال داشته باشد».
چرا اشاره به پیمان لوزان مهم است؟
در بیانیه پکک، پس از اعلام تصمیم انحلال، جزئیاتی درباره ریشههای سازمان بیان شده است.
این بیانیه میگوید: «حزب ما، پکک، بهعنوان جنبش آزادیخواه ملتمان در برابر سیاست انکار و نابودی کردها که ریشه در پیمان لوزان و قانون اساسی ۱۹۲۴ دارد، پا به عرصه تاریخ گذاشت.»
طاها آکیول، روزنامهنگار، به بیبیسی ترکی گفت: «این که پکک دیگر به هیچ بهانهای دست به سلاح نخواهد برد و به ترور بازنمیگردد، یک دستاورد برای ترکیه است.
اما او اضافه میکند که اشاره به پیمان لوزان در متن بیانیه، جنبههایی «نگرانکننده» دارد: «اشاره به لوزان در اینجا نشاندهنده نوع فرمول سیاسی است که جنبش کرد از این پس در پیش خواهد گرفت. به نظر نمیرسد که این نگاه، بر همزیستی مسالمتآمیز ترکها و کردها با حقوق برابر در مرزهای ترکیه متمرکز باشد.»
او اضافه میکند: «نگرانی من این است که از این پس، جنبش سیاسی کرد شتاب بیشتری بگیرد، عبدالله اوجالان به جای آن که فردی محکوم به ترور معرفی شود، به عنوان کسی که سلاحها را زمین گذاشت به جهان معرفی شود، و خط سیاسی جنبش کرد رادیکالتر شود.»
طاها آکیول ادامه میدهد: «اگر هدف از کنار گذاشتن سلاح، برطرف کردن عوامل نارضایتی کردهای ساکن ترکیه و همزیستی دموکراتیک در داخل مرزهای این کشور باشد، بسیار عالی است. اما اگر این اقدام بهعنوان یک مرحله از روندی تلقی شود که در نهایت به سیاستورزی پانکردیسم بینجامد، نه در ترکیه و نه در خاورمیانه به ثبات نخواهد انجامید.»
اما برخی از کارشناسان بر این باورند که اشاره به پیمان لوزان و قانون اساسی ۱۹۲۴ در این بیانیه، لزوما به معنای اعتراض به«تمامیت ارضی ترکیه» از دیدگاه کردها نیست.
مسعود یگن میگوید که در ارتباط با پیمان لوزان، میان ترکها و کردها تفاوت دیدگاه وجود دارد: «از نگاه دولت ترکیه، لوزان سند مالکیت جمهوری ترکیه است. اما از دید کردها، نقطه آغاز تجزیه سرزمینهایی است که با ترکها در آن زندگی میکردند و همچنین سرآغاز انکار حقوق آنهاست. سرزمینهایی که کردها در آن ساکن بودند، اساسا میان سه کشور تقسیم شد.»
یگن تاکید میکند که اشاره به لوزان به معنای زیر سوال بردن تمامیت ارضی ترکیه نیست: «زیرا آنها پیشتر در جاهای دیگر نیز اعلام کردهاند که مبارزه سیاسی مبتنی بر قلمرو نمیکنند. آنها در هر کشور، اساسا برای دموکراتیزه شدن آن کشور و به رسمیت شناخته شدن حقوق و قوانین کردها مبارزه میکنند.»
«مسئله کردها لزوما با کنار گذاشتن سلاح از سوی پکک حل نمیشود»
به نظر میرسد کارشناسان متفقاند که اعلام کنار گذاشتن سلاح از سوی پکک، نقطه عطفی تاریخی محسوب میشود.
اما این گام از نظر حل مسئله کردها چه معنایی دارد؟
مسعود یگن میگوید ممکن است پکک سلاح بر زمین بگذارد، «اما مسئله کردها لزوما حل نشده است».
از دید او، برای آنکه هم این اقدام به طور کامل اجرا شود و هم مسئله کردها بتواند به عنوان یک مسئله سیاسی و حقوقی تعریف شود، باید مجموعهای از اصلاحات انجام شود.
یگن معتقد است،در کنار بهبود شرایط زندان اوجالان در جزیره امرالی، باید در قانون مجازات ترکیه نیز اصلاحاتی انجام شود، از جمله کاهش مجازات و آزادی زندانیان عضو پکک، فراهم کردن امکان بازگشت تبعیدیان خارج از کشور، و بازگرداندن شهردارانی که با حکم دولت برکنار شدهاند.
به باور او، در پی این اقدامات «مسائل بزرگتر و اصلیتر» وارد مرحله بحثهای قانون اساسی خواهند شد: «از جمله بحث تابعیت، و اگر قرار باشد آموزش به زبان کردی امکانپذیر شود، باید زمینه حقوقی آن در قانون اساسی فراهم گردد.»
یگن میگوید: «در این صورت، مسئله کردها به تدریج از پکک جدا خواهد شد و به موضوعی سیاسی و حقوقی بدل میشود.»
از سوی دیگر چنگیز چاندار معتقد است روند جدید میتواند زمینهساز ظهور ترکیهای متفاوت باشد.
او میگوید: «چهار دهه است که ترکیه در فضای خشونتزده به سر میبرد. این وضعیت تاثیرات جمعیتی گستردهای داشته و باعث شده دهها هزار، بلکه میلیونها نفر در داخل کشور جابهجا شوند. نسلی که امروز ۴۰ تا ۵۵ ساله است، اساسا تصویری از ترکیه بدون خشونت ندارد. در تمام این سالها، منابع کشور به جای توسعه، صرف امنیت، دفاع و تسلیحات شده است.»
چاندار ادامه میدهد: «ما اصلا ذهنیت آمادهای برای تصور کشوری بدون خشونت نداریم. نمیدانیم در نبود خشونت، چه مسائل جدیدی مطرح میشود و کدام نیروهای اجتماعی فعال خواهند شد.»
میتات سانجار، از حزب برابری و دموکراسی خلقها نیز تاکید میکند که «هر نقطه عطف تاریخی، آغازی برای یک مرحله جدید است» و میگوید «بدیهی است که این مرحله تازه، نیازها و چالشهای خاص خودش را دارد و در ابعاد گوناگون ظاهر خواهد شد».
او میافزاید: «اما نباید فراموش کنیم که هدفی به نام صلح پیش روی ماست، و رسیدن به این هدف، مستلزم رفتاری سازنده و مسئولانه از سوی همه است.»
منبع : بی بی سی