طرف احمدی نژاد وقتی لب به اعتراض باز می کند، یا فیروز آبادی است و یا یک مقام دیگر سپاه که به خامنه ای نزدیک است، در مقام پاسخگوئی بر می آید و او را تهدید می کند. به هاشمی رفسنجانی نیز همین ها پاسخ می دهند. مصباح و دسته او نیز جزء پاسخ دهندگان هستند. این دسته خود را به سپاه می چسبانند. به اصلاح طلبهای «اصیل» نیز همین ها پاسخ می دهند. سازمان نماهای «فتنه» ( در رأس هاشمی رفسنجانی و ذیل آن، شبکه هائی که خاتمی و موسوی و کروبی قرار دارند) و انحراف ( احمدی نژاد در رأس و ذیل او رحیم مشائی و شبکه اش)، باز توسط اطلاعات سپاه تهیه شده اند.
☚ پیش و پس از انتخابات قرار بر وقوع فتنه ای بزرگ تر از فتنه 88 است، را باز امثال فیروز آبادی و نقدی، عنوان و تهدید کرده اند سپاه و بسیج آماده مقابله با فتنه است. حتی گفته اند این بار فتنه نخست در شهرهای کوچک بروز خواهد کرد. سپاه انتخابات را مهندسی می کند و بسیج به استقبال انتخابات می رود، هم از زبان متصدیان سپاه و بسیج نزدیک به خامنه ای شنیده می شود. احمدی نژاد نیز خطاب به سپاه می گوید نباید در انتخابات دخالت کند. هاشمی رفسنجانی نیز سپاه را کارگردان انتخابات می داند.
☚ وسائل ارتباط جمعی تحت سانسور نیز، با زبان بی زبانی، نامزدها را بنابر نزدیکی و دوریشان از سپاه رده بندی می کنند. خبرها هم از درون رﮊیم به بیرون درز می کنند، حاکی از اینند که نامزدی اقبال موفقیت دارد که از «حمایت سپاه» برخوردار باشد.
☚ در سطح منطقه ای و جهانی نیز باز گردانندگان سپاه هستند که اسرائیل و امریکا را تهدید می کنند. تازه ترین اطلاعات واصل، حاکی از تشکیل سازمان جهانی شیعه به رهبری خامنه ای دارای هیأت مدیره ای که سلیمانی نیز عضو آنست و مأمور شدن گردانی به سوریه و تأسیس شرکتی توسط قرارگاه خاتم الانبیاء برای ایجاد تونل های زیر زمینی در لبنان برای حمل و نقل اسلحه و واحدهای مسلح هستند.
نظریه امریکا در هر حال به ایران حمله خواهد کرد پس باید برای جنگ آماده شد نیز توسط «اطاق فکر» سپاه ساخته شده است. تقدیر گریز ناپذیر انگاری جنگ، ربط مستقیم دارد با بن بست رﮊیم و عامل این بن بست ولایت مطلقه فقیه و شخص خامنه ای. او و بخشی از سپاه که جو جنگ را بوجود آورده اند، براین گمان شده اند که بحران خارجی وقتی جنبه نظامی پیدا می کند، مفری می شود برای نظام ولایت فقیه!
☚ تا این «انتخابات» سپاه حضور علنی و در مقام مدعی در «انتخابات» پیدا نکرده بود. در این «انتخابات»، در نقش همه کاره وارد شده است. در این باره، «نظریه پردازی» هائی بعمل آمده اند:
● وجود دو جبهه از اسباب گرمی تنور انتخابات و افزایش میزان رأی دهندگان می شود. در «انتخابات» سال 76، ناطق نوری، نامزد خامنه ای خوانده شد و خاتمی کسی که مستقل از خامنه ای و خامنه ای با ریاست جمهوری او موافق نیست، وارد صحنه شد. شمار رأی دهندگان بالا رفت و خاتمی رئیس جمهوری شد. در «دو انتخابات» یکی سال 84 و دیگری سال 88، احمدی نژاد نامزد خامنه ای بود و تحمیل شد. در این انتخابات، نامزد سپاه و نامزد مستقلدو جبهه را ایجاد می کنند. ظاهر امر اینست که خامنه ای بیش از این خرج نشود و هر نوبت، رأی به رئیس جمهوری، رأی برضد او به حساب گذاشته نشود. اما
● یک جبهه سپاه و یک جبهه مستقل از سپاه، در ظاهر ، خامنه ای را از بند یک طرف و نامزد مستقل از او، طرف دیگر، رها می کند. اما در واقع، گویای امر واقع بس مهمی نیز هست و آن این که 1 – «رهبر» جز سپاه را ندارد و 2 – سپاه تنها نقش بلاگردان را ندارد، بلکه می خواهد «کل ایران» را به اختیار خود درآورد.
● وجود گرایشهای مختلف ناسازگار با یکدیگر در سپاه، برای این که گرایشها سبب متلاشی شدن سپاه نشوند، نیازمند تهدید خارجی و داخلی (تهدید شدن رﮊیم توسط جنبش مردم = فتنه ای بزرگ تر از فتنه سال 88) است. هر اندازه تهدید ها شدید تر باشند، دست سپاه برای مداخله بیشتر و تصرف دولت از سوی سپاه را توجیه پذیر تر می نمایاند. اما سپاه نمی تواند از سوئی تهدیدها را هرچه قطعی تر بخواند و بگوید امریکا و اسرائیل به ایران حمله خواهند کرد و قرار بر ایجاد فتنه ای بزرگ در از فتنه سال 88 در خرداد ماه است و در همان حال، فضای سیاسی را بگشاید و بگذارد دو جبهه بوجود آیند. تا 10 اردیبهشت که این گزارش – تحلیل تهیه می شد هم فضای سیاسی بسته است.
بنا بر این، 1 – «نامزد بیت» دارد جای خود را به «نامزد سپاه» می دهد و 2 – در همان حال، فضای سیاسی باز نمی شود و 3 – هرگاه خاتمی نامزد و نامزدی او تصویب شود، سه جبهه خواهد شد. قول سعیدی، «نماینده ولی فقیه در سپاه»، اینست که 4 جبهه خواهد بود: اصول گرایان و کارگزاران سازندگی و اصلاح طلبان و گروه احمدی نژاد.
4 – اگر به خاتمی اجازه شرکت در «انتخابات» را بدهند اما فضای سیاسی را بسته نگاه دارند، باوجود این، خاتمی شرکت کند، تنور انتخابات گرم نمی شود، بلکه خاتمی خراب می شود. زیرا فضای سیاسی بسته یعنی این که نامزد سپاه از صندوق بیرون می آید. و اگر فضای سیاسی را باز کنند، سپاه قبول کرده است که بن بستی را ولایت مطلقه فقیه و خامنه ای با دستیاری سپاه ایجاد کرده است، جز مردم نمی توانند بگشایند. مردم هم وقتی می توانند بن بست را باز کنند که اطمینان داشته باشند که منتخب آنها، بدون مزاحمت خامنه ای و مافیاهای نظامی – مالی حاکم بر سپاه، حکومت خواهد کرد. از دید آنها که می گویند در صورت باز شدن فضا و شرکت خاتمی در انتخابات، باید در انتخابات شرکت کرد. چنین وضعیتی، وضعیت «عبور از رﮊیم» است.
5 – یادآوری باید کرد که سال 1376 و نیز سال 1380 که خاتمی رئیس جمهوری شد و مجلس ششم هم تشکیل گشت، همین «تحلیل گران» او را گرباچف ایران خواندند. اما سرانجام، گرباچف تدارکاتچی از کار درآمد. اگر نخواهیم بار تقصیر ها را بر دوش خاتمی بنهیم، باید بگوئیم که «عبور از رﮊیم» از راه انتخابات، وضعیت رﮊیم ایران همان وضعیت نبود که رﮊیم شوروی سابق پیدا کرده بود. در وضعیت کنونی،
● «انقلاب گل سرخ» یا کودتائی از نوع کودتای نظامیان پرتقال، ممکن است. چراکه با خلع ید از «رهبر» و مافیاهای نظامی – مالی، اداره امور کشور به منتخبان مردم سپرده می شود. در سپاه گرایش ناراضی از خامنه ای وجود دارد و قوی است اما در موقعیتی نیست که بتواند دست به این کودتا بزند.
● با توجه به نیاز خامنه ای منزوی به سپاه و نیاز سپاه به خامنه ای، اگر مردم وارد عمل نشوند، «نهاد رهبری» به تصرف سپاه در می آید. و هرگاه خامنه ای از میان برود، جانشین او را نیز سپاه معین خواهد کرد. روحانیان توانائی رویاروئی با سپاه را ندارند و در آینده نیز نخواهند داشت. به خاطر می آورد که در سال 88، حال خامنه ای به وخامت گرائید و سپاه، بی سر و صدا، به حال آماده باش درآمد. حالا هم در این حالت است اما دلیل آن را احتمال بروز «فتنه» می گویند.
● خامنه ای و سپاه برای عبور از دوره هاشمی و خاتمی، بسیار هزینه پرداخته اند. باوجود، مجازاتها و تهدید به جنگ و بن بستی که رﮊیم در آنست، وضعیت، وضعیت بازگشت به آن دوران ها نیست. وضعیت وضعیت تغییر است. چون تغییر دهنده مردم هستند و تغییر، نیاز به بدیل دارد، اینست که سپاه در برابر تغییر، موقعیت و نقش خود را تعریف می کند:
1- سخنگویان سپاه می گویند رﮊیم اسد کمبودها داشت که رﮊیم ایران ندارد. اما سازماندهی و تجهیزات لازم را برای مهار مردم در اختیار داریم. سپاه در سوریه مشغول جنگ است و این جنگ را به حساب کسب تجربه نیز می نویسد.
2 – با توجه به نامه و گفتگوی حضوری گروهی از سران سپاه با خامنه ای، برغم فراوان حرف و حدیث در باره تمایل طرفدار خامنه ای و تمایل طرفدار احمدی نژاد در سپاه، این در رابطه با باز کردن و یا بسته نگاه داشتن فضای سیاه، به سخن دقیق تر، در رابطه با مردم است که دارد در سپاه، تمایل ها شکل می گیرند:
– یک تمایل می گوید رﮊیم خود نمی تواند از بن بست خارج شود و مسائلی را هم که ایجاد کرده است، نمی تواند حل کند و تا وقتی وضعیت همین است که هست، تحریمها و تهدیدها به جنگ نیز ادامه خواهند داشت. راه حل باز پس دادن حق مردم به مردم است. این روزها، تحت عنوان بازکردن فضا و مشارکت دادن مردم در تعیین سرنوشت خود، این تمایل هویت خود را نشان می دهد.
– یک تمایل بازکردن فضا و نقش دادن به مردم را با مرگ رﮊیم برابر می داند. علت نیز اینست که به اینک سپاه به کمتر از کل کشور قانع نیست.
در حال حاضر، این تمایل دست بالا را ندارد. قوت و ضعف این دو تمایل ربط مستقیم پیدا می کند با نقشی که مردم ایران به خود می دهند. در «انتخابات» 24 خرداد 92 و بعد از آن.
● تا این زمان، فضا بسته است و گرایشهای سیاسی که خود در رﮊیم اما مستقل از خامنه ای توصیف می کنند، شرکت در انتخابات ( دادن رأی) را بی حاصل می دانند و می گویند ما چرا، در صحنه نمایش، نقش فیگور را بازی کنیم. مردم کشور هم رفتاری دارند که پنداری قرار است انتخابات در کشور دیگری و گمنام انجام بگیرد. لذا، مهندسی انتخابات شمال ساختن «حماسه مشارکت مردم در انتخابات نیز می شود و این مهندسی را نیز سپاه و بسیج باید انجام بدهند و خود را آماده انجام آن کرده اند.
انقلاب اسلامی: امر واقع اینست که رﮊیمهای استبدادی وابسته، بدین خاطر که تک پایه هستند، به دنبال تکیه گاه خارجی از سوئی و سیاست ستیز و سازش با «دشمن» از سوی دیگر می روند. از این رو است که تغییر در روابط با دنیای خارج، از عوامل تعیین کننده سقوط آنها می شود. توضیح این که، در درون، پایگاه اجتماعی خود را از دست می دهند و دولت را به تصرف حزب سیاسی مسلح و رانت خوار در می آورند. سلطه این حزب بر کشور و رانت خواری سیری ناپذیر، از جمله عواملی می شوند که اینگونه رﮊیمها را ضد رشد می کنند:
نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۲۷ از ۱۶ تا ۲۹ اردیبهشت