back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oالبرادعی کودتا را تجویز و توجیه می کند – مداخله ارتش مصر...

البرادعی کودتا را تجویز و توجیه می کند – مداخله ارتش مصر نه بخاطر حمایت از انقلاب که به قصد مهار آن بوده است:

 در 4 ﮊوئیه 2013 ، گزارش روزنامه نگار نیویورک تایمز David Kirkpatrick از مصر، در این روزنامه انتشار یافته است. از آن، جمله گویا را نقل می کنیم:

● و چه کسی ارتش را به کودتا تشویق کرد و نزد غربی ها، در حمایت از کودتا، لابی گری کرد؟ محمد البرادعی، برنده جایزه نوبل صلح.

● در 6 ﮊوئیه 2013، البرادعی مأمور تشکیل حکومت جدید شد. در 7 ﮊوئیه، بخاطر مخالفت سلفی ها، دفتر رئیس جمهوری موقت، خبر انتصاب او به نخست وزیری را تکذیب کرد!

   در 3 ﮊوئیه 2013، جان ریز مقاله ای با عنوان «ارتش مصر برای محدود کردن انقلاب وارد عمل شد و نه برای کمک به آن» در سایت (Counter Fire) که خود اداره می کند، انتشار داده است. امین حصوری آن را ترجمه کرده و انتشار داده است. نکاتی از این مقاله که گویای نظر نویسنده اند، عبارتند از:

از میان همه‌ راههای سقوط «مرسی»، مسیر کنونی به طور توامان بهترین و بدترین راه است. بهترین از آن رو که پس از تظاهرات سی ژوئن، تحرک انقلابی عظیمی را موجب شده است. بدترین از آن رو که ارتش مصر برای متوقف ساختن تعمیق این تحرک سیاسی وارد عمل شده است. چرا که این حرکت توده‌ای می‌توانست نه تنها دولت «مرسی» بلکه کل ساختار قدرت طبقه‌ سرمایه‌دار را مورد تهدید قرار  دهد.

   ما هنوز نمی‌دانیم که آیا اقدام ارتش به برخوردهای نظامی‌ای منجر می‌شود که بتواند ماهیت ستیز سیاسی در مصر را تغییر دهد [یا نه]. این یکی از دلایلی است که برای توده‌ها بهتر آن بود که حکمرانی «مرسی» را با شیوه‌ها و ابزارهای خودشان پایان دهند.

    تردیدی نیست که مردم برای سازماندهی این حرکت علیه «مرسی» کاملا بر حق بودند. دولت او سقوط کرد زیرا بر حسب بیان کنایه‌ آمیز «سنت ژوست» درباره انقلاب فرانسه: «آنهایی که یک انقلاب را تا نیمه پیش‌ می‌برند، تنها گورهای خودشان را حفر می‌کنند.»

       اخوان‌المسلمین به سادگی تمام توسط طبقه‌ حاکم مصر به قدرت رسیدند؛ به سادگی از مسند قدرت – به جای قدرت واقعی- خرسند شدند، بی آنکه هرگز محملی مناسب برای یک انقلاب از عمق اجتماع باشند یا محملی برای رادیکالیسم انقلاب مصر باشند.

    عملکرد دولت اخوان‌المسلمین برای تسکین فلاکت‌های تهیدستان، برای دفاع از سازمان‌یابی کارگران و برای دموکراتیزه کردن دستگاه سیاسی بسیار ناچیز بود.

    فراتر از همه، دولت اخوان‌المسلمین کوشید با نهادهای امنیتی حکومت سابق زد و بند کند. اما همچنانکه که «تاونی» (R.H.Tawney) می‌گفت: «شما می‌توانید یک پیاز را لایه به لایه پوست بکنید، اما نمی توانید یک ببر را پنجه به پنجه پوست بکنید.» اکنون [در مصر] ببرِ «شورای عالی فرماندهی نیروهای مسلح» (SCAF) اخوان‌المسلمین را برای صبحانه‌اش بلعیده است.

   «شورای عالی فرماندهی نیروهای مسلح» به طور بی‌سابقه‌ای از فورانِ نارضایتی‌هایی که به تظاهرات سی ژوئن انجامید بهره گرفته است و می‌کوشد تا عرصه‌ای را که در انقلاب اصلی از دست داده بود باز پس گیرد. به طور دقیق‌تر، شورای عالی فرماندهی نظامی عرصه را زمانی از دست داد که سال گذشته فرزند مطلوب این شورا، «احمد شفیق»، نتیجه‌ انتخابات ریاست جمهوری را به «مرسی» واگذار کرد.

     اما این یک کودتای سرراست نیست. این اقدام تنها با پشتوانه‌ بسیج توده‌ها امکان‌پذیر بود. همچنانکه «جک شنکر» (Jack Shenker)، تحلیل‌گر گاردین، اشاره کرده است: «این واقعیت که اعتراض خیابانی توده‌ای مسبب یک بحران سیاسی شد، گواهی است بر قدرت این انقلاب؛ اما این واقعیت که این اعتراضات به کودتای ارتش منجر شد، نشانه‌ ضعف این انقلاب است.»

     در طی انقلاب اصلی (۲۰۱۱) شورای عالی فرماندهی نیروهای مسلح «مبارک» را پس از ۱۸ رو برکنار کرد، چرا که آنها از این هراس داشتند که در صورت عدم انجام چنین کاری، تعمیق انقلاب بساط همه‌ آنها را بر خواهد چید.

     اقدام امروز این شورای نظامی برای آن بود که مردم خود [مستقیما] دولت «مرسی» را سرنگون نسازند، به این دلیل که این امر شبح یک انقلاب دوم را برمی‌انگیخت که می‌توانست تهدیدی علیه کل حاکمیت، و از جمله نقش محوری نظامیان در آن، باشد. این یک کودتای پیش‌گیرانه [برای پیش‌دستی] بود. نه به معنای پیش‌دستی بر علیه اقدام احتمالی «مرسی»، که تهدید ناچیزی برای نظامیان بود، بلکه برای جلوگیری از کنش رادیکال توده‌ها، که تهدید واقعی برای نظامیان حاکم هستند.

 انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۲ از ۲۴ تیر تا ۸ مرداد

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید